سرقت عجیب دزدان با ایجاد صداهای وحشتناک
اعضای باندی با ایجاد سرو‌صداهای ترسناک کنار پنجره خانه استاد دانشگاه، او و خانواده‌اش را فراری دادند تا بتوانند خانه میلیاردی‌شان را بفروشند و لوازم باارزشش را سرقت کنند.
به گزارش همشهری، اوايل ارديبهشت‌ماه امسال مردي ميانسال كه استاد دانشگاه تهران بود به دادسرا رفت تا از سارقاني كه قصد دستبرد به خانه‌اش در شمال تهران را داشتند شكايت كند. وي گفت: چندين شب بود كه از بيرون از خانه سر و صداهاي عجيبي مي‌شنيديم. ديگر شب‌ها از ترس خوابمان نمي‌برد.
براي همين تصميم گرفتيم خانه‌مان را براي مدتي ترك كنيم. وي ادامه داد: بعد از تهيه خانه جديد به آنجا رفتيم تا اينكه همسايه قبلي‌مان با من تماس گرفت و گفت پليس 4نفر را كه با وانت مقابل خانهام مشغول اسباب‌كشي بودند، دستگير كرده است. وقتي به آنجا رفتم متوجه شدم كه 4مرد جوان درحال سرقت وسايل خانهام بودند كه پليس به آنها مشكوك شده و دستگيرشان كرده بود.براي همين همراه آنها به دادسرا آمدم تا شكايت كنم.
اين 4متهم براي انجام تحقيقات پيش روي قاضي كشيك دادسراي ناحيه 34تهران قرار گرفتند. 3نفر از آنها در بازجويي‌ها اعلام كردند كه در كار خريد وسايل قديمي و ضايعات هستند و با تماس فرشاد متهم چهارم، براي خريد وسايل به آنجا رفته و از ماجراي سرقت خبر نداشتند. آنها آزاد شدند اما پرونده فرشاد براي ادامه تحقيقات در اختيار قاضي سيدمحمود محمدي، داديار شعبه اول دادسراي ويژه سرقت قرار گرفت.
درحالي‌كه تحقيقات از فرشاد ادامه داشت 2جوان با دراختيار داشتن سند براي آزادي فرشاد در دادسرا حاضر شدند و مدعي بودند كه از بستگان وي هستند. در اين مرحله قاضي پرونده كه به رفتارهاي اين دو جوان مشكوك شده بود گوشي موبايل آنها را گرفت و خواست تا بيرون از شعبه منتظر بمانند.
در چنين شرايطي يكي از مأموران پليس با لباس شخصي در كنار اين دو جوان مرموز قرار گرفت. هر دو به‌شدت ترسيده بودند و يكي از آنها بي‌آنكه متوجه حضور پليس مخفي كنارش شود به ديگري گفت «مي‌ترسم نقشه مان لو برود. من به بهانه اينكه ماشينم تصادف كرده از دادسرا بيرون مي‌روم، تو موضوع را پيگيري كن.» مامور جوان كه حدس مي‌زد كاسه‌اي زير نيم‌كاسه آنهاست، هر دو را دستگير كرد. در ادامه معلوم شد كه آنها همان كساني بودند كه روز نخست ادعا مي‌كردند خريدار ضايعات هستند.
بنابراين اين دو مرد نيز بازداشت شدند و در بازجويي‌ها اعتراف كردند كه شب‌ها به كنار پنجره استاد دانشگاه مي‌رفتند و با ايجاد سر و صداي وحشتناك، آنها را مي‌ترساندند. پس از آنكه آنها مجبور به ترك خانه‌شان شدند، نقشه سرقت وسايل و سند خانه را اجرا كردند تا بتوانند خانه او را بفروشند كه نقشه‌شان لو رفت. در تحقيقات مشخص شد كه اين سارقان در 4مرحله از خانه استاد دانشگاه، 180ميليون تومان وجه نقد، اسناد مالكيت منزل و سند قولنامه‌اي يك خانه در لواسان را به سرقت برده‌اند. از آنجا كه احتمال مي‌رود اعضاي اين باند از كلاهبرداران حرفه‌اي در زمينه فروش املاك ميلياردي با اسناد جعلي باشند، تحقيقات كارآگاهان براي كشف ديگر جرايم احتمالي آنها ادامه دارد.
به گزارش همشهری، اوايل ارديبهشت‌ماه امسال مردي ميانسال كه استاد دانشگاه تهران بود به دادسرا رفت تا از سارقاني كه قصد دستبرد به خانه‌اش در شمال تهران را داشتند شكايت كند. وي گفت: چندين شب بود كه از بيرون از خانه سر و صداهاي عجيبي مي‌شنيديم. ديگر شب‌ها از ترس خوابمان نمي‌برد.
براي همين تصميم گرفتيم خانه‌مان را براي مدتي ترك كنيم. وي ادامه داد: بعد از تهيه خانه جديد به آنجا رفتيم تا اينكه همسايه قبلي‌مان با من تماس گرفت و گفت پليس 4نفر را كه با وانت مقابل خانهام مشغول اسباب‌كشي بودند، دستگير كرده است. وقتي به آنجا رفتم متوجه شدم كه 4مرد جوان درحال سرقت وسايل خانهام بودند كه پليس به آنها مشكوك شده و دستگيرشان كرده بود.براي همين همراه آنها به دادسرا آمدم تا شكايت كنم.
اين 4متهم براي انجام تحقيقات پيش روي قاضي كشيك دادسراي ناحيه 34تهران قرار گرفتند. 3نفر از آنها در بازجويي‌ها اعلام كردند كه در كار خريد وسايل قديمي و ضايعات هستند و با تماس فرشاد متهم چهارم، براي خريد وسايل به آنجا رفته و از ماجراي سرقت خبر نداشتند. آنها آزاد شدند اما پرونده فرشاد براي ادامه تحقيقات در اختيار قاضي سيدمحمود محمدي، داديار شعبه اول دادسراي ويژه سرقت قرار گرفت.
درحالي‌كه تحقيقات از فرشاد ادامه داشت 2جوان با دراختيار داشتن سند براي آزادي فرشاد در دادسرا حاضر شدند و مدعي بودند كه از بستگان وي هستند. در اين مرحله قاضي پرونده كه به رفتارهاي اين دو جوان مشكوك شده بود گوشي موبايل آنها را گرفت و خواست تا بيرون از شعبه منتظر بمانند.
در چنين شرايطي يكي از مأموران پليس با لباس شخصي در كنار اين دو جوان مرموز قرار گرفت. هر دو به‌شدت ترسيده بودند و يكي از آنها بي‌آنكه متوجه حضور پليس مخفي كنارش شود به ديگري گفت «مي‌ترسم نقشه مان لو برود. من به بهانه اينكه ماشينم تصادف كرده از دادسرا بيرون مي‌روم، تو موضوع را پيگيري كن.» مامور جوان كه حدس مي‌زد كاسه‌اي زير نيم‌كاسه آنهاست، هر دو را دستگير كرد. در ادامه معلوم شد كه آنها همان كساني بودند كه روز نخست ادعا مي‌كردند خريدار ضايعات هستند.
بنابراين اين دو مرد نيز بازداشت شدند و در بازجويي‌ها اعتراف كردند كه شب‌ها به كنار پنجره استاد دانشگاه مي‌رفتند و با ايجاد سر و صداي وحشتناك، آنها را مي‌ترساندند. پس از آنكه آنها مجبور به ترك خانه‌شان شدند، نقشه سرقت وسايل و سند خانه را اجرا كردند تا بتوانند خانه او را بفروشند كه نقشه‌شان لو رفت. در تحقيقات مشخص شد كه اين سارقان در 4مرحله از خانه استاد دانشگاه، 180ميليون تومان وجه نقد، اسناد مالكيت منزل و سند قولنامه‌اي يك خانه در لواسان را به سرقت برده‌اند. از آنجا كه احتمال مي‌رود اعضاي اين باند از كلاهبرداران حرفه‌اي در زمينه فروش املاك ميلياردي با اسناد جعلي باشند، تحقيقات كارآگاهان براي كشف ديگر جرايم احتمالي آنها ادامه دارد.
