
ترسیم مختصات دوران پس از توافق، یکی از مهمترین دغدغه های مذاکره کنندگان هسته ای و بازیگران مؤثر در ساختار فعلی نظام بین الملل است. در این مسیر علاوه بر مذاکره کنندگان، دو گروهِ حامیان توافق و مخالفان توافق به دنبال نقش آفرینی در ترسیم و چینش این ساختار هستند. فرانسه، انگلیس و آلمان، سه عضو مؤثر در اتحادیه اروپا و گروه 1+5 سه نوع بازی متفاوت را برای دوران پس از توافق در پیش گرفته اند.
به گزارش «تابناک»، فرانسه، همواره علاقهمند است در قالب یک بازیگر مستقل در نظام بینالملل ایفای نقش نماید. این میل ذاتی در دوران حضور فرانسوا اولاند و لوران فابیوس در کاخ الیزه تشدید شده است. حتی پاریس از اینکه به عنوان یک بازیگر مخرب، بازی دیگر بازیگران غربی را بر هم بزند ابایی ندارد؛ دقیقاً مانند اتفاقی که در مذاکرات هسته ای ژنو 2 رخ داد. با این حال، این بار فرانسویها قدرت مانور و ریسک پذیری خود در خصوص بر هم زدن مذاکرات هسته ای را تا حدود زیادی از دست داده اند.
فرانسه آگاه است که تبدیل شدن به چهره خاص در وین برای کاخ الیزه هزینه زاست و محبوبیت 14درصدی اولاند در فرانسه ـ که ناشی از وضعیت نامناسب برنامههای اقتصادی است ـ فضای مناسبی برای برهم زدن اتحاد جمعی ایجاد نمی کند؛ لذا لوران فابیوس یهودی زاده در مقابل دوربین رسانهها چهره تندخو، رفتاری نرمش ناپذیر و تندروانه از خود به نمایش می گذارد تا بتواند در دوران پسا توافق روابط اقتصادی و سیاسی خود را با سعودیها و یهودیها حفظ کند.
در واقع مواضع به ظاهر خصمانه فرانسه، متفاوت از مواضع وی در نشستها و جلسات خصوصی با تیم مذاکره کننده ایرانی است، به گونه ای که در یکی از جلسات در خصوص یکی از موضوعات که فرانسه همواره سنگ اندازی می کرد، جان کری به ظریف وزیرخارجه کشورمان گفته بود، خودتان فابیوس را راضی کنید! جالب است وقتی که وزیرخارجه فرانسه به جلسه آمده بود، به راحتی مواضع ایران را پذیرفت و همین رویکرد زیگزاگی و سینوسی منجر به نارضایتی شدید کری از وزیر امور خارجه فرانسه شد.
آلمان، ظاهراً بازیگر میانه روی مذاکرات است و به دلیل گره خوردگی اقتصادی چند دهه اخیر بین ایران و آلمان هیچ گاه این عضو مهم گروه 1+5 مواضع تند و سلبی در پیش نگرفته است. برلین همواره تلاش کرده است، دیدگاههای طرفین را به یکدیگر نزدیک کند. به عنوان مثال، هلگا اشمید، معاون آلمانی فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا ـکه نقش هماهنگ کننده در مذاکرات دارد نقش مهمی در این خصوص داشته است.
فرانک والتر اشتان مایر، وزیرخارجه آلمان در روزهای پایانی مذاکرات لوزان با اشاره به کوههای آلپ گفته بود که قله کوه هميشه سختترين مرحله براي رسيدن به نتيجه است و این سخن وی در آن روزها، مثبت ترین واکنش وزرای خارجه حاضر در محل مذاکرات بوده است. فابیوس فرانسوی هم روی نظریات مثبت مایر و دیدگاههای خنثی هاموند حساب ویژه ای باز کرده است که در صورت توافق نهایی به دوستان سعودی و یهودی خود اعلام کند که تلاش خود را برای عدم توافق کرده است؛ اما انگلیس و آلمان برای تحقق عدم توافق به پاریس کمک نکردند!
انگلیس، نقش یک بازیگر خنثی و در عین حال تأیید کننده مواضع ایالات متحده آمریکا را در مذاکرات دارد. اساساً سیاست خارجی لندن طی دهههای اخیر بر پایه همبستگی استراتژیک و تاکتیکی با واشنگتن بنا نهاده شده است. به طور کلی، سیاست یک به نعل و یکی به میخ انگلیس موجب شده است که دولت محافظهکار فعلی انگلیس، یک بازیگر خنثی و بدون ایفای نقش مستقیم در مهمترین مذاکرات فعلی نظام بینالملل باشد.
هاموند، وزیر امور خارجه انگلیس پس از ورود به هتل محل مذاکرات با بیان اینکه هر دو طرف باید قدمهایی بردارند تا به توافق برسیم، همچنان سیاست بدون ایفای نقش فعال خود را تداوم بخشید. به نظر می رسد آلمان، انگلیس و فرانسه برای دوران پسا توافق سه مسیر متفاوت انتخاب کرده اند تا در مجموع اتحادیه اروپا در پایان این مذاکرات متضرر نشود.
رژیم اسرائیل، بازیگر فعال مخالف دستیابی ایران به توافق با گروه 1+5 به نوعی دچار از هم گسیختگی در دیدگاه و عدم توازن در محیط داخلی خود است. در این خصوص، تفاوت چندانی میان احزاب راستگرا و چپگرا در تل آویو متصور نیست. اسحاق هرتزوگ، رقیب نتانیاهو اخیراً از همسویی با نتانیاهو در تقابل با فعالیتهای هسته ای صلح آمیز کشورمان سخن گفته است؛ اما گویا به یاد ندارد در دوران انتخابات، مواضع سختی در این حوزه علیه نخست وزیر رژیم صهیونیستی گرفته باشد.
این امر نشان می دهد رژیم صهیونیستی دچار بحران و سردرگمی در مواضع علنی و غیر علنی خود در قبال مذاکرات هسته ای شده است. لابی لیبرال یهودی(جی استریت ) هر لحظه تغییر موضع می دهد و لابی تندرو حزب لیکود نیز مواضع نامتوازن و پارادوکسیکالی را در ارتباط با حامیان و شرکای سنتی غربی خود در پیش گرفته است. این ناهماهنگیها به حوزه رقابتی آیپک و جی استریت در ایالات متحده آمریکا هم کشیده شده است. در واقع رژیم صهیونیستی تکلیف خودش را با توافق احتمالی نمی داند و هیچ برنامه ای برای دوران پسا توافق ندارد.
آنچه روشن است، اینکه هرچند بازیگرانی مانند ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران برای دوران پسا توافق میان خود برنامه مشخص دارند، حامیان و مخالفان توافق نظاره گر رفتار این دو کشور بوده و در صددند بازی آتی خود در دوران پسا توافق را حول این متغیر مستقل (توافق هسته ای) تعریف و تنظیم کنند.
گزارش از حسن محمدی؛ خبرنگار مستقر در وین
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.