بازدید 24962

آینده اوکراین چه می شود؟

الهه کولایی
کد خبر: ۳۸۳۵۳۰
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۰۶ 03 March 2014
اوکراین مهمترین کشور اروپای شرقی در ابعاد جغرافیای سیاسی و اقتصادی برای اتحادیه اروپاست. اهمیت ژئوپلیتیکی اوکراین به عنوان دومین کشور بزرگ اروپایی واقع در سواحل شرقی و غربی دریای سیاه تا بدانجاست که برژینسکی از آن کشور به عنوان «ترن سیاست منطقه ای پس از گسترش» اتحادیه اروپا یاد می‌کند. به لحاظ اقتصادی نیز اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری اوکراین به شمار می‌آید و این کشور محل ترانزیت 80 درصد گاز طبیعی و 75 درصد نفت خام وارداتی اتحادیه اروپا از روسیه است. ویژگی هایی از این دست اوکراین را به کشوری ذاتاً بین‌المللی تبدیل کرده است. از همین رو، اوکراین را باید محل تلاقی منافع قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای نظیر روسیه، اتحادیة اروپا و ایالات متحده آمریکا نامید.

بیش از  یک ماه از تحولات اخیر اوکراین می‌گذرد. در این مدت روسیه فقط واکنش دیپلماتیک و چند اقدام عملی محدود داشت اما به نظر می‌رسد با تمام شدن المپیک زمستانی سوچی روسیه تحرک خود را شدت داده است. با پایان المپیک زمستانی بهانه ی عدم واکنش روسیه تمام شد. در همین حال اقدامات جدید روسیه باعث ملتهب شدن شبه جزیره کریمه و احتمال تجزیه شدن اوکراین را شدت بخشیده است.

در همین حال «تابناک» با دکتر الهه کولایی استاد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. وی دو کتاب سیاست و حکومت در اوراسیای مرکزی و افسانه انقلاب‌های رنگی را پیرامون تحولات منطقه اورسیا نگاشته است.

خانم دکتر کولایی چه شد که تحولات اوکراین به درگیری و رفتن رئیس جمهور ختم شد؟

شدت فشار مطالبات و تقاضاهای مردم از یک سو و دشواری های اقتصادی از سوی دیگر و میزان موثر حمایت خارجی از این تقاضاها، در تخریب وضعیت کنونی بسیار تاثیرگذار بوده است. در واقع انتظار می رفت این روند کم و بیش مانند تحولات 2004 و جریان انقلاب رنگی، به گونه ای کم هزینه و بدون خشونت شدید حل و فصل شود . اما همانگونه که شاهد بودیم با مداخلات خشونت آمیز نیروهای دولتی، این اعتراض هاشرایط دشواری پیش روی رهبران این کشور قرار داد و سرانجام به فرار یانوکویچ منجر شد. اما مسئله اساسی به نظر می رسد کم توجهی نسبت به ابزارها و حساسیت ملاحظات ویژه ای است که روسیه نسبت به این کشور و همه کشورهای بازمانده از فروپاشی اتحادشورویدارد. درواقع روسیه در چند سال گذشته در موارد مختلف نشان داده است که نسبت به تحولات داخلی این کشورها بسیار حساس است و  اجازه خروج این کشورها از مدار نفوذ خود را به سادگی نمی دهد. حمله 2008 به گرجستان، هنوز در خاطر بسیاری از ناظران منطقه ای و بین المللی وجود دارد.

چرا روسیه در همان ابتدای تحولات اوکراین واکنش نشان نداد؟


نکته مهم این است که روسیه در جریان حوادث در اوکراین در تدارک آماده¬سازی و برگزاری المپیک زمستانی در سوچی بود. بنابراین برای روسیه اولویت برگزاری این مراسم، با توجه به هزینه ی گزاف پوتین برای آن، به نوعی فضا را برای تحرکات داخلی اوکراین نیز باز گذاشت. اما آنچه که امروز در این کشور شکل-گرفته، ناشی از توجه¬نکردن به ابزارهای روسیه در اوکراین است. همانگونه که می¬دانید بیش از 20 درصد مردم اوکراین را روس تبارها تشکیل داده¬اند. برخی مناطق مانند شبه¬جزیره کریمه با یک اکثریت روس تبار، در این قلمرو قرار گرفته است. بنابراین با توجه به پیوندهای خاص آنان با مسکو، می توان شرایط دشواری را برای اوکراین پیش بینی کرد . ضمن اینکه برای روس¬تبارها، نوع رابطه با مسکو و جهت¬گیری¬های رهبران این کشورها نیز بسیار اهمیت دارد. این نکته نیز قابل توجه است که برای ملی¬گران روس، شهر کی¬یف زادگاه دولت روسی است. بنابراین جدا¬شدن این کشور از مسکو و حرکت آن به سوی غرب، روندی غیرقابل تحمل برای مسکو و ملی¬گرایان به¬شمار می¬آید. نمایش قدرت روسیه در روزهای اخیر، در پایان المپیک سوچی، عزم راسخ روسیه برای بازداشتن از گرایش شدید و تاثیرگذار دولت اوکراین در تحکیم روابط با اتحادیه اروپا و به-ویژه آمریکا باشد.

به نظر شما آیا روسیه اقدامی مانند مداخله نظامی در گرجستان در قبال اوکراین انجام خواهد داد؟
دولت روسیه نیاز ندارد اقدام نظامی مانند گرجستان در اوکراین انجام دهد. همان¬گونه که اشاره کردم مناطق شرقی اوکراین و منطقه پر اهمیت شبه¬جزیره کریمه که بندر «سواستوپل»در آن قرار دارد که بخشیازناوگان روسیه در دریای هسته¬ای در این منطقه استقرار یافته استو موضوع استفاده از این بندر، مورد اختلاف این دو کشور بوده است. این موضوع ظرفیت بسیار مهمی در اختیار مسکو قرار می¬دهد تا از این طریق ابزارهای قابل-بهره¬برداری در این منازعه اهداف خود را در بازداشتن تشدید گرایش به غرب در این کشور مورد بهره¬برداری قرار دهد.

آیا احتمال تجزیه اوکراین وجود دارد؟

 مسئله تجزیه اوکراین نه تنها در این کشور،بلکه در همه کشورهای دیگرکه اقلیتهای بزرگ روس¬تبار در آن زندگی می کند، مانند قزاقستان، همواره به عنوان یک سناریوی محتمل مورد توجه قرار داشته است. به نظر می رسد در رخداد اخیر، به توانایی¬های روسیه کمتر توجه شده است. مخالفان دولت یاکونویج به این موضوع کمتر پرداخته¬اند.به طور طبیعی مردم در پی خواسته¬های تامین حقوقشان و دست¬یابی به آزادی¬های گوناگون خود، به مسائل استراتژیکی و چشم¬اندازهای امنیتی با روسیه توجه نکرده¬اند. بنابراین در روابط اوکراین با غرب، ابزارهایی که روسیه در اختیار دارد و نحوه تمرکز روس¬تبارها در این کشور، آسیب¬پذیری متوجه دولت اوکراین سازد که خیلی زود آثار خود را در سیاست این کشور را روشن ساخت.

مقامات آمریکایی و ناتو روسیه را تهدید کرده¬اند که اقدامی در مقابل اوکراین انجام ندهد. شما این گونه تهدید¬ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

موضوع اقلیت روس تبار در اوکراین یک ظرفیت غیر قابل¬انکار برای اجرای اهداف دیپلماسی روسیه در این کشور است که در مناطق دیگر هم موردتوجه قرار داشته است. بنابراین در مورد مسائل مربوط به شبه¬جزیره کریمه، چنان¬چه روس¬تبارها به طور ضمنی با حمایت روسیه بخواهند اقداماتی انجام دهند، طبیعی است که نوعی تلاش برای علیه اوکراین قلمداد خواهد شد، شبیه انچه در آبخازیا و اوستیای جنوبی اتفاق افتاد. با وجود عدم پذیرش بین¬المللی روس¬ها برای فشار بر دولت گرجستان، این مناطق را به عنوان مناطق مستقل شناسایی کردند و با آنها روابط دیپلماتیک برقرا کردند. به نظر می¬رسد باافزایش فشارهای سیاسی و فشارهای اجتماعی و سیاسی در اوکراین، توانایی¬های واقعی روسیه در پیشبرد سیاست آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد. پیش از این،روسیه در مورد چگونگی بهره¬برداری از ناوگان دریای سیاه در بندر  «سواستوپل» حتی تا آستانه درگیری نظامی با اوکراین نیز پیش رفته بود. روسیه با مانور نظامی و به¬نمایش گذاشتن قدرت نظامی خود می¬خواهد دست برتر خود در تحولات این کشور  به نمایش بگذارد. همچنین تجربه انقلاب رنگی و فساد رهبران انقلاب رنگی، امروز با فساد یانکویچ قابل مقایسه است. به نظر می¬رسد تحولات اوکراین بیش از هر چیز به آوردگاه روسیه و امریکا تبدیل شده است. براساس اختلاف هایی که چه در منطقه خاورمیانه و چه در مورد مسایل دیگر در سال¬های اخیر بین دو کشور زیر تاثیر سیاست قدرت قابل تحلیل است.

بعضی از تحلیلگران معتقدند که امریکایی ها و غرب بعد از شکست در سوریه آوردگاه جنک را به سمت اوکراین آورده اند. در واقع جنگ نیابتی امریکا و روسیه از سوریه به اوکراین آمده است. شما چنین اعتقادی دارید؟

بی¬تردید اختلاف¬های روزافزون روسیه با امریکا،در مناطق حساسی مانند اوکراین خود را به نمایش گذاشته است. در سال های گذشته، به ویژه در دور سوم ریاست جمهوری پوتین ما شاهد تشدید اختلاف روسیه با اروپا و امریکا بوده¬ایم.در واقع می¬توان تصور کرد که منفعت این اختلاف¬ها؛ گسترش جنگ های نیابتی به-نمایش گذاشته است. اما این نکته بسیار مهم است که نباید فراموش شود که روس¬ها به خوبی از تجربه جنگ سرد درس آموخته¬اند. آنها در پی احیای جنگ سرد جدید نیستند. ایوانف این موضوع را به صراحت مورد تاکید قرار داده که روسیه نمی¬خواهد جنگ سرد جدیدی را با آمریکایی¬ها شروع کند. روس¬ها تجربه جنگ سرد دوران اتحاد شوروی و هزینه گزاف آن را از یاد نبرده¬اند، ولی این یک واقعیت است که اختلاف-های ژئوپولتیک روسیه و امریکا غیر¬قابل چشم¬پوشی است. بنابراین هر دو کشور سعی می¬کنند عرصه¬هایی را برای تسویه حساب¬های سیاسی خود پیدا کنند که اوکراین یکی از این عرصه ها است.

چشم انداز آینده اوکراین چه خواهد بود؟

ترسیم چشم انداز آینده اوکراین طبیعتا کار دشواری است. ولی با توجه به تجربه سال های گذشته به نظر می-رسد در نهایت عوامل تاثیر گذار خارجی بر روند تحولات داخلی این کشور و پیوندهای مشترک، در ضرورت تامین امنیت و ثبات در این مناطق بیشتر مورد توجه قرار دهد. ضمن اینکه هر دو طرف سعی می کنند از همه امکانات و ابزارهای خود برای پیشبرد اهدافشان بهره گیرند، ولی هر دو قابل تسری بودن وخطرناک بودن گسترش دامنه این بحران، با توجه به تهدید های مشترکی که هم امریکا و هم روسیه و هم اروپا در امواج تندروی های گوناگونی که در مناطق مختلف جهان در حال گسترش است، مورد توجه قرار داده اند و سعی کنند این بحران را مدیریت کنند. باید انتظار داشته باشیم که بازیگران این بحران سعی کنند با عقلانیت به مهار آن بپردازند.


تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها