بازدید 66924
نباید پای فرهنگیان به دادگاه‌ باز شود؟

حمله به قاسم‌خانی و بهاره رهنما بابت شکایت قضایی!

هرچند تا حدودی این موضوع صحیح است و بهتر است که نقد مکتوب با پاسخ مکتوب پاسخ داده شود اما در جایی که برای پاسخ دادن با همان ادبیات و متناسب با نقد اول، نیاز به زیرپا گذاشتن کدهای اخلاقی است، منطق حکم می‌کند که از راه دیگری وارد شد و از حیثیت خود دفاع کرد و این راه دوم زمانی پررنگ‌تر می‌شود که نسبت به یک هنرمند طرح اتهام شده بود و با نیت‌خوانی، تمام تلاش‌هایش به پای خودنمایی گذاشته شود.
کد خبر: ۴۶۳۲۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۹ 03 January 2015
مقتل‌خوانی بهاره رهنما با نقدی با ادبیاتی آغشته به توهین و همچنین با نیت‌خوانی همراه شد تا این نقد برخلاف مطالب اینچنینی که برای نویسنده تبعاتی نداشت، با واکنش رهنما و همسرش مواجه شود و در نهایت، ماجرا به مراجع قضایی کشیده شود؛ رویکردی که واکنش‌های تازه‌ای را در پی داشته و این حق برای این زوج هنرمند برتابیده نمی‌شود که از طریق قضایی پیگیر حقوق‌شان باشند.

به گزارش «تابناک»؛  اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر با نام «سوگ چامه‌ها» با مقتل‌خوانی بهزاد فراهانی، فرزاد حسنی، بهاره رهنما و با مرثیه خوانی حسام‌الدین سراج و رسول نجفیان در برج میلاد پی گرفته شد؛ اما انعکاس گفته‌های بهاره رهنما در مراسم مقتل‌خوانی، با واکنش‌های تندی از سوی برخی اشخاص و ‌رسانه‌ها همراه شده است.

بهاره رهنما که حین مقتل‌خوانی در برج میلاد اشک می‌ریخت، گفته بود: «مقتل خوانی من ادای دین به کودکان بود و خوشحالم که توانستم نذرم را در اینجا ادا کنم. نگران بودم به مراسم نرسم. در راه دعا می‌کردم سعادت این مقتل خوانی نصیبم شود و بتوانم سهم کوچکی در آیین‌های عاشورایی داشته باشم.»

وی افزوده بود: «من سفیر انجمن حمایت از کودکان هستم و دلم می‌خواست با مقتل خوانی، ارادتم را به کودکان کربلا و کودکان بی‌پناه امروز نشان دهم. من نذری داشتم که امسال ادا شد و مقتل خوانی در برج میلاد، ادای دینی است که با روا شدن حاجتم امشب آن را ادا کردم. امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی اسیر تیرهای خشم نباشد و کودکان ما از گزند خرافه و تعصب دور بمانند.»

حمله به قاسم‌خوانی و بهاره رهنما بابت شکایت قضایی!

پس از این نوشتارها، نقدهای غیرقابل پذیرشی‌ به این حرکت ارزشمند رهنما وارد آمده بود که یکی از آن‌ها سوای گزاره‌هایی که در مقام نقد مطرح کرده بود، با ادبیاتی غیرقابل هضم همراه بود. ادبیات این نقد که با نیت‌خوانی همراه بود، نشان داد حتی هنوز در میان برخی مدعیان روشنفکری نیز گروهی هستند که تفاوت نقد و تخریب را درک نکرده‌اند. نادر فتوره چی نویسنده این نقد پیش از این نیز نقدهایی با کلیدواژه‌های مشابه نوشته بود اما عمده این نقدها واکنشی در پی نداشت.

با این حال بهاره رهنما این نقد را نادیده نگرفت و نسبت به آن واکنش نشان داد و از حرکتی که انجام داده به شدت دفاع کرد و گروهی از نویسندگان و هنرمندان نیز یادداشت‌هایی را در حمایت از رهنما و در نقد ادبیات نقد مطرح شده درباره رهنما به نگارش درآوردند و منتشر کردند. پس از این بود که پیمان قاسم خانی همسر بهاره رهنما تاکید کرد که از فتوره‌چی شکایت خواهد کرد و در نهایت نیز این خبر در حد یک هشدار باقی نماند و شکایت رسماً در مراجع قضایی تنظیم شد.

در پی شکایت بهاره رهنما و پیمان قاسم‌خانی همسر او، فتوره‌چی چهارشنبه دهم دی‌ماه، با حضور در دادسرای فرهنگ و رسانه تفهمیم اتهام شد و اتهامات «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» و «توهین» مبتنی بر متن نوشته به نویسنده او تفهیم شد و در نهایت فتوره چی با قرار کفالت آزاد شد؛ اتفاقی که منجر به رقم خوردن موج تازه‌ای از واکنش‌ها شد و برخی به تقبیح شکایت از یک نویسنده توسط دو هنرمند پرداختند.

استدلال آنهایی که حملات تازه‌ای را خطاب به این دو هنرمند داشتند، عمدتاً حول این محور است که پاسخ به یک نقد -ولو آنکه به شدت آغشته به توهین باشد- شکایت در مراجع قضایی نیست و چهره‌های فرهنگی که طبیعتاً مباحث گفتمانی در میان‌شان پررنگ‌تر از دیگر گروه‌ها است، باید پاسخ یک نوشتار را با یک نوشتار بدهند. در واقع اگر با ادبیات تند و حتی غیراخلاقی به شخصی حمله شد، با همان ادبیات پاسخش داده شود و اگر چنین رویکردی در پیش گرفته نشود، امری فراتر از ساحت فرهنگ رقم خورده است.

هرچند تا حدودی این موضوع صحیح است و بهتر است که نقد مکتوب با پاسخ مکتوب پاسخ داده شود اما در جایی که برای پاسخ دادن با همان ادبیات و متناسب با نقد اول، نیاز به زیرپا گذاشتن کدهای اخلاقی است، منطق حکم می‌کند که از راه دیگری وارد شد و از حیثیت خود دفاع کرد و این راه دوم زمانی پررنگ‌تر می‌شود که نسبت به یک هنرمند طرح اتهام شده بود و با نیت‌خوانی، تمام تلاش‌هایش به پای خودنمایی گذاشته شود.

پیش از این نیز درباره شکایت برخی هنرمندان و ورزشکاران همین نقدها با ادبیات ملایم‌تری مطرح شده بود و در واقع هرگونه سوق یافتن اختلافات فرهنگیان به مراجع قضایی، جرمی نابخشودنی و اشتباهی راهبردی تعبیر شده، حال آنکه چنین اتفاقی در تمام دنیا مرسوم است و چنین واکنش‌هایی دور از انصاف است.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۲۵۸
انتشار یافته: ۱۶
کار خانم رهنما کاملا درست است. اگر قرار باشد که هر کسی جواب دیگری را خودش بدهد، که سنگ روی سنگ بند نمی آید. این شیوه خانم رهنما بهترین کار بوده که ایشان انجام داده. دادگاه مطبوعات نهاد مرتبطی است و برای همین کار است.
خوب کاری کردند شکایت کرده اند .

ما حمایت می کنیم .
همه ی ما بهاره رهنما و پیمان قاسم خانی را می شناسیم و دیدیم که در مقاطع حساس چگونه کنار مردم بودند و هستند ، مطمئنا بجز شکایت راهی برای آنها باقی نمانده بود ......
بسیار کار خوبی کردند . مگر خبرنگار و نویسنده و یا روشنفکر !!!!!!!!! (که در آن هم شک است . یا بهتر است بگوییم شبیه روشنفکر ) نباید تابع قانون باشد و باید به هرکسی دلش خواست توهین کند.
اگه آزادی بیان و احترام خوبه باید دوطرفه باشه،
حق قانونیشون بوده آفرین
چرا فکر می کنید که مردم شکایت خانم رهنما را نکوهش کرده اند؟ نباید نظرتان را مثل برخی دیگر به همه یا اغلب مردم نسبت دهید.حداقل توی همین چند کامنتی که اینجادرج شده کسی مخالف این شکایت نیست.قرار نیست که هر کس هرچه دلش خواست به دیگران نسبت دهد و مورد اعتراض واقع نشود.کارایشان نقد نبود بلکه سراسرتوهین و تهمت بود.چراباید در جمهوری اسلامی برای شرکت درمراسم مذهبی مورد اتهام قرار گیرند؟اگر کسی مخالف شعائر اسلامی باشد بهتر است از این مملکت برود.
روشنفکر که روشنفکر.در زمین کسانی هستند که تکبر و غرور داره خفشون میکنه و خدا و دین رو یک نا واقعیت فرض می کنن.
آخرین روشنفکر کسی نیست جز دکتر شریعتی .
حرف این آدمها دقیقاً عین این هست که اگر کسی کشته بشه اقوام اون فرد اگر در توان خودشون هست برن قاتل رو بگیرن و بکشن! ...
بسیار کار درستی انجام دادند خانم رهنما که خودشون جوابی به الفاظ زننده ندادند و نشان دادند که مملکت قانون دارد .
خانم رهنما کاری به شکایت کردن یا شکایت نکردن شما ندارم.هنوز کارگردانی تاتر زنان دور همی شکسپیر با آن داستان ضد اخلاقی و فرهنگی و امر به منکرتان ....یادمان نرفته است.خواهشن مقتل خوانی را به افرادش بسپارید و هنر وفن خود را در صرف همان تخصص خود بکار گیرید.با تشکر
آیا بهتر نیست خانم رهنما به جای مقتل خوانی حجاب خود را کامل کنند؟
این پیشنهاد شما فقط در مورد هنرمندان صادق است؟ چون من اگر به یک پاسبان این ها را بگویم مرا دستگیر هم می کنند. چه برسد به شکایت.
این آقا هم اگر می دانست این ها ساکت نمی نشیننند عمرن این لاطائلات را می نوشت.
این اتفاق نشان از فقر فهم نقد و انتقاد است و مایه ی تاسف و شرمندگی برای کسانی که جز خوب شنیدن از خود حرفی را تاب نمی آورند.
نقد میتواند و اصلن باید اینگونه باشد که حضور و وجود فردی را در حوزه ای کلن رد کند و نخواهد.حق حیات هنری با حق حیات انسانی فرق دارد.
نقد میتواند خواهان حذف شخصی و یا حتی شخصیتی از حوزه ای عمومی باشد با برشمردن آسیب هایش.به مزاق شما خوش نمیامده چرا که شما آنچه رهنما کرده را می پسندید و همفکری با خود میدانید.
مقتل خوانی کرده و ارادتش را به امام سوم شیعیان نشان داده.چه خوب.الگویی میشود برای تبلیغ ایدئولوژیک همفکران شما.حال که الگوی ظاهری ایشان قابل تایید نیست (مثلن حجاب کامل ندارد)مورد مصرفی دیگری برایش یافته اید.
ولی آنچه که حمایت می کنید فراتر از این است.شما منشی را حمایت می کنید که به زودی دهان خود شما را هم خواهد بست.
اگر کلیت این خانم همین ظاهرسازی و تظاهر باشد چه؟
نیست؟باشد.پاسخ میداد که نیستم.نه اینکه کسی جرات نکند اگر به این نتیجه رسیده که یکی کلن فعالیت اجتماعی و عمومیش تظاهر است آن را بیان کند.
شرم آور است که این نقد را بخاطر ادبیات حمله کننده اش با مثلن متلک پراکنی خیابانی یکی دانسته اید.
جای تاسف دارد که مقام سخن را بخاطر مورد پسند نبودن به مقام عمل و برخورد تبدیل کردن.
برادران موثر در تابناک انتظار دیگری از شما نمی رود ولی شما هم بدانید که مسخره است که با حمایت از اینگونه افعال انتظار حصار کشی و محافظت از ... و ریا و تظاهر را داشته باشید.
مشکل اساسی عدم درک نسبت به حریم افراد است. اگر منتقد با آبروی یک فرد آن هم در وسایل ارتباط جمعی بازی کند، باید قانونا به او برخورد شود. امروزه متاسفانه رسانه های اینترنتی از قبیل فیس بوک و غیره، وسیله ای شده اند برای انعکاس نظرات در سطح جامعه و نه جمع های کوچک. حال اگر در این وسایل به فردی توهین شود و یا آبروی فردی در معرض خطر قرار گیرد، باید با خاطی برخورد قانونی شود تا همگان بدانند فیس بوک نامه خصوصی و یا تذکری غیر علنی نیست. فیس بوک هم یک رسانه عمومی تلقی می شود و کسی حق ندارد در آن با آبروی مردم بازی کند.
یا سلام
به هر دلیلی دوست داشته مقتل خوانی کنه به کسی چه ربطی دارد که در مورد آن نقد بنویسد...خوب شد شکایت کرد...
بله خوب هيچكس نمي تواند و نبايد در اين مملكت به ساحت مقدس تقديس يافته متبرك متشخص شهير مشهوران بي هنر اسائه ادب كند ....بعله ...
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار