اعترافات مرد 2 زنه دربازسازي صحنه جنايت
مرد دو زنه اي که متهم است در پي بروز اختلافات خانوادگي با همسر دوم خود دوست برادر زنش را به قتل رسانده است در بازسازي صحنه جنايت به وارد آوردن ضربه چاقو به مقتول اعتراف کرد اما گفت: قصد قتل او را نداشتم!
به گزارش خراسان، جوان ۳۰ ساله اي که تاکنون سعي داشت با تناقض گويي در مراحل بازجويي قتل دوست برادرزنش را به ديگران نسبت دهد اين بار در بازسازي صحنه قتل وارد کردن ضربه چاقو به بدن مقتول را پذيرفت.
متهم اين پرونده جنايي که ازحدود يک سال قبل و به طور پنهاني زن ديگري را به عقد موقت خود درآورده بود وقتي براي بار دوم مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت به تشريح ماجراي جنايت در حضور قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمدمشهد) پرداخت و گفت: «حجت» (مقتول) يک روز در بانک حرف هاي ناشايستي را پشت سر همسر دومم گفته بود و همين موضوع موجب سوء ظن و اختلاف خانوادگي بين ما شد. شب قبل از حادثه به همين خاطر با همسر دومم مشاجره کرديم و من هم همه مدارک و فيلم و عکس ها را برداشتم و در حالي که از خانه خارج مي شدم گفتم ديگر همه چيز بين ما تمام شد! اما صبح روز بعد يک چک مسافرتي ۵۰ هزار توماني توسط شاگردم به در خانه مادرزنم فرستادم تا با آن پول به پزشک مراجعه کند، ولي او پول را بازگرداند. وقتي براي جويا شدن علت اين کار به منزل مادرزنم رفتم، حجت و جوان ديگري به نام حسين نيز در منزل آن ها بودند. وقتي دوباره جر و بحث بين من و خانواده همسرم شروع شد، حجت قصد داشت منزل را ترک کند که از رفتنش جلوگيري کردم و گفتم حالا روبه روي همسر و مادرزنم آنچه را که در بانک گفتي تکرار کن! وقتي او آن جملات را بر زبان راند «حسين» جواني که در حال استعمال مواد مخدر بود به همراه خانواده همسرم با او درگير شدند من هم در يک لحظه چاقو را از کابينت آشپزخانه برداشتم و قصد داشتم روي دست حسين بزنم تا «حجت» را رها کند ولي او دستش را کشيد و چاقو به سينه «حجت» فرو رفت. اين در حالي بود که من قصد قتل نداشتم و نمي خواستم او کشته شود! پس از آن هم چاقو را به آشپزخانه پرت کردم و از محل گريختم.
اين گزارش حاکي است: متهم اين پرونده جنايي تاکنون ادعا مي کرد: وقتي به منزل مادرزنم رفتم «حجت» هم آن جا بود. به او گفتم تو درباره همسرم به من چه گفتي؟ که در اين لحظه همسر دومم با ته قليان ضربه اي به سر حجت زد. پس از آن من همسرم را به داخل اتاق بردم و گفتم موضوع را جدي نگير من قصد آبروريزي ندارم! اما وقتي دوباره به پذيرايي بازگشتم ديدم «حجت» به ديوار تکيه داده است. او را روي زمين خواباندم و گفتم به اورژانس زنگ بزنيد! خودم هم شماره را گرفتم و از منزل مادرزنم بيرون رفتم. چون همسر اولم قصد رفتن به اهواز را داشت با او همسفر شدم ولي در بين راه از مرگ حجت مطلع شدم و به مشهد بازگشتم که دستگير شدم.
بنابراين گزارش، در آغاز بازسازي صحنه جنايت، ابتدا کارآگاه يساقي (افسر پرونده) به بيان خلاصه اي از ماجراي اين پرونده جنايي پرداخت و گفت: در تاريخ 92.5.5 قتلي در خيابان طبرسي شمالي رخ داد که بلافاصله تحقيقات با صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي علي موحدي راد آغاز شد و متهم فراري با استفاده از شگردهاي پليسي به دام افتاد.
گزارش خراسان حاکي است: با اعترافات صريح متهم، وي با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي شعبه ۸۰۵ دادسراي مشهد روانه زندان شد تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني خود را طي کند.
به گزارش خراسان، جوان ۳۰ ساله اي که تاکنون سعي داشت با تناقض گويي در مراحل بازجويي قتل دوست برادرزنش را به ديگران نسبت دهد اين بار در بازسازي صحنه قتل وارد کردن ضربه چاقو به بدن مقتول را پذيرفت.
متهم اين پرونده جنايي که ازحدود يک سال قبل و به طور پنهاني زن ديگري را به عقد موقت خود درآورده بود وقتي براي بار دوم مقابل دوربين قوه قضاييه قرار گرفت به تشريح ماجراي جنايت در حضور قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمدمشهد) پرداخت و گفت: «حجت» (مقتول) يک روز در بانک حرف هاي ناشايستي را پشت سر همسر دومم گفته بود و همين موضوع موجب سوء ظن و اختلاف خانوادگي بين ما شد. شب قبل از حادثه به همين خاطر با همسر دومم مشاجره کرديم و من هم همه مدارک و فيلم و عکس ها را برداشتم و در حالي که از خانه خارج مي شدم گفتم ديگر همه چيز بين ما تمام شد! اما صبح روز بعد يک چک مسافرتي ۵۰ هزار توماني توسط شاگردم به در خانه مادرزنم فرستادم تا با آن پول به پزشک مراجعه کند، ولي او پول را بازگرداند. وقتي براي جويا شدن علت اين کار به منزل مادرزنم رفتم، حجت و جوان ديگري به نام حسين نيز در منزل آن ها بودند. وقتي دوباره جر و بحث بين من و خانواده همسرم شروع شد، حجت قصد داشت منزل را ترک کند که از رفتنش جلوگيري کردم و گفتم حالا روبه روي همسر و مادرزنم آنچه را که در بانک گفتي تکرار کن! وقتي او آن جملات را بر زبان راند «حسين» جواني که در حال استعمال مواد مخدر بود به همراه خانواده همسرم با او درگير شدند من هم در يک لحظه چاقو را از کابينت آشپزخانه برداشتم و قصد داشتم روي دست حسين بزنم تا «حجت» را رها کند ولي او دستش را کشيد و چاقو به سينه «حجت» فرو رفت. اين در حالي بود که من قصد قتل نداشتم و نمي خواستم او کشته شود! پس از آن هم چاقو را به آشپزخانه پرت کردم و از محل گريختم.
اين گزارش حاکي است: متهم اين پرونده جنايي تاکنون ادعا مي کرد: وقتي به منزل مادرزنم رفتم «حجت» هم آن جا بود. به او گفتم تو درباره همسرم به من چه گفتي؟ که در اين لحظه همسر دومم با ته قليان ضربه اي به سر حجت زد. پس از آن من همسرم را به داخل اتاق بردم و گفتم موضوع را جدي نگير من قصد آبروريزي ندارم! اما وقتي دوباره به پذيرايي بازگشتم ديدم «حجت» به ديوار تکيه داده است. او را روي زمين خواباندم و گفتم به اورژانس زنگ بزنيد! خودم هم شماره را گرفتم و از منزل مادرزنم بيرون رفتم. چون همسر اولم قصد رفتن به اهواز را داشت با او همسفر شدم ولي در بين راه از مرگ حجت مطلع شدم و به مشهد بازگشتم که دستگير شدم.
بنابراين گزارش، در آغاز بازسازي صحنه جنايت، ابتدا کارآگاه يساقي (افسر پرونده) به بيان خلاصه اي از ماجراي اين پرونده جنايي پرداخت و گفت: در تاريخ 92.5.5 قتلي در خيابان طبرسي شمالي رخ داد که بلافاصله تحقيقات با صدور دستورات ويژه اي از سوي قاضي علي موحدي راد آغاز شد و متهم فراري با استفاده از شگردهاي پليسي به دام افتاد.
گزارش خراسان حاکي است: با اعترافات صريح متهم، وي با صدور قرار بازداشت موقت از سوي قاضي شعبه ۸۰۵ دادسراي مشهد روانه زندان شد تا اين پرونده جنايي ديگر مراحل قانوني خود را طي کند.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۶
انتشار یافته: ۱۹
چی شد بابا ما که قاطی کردیم. پاسخ ها
زینال بندری
| 
| ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
ماجرا بسیار پیچیده و بغرنج شده به نظر من باید قضیه ریش سفیدانه حل شود باید طرفین دعوا را ارشاد کرد که بعد از این دیگر از این بحث هایی که منجر به کدورت و دعوا می شود پرهیز نمایند ناشناس
| | ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
باید بریم از خانم مارپل جزییات دقیق ماجرارو بپرسیم..!!! ناشناس
| | ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
فکر کنم قاتل قبل توضیحات،مواد مصرف کرده بود.پرت و پلا میگه!!!!! زندگي سگي كه ميگن همينه, جوان 30 ساله دو زنه, خونه زن دوم هم كه كاروانسرا بوده و پاتوق معتاداي محل. مردم چه زندگي هاي نكبتي دارن! اینقد به هم خیانت کنید تا جونتون درآد.آدمی که نمیتونه 1 زندگیه مشترک رو کنترل و اداره کنه و ازش یه خانواده خوشبخت بسازه عین بدبختا تو آدمای دیگه دنبال خوشبختیش میگرده تابناک خان فکر نکنه فکر کردی کاربرانت همه پوآرو یا مرداک هستند باباب این چه وضع خبررسانی هست ما که هنگ کردیم هسراول همسر دوم مادرزن حجت وحسین تقی ونقی... چه خانواده شرافتمندی بیشتر شبیه داستان اسرار دخمه شاپور می مونه، تا آخر معلوم نیست خطاکار کیه،البته اغراض اسرار دخمه شاپور نیز اومده که اونهم تا آخر کتاب معلوم نیست چی به چیه.
از این به بعد هرکی به من حرف بدی زدنه باهاش صحبت میکنم تا کدورت ها برطرف شه نه متقاعدش میکنم اشتباه میکنه با ته قلیان میکشمش هاهاهاها طرف 30 سالشه دو تا زن داشته، قتل هم کرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! عاقبت تماشای برنامه های مبتذل ماهواره ای همین است اینطوری نمیشه داداشملطفا پرونده رو از قاضی بگیرید بذارید تو سایت خودمون بخونیم ببینم چی شده ؟!؟!
من که هیچی متوجه نشدم
نمی دونم چرا این قاتل ها نمی خوان اقرار کنند که ذاتا علاقمند به خشونت هستن. خبرنگارش هم متوهم شده بابا جوری نوشته که فقط هرکول پوارو می تونست قاتل رو پیدا کنه . بیچاره این قاضی ها عجب کار سختی دارن . میگم این متن بالا را بدین بگذارن تو کتاب کوانتوم تا حال این دانشجوهای شیمی و فیزیک که می گن کوانتوم سخته ، گرفته بشه . خدا لعنت کنه هر مردی را که به زنش خیانت میکنه والا حق داری، دو نفر دو خونه مادرزن طرف در حالی که زنش هم تو خونه بوده حضور داشتند بعد یکیشون هم داشته مواد مخدر مصرف میکرده، یه دفعه بگو اونجا.... بوده دیگه