بازدید 28396
مرور روزنامه‌های هفدهم اسفند ماه

سیاه‌چاله تهران در حال بلعیدن کشور است!

چاوز یک روز پس از مرگ، بیش از هر چیزی مورد توجه روزنامه‌های ایران قرار گرفته است. بررسی شرایط اقتصادی کشور، انتخابات سال آینده و ادامه مذاکرات مربوط به مسأله هسته‌ای، دیگر مطالب مهم امروز روزنامه‌های ایران هستند.
کد خبر: ۳۰۷۱۵۲
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۰:۱۳ 07 March 2013
چاوز یک روز پس از مرگ، بیش از هر چیزی مورد توجه روزنامه‌های ایران قرار گرفته است. بررسی شرایط اقتصادی کشور، انتخابات سال آینده و ادامه مذاکرات مربوط به مسأله هسته‌ای، دیگر مطالب مهم امروز روزنامه‌های ایران هستند.

اقتصاد ایران و سیاه‌چاله تهران

روزنامه آرمان در تحلیل اوضاع اقتصاد ایران، پای سخنان محسن رنانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه نشسته است. وی در بخشی از این مطلب که با تیتر «گیر اقتصاد در میدان سیاست» منتشر شده است، نوشته: «برای سال ۱۳۹۲ تنها پیش‌بینی‌ که می‌توان کرد این است که دیگر پیش‌بینی نمی‌توان کرد. او علت این مساله را ورود اقتصاد ایران به مرحله تکینگی دانست.

رنانی اضافه کرد: امروز اقتصاد ایران در میدان سیاست گرفتار شده است. یعنی سیاست، اقتصاد را آچمز کرده و اقتصاد، جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. در واقع دیگر برای اقتصاد ایران راه حل اقتصادی وجود ندارد. او علت این مساله را ورود اقتصاد ایران به مرحله «تکینگی» ‌ دانست.

وی در توضیح مفهوم تکینگی اقتصادی گفت: وقتی سیستمی خیلی در مرحله کهولت پیش رود و به آن توجه نشود و برای درمان این کهولت چاره‌ای اندیشیده نشود و به مرحله بی‌بازگشتی برسد یعنی دیگر امکان اینکه آن را به وضعیت‌های پیشین بازگرداند از دست برود و آینده آن نیز قابل پیش‌بینی نباشد مرحله تکینگی آغاز شده است. او دو شاخصی که با آن می‌توان تکینگی را شناسایی کرد، چنین توصیف کرد: یکی بازگشت‌ناپذیری سیستم‌اقتصادی به وضع قبل و دوم نامعین بودن و غیرقابل پیش بینی بودن آینده سیستم‌اقتصادی است. رنانی معتقد است شواهد عینی حاکی از این است که اقتصاد ایران وارد چنین مرحله‌ای شده است».

وی سپس در توضیح مفهوم تکینگی به سیاه چاله می‌پردازد و در مورد شهر تهران می‌نویسد: «تهران با ورود به مرحله تکینگی به یک سیاهچاله تبدیل شده است که همه چیز را در خود می‌بلعد و دیگر نمی‌توان تغییر اساسی در ساختار و روند آن ایجاد کند. تهران هم جمعیت، هم سرمایه‌ها، هم نخبگان و هم بودجه‌های کشور را در خود می‌بلعد. دولت نهم چقدر تشویق کرد و پاداش داد تا برخی کارمندان دولتی از تهران بروند اما بنا بر آمار رسمی در این سال‌ها تنها چند هزار نفر استقبال کردند که با گرفتن تشویق‌ها از تهران بروند اما در عوض سالانه ده‌ها هزار نفر به تهران مهاجرت می‌کنند. اکنون دیگر نه در مورد ترافیک، نه در مورد آلودگی، نه در مورد جمعیت، نه در مورد فرسودگی شبکه‌های خدمات شهری و نظایر این‌ها در تهران تحولی نمی‌توان ایجاد کرد. اگر واقعا تهران روی گسل زلزله باشد و احتمال زلزله بالا باشد چه می‌توان کرد؟ هیچ؟ حتی نخواهند توانست پایتخت را از تهران ببرند، چون این به این معنی است که بخش بزرگی از سرمایه‌های تهرانی‌ها که‌‌ همان ارزش مستغلاتشان است را نابود خواهد کرد و قطعا با مخالفت تهرانی‌ها رو به رو خواهد شد؛ به گونه‌ای که هیچ دولتی جرات چنین اقدامی را نخواهد داشت. تهران نه می‌تواند به وضعیت گذشته‌اش برگردد و نه آینده‌اش خیلی قابل پیش‌بینی است. تصور کنید اگر امروز در اصفهان یا شیراز زلزله ۷ ریشتری بیاید می‌توان تصور کرد که چه خواهد شد و نهایتا در کل کشور تحول خاصی رخ نمی‌دهد اما اگر یک زلزله ۷ ریشتری در تهران بیاید خیلی تحولات در کشور در حوزه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی رخ خواهد داد‌».

روزنامه‌ها امروز سخنان معاون اول رئیس‌جمهور را در مورد نصف شدن کاهش قدرت خرید مردم مورد توجه قرار داده‌اند. علاوه بر این قانون با اشاره به سخنان رحیمی در مورد نقش دو نفر در اختلال بازار پسته‌ و با یادآوری ماجرای جمشید بسم الله، گفته است ظاهرا اخلال در بازار پسته، سخت‌تر از اخلال در بازار ارز است. علاوه بر این سخنان‌ الهام معاون رئیس جمهور در مورد گله‌های همسرش از قیمت‌ها نیز در بیشتر روزنامه‌های امروز منعکس شده است.

دکتر وحید شقاقی نیز در آرمان در مورد چرایی کاهش قدرت خرید مردم نوشته است: طرح هدفمندی یارانه‌ها اگرچه خود به تنهایی تاثیرات بسیار سوئی در قدرت خرید مردم نگذاشت اما وقتی با کاهش ارزش پول ملی و نوسانات نرخ ارزی همراه شد، تاثیر بسیار نامطلوبی بر کاهش قدرت خرید مردم بر جای گذاشت. اما باید کاهش ارزش پول ملی و نوسانات ارزی را مهم‌ترین عامل دانست. زمانی که فاز اول اجرا شد اگرچه به بخش تولید کشور فشار زیادی وارد شد و دولت قیمت‌های دستوری را اعلام کرد اما باز هم چون مشکلات ارزی وجود نداشت هم می‌شد کالاهایی را وارد کرد و هم دست دولت در کمک به واحدهای تولیدی باز بود اما با بروز مشکلات ارزی دولت توان کمک به واحدهای تولیدی را نداشت و واحد‌ها هم نمی‌تواستند کالای مورد نیاز را تامین کنند. واردات هم به دلیل نوسان ارز، با مشکلاتی مواجه شدند. به عبارتی اگر چه در فاز اول دولت بازار را به هر نحو ممکن مدیریت کرد اما وقتی هدفمندی و نوسانات ارزی با هم همراه شد مدیریت اقتصادی تقریبا ناهماهنگ شد. نرخ تورم نقطه به نقطه و مقایسه آن با تورم ماه مشابه سال پیش هم همین موضوع را ثابت می‌کند.

چاوز و ایران

چاوز امروز به مهمترین موضوع روزنامه‌های ایران تبدیل شده است. یک پرسش مهم، آینده روابط و دوستی ایران و ونزوئلا پس از مرگ وی است که روزنامه آرمان از زبان حسن قشقاوی معاون وزارت خارجه، این پاسخ را شنیده است: «دوستی ایران و ونزوئلا دوستی‌‌ مبتنی بر شخصیت روسای جمهور دو طرف نبوده که بودن یا نبودن یکی بتواند دیگری را تحت‌الشعاع قرار دهد. این دوستی بر اساس مشترکات سیاسی و منافع متقابل بوده است. مهم این است که ببینیم بعد از آقای چاوز سیاست در این کشور چه تغییری می‌‏کند. به هر حال آقای چاوز در ونزوئلا یک شخصیت کاریزماتیک داشت که کمتر کسی می‌‏تواند خلأ آن را در کوتاه مدت پر کند. طبیعی است که حتی نزدیکان وی نیز چنین جایگاهی نداشته باشند. قطعا اگر همبستگی سیاسی در میان حاکمان و طرفداران آن‌ها در میان مردم ونزوئلا حفظ شود، خلأ چاوز لطمه‏ای به روابط ایران و ونزوئلا نخواهد زد. نگرانی جدی این است که مرگ چاوز یکدستی جناح منسوب به ایشان را در حاکمیت تحت تاثیر منفی خود قرار دهد که در آن صورت باید منتظر شرایط جدید بود‌».

فریدون مجلسی نیز در شرق در توصیف دوران چاوز و روابط این کشور با ایران نوشته است: «چاوز هم خدماتی کرده و هم خطاهایی. خدمات او در توسعه فرهنگی و اجتماعی و اشتباهاتش در توسعه اقتصادی بوده که امید می‌رود جانشینانش بتوانند جبران کنند. ایراد بزرگ سیاسی چاوز اصلاح قانون انتخابات و از بین بردن محدودیت‌ دو نوبتی ریاست‌جمهوری بود که امری بسیار غیردموکراتیک است و سرانجام منجر به حکومت خودکامه‌ای می‌شود که آقای چاوز در چیدن ثمرات آن ناکام ماند. با این حال نباید از ذکر این نکته غافل شد که کارنامه روابط ایران و ونزوئلا برخلاف تصور سیاسی برخی از هر دو طرف در مجموع مثبت بوده است. در کارنامه روابط خارجی ایران، ونزوئلا از مواردی است که برای ایران مثبت بوده است و بر خلاف دوستان دیگر که ایران در رابطه با آن‌ها هزینه پرداخته، ونزوئلا چشم‌داشتی به دارایی‌های ایران نداشته است. به نظر می‌رسد اگر طرف ایران تعامل‌گرایانه به همکاری اقتصادی ادامه دهد موفق خواهد بود‌».

افزون بر این، نوع واکنش‌ رئیس‌جمهور به خبر مرگ چاوز مورد توجه روزنامه‌ها قرار گرفته است. در حالی که سخنان سید مهدی طباطبایی، نماینده سابق مجلس در این مورد را مهم دانسته ‌که رئیس جمهور را فاقد صلاحیت اظهار نظر در مورد مفهوم رجعت دانسته، تهران امروز پاسخ به احمدی‌نژاد را به نمایندگان مجلس سپرده ‌که عوض حیدرپور، نماینده شهرضا پای ثابت آن است؛ صرف نظر از اینکه موضعی که احمدی‌نژاد در مورد آن سوژه شده باشد، چه باشد.

روزنامه‌های نزدیک به دولت،‌‌ همان رویه رئیس جمهور را ادامه داده‌اند و ایران در صفحه نخست خود در مطلبی در مورد چاوز به داستان وهب نصرانی و نقش وی در واقعه کربلا پرداخته است.

آینده ونزوئلا نیز مورد توجه روزنامه‌ها قرار گرفته است. اعلمی فریمان، کار‌شناس آمریکای لاتین برای قانون نوشته است: «در این میان آینده کشور بستگی به مولفه‏های مختلف از جمله عملکرد جانشینان چاوز در قبال مردم دارد؛ اگر آن‏‌ها بتوانند برنامه‏های او را به ویژه در سطوح اجتماعی و معیشتی ادامه دهند و پیوند همه جانبه‎ای با مردم برقرار کند، میراث چاوز به آن‏‌ها لااقل تا این دوره ریاست جمهوری ادامه می‌‎یابد. اما اگر اختلافاتی بین بدنه هواداران او ایجاد شود به هر حال طبیعی است ادامه راهش دشوار خواهد بود و سوسیالیسم قرن۲۱ او هم به سرنوشت نافرجام بقیه سوسیالیست‎‌ها منتهی خواهد شد. اما آنچه در آینده ونزوئلا روشن است این است که هر دولتی از راستگرا‌ها هم بیاید دیگر فضا به سیستم اولیگارشی بی‎حساب و کتاب باز نمی‌‎گردد؛ چون در این دوره از انتخابات، شعار‌ها در حوزه داخلی مخالفان و برنامه‎‌هایشان شباهت زیادی با برنامه‎های چاوز داشت. لذا برنامه‏های مخالفان هم احتمالا تلفیقی از تمام ایده‎های توسعه باشد؛ البته به استثنای سیاست خارجی که راست‎گرا‌ها با گرایش به کاخ سفید متفاوت‎‌تر عمل می‌‎کنند‌».

آینده مسأله هسته‌ای ایران

تحلیل و بررسی مسأله هسته‌ای همچنان از مسائل مهم کشور است. آرمان در مورد مذاکرات میان ایران و آژانس نوشته است: «علی‌اصغر سلطانیه با اشاره به مذاکرات ایران و آژانس برای رفع نگرانی‌ها از نبود اختیار کامل تیم مذاکره‌کننده آژانس در مذاکرات، به ریاست معاون مدیرکل نیز انتقاد و تصریح کرد: یکی از دلایل اصلی برای طولانی شدن و ناتوانی در جمع‌بندی گفت‌وگو‌ها نبود اختیار کامل و کنترل مذاکرات از وین است. او هم‌چنین از راستی‌آزمایی آژانس مبتنی بر اطلاعات سرویس‌های جاسوسی و بر مبنای اطلاعات دریافتی از منابع باز یا عمومی به جای پادمان انتقاد کرد. وی گفت: تیم مذاکره‌کننده مشغول کار روی یک موافقت‌نامه در تهران بود اما با کسب تلفنی دستورالعمل از مدیرکل، آن‌ها گفت‌وگو‌ها را تعلیق کرده و با وجود برنامه‌ریزی برای روز دوم، تهران را به مقصد وین ترک کردند. یک کشور عضو دارای حق حاکمیت و دبیرخانه آژانس، هم شأن نیستند. کشور ذی‌ربط حق دارد نسبت به متعهد کردن خود به اقداماتی با تاثیر احتمالی روی امنیت ملی‌اش، حداکثر هوشیاری را به خرج دهد‌».

جلال ساداتیان نیز در مطلبی دیگر برای آرمان، مسائل منطقه و نوع نگاه خاص ایالات متحده، چین و روسیه را در سرنوشت مذاکرات هسته‌ای مؤثر دانسته است.

در حالی که اعتماد سخنان عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی را مهم دانسته که گفته: مذاکرات آلماتی۲ مثبت‌تر و روشن‌تر از مذاکرات قبلی خواهد بود، محمدحسن آصفری عضو کمیسیون امنیت ملی در پاسخ به این ‌که «غرب واقعا به ‌دنبال مذاکره است؟» به تهران امروز گفته است: با یک نگاه حداقلی باید مسئله تعیین زمان و مکان مذاکرات آلماتی ۲ را با نگاه مثبتی دید البته با این امیدواری که غرب مذاکره را برای مذاکره نخواهد. گو اینکه در فاصله نشست هسته‌ای استانبول تا بغداد هم طرف غربی موضع هسته‌ای خود را در قبال ایران تغییر داد و بعد از نشست استانبول که امید می‌رفت زمینه برای حل و فصل موضوع مهیا شود اما ناگهان غربی‌ها بخصوص آمریکایی‌ها زیر میز بازی زدند و در بغداد همه چیز را به نقطه اول برگرداندند. در حال حاضر هم علایمی ‌دیده می‌شود که غرب‌‌ همان سیاست بعد از نشست استانبول را در پیش‌ گرفته است مگر اینکه روزهای آینده به‌گونه‌ای رفتار کنند که واقعا شبهات را از بین ببرند».
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۸
انتشار یافته: ۱۰
مخالفم!مشکل تهران قابل حل شدن هست ... با پرداختن به بقیه شهرها، با صنعتی کردن شهرهای دیگر، با توریستی کردن شهرهای دیگر، با پیشرفته کردن شهرهای دیگر، با آسان تر زندگی کردن در شهرهای دیگر، تا شهرهای دیگر بتوانند، اشتغال و درامد و رفاه و آسایش ایجاد کنن و بتوانن بستر مناسبی رو برای زندگی مردم فراهم کنن! اونوقت تمرکز از روی تهران برداشته میشه و کسانی که روزی برای زندگی بهتر به تهران مهاجرت کرده بودن دوباره برای زندگی بهتر به شهر و ولایتشون برمیگردند! هیچ مشکل اقتصادی ای وجود نداره که قابل حل نباشه!
به نظر می رسد نویسنده تا حالا خواب بوده(عدم استقبال کارمندان از تهران به علت عدم اجرای مصوبه می باشد (زمین تسهیلات افزایش حقوق مرخصی تشویقی عدم مقاومت دستگاهها و ....
موافقم.اگر چندین شهر صنعتی بزرگ دیگر به صورت پراکنده در نقاط مختلف کشور داشتیم و شهرهای کوچک رو توسعه میدادیم تهران اینگونه نبود.ولی از نظر من در این کشور این یک رویاست.انشاالله که به واقعیت بپیوندد
تازه متوجه شدید که سیستم های کشور مخصوصا سیستم اقتصادی به کهولت سیستمی یا آنتروپی سیستمی رسیده؟ البته کسانی هستند که در کشور سیستم سازی از سطح خرد تا کلان و دادن طرح هایی بر بستر تمامی سیستم های کشور رو بلدند اما متاسفانه توجهی به این افراد نمیشود.
شهر های دیگم صنعتی کنیم محیط زیست را از بین ببریم خیلی راه حل بدی واقعا متاسفم.
برادران. بحث در مورد اقتصاد كشور است و اون بنده خدا فقط براي تفهيم بيشتر،مسئله تهران روپيش كشيدن ولي همه شما تو مرحله مثال گير كرديد! تكينگي يعني همين!!!
با سلام
امروز اخبار میگفت برای زیر زمینی کردن راه آهن تهران تبریز در مسافت 10 کیلومیری سطح شهر تهران 500 میلیارد تومان هزینه پیش بینی شده که ظرف 4 سال ساخته شده! حالا یه نکتهء جالب هم از شهر من دزفول بشنوید: پروژه تقاطع غیر همسطح چهار راه آوج بعد از 4 سال و صرف نزدیک به 2 و نیم میلیارد تومان هنوز به بهره برداری نرسیده در حالیکه گفته میشه برای تکمیل اون به 3 میلیارد تومان اعتبار نیازه اخیرا اعلام کردن چون این بودجه تامین نمیشه تقاطع غیر هم سطح وعده داده شده را به میدان تغییر خواهند داد و سازه های تاکنون ساخته شده را تخریب خواهند کرد!!! حالا آیا به نظر شما تهران سیاه چاله نیست؟
قبل از اين كه اين اصطلاح را وارد دنياي اقتصاد بكنيد ببينيد اصلا در دنياي فيزيك وجود خارجي دارد چون بعضي از دانشمندان اعتقاد دارند كه ماده تاريك اصلا وجود ندارد به هر حال شايد بشه اين تئوري را در سرن ويا ايتاليا اثبات كرد ولي در تهران هنوز نمي شود صورت مسله را به اقايان اثبات كرد ودر مورد خانه هاي تهران بايد گفت اين رانت زمين خوارها فقط يك گوشه چشمي به شهر هايي امريكا داشته باشند حداقل مي فهمند كه ديگه پولي براي خريد وجود ندارد كه اقايان رانتشان را بخواهند
پایتخت را از تهران ببرند؟؟؟
من نمیدانم که شما این نظرات را از جانب ما تهرانیها از کچا آورده اید...
بگذاردید بروند...تهران را خلوت کنند.... میترسید مستغلات ارزان شوند؟, پس یکی از عوامل گرانی خود جنابعالی هستید
فقط کافیست منطقی باشیم. ما اصلآ لازم نداریم که همه شهرهای کشور را صنعتی کنیم. باید به استعداد مناطق نکاه کنیم. مثلآ استانهای همدان و مازندران و فارس و کردستان و آذربایجان و ... به صنعتی شدن نیاز ندارند. هماکنون قطبهای کشاورزی هستند که باید در اعتلاف با استانهای صنعتی همجوار خود تامین کار و مراودات کنند. ولی در مورد استانهائی نظیر بوشهر و هرمزگان و سیستان و بلوچستان و کرمان و یزد و کاشان و خراسان جنوبی و سمنان و.... که امکان جدب جمعیت جوان کاری را دارند کم کاری شده. استانها باید بصورت ایالتی مستقل شده و تنها از نظر سیاسی و نظامی تابع دولت مرکزی باشند تا این امر تخقق یابد.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر