بازدید 48524

پاسخ‌های صریح شمخانی درباره دوران دفاع مقدس در تلویزیون + فیلم

شمخانی در ابتدای این برنامه در مواجهه با این پرسش که گفته شده بود شما عرب نیستید اما قرار است با اعراب بجنگید گفت: من عرب هستم. صدام در واقع به تصور خود آمده بود ما را آزاد کند اما برادرانمان را شهید کرد. او با این اندیشه آمد که با هلهله و گُل مورد استقبال جنوبی‌ها قرار می‌گیرد ولی واقعیت این است که با «گ» مورد استقبال قرار گرفت اما با «گِ» گلوله، نه «گِ» گل.
کد خبر: ۴۳۶۳۹۹
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۲ 22 September 2014
وقتی که شهید با دو حوری به خواب همسرش می‌آید!
دریابان علی شمخانی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس و پس از دوران جنگ تحمیلی که اکنون در موقعیت حساس دبیری شورای امنیت ملی نقش‌آفرینی موثر در تحولات کلیدی برای کشورمان دارد، شب گذشته در گفت و گویی صریح به پرسش‌هایی پاسخ داد که بیانشان در فضای تلویزیون بی‌سابقه بود؛ پرسش‌هایی که با چراغ سبز شمخانی در ابتدای برنامه مطرح شد.

به گزارش «تابناک»، در اولین قسمت مجموعه 7 قسمتی سطرهای ناخوانده که هر شب با حضور یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و یا مسئولان ارشد موثر از شبکه یک پخش می‌شود، شب گذشته علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان در دوران پیش از جنگ و فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه و ارتش و دبیر کنونی شورای عالی امنیت ملی حضور یافت و سخنان صریح را بیان کرد که پاسخگوی بسیاری از ابهام‌هایی در فضای افکارعمومی بود که تاکنون پاسخی به آنها داده نشده بود.

اجتناب ناپذیر بودن جنگ با عراق و بررسی چرایی جنگ 8 ساله محور سئوالاتی بود که در برنامه از علی شمخانی پرسیده شد. نحوه مدیریت جنگ در ماه‌های ابتدایی، آغاز بازپس گیری سرزمین های اشغالی تا فتح خرمشهر، لزوم ادامه و مدیریت جنگ بعد از فتح خرمشهر و موج دوم عملیات های موفق و روند پایان جنگ از منظر نظامی، دیپلماسی جنگ و روند پایان جنگ از منظر نظامی-سیاسی موضوعاتی هستند که هرشب با حضور یکی از سرداران جنگ به آنها پاسخ داده می‌شود و شخمانی نیز به مسائلی که در این باره از او پرسیده شد، پاسخ‌های صریحی داد.

در ابتدای این برنامه دریابان شمخانی در پاسخ به این پرسش مقدماتی مجریان که تا چه می‌توانند در طرح پرسش‌های صریح پیش بروند، تاکید کرد که تنها به پرسش‌های کلیشه‌ای پاسخ نمی‌دهد و آماده پاسخگویی به هر پرسشی درباره جنگ است.

شمخانی تاکید کرد: دفاع مقدس تقدسش در این نیست که مورد بازخوانی، بازپرسی و چرایی قرار نگیرد. علت اینکه می‌گویند دفاع مقدس، مفهومش این نیست که یک هاله‌ای از نور را دور این پکیج بگیریم و بعد بگوییم کسی حق ندارد داخل این پکیج برود و درباره جزئیاتش سوالاتی را مطرح کند.

وی در ادامه با اشاره به مفهوم دفاع مقدس خاطرنشان نمود: هیچ گاه محدودیتی برای طرح پرسش در بحث جنگ وجود نداشته اما باید بدانیم خاستگاه یک سوال کجاست، چه زمانی یک سلام مطرح شده است، کسی که این سوال را مطرح می‌کند با چه هدفی مطرح می‌کند. به عنوان نمونه وقتی بحث شد چرا بعد از خرمشهر ادامه دادید، این سوال درست اما نباید حماسه خرمشهر را زیرسوال ببرد.

پاسخ‌های صریح شمخانی درباره دوران دفاع مقدس در تلویزیون + فیلم


صدام آمد ما را آزاد کند اما برادرانمان را شهید کرد


شمخانی در ابتدای این برنامه در مواجهه با این پرسش که گفته شده بود شما عرب نیستید اما قرار است با اعراب بجنگید گفت: من عرب هستم. صدام در واقع به تصور خود آمده بود ما را آزاد کند اما برادرانمان را شهید کرد. او با این اندیشه آمد که با هلهله و گُل مورد استقبال جنوبی‌ها قرار می‌گیرد ولی واقعیت این است که با «گ» مورد استقبال قرار گرفت اما با «گِ» گلوله، نه «گِ» گل.

وی درباره اینکه «آیا این تصور صدام به قضایای فروردین تا خرداد 58 و داستان خلق عرب ربط داشته؟»، گفت: این حادثه انقدر کوچک و بی‌ارزش که نسبت به کلامی که امام خمینی در دیدار با عشایر عرب گفت، اصلاً رنگ می‌بازد. علت بزرگ کردن این ماجرا در برخی مقاطع تاریخی نیز علت خاصی دارد که اگر پرسیدید، می‌گویم. امام فرمود: «خوزستان، دِین خود را به اسلام ادا کرد» بفرمایید ببینیم امام چنین جمله‌ای درباره استان دیگری گفته است؟ 50 درصد خوزستانی‌ها هم عرب‌ها هستند.

شمخانی در پاسخ به این پرسش‌ها که «آیا ما اشتباه محاسباتی بزرگی نکردیم که تصور کردیم شیعیان عراق، مانع (عامل بازدارنده) بزرگی برای حمله صدام به ایران هستند؟» و «آیا وقوع جنگ اجتناب ناپذیر بود یا علی‌رغم اینکه اجماعی جهانی بر علیه انقلاب ایران وجود داشت، با تدبیر بیشتر می‌شد جلوی جنگ را گرفت؟ و آیا می‌شد تدبیری چید که صدام حمله نکند یا حداقل تلفات جنگ را کاهش داد؟ و در همین سال‌های پس از جنگ نیز همواره تهدید جنگ وجود داشته اما ظاهراً با تدابیری مانع از جنگ دیگری شده‌ایم و آیا این تدبیر سال 58 و 59 نبود؟ و اگر همین تدبیر امروز در سال 59 وجود داشت، باز هم جنگ اتفاق می‌افتاد» گفت: بحث فقط تدبیر نیست. باید برگردیم به 34 سال پیش. یک انقلابی در ایران صورت گرفته و یک نظامی در دنیا حاکمه که دو قطبی است و یک قطبش اتحاد جماهیر شوروی و یک قطبش آمریکا است. اینها به عنوان قطب بعضی از کشورهای وابسته در منطق مختلف جهان دارند که هر زمان می‌خواستند بالانسی را بر هم بزنند، توازنی را کم کنند و برتری را در یک منطقه پیدا کنند، یک کار نیابتی را به یک کشور واگذار می‌کردند که انجام دهد، لذا همیشه جنگ‌ها تحت کنترل بود.


دفاع مقدس، نخستین جنگ خارج از اراده ابرقدرت‌ها بود

فرمانده سپاه خوزستان در ابتدای انقلاب، ادامه داد: جنگ، ماموریت بود و خارج از اراده ابرقدرت‌ها صورت نمی‌گرفت. انقلاب اسلامی ایران در معادله دوقطبی رخ داد، یعنی وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، اولین واقعه خارج از این معادله بود؛ واگرنه درگیری مرزی میان ما و عراق، قبل از سال 59 نیز وجود داشت. اگر بررسی کنید، خیلی از درگیری‌ها نقطه‌ای و پاسگاهی به مفهوم تبادل آتش، یک تاریخچه‌ای دارد اما جنگ نقطه‌ای و محدود بود. چرا نقطه‌ای می‌شد؟ برای اینکه روسیه و آمریکا توافق می‌کردند که خاتمه بیابد.

شمخانی افزود: موقعی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، ایران که آمریکایی‌ها لقب لنگر ثابت منطقه‌ای می‌دادند و یکی از پایه‌های دکترین دفاعی آمریکا در منطقه بود و یکی از خطوط مقدم ناتو برای مقابله با توسعه کمونیسم در منطقه بود، از دست آمریکایی‌ها خارج شد. روس‌ها هم به اشغال افغانستان پرداخته بودند که ایران مخالف این اشغال بود و این مخالفت را اعلام کرد. دو قطبی که جنگ‌های نیابتی را کنترل می‌کردند، طبیعتاً پشت سر کسی قرار می‌گیرند که بتواند لنگر ثبات را بازگرداند، بتواند مخالفت با افغانستان را تبدیل به موضوعی ثانویه کند. به این دلیل اولین نوع جنگی که در دنیا رخ داد که خارج از اراده (اراده به مفهوم جنگی نیابتی) دو قطب بود، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود.

وی تاکید کرد: لذا باید به 34، 35 سال پیش بازگردیم و تجزیه و تحلیل توزیع قدرت در دنیا را داشته باشیم و بعد به منطقه بیاییم. در منطقه انقلاب اسلامی پتانسیل اسلام‌خواهی را به عنوان موج اول تبدیل آموزه‌های دینی به حاکمیت را در منطقه نشر و گسترش داد، حتی اگر نمی‌خواست که نمی‌خواست دخالتی در هیچ کشوری را انجام دهد، نوع حکومتش، افراد کارگزارش، چهره‌های حاکم بر آن، طوری بود که انعکاسی از وضعیت بازگشت به اسلام را داشت. اسلام امروز در طراحی داعش‌سازان، اسلام شیعه و سنی شده و آن موقع اصلاً چنین بحثی را میان مسلمانان نمی‌بینید. این پیام در منطقه زلزله ایجاد می‌کرد. به شکل طبیعی در کنارِ آن، به هم خوردن توازن قدرت،  به یک شکلی سرکوب این تحرک در کشورهای منطقه بود.

دبیر شورای امنیت مالی ادامه داد: تحلیل شخصی که عقده تجاوز دارد و این عقده نه صرفاً به دلیل اینکه قدرت طلب است، بلکه به این دلیل که او حس می‌کند قرارداد 1975 در شرایط غیرمتوازی به دولت عراق تحمیل شده و تحلیل می‌کند شرایط منطقه تغییر پیدا کرده که رهبری جهان عرب را برعهده بگیرد، چون کم دیوید رخ داده بود و مخالف پیچیده کم دیوید بود و مخالف واقعی کمپ دیوید نبود؛ مثل کسانی که امروز جمع شده‌اند و می‌خواهند علیه تروریسم مقابله کنند و کالبدشکافی کنید که کدام‌شان مشرف فکری داعش را تولید کرد، کدام‌شان مشرب مالی داعش را تغذیه می‌کند و کدام‌شان تسلیحات می‌دهد و کدام‌شان نیروی انسانی می‌فرستد.

وی یادآور شد: البته شاید آن موقع این پیچیدگی‌هایی که در امروز تحلیل‌ها وجود دارد، وجود نداشت و بعضی‌ها هم این فریب را خوردند که صدام مخالف کمپ دیوید بود. صدام می‌دانست که با مخالف کمپ دیوید می‌تواند جای مصر را بگیرد، نه اینکه مخالف اسرائیل بود و اگر نه امام خمینی قبل از پیروزی انقلاب و از خرداد 1342 فلسطین، فلسطین می‌کرد و روز پیروزی انقلاب سفارت اسرائیل را تعطیل کرد و سفارت فلسطین را افتتاح کرد. می‌شود با چنین حاکمیتی مخالفت کرد و گفت من مخالف کمپ دیویدم؟ چنین چیزی بیشتر یک تئاتر و نمایش است.


بهترین راه تولید صلح، تولید قدرت است

شمخانی تحلیل صدام را برای حمله به ایران چنین تشریح کرد: یک، می‌گوید من هیچ وقت بهتر از این شرایط، شرایطی را به دست نمی‌آورم که یک همراهی جهانی دارم، یک همراهی منطقه‌ای دارم، یک موضوعی برای تحکیم خودم به عنوان رهبر حزب بعث دارم، یک موقعیتی برای تحکیم خودم به عنوان رهبر جهان عرب دارم و می‌خواهم به یک کشوری حمله کنم که اگر زمان پیدا کند، به سرعت طبیعت انقلاب برایش قدرت دفاعی می‌سازد -که در طول جنگ ساخته شد- که شکننده نخواهد بود و لذا زمان، زمان اقدام است اما فکر می‌کنید صدام این تصمیم را 31 شهریور سال 59 گرفت؟ نه. صدام این تصمیم را 22 بهمن سال 57 گرفت و 19 ماه خودش را تجهیز کرد و به ایران حمله کرد.

وی ادامه داد: من مجموعه تغییرات داخلی، تغییرات جهانی و تغییرات منطقه‌ای را می‌گویم به دلیل اینکه قدرت بازدارندگی ما ناشی از تحلیل غلط دشمن ما شکسته شد، تجاوز قطعی بود و بحثش، بحث تدبیر و اداره میدان نبود. قدرت نداشته باشید، مورد تجاوز واقع می‌شید. بهترین راه تولید صلح، تولید قدرت است. مگر می‌شود کسی بی‌قدرت باشد و صلح‌خواهی هم کند؟ این ممکن نیست. حتماً باید یا خودش قدرتمند باشد و یا به قدرتی وصل باشد.


تحریم‌ها از زمان اشغال سفارت آمریکا شروع شد

در ادامه برنامه پس از پخش میان برنامه‌ای درباره تاریخچه چالش‌های مرزی میان ایران و عراق در دوران رژیم محمدرضا شاه و قرارداد 1975 و همچنین تقویت مخالفان شاه در عراق و تجهیز نظامی مخالفان صدام توسط ایران توسط دعایی و یکی از دیپلمات‌های فعال در قرارداد 1975، دوربین به داخل استودیو آمد و گفت و گو با این پرسش از دریابان شمخانی ادامه یافت که چه تعداد از اسرای ارتش عراقی، غیرعراقی بودند، ادامه یافت. شمخانی در پاسخ به این پرسش گفت: این به آمار پرسنلی باز‌می‌گردد که الان ندارم اما اسیر عراقی، مصری، سودانی، الجزایری و یمنی داشتیم. در فیلم‌هایی که صدام در جبهه‌ها پخش می‌کرد، مثلاً ملک حسین اردن آمد و خمپاره شلیک کرد و معلوم بود که اینها همکاری دارند.

وی متذکر شد: با این حال عراق با اینکه جمعیتش یک سوم ما بود مشکل نیروی انسانی نداشت. فقط کشورهای منطقه بیش از چند ده میلیارد دلار کمک نقدی به کشور عراق کردند. تمام بنادر کشورهای منطقه در اختیار عراق بود و این خیلی مهم است.  رودگاه‌هایی که استفاده می‌کردند نیز به همین شکل بود. مثلاً می‌خواست عمق خاک ایران یا عمق خلیج فارس را بزند، در برخی کشورهای منطقه می‌نشست. تمامی جاده‌های ترانزیت کشورهای منطقه در اختیار عراق بود چرا که عراق نمی‌توانست از خلیج فارس کالا وارد کند، در اختیار آنها بود. بعضی‌هایشان بعد از جنگ در مذاکراتی اقرار کردند.

وی ادامه داد: هر تجهیزات نظامی که دنیا به عراق نمی‌فروخت، کشورهای منطقه برایش خرید می‌کردند و به اسم خودشان، به عراق می‌دادند. اینها تمامی حمایت‌های سیاسی مورد نیاز صدام را فراهم کرده بودند. اینکه عراق شیمیایی به کار گرفت، مگر عراق تکنولوژی شیمیایی داشت؟ اینکه عراق در طول جنگ هلی کوپتر سوپورپوما به خاطر اینکه در خلیج فارس با ما مقابله کند، مگر قبل از جنگ داشت؟ اینکه هواپیمای میراژ و موشک استاندارد می‌خرد، حمایت‌ها غربی‌ها است. تکنولوژی، تجهیزات و حمایت‌های سیاسی. با اتحادیه جماهیر شوروری قرارداد دفاعی ده ساله داشت و محدودیت در خرید تجهیزات از روسیه نداشت.

شمخانی در مواجهه با این پرسش که عراق این تجهیزات را می‌خرید و ما هم می‌توانستیم از این کشورها بخریم، گفت: اولاً ما پول نداشتیم که این تجهیزات را بخریم و اگر می‌خواستیم بخریم، به ما نمی‌فروختند. عراق هم پول نداشت اما کشورهای عربی هزینه هایش را تامین می‌کردند و غربی‌ها نیز این تجهیزات را می‌فروختند. از ابتدای پیروزی انقلاب و از زمان اشغال سفارت آمریکا تحریم‌ها شروع شد و هیچ کشوری به ما تجهیزات نظامی نمی‌فروخت. سیم خاردار به ما نمی‌فروختند.


ما امروز تهرانیم و آن کسی که میراژ  و اگزوسه می‌گرفت، نیست و دفن شد

فرمانده پیشین نیروی دریایی در پاسخ به این پرسش که چرا قراردادهای دفاعی نظیر قرارداد خرید زیردریایی، اف 16 (منعقد شده با آمریکا، فرانسه، انگلیس و...) پس از انقلاب لغو شد و سربازی یک سال شد و ارتش با سیاست‌هایی نظیر بومی سازی بی‌ضابطه نظامیان، تضعیف شد، گفت: اول اینکه چه کسی قرارداد را لغو کرد و وزیر دفاع وقت که بود؟ ارتشی بود دیگر. وقتی گفتند افسرهای ارتش می‌توانند جابجا شوند و در محل‌های بومی بروند، وزیر دفاع که بود؟ کاهش مدت سربازی پیشنهاد چه کسی بود؟ این کارها را مدنی (تیمسار احمد مدنی وزیر دفاع دولت موقت بازرگان و عضو جبهه ملی) کرد و مدنی نظامی بود.

وی ادامه داد: دوم اینکه، این قراردادها را (در صورت عدم لغو نیز) عملیاتی نمی‌کردند. درست است که قبل از جنگ لغو شد اما به نظر می‌آید که حتی اگر لغو نمی‌شد، نمی‌دادند و این گونه نبود که بدهند. مگر همه قراردادها لغو شد؟ ما با انگلستان قرارداد (تانک) چیفتن داشتیم و هرگز لغوش نکردیم. با اینکه تانک است و برخلاف هواپیما، قدرت تاثیرگذاری‌اش در جنگ، قدرت شگرفی نیست و شکایت کردیم و محکوم‌شان کردیم که به ما ندادند. ما قرارداد (تانک) بی ام پی وان داشتیم و به ما ندادند. نیروگاه بوشهر، قراردادش با زیمنس آلمان بود و هیچ نقشی نیز در جنگ نداشت و قرار بود آنها هم بسازند و تاثیری در ساختش نداشتیم و قرار بود کلید در دست تحویل بگیریم اما چرا این قرارداد را انجام ندادند؟ بنابراین داشتن قرارداد ملاک نیست.

وی ادامه داد: بگذارید یک شوخی کنم. من وقتی فرمانده نیروی دریایی شدم، از یک افسر دریایی صادق پرسیدم که شما می‌خواستید در دریا چگونه دفاع کنید؟ آن ابزاری دفاعی‌تان کو که می‌خواستید قدرت منطقه باشید؟ او توضیح داد که ما می‌خواستیم در کنار ناتو و در کنار یک حلقه از دفاع عمل کنیم. گفتم این ابزارتان کو؟ گفت: «قربان! 22 بهمن قرار بود موشک (ضدکشتی) هارپون وارد ایران شود که متاسفانه انقلاب شد.» یعنی از اول انقلاب، اینها به قراردادشان عمل نکردند. البته لغو قراردادها از این نظر که این سوال را برای شما ایجاد کرده، شک‌برانگیز است و این کسی که لغو کرد (مدنی) محل سوال است که آیا ماموریت (از آمریکا) داشته یا نداشته است؟

شمخانی ادامه داد: در آخر اینکه ما کشور صلح طلبی بودیم و از جنگ بدمان می‌آمد. ما نیاز به ارتش داشتیم اما قدرت را در موشک هارپون تعریف نمی‌کردیم. اگر ما قدرت را با آن ابزار تعریف می‌کردیم که ما امروز تهران نبودیم. ما امروز تهرانیم و آن کسی که (جنگنده بمب افکن) میراژ (موشک ضدکشتی) و اگزوسه می‌گرفت، نیست و دفن شد ولی ما هستیم و تاثیرگذاریم.


صدام نقشه‌ عراق را تا مسجد سلیمان کشیده بود

در ادامه برنامه، در قالب یک میان برنامه پرسش و پاسخی با حجت الاسلام دعایی سفیر وقت ایران در عراق شد و از دعایی پرسیده شد آیا نزدیکی و ارتباط او با گروه‌های اپوزیسیون عراق در تحریک صدام برای حمله به ایران موثر نبود؟ که دعایی تاکید کرد صدام در هر صورت حمله به ایران می‌کرد. با بازگشت به استودیو، شمخانی نیز گفت: ما اصلاً وجودمان تحریک بود. ما انقلاب دینی کردیم و ملت ایران یک حکومت تا دندان مسلح و دارای یک سیستم امنیتی همچون ساواک -که ابهت و هیمنه اش بر مردم ایران، گفتن «س» باعث می‌شد مردم به خودشان بلرزند- و مورد حمایت غرب و مدعی ورود به تمدن بزرگ را با رهبری امام خمینی با شعار پیروزی خون بر شمشیر ساقط کرد.

و ادامه داد: این یک الگو شد و سپس امام رفت و در یک خانه کوچکی زندگی می‌کرد و ارتباطش با مردم، برخلاف سلاطین با مردم بود. به فیلم‌های امام بازگردید. امام می‌گوید: «به من نگویید رهبر، بگویید خادم ملت»؛ بعد مردم چه نوع حکومتی می‌خواهند؟ فاصله بین 22 بهمن 57 و 12 فروردین 58 چقدر است؟ اولین انتخابات شکل می‌گیرد. این ارتباط با مردم و این نقش مردم در تعیین حکومت و این فراخ و گساده دستی که مردم در بیان نظرات پیدا کردند -مردم و نه احزاب مامور-، در حقیقت یک نمونه‌ای را ساخت که به شکل طبیعی تحریک‌کننده است. اصلاً نیازی نبود که کسی کار تحریکی کند اما در ارتباط با تحریک عراق. ما در بازارهایمان بمب منفجر می‌شد، قبلاً در 40 کیلومتری اهواز دکل رادیویی و تلویزیونی بود که هر شب منفجر و ساقط می‌کردند که مردم خود اهواز صدای رادیو اهواز را نشنوند و تلویزیون ایران را نگیرند.

وی افزود: در بازار خرمشهر بمب منفجر می‌شد، قطار مسافربری از خرمشهر برای مشهد مسافر به قصد زیارت می‌برد که در ریل قطار بمب منفجر می‌شد، پاسگاه‌های مرزی مشخص ماموریت داشت که بین مردم سلاح توزیع کند و در مدرسه عراقی‌ها در خرمشهر، پایگاه اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران بود. اینها تحریک هستند یا چیزهایی که شما اشاره می‌کنید؟ امروز اگر روزشمار حوادث را در پیش از آغاز جنگ کنار هم قرار دهید، یک سوالی برایتان پیش می‌آید که این ابعاد جنگ قبل از جنگ چیست؟ یک جنگی قبل از جنگ بود که مغفول است و بیشتر برخوردهای امنیتی و انتظامی با ارکان تازه شکل گرفته انقلاب اسلامی است.

شمخانی تصریح نمود: عرفات را اوایل انقلاب دعوت کردیم که به خوزستان آمد. آن موقع عرفات به ما خبر داد صدام یک نقشه‌ای کشیده که تا مسجد سلیمان را جزو عراق قلمداد کرده اما این خبر را خبر موثقی نمی‌دانستیم، چون دلیلی نمی‌دانستیم که به ما حمله کند. نه بانک ما امنیت داشت، نه مدرسه ما امنیت داشت، نه راه آهن ما امنیت داشت و نه دکل‌های مخابرانی و تلویزیونی ما امنیت داشت. دستگاه صدام بعضی از مزدوران را به عضویت خود درآورده بود. قبل از انقلاب یک جریانی به نام خلق عرب داشت و پس از انقلاب نیز بودند. اینها بیشتر مزودور بودند و هیچ نسبتی با مردم عرب خوزستان نداشتند. صدام در پی تبدیل این جریان به یک قدرت مهیب بود و برخی هم در داخل در پی این بودند که بگویند من یک چنین قدرت مهیبی را سرکوب کردم و لذا من یک قهرمان ملی هستم؛ مدنی کارکردش این بود و بعد در پی کاندیدای ریاست جمهوری شود و رای بیاورد که مردم فهمیدند بوی صداقت نمی‌دهد.

فرمانده وقت سپاه خوزستان درباره پاسخ به این پرسش که مدنی در آن مقطع (پس از انقلاب و پیش از جنگ و پس از سرکوب گروهک خلق عرب) محبوب شده بود و عکسش در تظاهرات روی دست مردم بود و شما در ریزش و کاهش محبوبیش نقش داشتید، گفت: حتماً نقش محوری داشتم، چون من از روز اول فهمیدم که او خطا و ظلم می‌کند و این گونه نیست که او عمل می‌کند. البته من نمی‌دانستم که او می‌خواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود ولی وقتی دیدم او صحنه را درست نمی‌گوید و از صحنه در جهت ارتقای توان شخصی‌اش در جامعه، پروپاگاندایی درست می‌کند، فهمیدم که برخلاف معیارهای انقلاب عمل می‌کند. ما انقلابی بودیم!


فرمانده وقت سپاه خوزستان در پاسخ به این پرسش که در آن مقطع فرماندهانی چون جهان آرا و سردار رشید را در خرمشهر و دزفول داشته و دقیقاً چه زمانی متوجه شدید که صدام قطعاً حمله می‌کند یا تا زمان جنگ ناباورانه برخورد می‌کردید، گفت: بگذارید این سوال را به تفکیک پاسخ دهم. ما یک تلقی نداشتیم؛ یکی تلقی ما غیرحرفه‌ای ها و به قول خودم آماتورها بود و یک تلقی کسانی بود که درس جنگ خوانده بودند و برای این سازمان گرفته بودند که از تمامیت ارزی ایران دفاع کنند و  یک تلقی سیاسی‌ها نیز بود. اینکه می‌پرسید کی به این نتیجه رسیدند که جنگی صورت می‌گیرد، مفهومش این نیست که به این تلقی‌ای رسیدیم که در عمل رخ داد، چون تلقی ما از جنگ، آنچه رخ داد نبود که با این گستردگی، وسعت و با این اهداف وارد شود... .


فیلم کامل گفت و گوی شب نخست و سپس فیلم گفت و گوی شب دوم را در «تابناک» تماشا کنید
:

دانلود روز نخست گفت و گو

دانلود بخش اول روز دوم

دانلود بخش دوم روز دوم
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل