بازدید 102652

«حاج رضا علاءالدین» کیست؟

پاساژ علاءالدین بورس اصلی گوشی موبایل در تهران و به‌تبع آن در ایران است. تخمین زده می‌شود که این پاساژ بیش از هزارمیلیاردتومان ارزش داشته باشد و ده‌هامیلیاردتومان گردش مالی‌اش باشد.
کد خبر: ۴۶۳۰۸۶
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۰ 03 January 2015
«شاید اشتباه کردم و نباید از نام فامیل خودمان استفاده می‌کردم. ولی می‌شود گفت هم خوب است و هم بد. در بعضی مواقع خوب و از برخی جهات بد است.» 
حاج‌رضا علاءالدین، مالک و سازنده پاساژ علاءالدین در خیابان جمهوری تهران که قلب خریدوفروش موبایل در پایتخت است، با این جمله نشان می‌دهد خیلی هم از شهرتی که از این راه به دست آورده رضایت ندارد. 

به گزارش شرق، از او تا به‌حال دو گفت‌وگو در مطبوعات کشور منتشر شده. یکی در روزنامه ایران و دیگری مجله همشهری جوان که اطلاعات این مطلب نیز برگرفته از آنهاست. او در یکی از گفت‌وگوها توضیح می‌دهد از ابتدای دهه۵۰ در تقاطع خیابان جمهوری و حافظ کاسب بوده و کارگاه و فروشگاه پلاستیک‌فروشی داشته که آرام‌آرام بر وسعت آن افزوده، به‌طوری که در سال۵۳ حدود هزارمتر از فضای کنونی پاساژ را خریداری کرده است.

این وضعیت تا پایان جنگ و سال‌های ۶۸ تا ۷۰ که بخش دیگری از زمین‌های اطراف خریداری شده، ادامه یافته. پس از تهیه نقشه و طی مراحل قانونی از ابتدای سال ۷۴ تخریب و ساخت مجموعه شروع شده است. این ساخت‌وساز چهارسال به طول انجامیده و از سال ۷۸ تا ۷۹ آرام‌آرام و فازبه‌فاز واگذاری‌ها آغاز شده و در نهایت ۱۱طبقه با حدود هزارو۱۰۰ مغازه در سه فاز واگذار شده است. این مجموعه به چنان شهرتی دست یافته که کمتر کسی است که از موبایل صحبت کند و یادی و نامی از «علاءالدین» نکند. علاءالدین بورس اصلی گوشی موبایل در تهران و به‌تبع آن در ایران است. تخمین زده می‌شود که این پاساژ بیش از هزارمیلیاردتومان ارزش داشته باشد و ده‌هامیلیاردتومان گردش مالی‌اش باشد.اکثر شرکت‌های بزرگ موبایل‌سازی، برای خود دفتری در آنجا دارند و گوشه‌ای برای خود گرفته‌اند. درودیوارش از درون و بیرون پر از تبلیغات است. مغازه‌های کوچک اما زیاد، درست مثل آنچه که خود «حاج‌رضا» درباره نظام مالی کاسب‌های پاساژ می‌گوید: «اینجا کاسب‌ها، سود کم می‌گیرند ولی در عوض زیاد می‌فروشند. این یک نوع انتخاب استراتژی برای فتح بازار است.» 

وی در گفت‌وگوهای اندکش تاکید می‌کند اعتقاد دارد که پاساژ قشنگی نمی‌خواهد. قشنگی باید در رفتار و برخورد کاسب‌ها باشد. وی می‌گوید: «فرد باید کاسب خوشنام و درستی باشد. ما این مجموعه را به آدم‌های سالم و صادق فروختیم و از آنها استفاده کردیم. برای ما مهم است که چه‌کسی می‌خرد. ما برای اینکه این مجموعه راه بیفتد، مغازه‌ها را به افراد جوان و جویای کار با شرایط ۴۰ تا ۶۰ماه قسطی واگذار کردیم.» 

«برای اینکه این بازار راه بیفتد و رونق بگیرد خون دل‌ها خوردیم و رنج‌ها کشیدیم. اینطوری نبوده که همه‌چیز حاضر و آماده باشد. این‌همه پاساژ در این منطقه ساخته شده ولی هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به جایگاه و اهمیت علاءالدین برسند. به‌جز تبلیغات، حسن‌خلق کاسب‌های پاساژ هم اهمیت داشته است. ضمن اینکه ما تلاش کردیم مشتری‌هایی که به علاءالدین می‌آیند راضی بروند و اگر اختلافی هم بین کاسب با مشتری پیش آمد آن را حل‌وفصل می‌کنیم. محلی را در نیم‌طبقه پاساژ برای حل‌وفصل اختلاف بین مشتری و کاسب راه‌اندازی کردیم. این محل با مدیریت ما و با همکاری کاسب‌های خوشنام پاساژ اداره می‌شود. بسیاری از مشکلات پیش‌آمده را به‌خوبی حل‌وفصل کرده‌ایم و اکثرا به‌نفع مشتری تصمیم گرفته‌ایم تا مردم راضی از اینجا بروند».  پاساژ کنار «علاءالدین» از طبقه دوم به‌بعد چندان رونقی ندارد. او در زیر سایه «علاءالدین» می‌زید و به گفته یکی از مسوولانش «از ترشحات علاءالدین است که ما خیس می‌شویم.»

وی در پاسخ به این پرسش: «در بازار شایع شده که شما به فرد خاصی «وصل» هستید. آیا درست است؟» می‌گوید: «نه والله. من جز خدا به کسی وصل نیستم و با هیچ فرد و گروهی هم که جزو مردان سیاسی کشور باشد مراوده و بده‌بستان ندارم. البته همه کسانی را هم که به مردم خدمت می‌کنند دوست دارم.» او اعمال نفوذ خود را هم برای تغییرات در سطوح مدیریتی برخی دستگاه‌ها انکار کرده و می‌گوید: «دلیلی ندارد که چنین اقداماتی را انجام دهم.»من فقط از رییس پاسگاه منطقه درخواست کردم که یک باجه و کیوسک پلیس زیر پل بگذارند تا این منطقه که مورد رجوع خانواده‌ها و مردم است با امنیت بیشتری مواجه باشد. ضمن آنکه این محل به‌دلیل اینکه کاسب‌های فراوانی دارد و حجم قابل‌توجهی پول جابه‌جا می‌شود نیازمند امنیت بیشتری است که پلیس در این زمینه می‌تواند یار و کمک‌رسان کسبه و مردمی باشد که به اینجا رجوع می‌کنند. ما فقط پول و هزینه نصب کیوسک پلیس را پرداخت کردیم. همین».

خبرگزاری فارس نوشته است حاج‌رضا علاءالدین هفته قبل به کسبه نگران گفته بود غیرممکن است اینجا تخریب شود و اگر موفق شدند اینجا را خراب کنند، من ریشم را می‌تراشم. فارس همچنین نوشته است او از دیروز به شمال کشور سفر کرده و در دسترس نیست. 
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲۷۲
انتشار یافته: ۲۴
چرا ایرادهای اساسی پاساژ را نپرسیده اید؟
حاج رضا زیاد از مغازه دارات راضی نباش مموری از من گرفتند 40000 تومان بعد از چند ماه یک نفر که با موبایل آشنا بود تشخیص داد مموری قلابیه . گوشیم الان بخاطر این موضوع هنگ میکنه و...کی باید الان ج بده آیا میشه یقیه این بی انصافا رو گرفت نه.
پاسخ ها
احسان توکلی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
گوشی 300 تومنی رو 380 تومن فروختن!
درهمین پاساژ به من شهرستانی گوشی کارکرده به اسم نو فروختند .از مغازش که بیرون رفتم فهمیدم وقتی نرسیده به درب پاساژ برگشتم گفتند پس نمیگیرم همینه که هست .حاج رضا خیلی مطمئن نباش .
از کنارشم که می خوای رد شی باید کلاهتو دودستی بچسبی الیته از جیبهاتون هم نباس غافل شید
پول ناحق عاقبت همینه
لطفا برای ایمنی. زلزله و آتش نشانی و برق پاساژ یه فکری بشه تامثل اون یکی پاساژ نشه
"قشنگی باید در رفتار و برخورد کاسب‌ها باشد."
دارم زمینو گاز میزنم از خنده، کلا یاد بابک زنجانی افتادم
بهتر از ايشون بپرسيد چرا رضايت فروش به مالكان سرقفلي نميده و خودش با نصف قيمت دوباره ميخره يا از پاساژ نيمه كاره ميدان شهدا ازش نميپرسيد كه پول زمينارو به مالكا نداد . اميدوارم اين رو ساىت بره
من که واقعا از دست کسبه اونجا راضی هستم !؟بر چسبی که بصورت اشانتیون در کیف تبلت قرار دارد را 20 هزار تومان جداگانه با کیف به من فروختند !!!؟
در همین پاساژ موبایل خراب به ما فروختند شش ماه این طرف و اون طرف رفتیم آخر هم دستمون بجایی نرسید
چه کسبه ی صادقی ادم مومن؟ بیشترشون هدفی جز تیغ زدن مردم ندارن...سر منم داشت کلاه میذاشت همون جوونی که میگی جویای کار و کسب بود. من کلاهم اونجا بیفته پامو دیگه تو اون پاساژ نمیذارم
منتشر کنید لطفا همه بدانند
باحاشیه های بی ربط کامنت هاشروع شد اقاجان پیامد این بگیرووببندها وسط شهرتهران چه معنی دارد هستندکسانی که تواین اشفته بازار باتمام سرمایه اش داره کاسبی میکنه نباشد حقی ضایع شود مشکل است جبران ضررمالی وروحی که به بعضی بیگناهان واردمیشود حتی اگربه یکی اجحاف شودروانیست
در این شرایط وضعیت انهایی که سالم کار کردند و کلی سرمایه در مغازه ها داشتند چه میشود و اصلن برای من مشخص نشد چرا شهرداری اجازه و فرصت کافی به مغازه داران نداد تا اجناس شان را از مغازه خارج کنند تا از این حیث مغازه دار ضرر نبیند.
سرمایه گذار به دنبال سود و منفعت است و اشکالی بر او وارد نیست.
ولی روی سخنم با مسوولین محترم شهری است:
آیا چنین مکان های بسیار پر رفت و آمد تجاری باید درست در قلب شهر و در شلوغترین اماکن شهری ایجاد شود؟
آیا برآورد شده:
این مکان و سایر مکانهای مشابه تجاری چقدر بر ترافیک بی حد و حصر مرکز شهر افزوده است؟
چه مقدار از آلودگی هوای بیش از حد مرکز شهر در اثر رفت و آمد به این نوع مجتمع های تجاری مرکز شهر است؟
بسیاری از معضلات شهری از قبیل ترافیک و آلودگی و ... ارتباط مستقیم با جانمایی صحیح مراکز خدماتی شهری از قبیل مجتمع های تجاری , بیمارستانها , هتلها , تفریحی و .... قابل حل است/ و البته همه اینها بستگی به این دارد که روابط جای ضوابط را اشغال ننماید
مااین مغازه ها را به آدم‌های سالم و صادق فروختیم و از آنها استفاده کردیم!؟!!!!؟!!!؟!!!!؟!!!؟ جل الخالققفقق
ایشان بنظرم چراغ جادو هم دارند ؟
واقع بازار وحشتانکی بود به نظرم این همون مثال اب توی شیر کردن بود که حالا اب اموده و برده اموال متقلبین رو
من از اونجا موبایلی رو چند سال پیش خریدم بعد از یک ماه دچار مشکل شد رفتم اون مغازه دوتا ادم هیکل اومدن با من برخورد کردن که همینی هست که میبینی رفتم به مدیر پاساژ شکایت کردم گفتن بررسی می کنم اما متاسفانه هیچ اتفاقی نیافتاد.
ببخشید اما د..د خونه باز شده بود اونجا
پول زیاد وشهرت همه را از بین میبرد واز خدا دور میشود تاریخ وزمان ثابت کرده است چون انسان شاکر وشکر گذار نیست وسیر مونی ندارد
یکی از مشکلات اصلی این مجموعه غیر قابل اعتماد بودن فروشنده ها است .
گوشیه دست دوم به هیچ .جه نمیشه با اعتماد خرید برای خرید گوشی های نو هم اکثرا وجوه بیشتری به بهانه های مختلف اععم از اکتیو کردن و برنامه و غیره گرفته میشه
این الان چی بود دقیقا؟
یک متن تبلیغی برای یک شخص متخلف؟
پاساژی بدساخت است که اصول و ضوابط ساختمانی در آن رعایت نشده، بویژه از نظر تهویه هوا که موجب آلودگی و در نتیجه بیماری زایی هوای داخل آن شده است.
اونجا کاسب ها همچین سود کمی نمیگیرند. در ضمن فروشنده ها برخورد مناسبی هم ندارند.
کاشکی یک زره برای مشتری ارزش و احترام قابل میشدند.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر