دستگيري قاتل چهار سال پس از جنايت

پسر 30 ساله يي كه براي رسيدن به يك ميليون تومان طلب خود دوستش را به قتل رسانده بود، چهار سال پس از جنايت دستگير شد. متهم كه با همدستي دوست ديگرش اقدام به اين جنايت كرده بودند در اعترافات خود گفتند كه شب حادثه مقدار زيادي شيشه مصرف كرده بودند. متهمان پس از قتل دوست خود خانه مقتول را به آتش كشيده و پس از سرقت خودروي او متواري شدند.
   
به گزارش اعتماد، بيست و ششم مردادماه سال 88 از طريق مركز فوريت هاي پليسي 110، وقوع يك فقره درگيري در طبقه چهارم يك مجتمع مسكوني در منطقه شهرزيبا – خيابان آلاله شرقي به كلانتري 133 شهرزيبا اعلام شد. همزمان با حضور ماموران در محل، آنها متوجه وقوع
   
آتش سوزي در واحد آپارتماني طبقه چهارم شدند. با ورود ماموران به داخل واحد آپارتماني طبقه چهارم ماموران در بازرسي از منزل با جسد مرد 40 ساله يي روبه رو شدند كه با دست پاي بسته شده در داخل اتاق خواب قرار داشت.
   
با حضور تيم بررسي صحنه جرم اداره دهم عوامل تشخيص هويت آگاهي و پزشكي قانوني در محل و انجام اقدامات اوليه وجود آثار متعدد ضرب و جرح روي بدن به ويژه سر مقتول شناسايي و پس از انتقال جسد به پزشكي قانوني علت مرگ مقتول «خفگي ناشي از انسداد مجاري تنفسي گردن» اعلام شد. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع «قتل عمد» و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسراي امور جنايي تهران پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز رسيدگي به پرونده كارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل وقوع جنايت و ضمن شناسايي اعضاي خانواده مقتول اطلاع پيدا كردند كه وي از حدود يك سال پيش پس از متاركه از همسرش به تنهايي زندگي مي كرده و در زمينه خريد و فروش خودرو نيز فعاليت داشته است. كارآگاهان با بررسي محل جنايت اطمينان پيدا كردند كه قاتل يا قاتلان بدون هيچ گونه تخريب در وارد محل سكونت مقتول شده و در يك درگيري اقدام به ارتكاب جنايت كرده و با آتش زدن مبلمان اتاق پذيرايي قصد به آتش كشيدن محل جنايت را داشته اند.

در ادامه رسيدگي به پرونده كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه مقتول صاحب يك دستگاه خودروي سواري 206 خاكستري رنگ بوده كه از محل پاركينگ و توسط قاتل يا قاتلان در شب حادثه به سرقت رفته است. با توجه به سرقت خودروي مقتول دستور توقيف خودرو به همراه دستگيري سرنشينان آن در سيستم جامع پليس ثبت شد. دوم مهرماه سال 88، ماموران كلانتري 16 شهرك انديشه حين گشت زني به سرنشين يك دستگاه خودروي 206 مشكوك شده، پس از توقف خودرو و در بررسي اركان هويتي آن اطلاع پيدا كردند كه خودرو مسروقه بوده و سرنشينان آن تحت تعقيب اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارند.

با دستگيري سرنشين 206 به نام «محمد» (25 ساله) و انتقال وي به اداره دهم آگاهي تهران وي در همان تحقيقات به سرقت خودروي 206 از محل سكونت مقتول و اطلاع از ارتكاب جنايت اعتراف اما منكر هرگونه ارتكاب جنايت شد. وي مدعي شد جنايت توسط يكي از دوستانش به نام فرزاد انجام شده است. محمد در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: «شب حادثه به همراه يكي از دوستانم به نام فرزاد كه قبل از آن شيشه مصرف كرده بود به منزل مقتول رفتيم. دو ساعتي از نيمه شب گذشته بود، در حالي كه روي مبل نشسته بودم ناگهان صداي مقتول را شنيدم كه درخواست كمك مي كرد. به پشت سرم نگاه كردم و فرزاد را ديدم كه در حال خفه كردن مقتول است. من نيز به كمك فرزاد رفته و دست و پاي مقتول را گرفتم. فرزاد با گلدان كنار مبل چندين ضربه به سر مقتول زد كه باعث بيهوش شدن وي شد.

متهم ادامه داد: سپس دست و پاي مقتول را بسته و او را به داخل اتاق خواب برديم و در حالي كه پس از برداشتن سوبيچ 206 قصد خارج شدن از خانه را داشتيم مقتول به هوش آمد و قصد ايجاد سر و صدا را داشت كه فرزاد دوباره به سراغش رفت و چند ضربه ديگر به سرش وارد كرد. محمد ادامه داد: فرزاد در پايان او را با پارچه خفه كرد و پس از آن نيز مبلمان و فرش داخل اتاق پذيرايي را به آتش كشيد سپس به سرعت به داخل پاركينگ مجتمع رفته و با خودروي 206 مقتول از مجتمع خارج شديم.»

خانواده متهم برايش مخفيگاه جور مي كردند
   
با شناسايي فرزاد (30 ساله) به عنوان دومين متهم پرونده كارآگاهان به محل سكونت وي در شهرستان اسلامشهر مراجعه و اطلاع پيدا كردند كه او از محل سكونتش متواري شده و خانواده اش نيز مدعي شدند كه هيچ گونه اطلاعي از وي ندارند. تحقيقات جهت شناسايي مخفيگاه فرزاد در حالي در دستور كار كارآگاهان اداره دهم قرار داشت كه خانواده وي همچنان مدعي بودند كه هيچ گونه اطلاعي از فرزندشان ندارند تا سرانجام با گذشت چهار سال از زمان جنايت كارآگاهان اداره دهم با انجام اقدامات پليسي موفق به شناسايي مخفيگاه فرزاد در منطقه فلاح شده و او را در بيست و چهارمين روز از شهريورماه 1392 (دقيقا چهار سال پس از وقوع جنايت) دستگير و به اداره دهم آگاهي منتقل كردند.

با آغاز تحقيقات از متهم وي در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: طي اين مدت اعضاي خانواده اش اقدام به تهيه مخفيگاه براي او كرده اند و با توجه به اعترافات فرزاد به دستور مقام محترم قضايي و به اتهام «مساعدت در فرار متهم به قصد خلاصي از محاكمه» پدر و مادر وي نيز دستگير و به اداره دهم منتقل شدند.

در ادامه فرزاد درباره ارتكاب جنايت مدعي شد كه تا شب جنايت هيچگونه ملاقاتي با مقتول نداشته و به واسطه دوستي محمد با مقتول و به پيشنهاد وي به منزل مقتول رفته است. فرزاد در ادامه مدعي شد كه جنايت توسط محمد انجام شده و درباره علت همراهي اش با محمد در شب حادثه نيز به كارآگاهان گفت: «من مبلغ يك ميليون تومان از محمد طلب داشتم تا اينكه در شب حادثه محمد با من تماس گرفت و به بهانه دادن طلب يك ميليون توماني از من درخواست كرد تا به منزل يكي از دوستانش رفته تا پس از گرفتن طلب محمد من نيز به پول خود برسم.»

فرزاد در ادامه و با اطلاع از اعترافات محمد به كارآگاهان گفت: «من هيچ گونه انگيزه يي براي ارتكاب نداشتم و قتل توسط محمد انجام شد و در طي اين مدت نيز تنها به خاطر ترس از زندان و بازجويي مخفي شده بودم.»سرهنگ كارآگاه آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: «با توجه به اعترافات متهم (فرزاد) قرار بازداشت موقت از سوي مقام محترم قضايي براي وي صادر و مقرر شد تا متهم اول پرونده (محمد) نيز از زندان به اداره دهم پليس آگاهي منتقل تا تحقيقات از هر دو متهم جهت شناسايي عامل اصلي جنايت انجام شود.»