تب دکترا بازار کار را گرفت
آمارها نشان میدهد ۵ ساله ۵۳۱ هزار بی‌سواد از بازار کار خارج شده‌اند، ضمن اینکه ارتقای تحصیلات عالی شاغلان به مرز انفجار رسیده و بر دارندگان مدرک دکتری ۱۰۰ درصد افزوده شده است.
آمارها نشان میدهد ۵ ساله ۵۳۱ هزار بی‌سواد از بازار کار خارج شده‌اند، ضمن اینکه ارتقای تحصیلات عالی شاغلان به مرز انفجار رسیده و بر دارندگان مدرک دکتری ۱۰۰ درصد افزوده شده است.
به گزارش مهر، مقامات دولتی می گویند بازار کار ایران دگرگون شده و در سال‌های اخیر موجی از تحصیل کرده‌های عالی در این بازار مشغول به فعالیت هستند. آنها یا تازه از راه رسیده و به اصطلاح شاغل شده اند و یا اینکه در طول دوران اشتغال، تصمیم به ارتقای جایگاه تحصیلی خود گرفته اند.
معمولا درباره شاغلان، ارتقای تحصیلی یا برای دریافت پست شغلی بهتر انجام می شود که به تبع آن دریافتی بالاتری نیز برای افراد ممکن است به همراه داشته باشد و یا اینکه افراد حس می کنند نباید از قافله تحصیل کرده ها جا بمانند و احساس می شود پرستیژ اجتماعی بهتر تحصیلات بالاتر است؛ بنابراین بخشی نیز به دلایل شخصی و علاقه ای که از قبل برای آنها مانده، وارد این عرصه می شوند.
درباره جوانان جوینده شغل نیز بالاتر بودن سطح تحصیلی با نگاه به آینده کاری بهتر و همچنین تلاش برای ورود آسان‌تر و مطمئن تر به بازار کار صورت می گیرد. حال هر چه که در نگاه شاغلان و جویندگان شغل درباره تحصیلات عالی باشد، درس خواندن خوب است و باعث ارتقای سطح جامعه خواهد شد.
تحصیلات خوب است ولی ...
اما مسئله و نگرانی که از سوی مسئولان و سیاست گذاران در این باره مطرح می شود، این است که به هر حال کشور برای پیشبرد امور به نیروهای ساده و با تحصیلات عادی و اندک هم نیاز دارد. بالاخره یک عده باید بپذیرند که مشاغل فیزیکی، فنی و مهارتی را انجام دهند که اتفاقا بسیار نیز برای جامعه مفید بوده و مرتبا هم مورد نیاز افراد است و اصلا چرخ جامعه بدون وجود آنها نمی گردد.
نمی توان تصور کرد که همه جامعه تحصیلات در سطح عالی داشته باشند و آنگاه کسی نماند که مشاغل دیگر را انجام دهد و آنها را در شان و جایگاه تحصیلی خود نداند. معمولا برخی مشاغل و تخصص‌ها مانند ساخت و ساز در بخش عملیاتی آن و ارائه خدمات مختلف مورد نیاز مردم در هزاران بخش اتفاقا خیلی هم نیاز به تحصیلات ندارد و افرادی که در این حوزه ها به صورت مهارتی کار کرده اند، موفق تر از دانشگاه رفته ها هستند.
نگرانی دیگر اینکه بازار کار ایران ظرفیت پذیرش و جذب صدها هزار نفر تحصیل کرده را در مشاغل پشت میزنشینی و مدیریتی ندارد و اصلا نیازی هم نیست. وقتی همه چیز به سمت تکنولوژی و استفاده از تجهیزات مدرن پیش می رود، اشتغال با تعداد بالا در بسیاری از حوزه ها معنا ندارد؛ مگر اینکه سیاست گذران زمانی به این فکر بیافتند که برای از بین نرفتن فرصت های شغلی و جلوگیری از بیکاری افراد، عمدا از برخی تکنولوژی ها استفاده نشود، مانند کاری که سال ها در هندوستان انجام شد تا مردم بیکار نمانند و شغلی داشته باشند.
بازاری که ظرفیت جذب هزاران تحصیل کرده را ندارد
به هر حال، هرچند امروز هزاران جوان شرافتمند دارای تحصیلات عالی و سطح بالا می گویند حاضرند هر کاری که باشد را انجام دهند ولی بیکار نمانند اما قطعا اشتغال از روی ناچاری و بدون علاقه، نمی تواند برای خود فرد لذت کاری و پیشرفت به همراه داشته باشد و اینکه برای جامعه هم اینگونه کار کردن مفید نیست.
براساس آخرین آماری که توسط وزارت کار درباره تحولات بازار کار ایران ارائه شده، تب جویندگان کار دارای تحصیلات عالی به شاغلان هم رسیده و تنها در طول ۵ سال بر تعداد شاغلان دارای تحصیلات کارشناسی ارشد تا دکترا و دکتری تخصصی بین ۱۴۷.۳ تا ۱۹۹.۵ درصد افزوده شد.
از سوی دیگر، تا پایان سال ۹۲ مجموعا ۲ میلیون و ۶۷ هزار نفر بی سواد در بازار کار ایران فعالیت دارند که این مسئله نشان می دهد فضاهای شغلی فراوانی هستند که اتفاقا نیازمند تحصیلات نیست، البته ممکن است بخشی از گذشته مانده باشند و تا سال‌های آینده از بازار کار بازنشسته شوند.
وضعیت تحصیلات در گروه‌های مختلف شغلی
دلیل این گفته اینکه در دوره سال‌های ۸۸ تا ۹۲ از تعداد شاغلان بی سواد در بازار کار ایران ۵۳۱ هزار نفر کاسته شده است که می توان گفت سالیانه ۱۰۰ هزار بی سواد از بازار کار خارج و احتمالا به جای آنها فارغ التحصیلان دانشگاه ها وارد می‌شوند.
در سال ۸۸ تعداد ۲ میلیون و ۵۹۸ هزارنفر شاغل بی سواد در بازار کار ایران فعالیت داشتند که در سال ۹۲ به ۲ میلیون و ۶۷ هزارنفر کاهش یافت. شاغلان بی سواد در سال ۸۸ به میزان ۱۴ درصد کل بازار کار را تشکیل می دادند که این آمار در سال ۹۲ به ۱۱ درصد کاهش یافت.
بر پایه آخرین آمارهای موجود، تعداد شاغلان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا در کشور ۵۹۹ هزار نفر است، همچنین ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر لیسانس دارند و یک میلیون و ۵۰۶ هزارنفر هم دارای فوق دیپلم هستند.
۴ میلیون و ۶۸۷ هزار شاغل دارای مدرک تحصیلی پیش دانشگاهی و دیپلم هستند که در صورت ادامه روند ارتقای سطح تحصیلی شاغلان، از این آمار در سال‌های آینده کاسته و بر تعداد شاغلان دارای مدرک لیسانس و بالاتر افزوده می شود.
با وجود افزایش تعداد شاغلان با تحصیلات عالی، هنوز هم ۹ میلیون و ۸۲۱ هزار نفر شاغل در بازار کار ایران دارای تحصیلات کمتر از دیپلم هستند. کارشناسان هشدار می دهند اگر روال ارتقای جایگاه های تحصیلی شاغلان ادامه یابد، ممکن است در طول سال‌های آینده تامین نیرو در برخی رشته ها و مشاغل با مشکل مواجه شود و در برخی بخش‌ها نیز تقاضاهای بی شماری شکل بگیرد.
انفجار تحصیلی در بین زنان شاغل
تغییرات سطح تحصیلی درباره افراد دارای مدارک کارشناسی ارشد به بالا جالب تر است به نحوی که افراد دارای تحصیلات فوق لیسانس و دکترا در سال ۹۲ نسبت به سال ۸۸ به میزان حدود ۵۰ درصد بیشتر شد. تعداد شاغلان دارای دکتری تخصصی اما در این دوره زمانی به میزان تقریبا ۱۰۰ درصد رشد داشت و از ۴۴ هزار و ۶۲۱ نفر سال ۸۸ به ۸۳ هزار و ۷۴۹ نفر در سال ۹۲ رسید.
همه این تحولات سطح تحصیلی شاغلان بازار کار ایران در مقابل سونامی تغییرات سطح تحصیلی زنان ناچیز است. رفتار زنان شاغل در طول ۵ سال ۸۸ تا ۹۲ نشان می دهد که آنها تصمیم به یک انقلاب بزرگ تحصیلی گرفته اند و ارتقای شدیدی در میزان تحصیلات آنها اتفاق افتاده است.
تعداد زنان شاغل کشور در دوره مورد بررسی در سطح تحصیلی کمتر از دیپلم به میزان ۲۶ درصد کاهش یافت که نشان دهنده افت امید به کار زنان در رده های پایین تحصیلی است، همچنین این امار نشان می دهد زنان دارای تحصیلات پایین احتمالا جستجوی شغل کمتری نسبت به زنان دارای تحصیلات بالاتر انجام می دهند.
در بخش زنان بی سواد نیز تعداد شاغلان ۳۴.۴ درصد کمتر شده و این وضعیت تا رده تحصیلی پیش دانشگاهی و دیپلم نیز مشاهده می شود به نحوی که در این گروه تحصیلی تعداد شاغلان زن ۱۹.۹ درصد کمتر شده است. زنان شاغل تا فوق دیپلم هم در یک دوره ۵ ساله به میزان ۱۸ درصد کمتر شده است.
زنان ترجیح داده اند برای باقی ماندن در بازار کار و یا ارتقای شغلی به سمت تحصیلات لیسانس به بالا بروند؛ بنابراین در فاصله ۵ سال ۸۸ تا ۹۲ بر تعداد زنان شاغل لیسانسیه ۲۲.۴ درصد افزوده شده است. این وضعیت درباره زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری ۱۴۷.۳ درصد رشد نشان می دهد و بالاخره در یک دوره ۵ ساله بر آمار زنان دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی ۱۹۹.۵ درصد افزوده شد.
به گزارش مهر، مقامات دولتی می گویند بازار کار ایران دگرگون شده و در سال‌های اخیر موجی از تحصیل کرده‌های عالی در این بازار مشغول به فعالیت هستند. آنها یا تازه از راه رسیده و به اصطلاح شاغل شده اند و یا اینکه در طول دوران اشتغال، تصمیم به ارتقای جایگاه تحصیلی خود گرفته اند.
معمولا درباره شاغلان، ارتقای تحصیلی یا برای دریافت پست شغلی بهتر انجام می شود که به تبع آن دریافتی بالاتری نیز برای افراد ممکن است به همراه داشته باشد و یا اینکه افراد حس می کنند نباید از قافله تحصیل کرده ها جا بمانند و احساس می شود پرستیژ اجتماعی بهتر تحصیلات بالاتر است؛ بنابراین بخشی نیز به دلایل شخصی و علاقه ای که از قبل برای آنها مانده، وارد این عرصه می شوند.
درباره جوانان جوینده شغل نیز بالاتر بودن سطح تحصیلی با نگاه به آینده کاری بهتر و همچنین تلاش برای ورود آسان‌تر و مطمئن تر به بازار کار صورت می گیرد. حال هر چه که در نگاه شاغلان و جویندگان شغل درباره تحصیلات عالی باشد، درس خواندن خوب است و باعث ارتقای سطح جامعه خواهد شد.
تحصیلات خوب است ولی ...
اما مسئله و نگرانی که از سوی مسئولان و سیاست گذاران در این باره مطرح می شود، این است که به هر حال کشور برای پیشبرد امور به نیروهای ساده و با تحصیلات عادی و اندک هم نیاز دارد. بالاخره یک عده باید بپذیرند که مشاغل فیزیکی، فنی و مهارتی را انجام دهند که اتفاقا بسیار نیز برای جامعه مفید بوده و مرتبا هم مورد نیاز افراد است و اصلا چرخ جامعه بدون وجود آنها نمی گردد.
نمی توان تصور کرد که همه جامعه تحصیلات در سطح عالی داشته باشند و آنگاه کسی نماند که مشاغل دیگر را انجام دهد و آنها را در شان و جایگاه تحصیلی خود نداند. معمولا برخی مشاغل و تخصص‌ها مانند ساخت و ساز در بخش عملیاتی آن و ارائه خدمات مختلف مورد نیاز مردم در هزاران بخش اتفاقا خیلی هم نیاز به تحصیلات ندارد و افرادی که در این حوزه ها به صورت مهارتی کار کرده اند، موفق تر از دانشگاه رفته ها هستند.
نگرانی دیگر اینکه بازار کار ایران ظرفیت پذیرش و جذب صدها هزار نفر تحصیل کرده را در مشاغل پشت میزنشینی و مدیریتی ندارد و اصلا نیازی هم نیست. وقتی همه چیز به سمت تکنولوژی و استفاده از تجهیزات مدرن پیش می رود، اشتغال با تعداد بالا در بسیاری از حوزه ها معنا ندارد؛ مگر اینکه سیاست گذران زمانی به این فکر بیافتند که برای از بین نرفتن فرصت های شغلی و جلوگیری از بیکاری افراد، عمدا از برخی تکنولوژی ها استفاده نشود، مانند کاری که سال ها در هندوستان انجام شد تا مردم بیکار نمانند و شغلی داشته باشند.
بازاری که ظرفیت جذب هزاران تحصیل کرده را ندارد
به هر حال، هرچند امروز هزاران جوان شرافتمند دارای تحصیلات عالی و سطح بالا می گویند حاضرند هر کاری که باشد را انجام دهند ولی بیکار نمانند اما قطعا اشتغال از روی ناچاری و بدون علاقه، نمی تواند برای خود فرد لذت کاری و پیشرفت به همراه داشته باشد و اینکه برای جامعه هم اینگونه کار کردن مفید نیست.
براساس آخرین آماری که توسط وزارت کار درباره تحولات بازار کار ایران ارائه شده، تب جویندگان کار دارای تحصیلات عالی به شاغلان هم رسیده و تنها در طول ۵ سال بر تعداد شاغلان دارای تحصیلات کارشناسی ارشد تا دکترا و دکتری تخصصی بین ۱۴۷.۳ تا ۱۹۹.۵ درصد افزوده شد.
از سوی دیگر، تا پایان سال ۹۲ مجموعا ۲ میلیون و ۶۷ هزار نفر بی سواد در بازار کار ایران فعالیت دارند که این مسئله نشان می دهد فضاهای شغلی فراوانی هستند که اتفاقا نیازمند تحصیلات نیست، البته ممکن است بخشی از گذشته مانده باشند و تا سال‌های آینده از بازار کار بازنشسته شوند.
وضعیت تحصیلات در گروه‌های مختلف شغلی
دلیل این گفته اینکه در دوره سال‌های ۸۸ تا ۹۲ از تعداد شاغلان بی سواد در بازار کار ایران ۵۳۱ هزار نفر کاسته شده است که می توان گفت سالیانه ۱۰۰ هزار بی سواد از بازار کار خارج و احتمالا به جای آنها فارغ التحصیلان دانشگاه ها وارد می‌شوند.
در سال ۸۸ تعداد ۲ میلیون و ۵۹۸ هزارنفر شاغل بی سواد در بازار کار ایران فعالیت داشتند که در سال ۹۲ به ۲ میلیون و ۶۷ هزارنفر کاهش یافت. شاغلان بی سواد در سال ۸۸ به میزان ۱۴ درصد کل بازار کار را تشکیل می دادند که این آمار در سال ۹۲ به ۱۱ درصد کاهش یافت.
بر پایه آخرین آمارهای موجود، تعداد شاغلان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا در کشور ۵۹۹ هزار نفر است، همچنین ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر لیسانس دارند و یک میلیون و ۵۰۶ هزارنفر هم دارای فوق دیپلم هستند.
۴ میلیون و ۶۸۷ هزار شاغل دارای مدرک تحصیلی پیش دانشگاهی و دیپلم هستند که در صورت ادامه روند ارتقای سطح تحصیلی شاغلان، از این آمار در سال‌های آینده کاسته و بر تعداد شاغلان دارای مدرک لیسانس و بالاتر افزوده می شود.
با وجود افزایش تعداد شاغلان با تحصیلات عالی، هنوز هم ۹ میلیون و ۸۲۱ هزار نفر شاغل در بازار کار ایران دارای تحصیلات کمتر از دیپلم هستند. کارشناسان هشدار می دهند اگر روال ارتقای جایگاه های تحصیلی شاغلان ادامه یابد، ممکن است در طول سال‌های آینده تامین نیرو در برخی رشته ها و مشاغل با مشکل مواجه شود و در برخی بخش‌ها نیز تقاضاهای بی شماری شکل بگیرد.
انفجار تحصیلی در بین زنان شاغل
تغییرات سطح تحصیلی درباره افراد دارای مدارک کارشناسی ارشد به بالا جالب تر است به نحوی که افراد دارای تحصیلات فوق لیسانس و دکترا در سال ۹۲ نسبت به سال ۸۸ به میزان حدود ۵۰ درصد بیشتر شد. تعداد شاغلان دارای دکتری تخصصی اما در این دوره زمانی به میزان تقریبا ۱۰۰ درصد رشد داشت و از ۴۴ هزار و ۶۲۱ نفر سال ۸۸ به ۸۳ هزار و ۷۴۹ نفر در سال ۹۲ رسید.
همه این تحولات سطح تحصیلی شاغلان بازار کار ایران در مقابل سونامی تغییرات سطح تحصیلی زنان ناچیز است. رفتار زنان شاغل در طول ۵ سال ۸۸ تا ۹۲ نشان می دهد که آنها تصمیم به یک انقلاب بزرگ تحصیلی گرفته اند و ارتقای شدیدی در میزان تحصیلات آنها اتفاق افتاده است.
تعداد زنان شاغل کشور در دوره مورد بررسی در سطح تحصیلی کمتر از دیپلم به میزان ۲۶ درصد کاهش یافت که نشان دهنده افت امید به کار زنان در رده های پایین تحصیلی است، همچنین این امار نشان می دهد زنان دارای تحصیلات پایین احتمالا جستجوی شغل کمتری نسبت به زنان دارای تحصیلات بالاتر انجام می دهند.
در بخش زنان بی سواد نیز تعداد شاغلان ۳۴.۴ درصد کمتر شده و این وضعیت تا رده تحصیلی پیش دانشگاهی و دیپلم نیز مشاهده می شود به نحوی که در این گروه تحصیلی تعداد شاغلان زن ۱۹.۹ درصد کمتر شده است. زنان شاغل تا فوق دیپلم هم در یک دوره ۵ ساله به میزان ۱۸ درصد کمتر شده است.
زنان ترجیح داده اند برای باقی ماندن در بازار کار و یا ارتقای شغلی به سمت تحصیلات لیسانس به بالا بروند؛ بنابراین در فاصله ۵ سال ۸۸ تا ۹۲ بر تعداد زنان شاغل لیسانسیه ۲۲.۴ درصد افزوده شده است. این وضعیت درباره زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری ۱۴۷.۳ درصد رشد نشان می دهد و بالاخره در یک دوره ۵ ساله بر آمار زنان دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی ۱۹۹.۵ درصد افزوده شد.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷۲
انتشار یافته: ۲۴
آخه وقتی مدرک دکترا ارزشش رو از دست داده چه فایده داره؟! یه زمانی طرف باید پدرش در میومد تا بتونه برای لیسانس کنکور قبول بشه و وارد دانشگاه بشه. وقتی هم که وارد میشد پدرش مضاعف در میومد تا درسا رو پاس کنه و بتونه فارغ التحصیل بشه. الان که دیگه ورود و خروج دانشگاه به آسونی آب خوردن شده تو همه مقاطع. طرف حرف زدنش رو بلد نیست ولی اسم دکتر روشه. این هیچ ارزشی نداره. پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۲:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
دادش ارزش ول کن همین که 50% تحصیل کرده ها دارای مدرک دکتر باشن کلی تو دنیا افتخار آفرینه!!!!!! علی
| | ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
من خودم تا لیسانس بیشتر ادامه ندادم ولی دوست عزیز الان ورود و خروج به همه دانشگاهها اونهم تو همه مقاطع به آسونی آب خوردن نیست حداقل توی دانشگاههای سراسری چنین چیزی که میگی نیست سعید
| | ۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
خدا شاهده من استاد! می شناسم توی یکی از دانشگاهها، که نه زبان بلده و نه میدونه گرانش چیه! ولی حالا داره مفهوم Gravity رو توی زبان تخصصی به بچه های مردم درس میده!!! به خدا اگربرای آینده بچه هامون از قصه دق مرگ بشیم هم جا داره... یکی ازمهمترین عوامل طلاق فاصله تحصیلی خانمها با اقایان است و این امر متاسفانه روز بروز بیشتر میشود و هیچ اقدامی هم انجام و اصلاح نگردیده مدرک زیاد ولی سطح سواد پایین، حتی خیلیهاشون یه متن یا مطلب ساده هم نمیتونن نگارش کنن چه برسه به کارهای تخصصی، فقط با هزار ترفند مدرک گرفتن، پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
من که حالم از هر چی دانشگاه و مدرکه بهم میخوره.چون که واقعا هیچی یاد نگرفتم.میخوام از دانشگاه انصراف بدم و به امید خدا خودم یه کار رو شروع کنم. مملکتی که اینهمه دکتر دارد ؟؟!! نباید بفکر وارد کردن تکنولوژی باشد خود این مملکت باید اتواع و اقسام تکنولوژی به روز شده صادر کنند !!! یقین اینهمه دکترای ما هم مثل خیلی از دیگر کارهایمان هستند !!!! اولین هنر یک دکتر تسلط به زبان انگلیسی برای استفاده و تبادل دانش بین المللی است که اکثر دانشجویان و فارغ التحصیلان فوق و دکترا حتی از خواندن یه مقاله انگلیسی هم عاجز هستند من یک استاد دانشگاه دولتی هستمدانشجوی مقطع کارشناسی ارشد برای رساله خود به من مراجعه کرده. میزان آشنایی وی با کامپیوتر در حد روشن و خاموش کردن است. زبان خارجی در حد زیر صفر!! می گوید معلم است و هفته ای حدود 35 ساعت تدریس دارد. دو فرزند هم دارد. آمده که فارغ التحصیل شود. به نظر شما آیا این دانشجو می تواند یک پژوهش علمی مناسب انجام دهد؟ آیا واقعا او را می توان یک دانشجو نامید؟ این واقعیت تلخی است که هرروز اساتید دانشگاه با آن روبه رو هستند. سیل عظیم انسانهایی که فقط مدرک می خواهند!!!!و سیل عظیم جمعیتی که هرروز دکتر و مهندس می شوند!!!!!
والا این دکترهای الان اندازه لیسانس های سابق کار بلد نیستند. عزیزان بی سوادی فارغ التحصیلان ربطی به آنها ندارد بنده با 20 سال سابقه کار برا دکترا به یک دانشگاه معتبر می روم قبلا لیسانسمو هما نجا گرفتم استادا همه عوض شدند باورتون نمی شه چیزایی می گن که آدم با تجربه ای مثل من می فهمه چقدر بی محتوا و فاقد کارایی می باشد.شما فکر کنید با این اطلاعات فارغ التحصیلان چه کاری می تونن بکنن پاسخ ها
مجید
| 
| ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
خوب دوست عزیز ، خیلی از همینایی که دکترای کیلویی و پولی میگیرن در نهایت مدرس دانشگاه میشن دیگه. علت اینکه سطح آموزش تو کشور پایین اومده همینه که کسانی که مدرس هستند خودشون سواد چندانی ندارن. تا زمانی که فرهنگ جامعه اصالت را به جای کار، به تحصیلات میدهد نباید انتظاری به جز این داشت!حتی شما هم در تهیه این گزارش اصالت را به تحصیلات میدهید نه کار! آنجا که می‌گویید "بالاخره یک عده باید بپذیرند که مشاغل فیزیکی، فنی و مهارتی را انجام دهند که اتفاقا بسیار نیز برای جامعه مفید بوده و مرتبا هم مورد نیاز افراد است" این پذیرفتن از کجا ناشی میشود؟ اینکه اتفاقاً برای جامعه مفید است یعنی چه؟ مگر می شود نیاز به کارهای مهارتی اتفاقی باشد؟
واقعیت این است که خیلی از اصلاحات یا حتی فروپاشی‌های این چنینی از همین گفتارها و نوشتارها شروع میشود و نضج می‌گیرد.
متاسفانه کمیت افراد از نظر تحصیلات تکمیلی زیاد شده اما کیفیت هیچ افزایشی نداشته که هیچ، افت هم کرده است.تحصیلات تکمیلی همینطور که از اسمش پیداست برای تکمیل دانسته ها در زمینه های تخصصی است تا در نهایت فرد به چنان تخصصی برسد که بتواند تئوری پردازی، طراحی و یا نظریه های جدید را در حوزه تخصصی خود برای پیشبرد سرشاخه های بسیار تخصصی علوم در این دوره و زمانه کرد.
یعنی کاربرد تحصیلات تکمیلی اصولاً برای کاریابی و افزایش درآمد نیست. در تمام دنیا نیز همینطور است. ولی متاسفانه مثلا در همین محل کار ما، برای جایی که واحد اجرایی و عملیاتی IT است، خیلی از همکاران با صرف هزینه بسیار زیاد برای دریافت مدرک فوق لیسانس اقدام می کنند. وقتی با این پرسش مواجه می شوند که چرا؟ برای خودشان هم توجیه مناسبی ندارند و خودشان هم در نهایت به این اعتراف می کنند که فایده ای برایشان ندارد. حتی به این معترف هستند که به دنبال تحقیق و پژوهش علمی هم نیستند. جالب است که حتی سود مالی هم در قبال هزینه ای که می کنند نمی برند. صرفاً به این دلیل که دیگه تو این دوره و زمانه باید فوق لیسانس داشت دیگه. صرفاً به دلیل اینکه دوستان و آشنایانشان گرفته اند.
جالب اینجاست که نمراتشان در کنکور در حد میانگین 10 درصد می باشد که برای ادامه تحصیل مجاز شده اند!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی حتی برای ادامه تحصیل صلاحیت علمی هم ندارند. یعنی ملزومات اولیه را نمی دانند یا فراموش کرده اند. حال چطور می خواهند آنچه را نمی دانند تکمیل کنند خدا عالم است.
خداراشکرهرچه سن ازدواج درکشوربالا میره سطح تحصیلات عالیه خانمهای مابالاترمیره!!!ماشاالله دانشگاه های غیر دولتی باعث کم ارزش شدن مدارج تحصیلی شده است .بیچاره اونهایی که خون دل میخورند واز دانشگاه های معتبر وغیر سهمیه ای فارغ التحصیل میشن در آخر در بازار کار کسی نمی پرسه خرت به چند منه . اينكه كسي دوست داشته باشه در مقطع دكتري درس بخونه اين مربوط به خودشه و دليل اين همه بيسواد با مدرك انچناني دانشگاه آزاد است كه در دانشگاه رو به عبارتي باز كرده و براي گرفتن پول ظرفت هارو بالا برده و خيلي راحت همه مدرك ميگيرن اما دريغ از سواد كافي،من خودم ليسانسم ازاد بوده اما ده سال پيش و واقعا متاسفم كه دانشگاه ازاد با اينكار ابروي خودش رو برده در اين چندسال اخير،قبلا واقعا كلاس داشت اما الان نه،بري بشيني آزمون بدي قبولي!!! ظاهرا خواه ناخواه به این سمت پیش می رویم که: مدارک تحصیلی را پشت در سالن آزمون استخدام بگذاریم و برویم آزمون مهارت بدهیم(چه می توانی انجام دهی نه این که مدرک تحصیلی تو چیست ) یک اشکال اساسی در این تحلیل وجود دارد. شما بی عدالتی و فساد ساختاری اقتصاد ایران را نادیه گرفته و موضوع تحصیلات را به عنون مشکل!!! مطرح میکنید.! بازار ما ظرفیت این ئهمه فارغ التحصیل را ندارد؟؟؟ نخیر برادر من! اگر آقازاده ها و نورچشمی ها بگذارند این کشور حالا حالا ها ظرفیت دارد! به نظر من اختلاف تحصیلی زنان با مردان و نبود کار مناسب و در خور تحصیل کرده ها تا حد زیاذی باعث عدم ازدواج خانم ها شده و مجرد های تحصیل کرده بسیار است دوستان سلاممن تو محل کارم دارم مشاهده مي‌کنم همکار خانوم دارم نمي‌تونه که نامه 4 خطي در حد دعوت از نماينده يه سازمان براحضور در جلسه بنويسه اونوقت دانشجو دکترا هم هست.
موضوع به قدري خنده‌داره که الان افرادي که پدرشون در اومده تا دکترا گرفتن و با سوادن وقتي اسم دکترا مياد يه جورايي خجالت تو چهره‌شون ديده ميشه.
طرف تاديروز جزوهاز دختراي کلاس التماس مي‌کرد تاشب امتحان بخونه درس پاس کنه الان ميگي بچه‌ها فلاني کجاس؟ ميگن فلان دانشگاه داره دکترا ميخونه!!!
يه بديختي ديگم دکترا خوندن تو دوره کارمنديه. طرف حساب ميکنه من که شاغلم پس بذار يه دکترام بگيرم بعد ميره دانشگاه پرديس قلقلک‌آباد يواشکي دکترا ميخونه بعد يهويي يه دکترا هم ارايه ميکنه به محل کار و هم افزايش حقوق و مزايا رو طلاب ميکنه هم ادعاي رييس شدن ميکنه
از طرفي من نميدونم چه معني ميده آدم تو قرن 21 زبان انگليسي به عنوان زبان بين‌المللي بلد نباشه اما دکترا داشته باشه. فکرشو بکنين تو ايران زندگي کني و فارسي بلد نباشي...
اصلا تو اين کشور چيزي به نام شأن وجود نداره.
مثلا معلم و استاد شأني نداره و بچه‌هاي دبستاني معلم رو مسخره مي‌کنن، دانشجو استاد رو مسخره ميکنه،
کسي قانون رو رعايت نمي‌کنه
مفت خوري و يه شبه پولدار شدن ولو از طريق قاچاق از چين يا موادفروشي هنره
اگه لباست شيک نباشه مهم نيس که مثلا آدم باسواد و تلاشگري هستي
و ...
دکترا هم همينه و شأنشو ازدست داده و هر کي از راه رسيده ميگه برم يه دکترا هم بگيرم که اسم دکتر روم باشه و اينکه دانشجوي دکترا بايد آدم محقق و تلاشگري باشه باسواد باشه يه سر و گردن به لحاظ علمي بالاتر باشه اصلا مهم نيس
اصلا من شنيدم تو مباحث روانشناسي و فيزيولوژي چيزي به نام ضريب هوشي وجود داره که ميگه مثلا اگه شما ضريب هوشيتون فلان قدره شما بيشتر از ليسانس اونم تو فلان رشته ديگه مخت نمي‌کشه حالا طرف ديروز تو فلان دانشگاه که کسي اسمشم نشنيده درس مي‌خونده الان داره دکترا تو فلان دانشگاه معتبر ميخونه
خدا شاهده من خودم همکلاس داشتم اصلا به لحاظ عقلي يه تختش کم بود الان داره دکترا ميخونه!!!
از ما که مي‌گذره ولي خدا به داد نسلاي بعدي برسه بعد ميخايم آمريکا رو هم نابود کنيم....
عزیز من اون کار فنی و فیزیکی رو نشون ما بده تا بریم انجام بدیم. کارکجا بود؟ ملت همشون راننده تاکسی و دستفروش شدن با سلام من یکی از اعضای هییت علمی دانشگاه ملایرم 10 سالی هست که دانشگاه مشغول تدریسم و در مقطع تحصیلی ارشد و دکترا رتبه 1 بودم. خدا را شاهد میگیرم اگر میدونستم وضعیت علمی کشور به این روز میفته به هیچ عنوان ادامه تحصیل نمیدادم. نظام اموزشی تو این قضیه مقصر اصلی است. زمان ما برای ورود به دکترا اول باید نمره زبان میاوردی بعد در تخصصی شرکت میکردی. امروزه با 60 میلیون تومان براحتی برات مدرک دکتری میدند. راههایی که ما به سختی رفتیم الان به راحتی طی میشه. اساتیدی الان در دانشگاهها داریم که خیلی باسوادند ولی هیچ انگیزه ای برای پژوهش و فعالیت ندارند. امیدوارم پذیرش فله ای دانشجو متوقف شود موفق و موید باشید و در صورت امکان چاپ کنید