چرا اسکورسیزی و اسپیلبرگ باید در حسرت شاکردوست باشند؟
شاکردوست این فرصت را تنها به همین دو کارگردان بدهد تا دریابند، چه گنجی در سینمای خاورمیانه نهفته مانده و او را به سطح نخست سینمای جهان دعوت کنند و با کسب افتخار همکاری با شاکردوست، دیگر حسرت بهرهبرداری از چنین عقابهایی را در پروژههای جهانیشان نداشته باشند.
سینمای ایران در هشت سال اخیر به شدت افت کرده و در این چند هفته به نشانههای آن پرداخته شده؛ اما همچنان بسیاری از این نشانهها از سوی شمارشگران رویدادها محاسبه نشده است. یکی از همین نشانههای نزول سینمای ایران در متن قرار گرفتن چهرههای حاشیه سینمای ایران و گوشهنشینی بالاجبار بسیاری از بزرگان سینماست؛ واقعهای که آثارش در گفتار اخیر الناز شاکردوست دیده میشود.به گزارش «تابناک»، «...چرا وقتی کسی هست که میتواند چرخه سینما را به حرکت بیندازد، باید سرکوبش کنیم؟... امیدوارم روزی برسد قدر هنرمندانی را که هستند، بیشتر بدانیم... آقای گلزار نبودش شاید از نظر جسمی باشد اما مرگ هنرپیشه است در سینما و من بابت نداشتنش در سینما تسلیت میگویم!... اگر این اتفاق برای من هم بیفتد، این من نیستم که سینما را از دست میدهم، بلکه سینماست که من را از دست میدهد. من اینگونه فکر میکنم، چون این سینما، چیزی نبود که فکر میکردم قرار است به دست بیاورم. در این سینما هر چقدر هم بالهای بزرگی داشته باشی و بخواهی بلند بپری، آنقدر سقفش کوتاه است که جایی برای پرواز نیست».
اینها بخشی از اظهارات یکی از بازیگران برجسته سینمای ایران نیست و نگران از دست دادن یکی از ستارهها یا چهرههای شاخص سینمای ایران نباشید. این اظهارنظر، از سوی الناز شاکردوست، بازیگر نقشهای خاص سینمای ایران در گفتوگوی اخیرش مطرح شده و به نوعی با خودبزرگبینی به تحقیر سینمای ایران پرداخته شده؛ مسألهای که نباید در قبالش با هیچ مدعی شوخی داشت و بنابراین به رغم آنکه این شخص چهره جدی نیست، اظهاراتش، گفتههای پیدا و پنهان یک گروه خاص از همسطحهایش را تداعی میسازد که پاسخ به آن ضروری بود.
شاکردوست که در سال 1383 با «گل یخ» کیومرث پوراحمد توانست وارد فضای سینمای ایران شود، در هشت سال اخیر در حدود سی فیلم سینمایی حضور داشته است؛ فیلمهایی که وجه مشترک بیشتر آنها برخوردار نبودن از یک داستان جدی است و اگر با فیلم جدی نیز مواجه بودهایم، شاکردوست یا نقش محوری نداشته یا تنها تیپی که در بازیاش استاد است، به وی سپرده شده و چهرهاش نقشی پولساز را از طریق جذب مخاطب عام داشته است.
با همین تفسیر، قرار داشتن شاکردوست در کنار گروهی از به اصطلاح چشمآبیهای سینمای ایران انکارناشدنی است و این بازیگر جوان هر زمان به لحاظ چهره و فیزیک افت جدی داشته باشد، به سرعت فرصت حضور در همین سینمای عامهپسند را نیز از دست خواهد داد و چهرههای جذابتر جایش را خواهند گرفت. با این حال آن گونه که از اظهارات اشاره شده برداشت میشود، شاکردوست نه تنها سینمای ایران را نیازمند به خود تلقی میکند، بلکه ارتفاع سقف سینمای ایران را برای پریدنش کوتاه میداند و آنچنان از بالاهای بزرگش سخن به میان آورده و گلزار را هم در همین ردیف طبقه بندی کرده که تصور میشود، با دو عقاب روبهرو هستیم!

خوشبختانه محمدرضا گلزار که غیبتش روی پرده سالنهای سینما با تسلیت شاکردوست به سینمای ایران همراه شده با همین رویه حذف شد و در حالی که تصور میکرد حضورش در هر فیلم به منزله فروش قطعی آن فیلم خواهد بود، با تیپی (در خوشبینانه ترین برداشت) که بازی میکرد، ادامه داد و به هر حال در زیبایی ظاهری نیز دست بالای دست بسیار است و امثال مصطفی زمانی توانستند جایش را پرکنند تا فیلمهای آخر گلزار نتواند هزینههای تولیدش را بازگرداند و دقیقاً چرخه اقتصادی سینما، او را حذف کرده است.
در عین حال اگر الناز شاکردوست گمان میکند سقف سینمای ایران برایش کوتاه است و حقش در این سینما داده نشده، میتواند یک کپی از بازیهایش را به دفاتر مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ بفرستند و این فرصت را تنها به همین دو کارگردان بدهد تا دریابند چه گنجی در سینمای خاورمیانه نهفته مانده و او را به سطح نخست سینمای جهان دعوت نمایند و با کسب افتخار همکاری با شاکردوست، دیگر حسرت بهرهبرداری از چنین عقابهایی را در پروژههای جهانیشان نداشته باشند.
از شوخی گذشته، حقیقت آن است که حضور امثال شاکردوست در بطن سینمای ایران و ساخت آثاری با بازی امثال او که بخشی از بودجهشان را از دولت دریافت کرده بودند، یکی از بزرگترین ظلم هایی است که به سینمای ایران شده، چرا که این بودجهها میتوانست صرف تولید آثار جدیتر شود که بزرگان سینما و بازیگران شاخص در آن باشند؛ بازیگران مرجعی همچون عزت الله انتظامی، علی نصیریان و گلاب آدینه که این هشت سال، کم کارترین روزهای عمرشان را پشت سر گذاشتهاند.
تصور میشود، یکی از مهمترین رویکردهایی که از سوی اهالی سینما و منتقدان میبایست مورد توجه قرار دهند، بازگرداندن بزرگان به ویژه در عرصههای کارگردانی و بازیگری به صحنه است تا با ساخت آثار جدی، هم تماشاگر سینما آشتی کند و سقوط فروش فیلمها پایان یابد و هم جایگاه برخی در سینمای مملکتمان مشخصتر شود و برخی با چنین سازوکاری، عملاً به جایگاهی که لیاقتش را دارند، هدایت شده و این گونه متوجه سطح خود شوند.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۶۸۱
انتشار یافته: ۲۰۸
پاسخ ها
ناشناس
| ۰۰:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
از 100 تا فیلم ساخته شده فقط 1 فیلم شاید بهتر باشه
الان صنعت سینمایی ترکیه و کره جنوبی رو نگاه کنین دارن به کجا میرسن بعد ما باید اینطوری باشم من که چند ساله دیگه فیلم و سریال ایرانی نگاه نمی کنم چوت هیچ قشنگ نیست ته داستان هم معلوم نیست . به امید پیشرفت و قراردادن افراد با تجربه همان کار و پراستعداد در مدیریت
ناشناس
| ۰۱:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۱:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۱۰:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
علی
| ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
علی
| ۱۲:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
رضا جون
| ۱۳:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
البته از سینمای ایران فقط جدایی امتیاز خیلی خوب داره 8.5 ولی از کره بسیارن فیلمایی که امتیازای خوب دارن
ناشناس
| ۱۴:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
حامد
| ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
امثال همین بازیگرها هم از قیافشون! این مشکل نیست، مشکل اینه که باید بدونن که هر کسی حد و اندازه ای داره و ارزش انسانها به قیافه و پول و این چیزا نیست.
امثال آقای عزت الله انتظامی با این که سنشون بالا رفته از همه اینا بهتر بازی میکنن و همه هم اینرو میدونن!
ناشناس
| ۰۰:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۰:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۶:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
مسعود
| ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
میثم
| ۰۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
مهدی از دبی
| ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
سینمای 8 ساله اخیر ایران نیازی به بازیگر بازی بلد نداشت.بلکه به بازیگر خوش چهره !!!!!!!!!!!!!!! داشت.
پاسخ ها
محمد
| ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
فروغ
| ۰۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
ناشناس
| ۰۱:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۲:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
هم وطن
| ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
ناشناس
| ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
ناشناس
| ۱۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
کیا
| ۱۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
پاسخ ها
یه نفر
| ۰۸:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
بازی که میکنه خانم جولی باید بیاد پیشش لنگ بندازه
ناشناس
| ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۰
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟






