
ماجرای تصادف خودروی پورشهای که سرنشینان آن جان باختند، حتما به یاد دارید. به نظر شما، اگر پلیس با سرعت غیرمجاز آن خودرو مواجه میشد، چه میکرد؟
به گزارش «تابناک»، هر چه در سالهای اخیر با افزایش نظارت پلیس بر اوضاع و احوال ترافیکی و بهکارگیری ابزارهایی مانند جریمههای گران قیمت و نمره منفی، از تصادفات کاسته شده و شمار جان باختگان این سوانح روند نزولی یافته، باز اتفاقاتی در گوشه و کنار کشورمان رخ میدهد که نشان از بیتفاوتی به برخی مسائل حیاتی دارد؛ از جمله بیتوجهی به این که برخی قانونشکنیها در حوزه راهنمایی و رانندگی را نمیتوان تخلف قانونی برشمرد و لازم است عمیقتر و اساسیتر با آنها برخورد کرد.
خوب: پلیس نامحسوساز جمله نوآوریهایی که چندسال پیش توسط پلیس راهنمایی و رانندگی برای کنترل و نظارت بر عملکرد رانندگان در سطح جادههای برون شهری به کار گرفته شد و بعد از جواب پس دادن، در سطح بزرگراههای کلان شهر تهران هم به اجرا درآمد، طرح پلیس نامحسوس بود.
البته اینکه این طرح تا چه اندازه توانسته موفقیت به دست آورد و چه میزان از تخلفات را کاهش داده، موضوعی نیست که قصد پرداختن بدان را داشته باشیم، بلکه از این رو این ابتکار را کارآمد و خوب میدانیم که میبینیم به کمک این کنترل نامحسوس، بسیاری از نادیدنیهای فرهنگ ترافیکی در کشورمان به تصویر کشیده شده و به عبارت بهتر، عمق برخی اشکالات رانندگیمان آشکار شده است.
به فیلم زیر نگاه کنید تا دریابید اگر چنین ابتکار عملی توسط مسئولان پلیس راهنمایی و رانندگی به کار بسته نمیشد، چگونه میتوانستیم به این مهم پی ببریم که هر چه جریمهها را گران و معابر و راهها را به دوربینهای کنترلی مجهز کنیم و...، باز نمیتوان مانع از به ریشخند گرفته شدن قوانین و جان مردم توسط برخی افراد بیمسئولیت شد.
بد: خودروهایی که مقصرند!اگر فیلم را نگاه کنید، درخواهید یافت وقتی خودرویی از سوی پلیس متخلف شناخته شده و توقیف میشود، واکنشهای راننده میتواند از عذرخواهی تا سرکشی و توهین متفاوت باشد؛ حال آنکه هیچ یک از این برخوردها در اعمال قانون شدن خودرو تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا اصولا بر اساس قانون فرقی میان آنکه در محل پارک ممنوع توقف کند با آنکه لایی بکشد و جان مردم را به خطر بیندازد، وجود ندارد و هر دو مستوجب جریمه شناخته میشوند؛ یکی کمتر و دیگری بیشتر!
به عبارت بهتر، در هر دو حالت از دید اعمال کننده قوانین راهنمایی و رانندگی، یعنی پلیس، راننده متخلف و مستحق جریمه است؛ حال آنکه این تخلف وی میتوانسته به از دست رفتن جان چند تن منجر شود و یا با احساسات و روح و روان بسیاری بازی کرده و تنش آفرین بوده، هیچ اهمیتی ندارد.
بنابراین، عجیب نیست که از یکی از رانندگان متخلف بشنویم «مگر خوردوی گران قیمت خریدهام که با آن با سرعت بیست کیلومتر بر ساعت رانندگی کنم» و در جواب از افسر بشنویم: «خودرو شما به پارکینگ منتقل میشود،... تومان جریمه میشوید و گواهینامه شما مراحل قانونی را طی خواهد کرد»!
انگار نه انگار که این راننده متخلف، چون با اعصاب و روان بسیاری بازی کرده و برخی را تا آستانه سنگوب کردن و پس افتادن رنج داده، مجرم است و میباید در دفاع از شهروندانی که وی موجب عذاب و ناراحتیشان شده، دادگاهی شده و عقوبت رفتار خود را ببیند! گویی خودروها مقصرند!
زشت: رانندگانی که اگر یافت شوند، مجازات خواهند شد!
حالا بیایید روی ناخوش ماجرا را تصور کنیم؛ رویی که گاه رخ میدهد و در اخبار دربارهاش میخوانیم و میشنویم. زمانی که یکی از این خودروهای پر سرعت، یکی را زیر میگیرد یا به خودروی دیگری میخورد و فاجعهآفرینی میکند تا بناگاه راننده خاطی، تبدیل به مجرم شود.
از اینجا به بعد داستان دو پایان خواهد یافت؛ یا راننده متخلف و مجرم فعلی فرار خواهد کرد و نیست خواهد شد و یا به هر شکل ممکن به دام خواهد افتاد و به محاکمه خواهد رسید. این در حالی است که اگر روی اول رخ دهد، معلوم نیست در فرار او چه کسی قصور کرده و اگر به دستگیری وی منجر شود، معلوم نیست چرا بیمهها باید جور این حرکات جنونآور وی را بکشند و از محل سرمایههای رانندگان کم خطر، دیه مقتولان و آسیبدیدگان حادثه را بپردازند.
اینجاست که روی زشت ماجرا خودنمایی میکند و عذابمان میدهد، زیرا نمیدانیم به چه دلیل بایست چنین رانندگانی را خاطی شمرد و آنقدر با ایشان نرم برخورد کرد که فردا روزی آدم بکشند و زندگی بپاشانند.
آیا پذیرفته است فردی با حال مستی پشت فرمان بنشیند، جنونآمیز رانندگی کند و تا زمانی که حادثهای خونین رقم نزند، از محاکمه مصون بماند و راننده متخلف خوانده شود؟ آیا میتوان دستی کشیدن در بزرگراه را با توقیف خودرو و جریمه 180 هزار تومانی متوقف کرد و معتقد بود که اعمال قانون صورت گرفته؟ آیا این جریمهها برای چنین رانندگانی ترسآور و کافی است؟
براستی اشکال کار در کجاست؟