نجات معجزه آساي نوزاد ۲ ماهه از زير آوار زلزله
با وجود گذشت ۴ روز از وقوع زلزله در شهر شنبه واقع در استان بوشهر اين شهر همچنان در کانون خبرها قرار دارد.
به گزارش خراسان، نجات معجزه آساي نوزادي دو ماهه يک روز بعد از زلزله از زير آوار، ادامه پس لرزه ها، بازديد نماينده مقام معظم رهبري و چهره هاي مختلف از مناطق زلزله زده و تشييع پيکر جانباختگان حادثه از مهم ترين خبرهاي دو روزه گذشته مناطق حادثه ديده است. نيروهاي امدادي همچنان تلاش مي کنند تا نيازهاي بهداشتي، درماني و غذايي مردم را تامين کنند. در همين حال مرحله سوم عمليات شامل آوار برداري و آمارگيري از آسيب ديدگان نيز آغاز شده است.
نجات نوزاد دوماهه يک روز بعد از زلزله
زمين لرزه شنبه زماني رخ داد که بيشتر مردم بيدار و مشغول انجام فعاليت هاي روزانه شان بودند. همين موضوع سبب شد تلفات و مجروحان کمتر از حد انتظار باشد و افراد گرفتار شده زير آوار در کوتاه ترين زمان ممکن نجات پيدا کنند. در ميان نجات يافتگان نوزادي ۲ ماهه به نام ساسان وجود دارد که تنها يک معجزه او را از مرگ حتمي نجات داد. او که ۲۴ ساعت در زير آوار مدفون شده بود و هيچ کس از سرنوشت اش اطلاعي نداشت سرانجام به طرز معجزه آسايي توسط مادربزرگش از مرگ نجات پيدا کرد.
مادر اين نوزاد در تشريح اين ماجرا گفت: من صاحب دو پسر دوقلو به نام سامان و ساسان هستم. روز حادثه همراه دوقلوها و مادرم در خانه بوديم که زمين شروع به لرزيدن کرد. چون سقف در حال خراب شدن بود سامان را بغل گرفتم تا از خانه بيرون بروم اما قبل از آنکه بتوانم خارج شوم سقف روي سرم ريخت و من سامان را به بيرون از خانه پرتاب کردم. بعد از آن مادر پيرم من را از زير آوار بيرون کشيد اما ساسان زير آوار مانده بود. چند ساعت همه جا را گشتيم اما نتوانستيم او را پيدا کنيم. ديگر اميدي به زنده ماندنش نبود و باورمان شده بود که او کشته شده است.
فرداي آن روز در حالي که در چادر، روبه روي خانه مخروبه مان نشسته بوديم مادرم از بين آوار صداي گريه نوزاد شنيد. او خيلي سريع به طرف صدا رفت و فهميد صدا از زير يک سنگ بزرگ مي آيد. اين صداي گريه ساسان بود. همه اشک شوق ريختيم و امدادگران را خبر کرديم. وقتي سنگ بزرگ را برداشتيم در زيرش يک کمد بود. کمد را که کنار زديم ساسان در حال گريه کردن بود. او بدون اينکه آسيبي ببيند داخل گهواره اش بود. ساسان را خدا دوباره به من داد. خواست خدا بر اين بود که نوزاد دوماهه ام زنده بماند. اگر کمد و گهواره فلزي او نبود قطعا سنگي که رويش افتاده بود باعث مرگش مي شد. اين فقط يک معجزه است.
اين زن درباره سلامتي دوقلوها گفت: هر دو در سلامتي کامل هستند. نيروهاي امدادي به ما پوشاک و وسايل بهداشتي مي دهند اما امکانات کافي نيست و ما از اين وضعيت راضي نيستيم. مسئولان بايد بيشتر تلاش کنند. امدادگران بيشتر در خيابان هاي اصلي هستند و کمتر به کوچه هاي فرعي رسيدگي مي کنند.
به گزارش خراسان، نجات معجزه آساي نوزادي دو ماهه يک روز بعد از زلزله از زير آوار، ادامه پس لرزه ها، بازديد نماينده مقام معظم رهبري و چهره هاي مختلف از مناطق زلزله زده و تشييع پيکر جانباختگان حادثه از مهم ترين خبرهاي دو روزه گذشته مناطق حادثه ديده است. نيروهاي امدادي همچنان تلاش مي کنند تا نيازهاي بهداشتي، درماني و غذايي مردم را تامين کنند. در همين حال مرحله سوم عمليات شامل آوار برداري و آمارگيري از آسيب ديدگان نيز آغاز شده است.
نجات نوزاد دوماهه يک روز بعد از زلزله
زمين لرزه شنبه زماني رخ داد که بيشتر مردم بيدار و مشغول انجام فعاليت هاي روزانه شان بودند. همين موضوع سبب شد تلفات و مجروحان کمتر از حد انتظار باشد و افراد گرفتار شده زير آوار در کوتاه ترين زمان ممکن نجات پيدا کنند. در ميان نجات يافتگان نوزادي ۲ ماهه به نام ساسان وجود دارد که تنها يک معجزه او را از مرگ حتمي نجات داد. او که ۲۴ ساعت در زير آوار مدفون شده بود و هيچ کس از سرنوشت اش اطلاعي نداشت سرانجام به طرز معجزه آسايي توسط مادربزرگش از مرگ نجات پيدا کرد.
مادر اين نوزاد در تشريح اين ماجرا گفت: من صاحب دو پسر دوقلو به نام سامان و ساسان هستم. روز حادثه همراه دوقلوها و مادرم در خانه بوديم که زمين شروع به لرزيدن کرد. چون سقف در حال خراب شدن بود سامان را بغل گرفتم تا از خانه بيرون بروم اما قبل از آنکه بتوانم خارج شوم سقف روي سرم ريخت و من سامان را به بيرون از خانه پرتاب کردم. بعد از آن مادر پيرم من را از زير آوار بيرون کشيد اما ساسان زير آوار مانده بود. چند ساعت همه جا را گشتيم اما نتوانستيم او را پيدا کنيم. ديگر اميدي به زنده ماندنش نبود و باورمان شده بود که او کشته شده است.
فرداي آن روز در حالي که در چادر، روبه روي خانه مخروبه مان نشسته بوديم مادرم از بين آوار صداي گريه نوزاد شنيد. او خيلي سريع به طرف صدا رفت و فهميد صدا از زير يک سنگ بزرگ مي آيد. اين صداي گريه ساسان بود. همه اشک شوق ريختيم و امدادگران را خبر کرديم. وقتي سنگ بزرگ را برداشتيم در زيرش يک کمد بود. کمد را که کنار زديم ساسان در حال گريه کردن بود. او بدون اينکه آسيبي ببيند داخل گهواره اش بود. ساسان را خدا دوباره به من داد. خواست خدا بر اين بود که نوزاد دوماهه ام زنده بماند. اگر کمد و گهواره فلزي او نبود قطعا سنگي که رويش افتاده بود باعث مرگش مي شد. اين فقط يک معجزه است.
اين زن درباره سلامتي دوقلوها گفت: هر دو در سلامتي کامل هستند. نيروهاي امدادي به ما پوشاک و وسايل بهداشتي مي دهند اما امکانات کافي نيست و ما از اين وضعيت راضي نيستيم. مسئولان بايد بيشتر تلاش کنند. امدادگران بيشتر در خيابان هاي اصلي هستند و کمتر به کوچه هاي فرعي رسيدگي مي کنند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۵
خوب ابتدا باید مسیرهای اصلی باز شود که کار امداد رسانی راحت تر انجام بگیرد.و بتوانند عبور و مرور را برای امدادگران آسان تر کنند. بهتر بود می نوشتید شیرخوار 2 ماهه. 28 روز اول زندگی رو می گن نوزادی. خدا رو شکر که این فرشته کوچولو نجات پیدا کرده. خدارو شكر از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید.... خدیایا هزاران بار شکرت.