پسر جواني كه شش سال پيش دوست خود را بر سر خوردن نان و پنير به قتل رسانده بود صبح پنجشنبه در زندان رجايي شهر كرج به دار مجازات آويخته شد.
به گزارش اعتماد، پرونده قتلي كه حسين در زمان ارتكاب آن تنها 20 سال سن داشت در حالي با اجراي حكم قصاص او مختومه اعلام شد كه اولياي دم مقتول تا لحظه آخر بر قصاص قاتل فرزندشان تاكيد داشتند.
هر چند بنا بر اعترافات اوليه متهم در زمان بازجويي و همچنين اظهارات شهود، متهم به قتل در زمان ارتكاب قتل شرب خمر كرده بود اما پزشكي قانوني مسلوب الاراده بودن متهم را تاييد نكرده بود. ماجراي اين قتل به بيستم خرداد ماه سال 86 بازمي گردد: زماني كه وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل به ماموران كلانتري ورامين گزارش شد. پس از آنكه ماموران كلانتري در جريان وقوع اين قتل قرار گرفتند قاضي كشيك قتل را در جريان موضوع قرار دادند. با حضور قاضي تردست، بازپرس وقت شعبه سوم دادسراي ناحيه 27 تهران و اكيپي از عوامل تشخيص هويت و پزشكي قانوني در محل مشخص شد مقتول جواني 24 ساله به نام اكبر است كه در اثر اصابت ضربات چاقو به ناحيه گردنش جان خود را از دست داده است. پس از آنكه تيمي از كارآگاهان اداره دهم از سوي قاضي تردست مامور رسيدگي به اين پرونده شدند و مشخص شد تعدادي از افرادي كه آن روز در پارك سنگي ورامين (محل وقوع قتل) حضور داشتند شاهد آنچه منجر به وقوع اين قتل شده بود، بودند.
در حالي كه تحقيقات ماموران براي دستگيري متهم فراري ادامه داشت متهم در چهل و پنجمين روز از وقوع قتل خودش را به اداره آگاهي معرفي كرد. او در بازجويي ها ضمن اعتراف به قتل دوستش اكبر به ماموران گفت: آن روز به پارك سنگي رفتم تا بچه ها را ببينم، زماني كه به آنها رسيدم ديدم كه دور هم نشسته اند و در حال خوردن مشروب هستند كه به من هم تعارف كردند اما گفتم چون معده ام خالي است نمي خورم. اما اكبر اصرار كرد و من هم پيش آنها نشستم.
وي در ادامه اعترافاتش گفت: بعد از آنكه با هم مشروب خورديم اكبر رفت و نان سنگك و پنير خريد اما زماني كه مي خواستم از آن بخورم اكبر اجازه نداد. بعد از آن هم به من فحاشي كرد و فحش ناموسي داد و اين شد كه خونم به جوش آمد. حسين درتشريح آنچه منجر به وقوع اين قتل شد، اظهار داشت: بعد از آن سوار موتور يكي از دوستانم شدم و به خانه رفتم و چاقويم را برداشتم و به پارك برگشتم. وقتي اكبر را ديدم دوباره با هم جر و بحث مان شد و من هم چند ضربه به گردن او زدم و بعد هم از محل متواري شدم. در اين مدت در خانه چند تن از دوستانم مخفي شده بودم اما عذاب وجدان باعث شد تا بيايم و خودم را معرفي كنم. پس از اعترافات متهم و اظهارات شاهدان حاضر درصحنه و همچنين نظريه پزشكي قانوني مبني بر علت فوت و عدم مسلوب الاراده بودن متهم در زمان ارتكاب جنايت پرونده يكسال بعد با صدور كيفرخواست به شعبه 774 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد.
قاضي كوه كمره يي كه در آن زمان رياست اين شعبه را بر عهده داشت راي به قصاص نفس متهم صادر كرد. اين راي در شعبه 27 ديوانعالي كشور به تاييد قضات اين شعبه رسيد. پس از ابرام اين راي پرونده جهت اجراي حكم به واحد اجراي احكام دادسراي جنايي تهران ارسال شد و پنجشنبه گذشته حكم قصاص نفس محكوم عليه در حياط زندان رجايي شهر كرج به اجرا در آمد. در زمان اجراي حكم والدين اكبر به عنوان اولياي دم در محل حضور داشتند كه تا لحظه آخر بر اجراي حكم تاكيد داشتند. با اجراي اين حكم در سحرگاه بيست و نهم فروردين ماه امسال پرونده اين قتل مختومه اعلام شد.