بازدید 13260
۳

اقدام عجيب دخترخسته از دنيای تبهكاری

کد خبر: ۳۱۷۷۹۷
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۷ 07 May 2013
دختر شيشه اي که از همراهي با زورگيران خسته شده بود دست به اقدام عجيبي زد.
   
به گزارش وطن امروز، چندي پيش پسر جواني پاي در دادسراي صادقيه تهران گذاشت و از ماجراي زورگيري داخل خودرويش از سوي دزدان مسافرکش خبر داد.
   
اين پسر در ادعاهايش به داديار پرونده گفت: روز گذشته براي رفتن به ميدان آزادي منتظر تاکسي بودم که يک پرايد نقره اي رنگ جلوي پايم ايستاد، با اينکه هميشه فقط سوار تاکسي مي شدم اين بار چون عجله داشتم و از سوي ديگر دختر جواني در صندلي جلو نشسته بود به آنها شک نکرده و سوار شدم. پسر جواني رانندگي مي کرد و همراه يک پسر ديگر در صندلي عقب بوديم، در مسير همه چيز عادي بود و هيچ شکي به آنها نداشتم که ناگهان پسري که در صندلي عقب بود در يک لحظه چاقويي روي گردنم گذاشت و سرم را زير صندلي برد که پس از لحظاتي که شوکه شده بودم و قادر به انجام کاري نبودم، خودرو توقف کرد و راننده به کمک پسر جوان آمد و شروع به خالي کردن کيف پول و وسايل داخل کيفم کرد و حدود 20 هزار تومان پول، زنجير، 2 گوشي موبايل و ساعت مچي ام که 3 ميليون ارزش داشتند را دزديده و دوباره به مسيرشان ادامه دادند و مرا نزديک ميدان آزادي از خودرو به بيرون پرت کردند. با ادعاي اين پسر، داديار پرونده دستور داد تيمي از پليس تجسس براي رديابي اين دزدان حرفه اي وارد عمل شوند.
   
پليس در تحقيقات نخست سراغ طعمه زورگيران مسافرکش رفت. وي به ماموران گفت: در ماجراي زورگيري دختر جوان نه حرفي زد و نه در سرقت به آنها کمک کرد تنها براي گمراه کردن من با آنها همراه بود.
   
پليس در گام بعدي تحقيقات براي شناسايي دزدان سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار رفت اما در اين مرحله ردي از دزدان پرايدسوار به دست نيامد.
   
در حالي که تحقيقات به درهاي بسته خورده بود شکايت مشابه ديگري از سوي مرد جواني به پليس گزارش شد.طعمه ديگر اين زورگيران به ماموران گفت: پرايدي که پسر جوان و يک دختر سوار آن بودند جلوي پايم توقف کرد و بعد از اينکه سوار شدم در مسير ناگهان پسر جواني که در صندلي عقب نشسته بود چاقويي زير گردنم گذاشت و سرم را زير صندلي برد و بعد از اينکه خودرو کنار خيابان توقف کرد راننده به کمک همدستش آمد و پول، گردنبند و موبايلم را دزديده و بعد از لحظاتي مرا از خودرو بيرون انداختند.
   
پليس که با راهنمايي هاي اين طعمه توانسته بود چهره فرضي يکي از زورگيران را به دست آورد آن را در اختيار ماموران گشت هاي پليس گذاشت تا اينکه اوايل دي ماه يکي از خودروهاي گشت در غرب پايتخت پسر جواني که شباهتي با تصوير چهره نگاري شده داشت را ديدند و وي را زير نظر گرفتند اما زماني که ماموران براي دستگيري پسر جوان اقدام کردند دزد جوان با هوشياري پا به فرار گذاشت و سوار موتوسيکلت از دام ماموران گريخت.
   
پليس که خود را برابر دزدان حرفه اي مي ديد در چند تيم عملياتي منطقه را زير نظر گرفت تا اينکه دختر جواني پاي در کلانتري گذاشت و از همدست بودن با دزدان مسافرکش خبر داد.
   
اين دختر که «فرشته» نام دارد به پليس گفت: بعد از جدا شدن پدر و مادرم، من با پدرم زندگي مي کردم و هميشه با هم مشکل داشتيم تا اينکه تصميم به فرار از خانه گرفتم و با خارج شدن از خانه با پسري به نام «وحيد» که 25 سال دارد آشنا شدم و مدتي با وي و در خانه اي که در جنوب تهران داشت زندگي مي کردم که رفته رفته در کنار آنها شيشه کشيدم اما وحيد چون کار نداشت پولي براي تامين مواد نداشت تا اينکه با دوستش «سياوش» درباره سرقت و زورگيري داخل خودرو در نقش مسافرکش حرف زدند و قرار شد من گمراه کننده طعمه ها باشم و تنها در صندلي جلو بنشينم و هيچ کاري هم نکنم. چون جايي براي خوابيدن نداشتم و در کنار آنها شيشه مي کشيدم ناچار همکاري با آنها را قبول کردم اما هر روز مي ترسيدم دستگير شوم به همين خاطر به بهانه خريد از خانه خارج شده و تصميم گرفتم پيش از دستگيري خودم پيش پليس بيايم.
   
با ادعاهاي اين دختر، ماموران که احتمال مي دادند 2 دزد حرفه اي در جريان فرار دختر جوان از خانه شان، از ترس لو رفتن نقشه هاي زورگيري شان پا به فرار مي گذارند خيلي زود و با کمک فرشته مخفيگاه آنان را شناسايي کردند و در اقدامي غافلگيرانه وحيد و سياوش را در پاتوق شيشه اي شان دستگير کردند.
   
وحيد بعد از دستگيري اصرار بر بي گناهي کرد و وقتي فرشته را پيش روي خود ديد ناچار لب به اعتراف گشود و به ماموران گفت: بعد از آشنايي با فرشته و هم خانه شدنش با ما چون به پول نياز داشتيم با سياوش نقشه دزدي کشيدم و از فرشته براي ردگم کني طعمه هايمان استفاده کرديم.
   
بنابر اين گزارش، با اعترافات زورگيران مسافرکش پرونده براي پيگيري و شناسايي ديگر طعمه هاي اين باند در اختيار ماموران پليس قرار گرفته است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۶
انتشار یافته: ۳
شیشه! شیشه! شیشه!!!×!
چرا هیچ برخورد قاطعی با قاچاقچیان این مواد روانگردان نمیشود. این مواد از هزوئین هم بدترند. اما مجازات سختی در انتظار روشندگان آن نیست
روابط غیر مستحکم خانواده ها ببینید چه عواقبی را به دنبال داردو زمینه سار تمام جرم و جنایات هست.
ما فقط یاد گرفتیم به تمدن و فرهنگ بسیار دورمون ببالیم و از این غافل بمانیم که فرهنگ یک جامعه نیز باید مراقبت و اپدیت شود. اخه چرا ما فقط شعار فرهنگداری رو میدیم و به اینده خودمون و خانوادمون و جامعه مون بی توجهی میکنیم؟؟! خدا به خیر بگذرونه
برچسب منتخب
# انتخابات # تایید صلاحیت # مسعود پزشکیان # مصطفی پورمحمدی # سعید جلیلی # علیرضا زاکانی # امیرحسین قاضی زاده هاشمی # محمدباقر قالیباف # انتخابات ریاست جمهوری