بازدید 22325
22325 بازدید
ناگفته هاي هادي غفاري درباره چند چهره سیاسی
تاریخ انتشار: ۰۴ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۲ 25 June 2014
کد خبر: ۴۱۰۸۲۰
| ۰۴ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۲ 25 June 2014
| 22325 بازدید
22325 بازدید
هادي غفاري يکي از چهره هاي جنجالي سه دهه اخير پس از انقلاب است. او هم متهم به تندروي و انقلابي گري است وهم خود را اصلاح طلب مي داند. هم حضور در مجلس را در کارنامه دارد وهم رد صلاحيت را. با اين همه او مي گويد که از روش خود در اين سه دهه پشيمان نيست و از آن دفاع مي کند.
وي در گفتگويي با خبرآنلاين، هم از بني صدر سخن مي گويد، هم از احمدي نژاد، هم درباره ردصلاحيت خود مي گويد و هم حمايت دوباره از موسوي و کروبي. در ادامه گزيده اي از سخنان وي آورده مي شود:
بني صدر
من تنها کسي بودم که در جامعه روحانيت راي منفي به کانديداتوري بني صدر دادم. آن زمان جرياني در جامعه روحانيت بود که متاسفانه زلال نبودند، به گونهاي که خيلي از شهيد بهشتي و آقاي رفسنجاني خوششان نميآمد.در آن جلسه راي گيري براي رياست جمهوري بني صدر يک نفر راي ممتنع داد که آن هم آقاي امامي کاشاني بود. من هم راي منفي دادم، بقيه هم بدون استثنا راي مثبت به بني صدر دادند.
اعدام هويدا
من بايد دوسه جا جواب بدهم. من در اعدامها هيچ نقشي نداشتم، آن فردي که مثال زدم را هم من تنها آن مسائلي که در پرونده اش وجود داشت و تماسهايي که با روس ها داشت را به اطلاع مقامات رسانده بودم. والا من در هيچ يک از اين اعدام ها نقشي نداشتم. من به عنوان تماشاچي به دادگاه هويدا رفتم. اينکه مي گوييد من رديف اول نشسته بودم، چون آن زمان ما جزء صاحبان انقلاب بوديم، تماشاچي انقلاب نبوديم. من به عنوان تماشاچي رفته بودم و مي خواستم بدانم سرانجام آقاي هويدا چه خواهد شد. اينکه امروز گفته شود ما خوب رفتار کرديم يا بد، خلافکاريهاي گذشتگان را تطهير نميکند. من امروز به شما نميگويم حق نداريد درمورد اعدامهاي آن روزها اظهارنظر کنيد اما مي خواهم بگويم چشمهايتان را نبنديد، به آن سالها برويد، گروه گروه بچهها را شکنجه مي دادند، ناخنهاشان را مي کشيدند، من يک دندان ندارم،فک ندارم، جاي جاي بدنم جاي شکنجه ها است، ازقندي (شکنجه گر ساواک)با درفشي که يخ خرد مي کرد چنان به کمر من فرو کرد که اگر يک ميليمتر آن ور تر رفته بود من تا آخر عمر فلج مي شدم.
بچه 40 روزه من را جلوي من مي زدند که من اعتراف کنم. مردم ما اينها را يادشان رفته است، مردم ايران متاسفانه فراموشکاري دارند، اين نسل جديد اين چيزها را نديده و نمي داند.
حميد روحاني
من انقلابي زندگي کردم، الان هم انقلابي هستم. اخيرا مد شده آقايي دائم سخنراني مي کند، در انقلاب اندازه نوک سوزن جان نکنده است، يک سيلي نخورده، يک تو براي انقلاب نشنيده است، آن کت و شلواري را نمي گويم. اين آقا در نواري گفته بود هادي غفاري دنبال فرصت مي گردد، دنبال پست و مقام است. خب آدم دانا من بعد از آنکه احمدي نژاد راي آورد مخالف احمدي نژاد شدم، بعد از آنکه کروبي و موسوي راي نياوردند طرفدار و حامي شان شدم، من اگر فرصت طلب بودم فورا در دامن احمدي نژاد مي افتادم، امروز که دفاع از موسوي و کروبي نه نان دارد نه نام، پس من ادم فرصت طلبي نيستم، اتفاقا ضدفرصتطلبي هستم. آدم کاسب کاري نيستم.
مصباح يزدي
نه، ايشان در مدرسه حقاني تفسير قرآن مي کردند. آدم ملا و متديني است. بيشترين مسئوليت ايشان در آن زمان اين بود که نظريات شريعتي را نقد کند. در حالي که شريعتي تمام توان و تلاشش اين بود که در جامعه خيزشي برپا کند ايشان در مدرسه شريعتي را نفي مي کرد. آدم ملايي است، آدم فلسفه فهمي است، نمي گويم فيلسوف است، چون ما که فلسفه خوانده ايم به کسي فيلسوف مي گوييم که داراي نظريه فلسفي باشد. اين آقا هم فلسفه را بلد است اما صاحب نظريه فلسفي نيست.
دکتر شريعتي
من به شدت به شريعتي علاقمند هستم اين را پنهان هم نمي کنم، چون با او هم بند بودم. سلول او روبروي سلول من بود. من بخاطر اينکه مي خواستم او را بيشتر ببينم بهانه اي درست مي کردم تا از سلول بيرون بيايم و سلام و عليکي با ايشان کنم. دکتر شريعتي مي گويد نه چيزي دارم که ترس از دست دادنش و نه چيزي مي خواهم که از ترس از بدست نياوردنش سازشکار باشم. نه چيزي دارم که از من بگيرند، نه چيزي مي خواهم که بترسم به من ندهند.
هاشمي رفسنجاني
اينکه چرا آقاي رفسنجاني، چرا من و چرا خيلي هاي ديگر ردصلاحيت مي شوند يا اين برخوردها با آنها مي شود به اين خاطر است که دفاع از انديشه هزينه دارد، چاپلوس نبودن و نان به نرخ روز نخوردن هزينه دارد من هم اين هزينه را دادم.
رد صلاحيت
به جز مجلس هشتم و ششم که با جان کندن صلاحيتم تاييد شد چندبار ديگر رد صلاحيت شدم. در مجلس چهارم که رد صلاحيت شدم نه اعتراض کردم نه حرفي زدم. آن زمان مسئول بررسي صلاحيتها فردي بودکه من ايشان را متدين مي دانم اما خب در کار اوضاع فرق مي کند.يک سالي از رد صلاحيت من گذشت. يک روزي من ايشان را در جايي ديدم، گفتم حالا که گذشته ولي مي شود بگويي دليل رد صلاحيت من چه بود؟ گفت وقتي پرونده ها را از وزارت کشور آوردند چهارهزارتا پرونده بود. اولين پرونده هم براي شما بود. راست هم مي گفت چون من آن زمان نمي خواستم بروم ثبت نام کنم ولي ايت الله خامنه اي گفتند که بچه هاي انقلاب قهر نکنند و...من هم به خاطر اين سخنان رفتم و کانديدا شدم. آخرين نفري که ثبت نام کردمن بودم و بعد از من در وزارت کشور را بستند.پرسيدم چرا من را رد صلاحيت کرديد؟ گفت پرونده اول مربوط به شما بود، گفت داخل پرونده ات همين عکس و مدارک تحصيلي و فتوکپي شناسنامه و اعلام آمادگي ات براي انتخابات بود. گفتم به جز اينها چه بود؟ گفت هيچي گفتم پس چرا من را رد صلاحيت کرديد. (بيني و بين الله قرآن من را بگيرد اگر دروغ بگويم) گفت در باز شد يک جواني آمد داخل.نفهميديم از دادگاه ويژه روحانيت بود يا وزارت اطلاعات. سوال کرد پرونده چه کسي مطرح است گفتيم پرونده اقاي غفاري، گفت ايشان مسائلي دارد. ما هم پرونده را بستيم و رفتيم سراغ نفر بعدي. گفتم همين؟ گفت بله همين. گفتم چرا ؟گفت چون وقتمان کم بود و چهارهزارتا پرونده بود از اين بيشتر به شما وقت نمي رسيد. بيني و بين الله اگر دروغ بگويم يا کم و زياد کرده باشم.گذشت تا به انتخابات مجلس ششم شد. من رفته بودم حج. معمولا موبايلم را به طواف نمي بردم ولي آن روز استثنائا همراهم بود. مشغول طواف مستحبي بودم که تلفن زنگ خورد و گفتند از دفتر آقاي جنتي تماس مي گيريم، صلاحيت شما در انتخابات احراز نشده است. گفتم من طواف هستم چه کار کنم؟ گفت يک جايي برويد که بتوانيم دلايل عدم احراز صلاحيت تان را برايتان فکس کنيم. خلاصه اينکه براي من فکس کردند. به 4 يا 5 دليل من را رد کرده بودند. اول عدم التزام عملي به اسلام يعني من مسلمان نبودم، دوم عدم اعتقاد به قانون اساسي، سوم عدم التزام به ولايت فقيه، چهارم سوء شهرت در حوزه انتخابيه.من از مکه زنگ زدم شوراي نگهبان و با خود آقاي جنتي تلفني صحبت کردم. گفتم من را به اين دلايل رد کرديد. گفتم من 30 سال است امام جماعت مسجد هستم، حکومت به چه مجوز شرعي مي گذارد که مني که مسلمان نيستم امام جماعت اين مسجد باشم. گفتيد عدم التزام به قانون اساسي، من کجا عليه قانون اساسي يک کلمه حرف زده ام، اصلا باور ما به قانون اساسي است.گفتم کجا من به ولايت فقيه اعتقاد نداشتم که من را متهم به عدم التزام و پايبندي به ولايت فقيه کرديد، من از آقاي ميرحسين موسوي حمايت کردم حالا هم مي کنم کجاي اين موضوع به ولايت فقيه ربط دارد. مهمتر از همه اينکه نوشتيد سوء شهرت در حوزه انتخابيه، گفتم شما مي دانيد که سوءشهرت در قانون به معناي قواد، عرق خوري، فحاشي و...است. من کداميک از اينها را دارم. گفتم من به تهران مي آيم با هم کنار خيابان برويم، شما آن ور خيابان بايستيد من اين ور خيابان. ببينيم تاکسي من را سوار نمي کند يا شما را. کدام مردم هستند که براي من مشکل اخلاقي قائل شدند؟ گفتم من نه مشکل مالي و اخلاقي دارم نه مشکل سياسي. من بارها گفتم زير مالي، سياسي و اخلاقي ام خيس نيست.
آيت الله جنتي
رفتم پيش آقاي يزدي و گفتم مشکل من چيست؟ شما سال هاي سال است که من را مي شناسيد، حرف هاي من را گوش داديد، نايب رييس مجلس بوديد و سال ها حرف ها و مواضع من را در مجلس شنيده ايد، حالا هم که عضو شوراي نگهبان هستيد همه نظرات و افکار من را مي شناسيد، کجا نظرات من ضد دين است؟کجا صلاحيت ندارم؟ به بيگانه وابسته هستم؟ تقوا ندارم؟ بي اصالت هستم؟ مال مردم را خورده ام؟ آقاي يزدي منزل من آمده بود، گفتم شما منزل من آمديد من هنوز تهران نو زندگي مي کنم همين هم منزل پدري من است... گفت راست مي گويي قطعا من اقدام خواهم کرد.آقاي يزدي گفت تاييد صلاحيت شدهاي اما آقاي جنتي پرونده ات را در کشوي گذاشته و بيرون نمي آورد.چند روز گذشت دوباره با ايشان تماس گرفتم گفتم اقاي يزدي چي شد، گفت آقاي غفاري پرونده شما در جلسه شوراي نگهبان راي آورده و شما تاييد صلاحيت شديد اما آقاي جنتي پرونده را توي کشوي خودش گذاشته و در نمي آورد، زور من هم بهش نمي رسد. اينها را مي گويم چون پنهان نيست، اين آقاي يزدي و اين خداي من. گفتم يعني چه؟ گفت ما زورمان به آقاي جنتي نمي رسد.هرچي مي گوييم پرونده شما را از کشو در نمي آورد. به آقاي يزدي گفتم شما يک وقتي از آقاي جنتي بگيريد تا من خودم پيشش بروم و صحبت کنم. فرداي آن روز با خود اقاي يزدي رفتيم شوراي نگهبان. رفتيم پيش آقاي جنتي. آقاي يزدي به آقاي جنتي گفت آقاي غفاري مي گويد چرا پرونده من را از کشوي تان در نمي آوريد، خلاصه اين ور آن ور در نهايت گفتند که فردا جواب مي دهيم. چهار روز مانده بود که تبليغات شروع شود بالاخره ايشان در ساعات آخر پرونده از کشو بيرون آمد و ما تاييد صلاحيت شديم.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.