از دید نزدیک به همه ناظران و تحلیلگران مسائل منطقه، امضای توافق ژنو، ضربهای بسیار سنگین برای عربستان سعودی بود که این دولت را با یکی بزرگترین بحرانهای خود در چند دهه اخیر روبهرو کرده است. در این میان، یکی از ابزارهایی که دولت سعودی برای مواجهه با این چالش به کار گرفته، تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن جو کلی بینالمللی با استفاده از برخی چهرههای خاص است.
به گزارش «تابناک»، ترکی الفیصل، شاهزاده سعودی و رئیس سابق سازمان اطلاعات این کشور، یکی از چهرههایی است که این روزها به شدت در عرصه بینالمللی فعال بوده و در راستای تلاش برای احیای منافع بینالمللی عربستان و به ویژه طرح ادعاهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران، از هیچ تلاشی دریغ نمیکند.
در این راستا، تلاش برای زیر سؤال بردن توافق هستهای ژنو، یکی از مهمترین محورهای مأموریتی بوده که ترکی از سوی دولت سعودی به عهده گرفته و مشغول انجام آن است.
به هر حال، این گونه کارهای ترکیالفصیل به طور خاص از اواسط آذر ماه آغاز شد؛ یعنی زمانی که وی در گفتوگو با نشریه آلمانی «اشپیگل»، مدعی شد، ایران در تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای است. در این گفتوگو که اندکی پس از امضای توافق ژنو انجام شد، ترکی خواستار کاهش تأسیسات هستهای ایران شد و گفت که در غیر این صورت، عربستان نیز باید به سلاح هستهای مسلح شود.
اندکی بعد، یعنی روز ۲۴ آذر، خبری در رسانههای اسرائیلی منتشر شد، مبنی بر اینکه این شاهزاده سعودی، در اقدامی کمسابقه و شاید بیسابقه، با یکی از اعضای «کنست» (پارلمان رژیم اسرائیل) دیدار و گفتوگو کرده است. بنا بر اعلام رادیو اسرائیل، ترکی الفیصل با «مئیر شطریت» دیدار و در این دیدار، شطریت از وی دعوت کرده تا در کنست سخنرانی کند.
کنفرانس سیاست خارجی برلین که توسط وزارت خارجه آلمان و بنیاد کوربر برگزار شده بود، عرصه دیگر خودنمایی ترکی الفیصل بود. وی در جریان این نشست ادعا کرد ایران از آغاز انقلاب در امور داخلی کشورهای عرب منطقه دخالت کرده و در بحرین به دنبال ایجاد شورش بوده است.
وی همچنین مدعی شد، ایران جزایر امارات را اشغال کرده، در سوریه حضور نظامی دارد و در برابر خواست مردم سوریه ایستاده و به بشار اسد که تظاهرات مسالمت آمیز مردم را با گلوله پاسخ میدهد، حمایت میکند. البته این ادعاهای وی، در همان نشست با پاسخ سید حسین موسویان، دیپلمات سابق کشورمان روبهرو شد.
در پایان درخواست ترکی برای حضور کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مذاکرات هستهای ایران و تبدیل ۱+۵ به ۲+۵ یکی از آخرین هنرنماییهای ترکی در عرصه جهانی بود! وی با انتقاد از سیاستهای باراک اوباما؛ رئیس جمهور آمریکا در خاورمیانه، خواستار حضور عربستان در مذاکرات هستهای با ایران شد و گفت: برای ما مهم است که پشت آن میز بنشینیم، زیرا ما از این مذاکرات غایب بودهایم.
وی همچنین با انتقاد از سیاستهای کاخ سفید گفت: ورود آمریکا به مذاکره با ایران ـ که جدیترین رقیب ما در منطقه است ـ ریاض را غافلگیر کرد. ترکی الفیصل در ادامه گفت: آنچه ما را بیشتر از همه چیز تعجبزده کرد، دور نگه داشتن ما از مذاکرات بود. شما چگونه میتوانید اعتمادسازی کنید، در حالی که مذاکرات را از ما که متحد شما هستیم، پنهان میکنید؟
اما این شاهزاده سعودی که این روزها در حکم تریبون بینالمللی آل سعود فعالیت میکند، کیست؟
ترکی بن فیصل آل سعود که بیشتر با نام ترکی الفیصل شناخته میشود، متولد پانزدهم فوریه ۱۹۴۵ و از اعضای خاندان سلطنتی عربستان سعودی است. وی یکی از بنیانگذاران بنیاد به اصطلاح خیریه ملک فیصل بوده و اکنون ریاست مرکز تحقیقات مطالعات اسلامی ملک فیصل را بر عهده دارد.
ترکی در فاصله سالهای ۱۹۷۷ تا ۲۰۰۱ ریاست «المخابرات العامه» (سازمان اطلاعات عربستان سعودی) را بر عهده داشت و سپس به عنوان سفیر عربستان در آمریکا، راهی واشنگتن شد. استعفای وی از ریاست سازمان اطلاعات عربستان به نوبه خود، بسیار بحثبرانگیز بود، زیرا درست ده روز پیش از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ انجام گرفت و سبب تقویت این گمانه شد که دستگاههای اطلاعاتی عربستان در این واقعه دخالت مستقیم داشتهاند.
پس از استعفا از سازمان اطلاعات، ترکی چند سالی را دیپلمات ارشد عربستان در انگلیس بود و پس از آن، در ژوئیه ۲۰۰۵ به عنوان سفیر این کشور به واشنگتن رفت. با این حال، رقابتهای درونی آل سعود و به ویژه دخالتهای بندر بن سلطان، سفیر پیشین ریاض در واشنگتن، سبب شد مدت حضور ترکی در این سمت چندان زیاد نباشد و وی پس از پانزده ماه استعفا کند.
هر چند از آن زمان تاکنون ترکی سمت دیپلماتیک یا سیاسی عالیرتبهای در عربستان نداشته، این به معنای قطع ارتباط وی با عرصه سیاسی سعودی نبوده و وی همچنان ریاست و سرپرستی شماری از سازمانهای دولتی و نیمه دولتی این کشور را بر عهده دارد.
مواضع ترکی در قبال ایران، یکی از ویژگیهای مشخص وی به شمار میرود، زیرا وی در مقاطع مختلف و به بهانههای گوناگون، مخالفت خود را با گسترش نفوذ ایران در منطقه اعلام و تلاش کرده تا با تأثیرگذاری بر افکار عمومی و یا لابیگری از طریق کانالهای سیاسی، در راستای ضربه زدن به منافع منطقهای ایران حرکت کند.