اتفاقاتی
که شب گذشته در برنامه پایش رخ داد، نگرانی بزرگی را پیرامون دورنمای
اقتصاد کشور و عقبه قدرتهای حقیقی اقتصادی کشور رقم زد و پرسشهای اساسی
در این بخش به وجود آورد که مهم ترین آنها پیرامون ریشه داراییِ ابرسرمایه
داران و سرمایه داران در کشورمان است.
به گزارش «تابناک»، برنامه
پایش شب گذشته ضمن بررسی مباحثی پیرامون نوع هزینه کردِ ثروت بزرگ ترین
سرمایه داران، به سه مورد از آمریکا، آلمان و ژاپن اشاره کرد که مجموع
ثروتشان عددی چند ده میلیارد دلاری را شامل میشود و جالب اینکه حاضران در
این لیست که در صدرشان بیل گیتس قرار داشت، بخشی اعظمی از ثروتشان را وقف
امور خیریه و طرحهای انسان دوستانه کرده بودند که همین امر با نمونه های
داخلی مقایسه غیرمستقیم شد که طبیعتاً نتیجه این مقایسه مشخص است.
اما
نکته مهم در این زمینه پرسشی بود که با خبرگان در میان گذاشته شده بود و
نتیجه اش در این برنامه اعلام شد؛ پرسشی که حیدری مجری برنامه پایش تاکید
کرد به واسطه آنکه احتمال میداده نتایج رادیکال تری شده باشد، به رای اس ام
اسی مردمی گذاشته نشده است. پایش در سوال خود از خبرگان اقتصادی نحوه
ثروتمند شدن ایرانیان را به نظرسنجی گذاشت. سوال نظرخواهی از خبرگان به این
شرح بود: به نظر شما ثروتمندان ایران به طور معمول از چه راهی ثروت خود را
به دست آورده اند؟
در این نظرسنجی که تعدادی از نمایندگان مجلس،
مدیران ستاد اقتصادی دولت و وزارتخانه ها،
مدیران شرکتهای خصوصی و دولتی، استادان دانشگاه و خبرنگاران اقتصادی رسانه
ها، در این نظرسنجی شرکت کردند. 83 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی
اعلام کردند که ثروتمندان ایران ثروت خود را از طریق 'رانت و رابطه' بدست
آوردهاند. 12 درصد نیز به 'کار و تلاش' و 5 درصد نیز به 'بخت و اقبال' رای
دادند.
نظرسنجی عمومی این برنامه که نیم میلیون شرکت کننده داشت
نیز به این شرح بود : اگر ثروتی افسانه ای داشته باشید، چه نوع خانه و
خودرویی می خرید؟ 1- اشرافی و لوکس 2- در حد متعارف در پایان این برنامه 69
درصد از شرکت کنندگان گزینه دو را انتخاب کردند و 31 درصد نیز به خرید
خودروهای لوکس و اشرافی رای دادند که البته در این زمینه نیز نقدهایی وجود
دارد که به آن وارد نمیشویم و به نقد همان نظرسنجی از خبرگان که اتفاقاً
جزو عامه مردم نیستند، می پردازیم.
بر اساس این نظرسنجی اکثریت قابل
توجهی از خبرگان اعم از نمایندگان مجلس، مدیران اقتصادی دولت و
وزارتخانهها، مدیران شرکتهای خصوصی و دولتی، استادان دانشگاه و خبرنگاران
اقتصادی رسانهها تاکید داشته اند که کسب ثروت آن هم در ابعاد بالا از
طریق رانت محقق شده و نه از طریق رویه معمول و اصولی و این در واقع نه نگاه
کف خیابان و تعبیری است که «یا خودش دزد بود یا پدرش» را به کار می برند،
بلکه درباره اشخاصی است که هریک به ده ها و صدها کیس مشخص احاطه دارند.
اگر
چنین فضایی باشد، نباید تعجب کرد که برخی اشخاص در همین کشور به عنوان
مدیر نمونه اقتصادی یا کارآفرین مورد تقدیر قرار گیرند و چندی بعد به عنوان
مفسد اقتصادی، اعداد چندصد تا چندهزار میلیاردی درباره شان شنیده شود و در
واقع نباید متوقع بود عموم جامعه نیز دید چندان مثبت نسبت به طبقه ثروتمند
جامعه داشته باشد؛ طبقه ثروتمندی که از میان صدها تن آنها، حتی یک تن
مشاهده نمیشود که چندصد میلیارد تومان یا چند هزار میلیارد تومان معادل
بخش اعظم ثروتش را وقف کند. آیا واقعاً سلامت اقتصادی کشورمان اینچنین محل خدشه است و آیا باید خوشحال شد که در چنین فضایی رتبه سلامت اقتصادی ایران در میان دیگر کشورها ارتقاء یا تنزل مییابد؟