اشاره: یادداشتی که در ادامه میخوانید، یادداشت منتشر شده دکتر محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان در روزنامه واشنگتن پستاست. دکتر ظریف یک نسخه از این یادداشت را نیز در اختیار تابناک گذارده است.
مذاكرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی به مرحله حساسی رسیده است. در حد معقولی اطمینان دارم كه تا یك ماه آینده خواهیم توانست به راه حل جامعی در این رابطه برسیم؛ راهحلی كه تضمین نماید برنامه هستهای ایران همواره صلحآمیز خواهد ماند. تمام آنچه برای این منظور نیاز است، توجه هشیارانه و جدی به واقعیتهای موجود و همینطور تبعات انتخاب جایگزینهای چنین راه حلی است. در گذشته، گرفتاری در دام برخی توهمات باعث از بین رفتن فرصتهای به وجود آمده شده اند و نباید اجازه داد كه باردیگر چشم انداز واقعی امكان حصول به یك توافق تاریخی نابود شود.
تقریبا ده سال قبل و درست پیش از انتخاب رئیس جمهور سابق، جناب آقای محمود احمدی نژاد و در زمانی كه جناب آقای دكتر روحانی و من هدایت تیم مذاكرات هستهای ایران را بر عهده داشتیم، در پاریس طرحی را به همتایان غربی خود ارائه دادم كه شامل مجموعه ای از اقداماتی بود كه توسط برخی دانشمندان مستقل و غیر ایرانی پیشنهاد شده بود و تضمین میكرد كه برنامه هستهای ایران تا أبد صلحآمیز خواهد ماند.
با این حال و با اشاره و فشار دولت بوش، طرفهای مقابل از ما خواستند تا از غنی سازی حداقل تا سال ٢٠١٥ خودداری كنیم كه این موضوع باعث شد عملا امكان حصول به توافق از بین برود.
غرب با اشتباه گرفتن تعامل سازنده ما بعنوان نشانه ضعف و با انتخاب گزینه اعمال فشار و تحریم به منظور امتیازگیری عملا باعث تغییر موضع ایران شد؛ این تغییر موضع هم در نتیجه صندوقهای انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٥ و هم در توسعه فعالیتهای هستهای صلحآمیز ایران نمایان شد.
امروز و در حالی كه به سال ٢٠١٥ نزدیك میشویم، نتیجه زیاده خواهیهای گذشته و گرفتاری در توهم تأثیر تحریمها كاملا مشخص است. در ده سال گذشته، تعداد سانتریفیوژهای ایران از ٢٠٠ عدد به ٢٠٠٠٠ عدد رسیده است، ظرفیت غنی سازی ایران از ٣.٥ درصد به ٢٠ درصد ارتقا یافته است و رآكتور تحقیقاتی آب سنگین أراك كمتر از یكسال دیگر افتتاح خواهد شد.
هیچ كس نمیتواند عقربههای ساعت را به عقب برگرداند. قربانیهایی داده شده است. میزان تواناییهای ما به شكل وسیعی افزایش یافته اند. دانش و تخصصهای جدیدی كسب شده است. هیچ كدام از اینها را نمی توان با آرزو و یا حتی از طریق مذاکره نادیده گرفت.
امروز، دكتر روحانی و من مجددا مسئولیت مذاكره را به عهده گرفته ایم و اعتقاد ما به تعامل سازنده تغییری نكرده است. ما حاضر هستیم تضمینهایی را درباره طبیعت صرفا صلحآمیز برنامه هستهای ایران ارائه نماییم. اقدامات پیشنهادی ما موثر و جدی هستند و تفاوتهای واقعی ایجاد میكنند. با این حال ما از دستاوردهای تكنولوژیك دانشمندانمان چشم پوشی نكرده یا آن را به موضوعی بی معنی و نمایشی تبدیل نخواهیم كرد. انتظار انجام چنین كاری از ما نه دوراندیشانه است و نه به نفع اهداف عدم اشاعه خواهد بود.
ما جدیت خود را نشان داده ایم. به فاصله صد روز از آغاز مسئولیت اینجانب بعنوان مذاكره كننده هستهای ایران، اولین توافق هستهای در دهه گذشته با گروه ١+٥ نهایی شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی تصدیق كرده است كه ما كلیه تعهداتمان را در این توافق بطور كامل أجرا كرده ایم. به علاوه همكاریهای ما با آژانس به بالاترین سطح همكاریها در سالهای اخیر رسیده است. ما آماده ایم كه این مسیر را ادامه دهیم.
بسیار كوته بنیانه خواهد بود اگر مجددا برخی توهمات بتوانند حركت ما به سمت یك دستاورد تاریخی را از مسیر خود خارج كند. درهیچ زمانی بهتر از زمان حاضر نمی توان یكبار و برای همیشه بحران غیر ضروری هستهای را خاتمه بخشید؛ چرا كه شرایطی فراهم است كه تمام طرفها بتوانند دستاوردهایی داشته باشند، قبل از اینكه پنجره همكاری و واقع گرایی بسته شود. مسلم است كه همواره میتوان بهانههایی یافت كه توافق پیش رو را نابود سازد، توافقی كه توانایی ایجاد تغییرات مهمی را در منطقه دارد. شاخص ترین این بهانهها، توسل به افسانه "نقطه فرار" هستهای است. برای سالها، یك گروه كوچك ولی قدرتمند از کنشگران سیاسی در آمریكا، تبلیغات بی منطقی به راه انداخته اند مبنی بر اینكه ایران طی چندماه قادر خواهد بود مواد شكاف پذیر لازم برای ساخت یك بمب اتمی را فراهم سازد.
اگرچه بهترین راه برای جلوگیری از چنین احتمال دور از ذهنی، حصول یك توافق واقع گرایانه با ایران است، با این حال بررسی و مداقه درباره این ترس موهوم، مفید و سازنده خواهد بود. حتی اگر ایران بخواهد به سمت ساخت بمب هستهای حركت كند، ابتدا باید تمامی بازرسان آژانس را از خاك خود اخراج نماید. سپس میبایست كل ترتیبات برنامه هستهای ایران مجددا تغییر نماید تا قادر باشد مواد شكاف پذیر با درجه خلوص مناسب برای ساخت تسلیحات تولید نماید. در مراحل بعدی میبایست این مواد را به فلز تبدیل كند، سپس آنها را به شكل مخصوص مناسب برای بمب قالب گیری كند و همینطور مراحل بی شمار پیچیده دیگری كه ویژه ساخت سلاح است را طی نماید. هیچ كدام از این قابلیتها در ایران وجود ندارد و ایجاد آنها مستلزم شروع از نقطه صفر است. این موضوع چندین سال ـ و نه چندین ماهـ بطول خواهد انجامید.
به علاوه، حتی زمانی كه ایران زمان کافی در اختیار داشت، هرگز به ساخت بمب حتی بعنوان یك گزینه ممكن فكر نكرد. در فاصله بین سالهای ٢٠٠٥ تا ٢٠١٣، یعنی زمانی كه روابط ایران با غرب و آژانس در پایین ترین حد خود بود، ایران دارای زمان كافی، موانع محدودتر بین المللی، بازرسیهای به نسبت آسان تر و سانتریفیوژهای كافی برای ساخت بمب بود. همینطور ایران همه هزینهها را از طریق تحریمهای سنگین و ناعادلانه پرداخت نموده بود كه بسیار فراتر از تحریمهایی بودند كه بر كشورهایی اعمال شدند كه واقعا بمب اتمی ساخته بودند.
با وجود تمام این واقعیتها، ما كوچكترین قدمی برای ساخت تسلیحات هستهای بر نداشتیم. دو گزارش متوالی ارزیابی اطلاعاتی ملی آمریكا متشكل از ١٦ نهاد أمنیتی آمریکایی در سالهای ٢٠٠٧ و ٢٠١٢ این موضوع را تایید میكنند.
متاسفانه عده ای در غرب، این واقعیتهای مهم را با توسل به دو افسانه موهوم و خطرناك نادیده میگیرند: اینكه ایران برای دفاع از خود به بمب نیاز دارد و اینكه تنها چندماه با ساخت بمب فاصله دارد. تاسف بارتر این خواهد بود که چنین توهماتی، تفاهمی را كه مطمئن ترین و أمن ترین راه برای جلوگیری از اشاعه هستهای است، به مخاطره اندازد.
امروز ما در مذاكرات مان با ١+٥ دارای فرصتی منحصر بفرد هستیم تا اقدامات اعتمادساز بلندمدتی را آغاز كنیم كه در كنار بازرسیهای گسترده و ترتیبات نظارتی مربوطه، بزرگترین تضمین را ارائه دهد كه برنامههای هستهای ایران تا ابد و كاملا صلحآمیز خواهد ماند. برای فایق آمدن بر موانع موجود بر سر راه این دستاورد تاریخی، باید به افقهای پیش روی نگریست، ولی در عین حال از درسهای گذشته غافل نشد. درك این نكته كه چگونه برخی توهمات، فرصتهای فراوان را از بین برده اند دارای اهمیت زیادی است و اقدام جهت جلوگیری از تکرا این توهمات ضروری است.
در حالی كه به زمان تبدیل تفاهم موقت هستهای به یك راه حل جامع نزدیك میشویم، من از همتایان خود میخواهم كه در برابر اراده ما برای رفع نگرانیها را با درک عزم راسخ مردم ایران برای گرفتن احترام به حقوق و عزت شان پاسخ دهند. قبل از هر چیز، از آنها میخواهم كه اجازه ندهند كه برخی توهمات، حركت چشمگیری را كه برای پایان دادن به یك بحران غیرضروری و گشودن افقهای جدید آغاز شده است، از مسیر خود خارج نماید.