نجات زن فريبكار از مجازات قصاص
زن جواني كه موفق شده بود پنج سال راز يك قتل را پنهان نگه دارد، سرانجام موفق شد با پرداخت ديه رضايت اولياي دم را جلب كند.
به گزارش جوان، ساعت 18 روز يازدهم اسفندماه سال 86 مأموران كلانتري 117 جواديه جسد سوخته شده مرد ناشناسي را حوالي بزرگراه تهران – قم كشف كردند. بررسي‌هاي اوليه نشان داد مقتول در محل ديگري به قتل رسيده و عامل يا عاملان آن جسد را به اين مكان منتقل كرده و به آتش كشيده‌اند. سپس جسد براي شناسايي و مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني فرستاده شد.
مأموران در تحقيقات بعدي با پرونده مرد گمشده‌اي به نام تقي روبه‌رو شدند كه يك روز بعد از كشف جسد مرد ناشناس از سوي همسرش اعلام مفقودي شده بود. همسر تقي پس از حضور در پزشكي قانوني، جسد شوهرش را از روي ساعت وي شناسايي كرد.
همسر مقتول گفت: سعيد روز حادثه با 6 ميليون تومان پول نقد و تعدادي چك پول با خودرواش از خانه خارج شد و ديگر برنگشت.
همزمان با ادامه تحقيقات، مأموران خودروي مقتول را در بزرگراه آزادگان كشف كردند. بررسي‌هاي بعدي تيم جنايي نشان داد مقتول روز حادثه با زوج جواني به نام‌هاي پريسا و ستار قرار ملاقات داشته است. بدين ترتيب زوج جوان براي بازجويي به اداره پليس احضار شدند.
پريسا و ستار در بازجويي مدعي شدند سعيد روز حادثه قرار بوده براي خريد تعداد زيادي قاب عكس به خانه آنها برود به همين دليل با آنها تماس گرفته اما هرگز به خانه آنها نرفته است. پس از اين مأموران پليس زوج جوان را كه دليلي براي اثبات مجرم بودن آنها پيدا نكردند، با دستور قاضي پرونده آزاد كردند.
دو سال پس از حادثه در حالي كه مأموران موفق به شناسايي قاتل يا قاتلان سعيد نشدند، خانواده مقتول از دادگاه درخواست ديه از بيت‌المال كردند و پرونده به شعبه 1144 دادگاه عمومي فرستاده و در آنجا حكم به پرداخت ديه از بيت‌المال داده شد.
پنج سال پس از حادثه در حالي كه پرونده قتل تقي مختومه شده بود، ستار در شهرستان ساري به اداره پليس رفت و مدعي شد همسرش پنج سال قبل سعيد را در تهران به قتل رساند و جسدش را در بيابان‌هاي اطراف جاده قم سوزاند.
وي گفت: پس از قتل خانه‌مان را به ساري منتقل كرديم تا اينكه همسرم مرا رها كرد و قرار بود با مرد ديگري ازدواج كند به همين خاطر به اداره پليس آمدم تا راز قتل پنج سال قبل او را بر ملا كنم. پس از اين مأموران پليس، پريسا را بازداشت كردند. پريسا در بازجويي‌ها به قتل سعيد اعتراف كرد. بدين ترتيب متهم براي ادامه تحقيقات به تهران منتقل شد.
وي در توضيح ماجراي قتل گفت: مقتول مغازه عمده‌فروشي لباس داشت و من از او لباس مي‌خريدم و مي‌فروختم. مدتي قبل به او گفته بودم كه شوهرم 50 عدد قاب قديمي براي فروش دارد و روز حادثه او براي بردن قاب‌ها به خانه ما آمد. وقتي وارد خانه شد، احتمال دادم كه نيت شومي در سر دارد به همين دليل او را با چاقو به قتل رساندم و جسدش را با همدستي يكي از بستگانم به نام شاپور به بيابان‌ها برديم و بعد سوزانديم.
بررسي مأموران نشان داد، شاپور مدتي بعد از حادثه در يك تصادف رانندگي فوت كرده است. متهم پس از تحقيقات تكميلي در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به جرم قتل عمد محاكمه و با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد. رأي دادگاه پس از تأييد در شعبه 16 ديوان عالي كشور براي سير مراحل اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد.
متهم مدتي قبل پس از گرفتن استيذان حكمش براي قصاص پاي چوبه‌دار حاضر شد، اما با ميانجيگري قاضي شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي موفق به گرفتن مهلت شد. سرانجام با تلاش‌هاي تيم صلح و سازش اولياي دم مقتول صبح ديروز به دادسراي جنايي آمدند و متهم را در قبال دريافت ديه بخشيدند.
بدين ترتيب زن جوان با اقدام خداپسندانه اولياي دم به زندگي دوباره بازگشت. پرونده براي رسيدگي از جنبه عمومي جرم به دادگاه كيفري شماره يك استان تهران ارجاع شد.
به گزارش جوان، ساعت 18 روز يازدهم اسفندماه سال 86 مأموران كلانتري 117 جواديه جسد سوخته شده مرد ناشناسي را حوالي بزرگراه تهران – قم كشف كردند. بررسي‌هاي اوليه نشان داد مقتول در محل ديگري به قتل رسيده و عامل يا عاملان آن جسد را به اين مكان منتقل كرده و به آتش كشيده‌اند. سپس جسد براي شناسايي و مشخص شدن علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني فرستاده شد.
مأموران در تحقيقات بعدي با پرونده مرد گمشده‌اي به نام تقي روبه‌رو شدند كه يك روز بعد از كشف جسد مرد ناشناس از سوي همسرش اعلام مفقودي شده بود. همسر تقي پس از حضور در پزشكي قانوني، جسد شوهرش را از روي ساعت وي شناسايي كرد.
همسر مقتول گفت: سعيد روز حادثه با 6 ميليون تومان پول نقد و تعدادي چك پول با خودرواش از خانه خارج شد و ديگر برنگشت.
همزمان با ادامه تحقيقات، مأموران خودروي مقتول را در بزرگراه آزادگان كشف كردند. بررسي‌هاي بعدي تيم جنايي نشان داد مقتول روز حادثه با زوج جواني به نام‌هاي پريسا و ستار قرار ملاقات داشته است. بدين ترتيب زوج جوان براي بازجويي به اداره پليس احضار شدند.
پريسا و ستار در بازجويي مدعي شدند سعيد روز حادثه قرار بوده براي خريد تعداد زيادي قاب عكس به خانه آنها برود به همين دليل با آنها تماس گرفته اما هرگز به خانه آنها نرفته است. پس از اين مأموران پليس زوج جوان را كه دليلي براي اثبات مجرم بودن آنها پيدا نكردند، با دستور قاضي پرونده آزاد كردند.
دو سال پس از حادثه در حالي كه مأموران موفق به شناسايي قاتل يا قاتلان سعيد نشدند، خانواده مقتول از دادگاه درخواست ديه از بيت‌المال كردند و پرونده به شعبه 1144 دادگاه عمومي فرستاده و در آنجا حكم به پرداخت ديه از بيت‌المال داده شد.
پنج سال پس از حادثه در حالي كه پرونده قتل تقي مختومه شده بود، ستار در شهرستان ساري به اداره پليس رفت و مدعي شد همسرش پنج سال قبل سعيد را در تهران به قتل رساند و جسدش را در بيابان‌هاي اطراف جاده قم سوزاند.
وي گفت: پس از قتل خانه‌مان را به ساري منتقل كرديم تا اينكه همسرم مرا رها كرد و قرار بود با مرد ديگري ازدواج كند به همين خاطر به اداره پليس آمدم تا راز قتل پنج سال قبل او را بر ملا كنم. پس از اين مأموران پليس، پريسا را بازداشت كردند. پريسا در بازجويي‌ها به قتل سعيد اعتراف كرد. بدين ترتيب متهم براي ادامه تحقيقات به تهران منتقل شد.
وي در توضيح ماجراي قتل گفت: مقتول مغازه عمده‌فروشي لباس داشت و من از او لباس مي‌خريدم و مي‌فروختم. مدتي قبل به او گفته بودم كه شوهرم 50 عدد قاب قديمي براي فروش دارد و روز حادثه او براي بردن قاب‌ها به خانه ما آمد. وقتي وارد خانه شد، احتمال دادم كه نيت شومي در سر دارد به همين دليل او را با چاقو به قتل رساندم و جسدش را با همدستي يكي از بستگانم به نام شاپور به بيابان‌ها برديم و بعد سوزانديم.
بررسي مأموران نشان داد، شاپور مدتي بعد از حادثه در يك تصادف رانندگي فوت كرده است. متهم پس از تحقيقات تكميلي در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران به جرم قتل عمد محاكمه و با درخواست اولياي دم به قصاص محكوم شد. رأي دادگاه پس از تأييد در شعبه 16 ديوان عالي كشور براي سير مراحل اجراي حكم به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد.
متهم مدتي قبل پس از گرفتن استيذان حكمش براي قصاص پاي چوبه‌دار حاضر شد، اما با ميانجيگري قاضي شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي موفق به گرفتن مهلت شد. سرانجام با تلاش‌هاي تيم صلح و سازش اولياي دم مقتول صبح ديروز به دادسراي جنايي آمدند و متهم را در قبال دريافت ديه بخشيدند.
بدين ترتيب زن جوان با اقدام خداپسندانه اولياي دم به زندگي دوباره بازگشت. پرونده براي رسيدگي از جنبه عمومي جرم به دادگاه كيفري شماره يك استان تهران ارجاع شد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۲
دیه بیت المال رو پس نمیدن؟ بالاخره مقتول تقی بوده یا سعید؟