نگاه شما: اعتماد از دست رفته
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» می‌تواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
محمّد احمدوند مدرّس دانشگاه و آموزش و پرورش در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
1- سفارش ساخت یک شیشه روی میزی سکوریت می دهم. کمی ظرافت کاری نیاز دارد. بیعانه هم پرداخت می کنم و قرار می شود یک هفته بعد تحویل بگیرم. یک هفته می گذرد و شیشه فروش سفارش را تحویل نمی دهد و هر روز بهانه ای می آورد. یک هفته هشت روز می شود و بعد نه روز و بعد دو هفته می شود و آخر کار هم که من عصبانی می شوم شیشه فروش کلاً زیر قرار می زند و می گوید بیا بیعانه ات را پس بگیر. می پرسم تاوان اتلاف وقت من و بدقولی شما چه می شود؟ خسارت عقب افتادن کار من را هم می دهی؟ می گوید اینها به من مربوط نیست! فقط بیعانه ات را پس می دهم. به همین سادگی!
2- وقتی دولت اعلام کرد اگر می توانید از یارانه ها انصراف بدهید تعدادی هر چند محدود از مردم تصمیم گرفتند به دولت اعتماد کنند و برای همراهی با یک تصمیم ملّی انصرافشان را اعلام کردند. این ایرانیان همراه و همدل حالا ماهها است منتظرند دولت به "قولش" عمل کند و پردرآمدها را حذف کند و در عوض خدمات عمومی و درمانی بهتری به مردم ارائه دهد امّا ظاهراً ترس از دست دادن رأی مردم مانع عمل دولت به قولش شده است. بعداً قول دادند شرایطی فراهم کنند که اگر کسی پشیمان شده بتواند مجدداً درخواست یارانه بدهد و به این قولشان هم عمل نکردند!؟ فکر می کنید دیگر کسی به این دولت یا دولتهای بعدی اعتماد خواهد کرد؟
3- دوستم خسته در مجمع عمومی شرکت کرده بود. گفتم چرا خسته ای؟ گفت: بعد از پایان کلاسهایم به تعمیراتی رفته ام تا صفحه کلاچ ماشینم را عوض کنم و چون به هیچ تعمیرکاری اعتماد ندارم حدود سه ساعت بالای سر ماشین ایستاده ام و کار مکانیک را نظارت کرده ام. برای همین هم خسته هستم! این استدلال دوست من را در کنار گزارش برنامه 30 : 20 بگذارید که نشان می داد جنس بنجل چینی را فله ای! وارد ایران می کنند و با بسته بندیهای جعلی به عنوان قطعات یدکی اصل فرانسه یا اصل ایران به مردم می فروشند، قطعاتی که ضعف در عملکرد بعضی از آنها ممکن است منجر به تصادف و کشته شدن انسانی شود! دولت هم در خواب است و هیچ نظارتی وجود ندارد!؟
4- دولت قبل قول داد برای هر نوزاد تازه متولد حسابی ویژه باز کند و یک میلیون تومان به آن حساب واریز کند. اول کار هم پول واریز شد البته بدون حق برداشت توسط والدین. مدت کوتاهی بعد بانکها که با بدقولی دولت در اختصاص بودجه برای این کار مواجه شده بودند حسابها را خالی کردند و عملاً طرح شکست خورد. حالا در دولت فعلی هم صرف نظر از درست یا غلط بودن اصل قضیه، برای تشویق مردم به فرزندآوری قولهایی می دهند که بعضی از آنها بسیار عجیب و غریب است، آن هم با این اوضاع مالی دولت! فکر می کنید حتّی ساده دل ترین آدم هم دیگر به قول دولتها اعتماد می کند؟
5- خواستم به تولید ملّی کمک کنم و برای همین از شرکت صبا باطری برای اتومبیلم باطری خریدم. گارانتی باطری یک ساله بود. بعد از 8 ماه باطری خراب شد. پیش فروشنده رفتم و برگ گارانتی و کاغذ خرید را تحویلش دادم. یک باطری موقت برایم گذاشت و چون خودم وقت نداشتم قرار شد از نمایندگی صبا باطری به جای باطری خراب یکی دیگر برایم تحویلم بگیرد. چند روز بعد که برای گرفتن باطری جدید رفتم متوجه شدم نمایندگی گارانتی باطری جدید را برداشته و فقط باطری را تعویض کرده است. به فروشنده گفتم اگر این باطری جدید یک ماه دیگر خراب شد چه؟ گفت: هیچ. دیگر گارانتی وجود ندارد! گفتم لاأقل به اندازه 4 ماه باقی مانده از گارانتی قبل باید گارانتی می شد. گفت سیاست صبا باطری این است. خودت برو و شکایت کن. جالب اینکه به غیر از مشکلاتی که باطری قبلی برایم ایجاد کرده بود و وقتی که به دلیل خرابی در وسط خیابان از من هدر داده بود و اعصابی که از من خرد کرده بود مبلغ 12 هزار تومان هم بابت تعویض باطری از من گرفته شد!؟ خیلی دلم می خواهد سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان!! برای مردم توضیح بدهد تا به حال در چه مواردی از مصرف کننده ها حمایت کرده است!
6- طبق اعلام رسانه ها تعداد موارد چک های برگشتی افزایش یافته است. این یعنی همان تعداد افراد معدودی هم که هنوز به بی ارزشی پدیده ای به نام چک در جامعه ایرانی پی نبرده اند! بعد از اینکه لطمه ای اساسی از اعتماد کردن به سیستم ناقص بانکی ما و ناجوانمردی بعضی از کاسبکارها خوردند اعتماد به همنوع را به زودی از دست خواهند داد. راستش این سیستم صدور چک و سیستم ضامن فقط در سیستم معیوب بانکی ما وجود دارد و گرنه در کشورهای پیشرفته بر اساس وثیقه های قابل بررسی فرد دسته چک می دهند و بر اساس وثیقه وام می پردازند و کسی که توانایی برگرداندن وام بانکی را نداشته باشد مشمول دریافت وام نمی شود و لازم هم نیست یک معلم یا کارمند بیچاره به خاطر دوستی یا فامیل بازی یا رودربایستی دچار مشکلات جدی ناشی از اعتماد به آدمهای بی مرام شود!
7- هر روز در روزنامه ها و سایتهای خبری فسادی که کشف شده اعلام می شود. این فسادها در هر سطحی و در هر زمینه ای اتفاق می افتد، از اختلاس یک کارمند ساده بانک گرفته، تا کارت جعلی پایان خدمت فوتبالیستهای دروغگو و خیانتکار که حالا انتظار دارند کلاهبرداری آنها نادیده گرفته شود چون جوان هستند!، تا دزدی رئیس سابق بانک ملّی و فرارش به کانادا و دیپلماسی ضعیف ما برای استرداد شیادی که تا این سطح توانسته در ارکان حکوت نفوذ کند!، تا دروغگویی علنی فوتبالیستها و درگیریهای متنوع آنها مثل قلعه نویی-جباری، قلعه نویی-نکونام، دایی-مایلی کهن، و اخیراً درخشان-نعیمی که راحت پشت تلویزیون می آیند و دو حرف متضاد می زنند و جالب اینکه هیچ وقت هم معلوم نمی شود حق با کیست چون آقای فردوسی پور که نانش را از این اختلافات و حواشی می خورد دوست ندارد با برملا شدن واقعیتها به صورت قطعی نانش قطع شود!، تا رانت خواری بعضی مسئولین و زمین خواری بعضی دیگر، تا خیانت اعضای شورای شهر بعضی شهرها!؟، تا دانشگاه احمدی نژاد که بالأخره معلوم نیست قانونی است یا نه و اینکه تکلیف پول هنگفتی که از بیت المال برداشته شده بود چه شد، تا شیرهای آلوده و روغن آلوده و واردات اجناس بنجل چینی و ... هیچ کدام از این پرونده ها به نتیجه نهایی نمی رسد و این روز به روز بر جو بی اعتمادی در جامعه می افزاید. این بی اعتمادی آنجا خطرناک می شود که بسیاری از مردم وارد بازی مال اندوزی به هر روش می شوند و برای توجیه گناه و خیانت خود به موارد بالا و فساد در مقامات اشاره می کنند!
1- سفارش ساخت یک شیشه روی میزی سکوریت می دهم. کمی ظرافت کاری نیاز دارد. بیعانه هم پرداخت می کنم و قرار می شود یک هفته بعد تحویل بگیرم. یک هفته می گذرد و شیشه فروش سفارش را تحویل نمی دهد و هر روز بهانه ای می آورد. یک هفته هشت روز می شود و بعد نه روز و بعد دو هفته می شود و آخر کار هم که من عصبانی می شوم شیشه فروش کلاً زیر قرار می زند و می گوید بیا بیعانه ات را پس بگیر. می پرسم تاوان اتلاف وقت من و بدقولی شما چه می شود؟ خسارت عقب افتادن کار من را هم می دهی؟ می گوید اینها به من مربوط نیست! فقط بیعانه ات را پس می دهم. به همین سادگی!
2- وقتی دولت اعلام کرد اگر می توانید از یارانه ها انصراف بدهید تعدادی هر چند محدود از مردم تصمیم گرفتند به دولت اعتماد کنند و برای همراهی با یک تصمیم ملّی انصرافشان را اعلام کردند. این ایرانیان همراه و همدل حالا ماهها است منتظرند دولت به "قولش" عمل کند و پردرآمدها را حذف کند و در عوض خدمات عمومی و درمانی بهتری به مردم ارائه دهد امّا ظاهراً ترس از دست دادن رأی مردم مانع عمل دولت به قولش شده است. بعداً قول دادند شرایطی فراهم کنند که اگر کسی پشیمان شده بتواند مجدداً درخواست یارانه بدهد و به این قولشان هم عمل نکردند!؟ فکر می کنید دیگر کسی به این دولت یا دولتهای بعدی اعتماد خواهد کرد؟
3- دوستم خسته در مجمع عمومی شرکت کرده بود. گفتم چرا خسته ای؟ گفت: بعد از پایان کلاسهایم به تعمیراتی رفته ام تا صفحه کلاچ ماشینم را عوض کنم و چون به هیچ تعمیرکاری اعتماد ندارم حدود سه ساعت بالای سر ماشین ایستاده ام و کار مکانیک را نظارت کرده ام. برای همین هم خسته هستم! این استدلال دوست من را در کنار گزارش برنامه 30 : 20 بگذارید که نشان می داد جنس بنجل چینی را فله ای! وارد ایران می کنند و با بسته بندیهای جعلی به عنوان قطعات یدکی اصل فرانسه یا اصل ایران به مردم می فروشند، قطعاتی که ضعف در عملکرد بعضی از آنها ممکن است منجر به تصادف و کشته شدن انسانی شود! دولت هم در خواب است و هیچ نظارتی وجود ندارد!؟
4- دولت قبل قول داد برای هر نوزاد تازه متولد حسابی ویژه باز کند و یک میلیون تومان به آن حساب واریز کند. اول کار هم پول واریز شد البته بدون حق برداشت توسط والدین. مدت کوتاهی بعد بانکها که با بدقولی دولت در اختصاص بودجه برای این کار مواجه شده بودند حسابها را خالی کردند و عملاً طرح شکست خورد. حالا در دولت فعلی هم صرف نظر از درست یا غلط بودن اصل قضیه، برای تشویق مردم به فرزندآوری قولهایی می دهند که بعضی از آنها بسیار عجیب و غریب است، آن هم با این اوضاع مالی دولت! فکر می کنید حتّی ساده دل ترین آدم هم دیگر به قول دولتها اعتماد می کند؟
5- خواستم به تولید ملّی کمک کنم و برای همین از شرکت صبا باطری برای اتومبیلم باطری خریدم. گارانتی باطری یک ساله بود. بعد از 8 ماه باطری خراب شد. پیش فروشنده رفتم و برگ گارانتی و کاغذ خرید را تحویلش دادم. یک باطری موقت برایم گذاشت و چون خودم وقت نداشتم قرار شد از نمایندگی صبا باطری به جای باطری خراب یکی دیگر برایم تحویلم بگیرد. چند روز بعد که برای گرفتن باطری جدید رفتم متوجه شدم نمایندگی گارانتی باطری جدید را برداشته و فقط باطری را تعویض کرده است. به فروشنده گفتم اگر این باطری جدید یک ماه دیگر خراب شد چه؟ گفت: هیچ. دیگر گارانتی وجود ندارد! گفتم لاأقل به اندازه 4 ماه باقی مانده از گارانتی قبل باید گارانتی می شد. گفت سیاست صبا باطری این است. خودت برو و شکایت کن. جالب اینکه به غیر از مشکلاتی که باطری قبلی برایم ایجاد کرده بود و وقتی که به دلیل خرابی در وسط خیابان از من هدر داده بود و اعصابی که از من خرد کرده بود مبلغ 12 هزار تومان هم بابت تعویض باطری از من گرفته شد!؟ خیلی دلم می خواهد سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان!! برای مردم توضیح بدهد تا به حال در چه مواردی از مصرف کننده ها حمایت کرده است!
6- طبق اعلام رسانه ها تعداد موارد چک های برگشتی افزایش یافته است. این یعنی همان تعداد افراد معدودی هم که هنوز به بی ارزشی پدیده ای به نام چک در جامعه ایرانی پی نبرده اند! بعد از اینکه لطمه ای اساسی از اعتماد کردن به سیستم ناقص بانکی ما و ناجوانمردی بعضی از کاسبکارها خوردند اعتماد به همنوع را به زودی از دست خواهند داد. راستش این سیستم صدور چک و سیستم ضامن فقط در سیستم معیوب بانکی ما وجود دارد و گرنه در کشورهای پیشرفته بر اساس وثیقه های قابل بررسی فرد دسته چک می دهند و بر اساس وثیقه وام می پردازند و کسی که توانایی برگرداندن وام بانکی را نداشته باشد مشمول دریافت وام نمی شود و لازم هم نیست یک معلم یا کارمند بیچاره به خاطر دوستی یا فامیل بازی یا رودربایستی دچار مشکلات جدی ناشی از اعتماد به آدمهای بی مرام شود!
7- هر روز در روزنامه ها و سایتهای خبری فسادی که کشف شده اعلام می شود. این فسادها در هر سطحی و در هر زمینه ای اتفاق می افتد، از اختلاس یک کارمند ساده بانک گرفته، تا کارت جعلی پایان خدمت فوتبالیستهای دروغگو و خیانتکار که حالا انتظار دارند کلاهبرداری آنها نادیده گرفته شود چون جوان هستند!، تا دزدی رئیس سابق بانک ملّی و فرارش به کانادا و دیپلماسی ضعیف ما برای استرداد شیادی که تا این سطح توانسته در ارکان حکوت نفوذ کند!، تا دروغگویی علنی فوتبالیستها و درگیریهای متنوع آنها مثل قلعه نویی-جباری، قلعه نویی-نکونام، دایی-مایلی کهن، و اخیراً درخشان-نعیمی که راحت پشت تلویزیون می آیند و دو حرف متضاد می زنند و جالب اینکه هیچ وقت هم معلوم نمی شود حق با کیست چون آقای فردوسی پور که نانش را از این اختلافات و حواشی می خورد دوست ندارد با برملا شدن واقعیتها به صورت قطعی نانش قطع شود!، تا رانت خواری بعضی مسئولین و زمین خواری بعضی دیگر، تا خیانت اعضای شورای شهر بعضی شهرها!؟، تا دانشگاه احمدی نژاد که بالأخره معلوم نیست قانونی است یا نه و اینکه تکلیف پول هنگفتی که از بیت المال برداشته شده بود چه شد، تا شیرهای آلوده و روغن آلوده و واردات اجناس بنجل چینی و ... هیچ کدام از این پرونده ها به نتیجه نهایی نمی رسد و این روز به روز بر جو بی اعتمادی در جامعه می افزاید. این بی اعتمادی آنجا خطرناک می شود که بسیاری از مردم وارد بازی مال اندوزی به هر روش می شوند و برای توجیه گناه و خیانت خود به موارد بالا و فساد در مقامات اشاره می کنند!
