مادر مقتول وقتي متوجه شد قاتل پسرش در زندان توبه كرده است، او را بخشيد. متهم شش سال قبل در شهريار مرد جواني را به قتل رسانده بود.
به گزارش جوان، روز 21 دي ماه سال 89 بود كه مأموران پليس شهرستان شهريار از درگيري مرگباري در يكي از خيابانها با خبر و راهي محل شدند. وقتي مأموران در محل حادثه حاضر شدند با جسد خونين مرد 27 سالهاي مقابل در خانهاي روبهرو شدند كه با اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
بررسيها حكايت از آن داشت كه مقتول بچه محله ديگري است، اما مدتي است به در اين خانه رفت و آمد دارد. از سوي ديگر تحقيقات نشان داد تنها شاهد اين حادثه زن همسايه است كه قاتل را شناسايي كرده است. بنابراين مأموران سراغ اين زن رفتند.
وي گفت: ساعتي قبل داخل خانهام بودم كه صداي درگيري از داخل كوچه به گوشم رسيد و وقتي از پنجره داخل كوچه را نگاه كردم، ديدم كه يكي از همسايهها به نام ابراهيم با مقتول در حال مشاجره لفظي است. دقايقي از مشاجره آنها نگذشته بود كه با چشمان خودم ديدم، مرد همسايه چاقويي از جيبش بيرون آورد و ضربهاي به مقتول زد. وقتي وي خونين نقش بر زمين شد، ابراهيم از محل گريخت. حرفهاي زن كافي بود تا مأموران ابراهيم را به عنوان مظنون به قتل دستگير كنند.
متهم در بازجوييهای اوليه قتل را انكار كرد و گفت: چند سالي بود من خرده فروشي مواد ميكردم تا اينكه از كارم پشيمان شدم و توبه كردم. روز حادثه مقتول همراه مرد افغاني ديگري براي خريد مواد به در خانه من آمدند. آنها قبل از اينكه زنگ خانه مرا به صدا درآورند با هم درگير شدند كه در جريان آن مرد افغاني با چاقو ضربهاي به مقتول زد و فرار كرد. از آنجايي كه اين حادثه مقابل خانه من رخ داده بود، من از ترس فرار كردم.
متهم در بازجوييها با تناقضگويي، قصد فريب مأموران پليس را داشت، اما وقتي مورد بازجويي فني قرار گرفت، به قتل اعتراف كرد. وي گفت: من توبه كرده بودم و ديگر قاچاق فروشي نميكردم، اما مقتول فكر ميكرد به او دروغ ميگويم. روز حادثه به در خانه من آمده بود و اصرار داشت به او مواد بدهم. هر چقدر به او گفتم كه من توبه كردهام باور نميكرد. او اصرار داشت يا به او مواد بدهم يا پول كه همين موضوع باعث درگيري ما شد. من قصد داشتم او را بترسانم به همين دليل چاقويم را از جيبم بيرون آوردم اما وقتي خواستم به كتفش بزنم به قلبش اصابت كرد. وي در پايان با اظهار پشيماني گفت: من قصد قتل نداشتم و اين حادثه به صورت اتفاقي رخ داد.
متهم پس از تحقيقات تكميلي، در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. مادر مقتول براي متهم درخواست قصاص داد و هيئت قضايي هم وي را به جرم قتل عمد به قصاص محكوم كردند. رأي دادگاه پس از تأييد در شعبه 13 ديوان عالي كشور براي سير تشريفات اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد.
در حالي كه متهم در يك قدمي چوبه دار قرار داشت، تيم صلح و سازش دادسراي جنايي به سرپرستي قاضي شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي تهران تلاشهاي زيادي براي جلب رضايت انجام دادند تا اينكه چند روز قبل مادر مقتول به عنوان تنها اولياي دم به دادسرا رفت و با ارائه رضايتنامه كتبي به قاضي شعبه اجراي احكام متهم را بخشيد.
وي گفت: متهم توبه كرده و قول داده است، چنانچه او را ببخشم، دنبال كارهاي خلاف نرود به همين دليل تصميم گرفتم او را ببخشم تا فرصت زندگي تازهاي داشته باشد. بنابراين قاتل خلافكار با اين اقدام خداپسندانه از طناب دار فاصله گرفت و به زندگي دوباره بازگشت.