خوانده میشود:
چرا غالبا افراد کارآمد از سیستم اداری ایران حذف می شوند؟
بارها در ادارات دولتی و غیر دولتی شنیده میشود که افراد به این دلیل کارایی بالایی ندارند که احساس میکنند، اگر در حد اعلا کار کنند، ناکارآمدی دیگران مشخص میشود و این افراد ناکارآمد به هر ترتیب فرد کارآمد را حذف میکنند تا ناکارآمدی آنان به چشم نیاید و این دور تسلسل همچنان ادامه پیدا میکند.نظر شما در این باره چیست ؟ این گزارش با نظرات شما تکمیل می شود.
بارها در ادارات دولتی و غیردولتی شنیده میشود که افراد به این دلیل کارایی بالایی ندارند که احساس میکنند، اگر در حد اعلا کار کنند، ناکارآمدی دیگران مشخص میشود و این افراد ناکارآمد به هر ترتیب، فرد کارآمد را حذف میکنند تا ناکارآمدی آنان به چشم نیاید و این دور تسلسل همچنان ادامه پیدا میکند. به گزارش «تابناک»، در تاریخ سیاسی گذشته و اکنون ایران، میان مدت زمان صدرات، وزارت و یا مسئولیت یک فرد و خلقیاتی همچون چاپلوسی و بی‌شخصیتی او، ارتباط مستقیمی است، به گونه‌ای که عموم افراد صاحب‌فکر، صاحب‌شأن و خدمتگزار و صاحب عقیده، مدت زمان کوتاهی مدیریت کرده و بسیار زود حذف شده‌اند.
متأسفانه این روند در سطوح مدیریتی میانی نیز بسیار رایج و البته مسأله‌ای رنج‌آور است. اگر در سطوح مدیریتی بالا، تملق و چاپلوسی افراد در قالب گرایش‌های سیاسی خود را توجیه و افراد مستقل را به دلیل ناهمخوانی در گرایش‌های سیاسی حذف میکنند، در سطوح میانی، رسما و آشکارا این چاپلوسی و تملق و وابستگی شخصی افراد است که باعث میشود آنان در مناصب گوناگون به کار گرفته شوند.
در چنین روندی حتی افراد با سواد و تحصیلکرده نیز به بیماری همچون تملق و چاپلوسی و تلاش برای حذف افراد کارآمد روی می‌آورند، تا جایی که برخی بر این باورند، این ساختار است که خود را به همه تحمیل میکنند؛ بدین ترتیب که ساختار اداری و مدیریتی کشور، باعث میشود حتی افراد صاحب‌فکر و تحمل نیز یا بدین خلق ناپسند آلوده و یا از چرخه حذف شوند.
اکنون به نظر شما، آیا دلیل وجود تملق و چاپلوسی در ایران، اصولا به دلیل خلقیات ایرانیان است و این افراد هستند که چنین ساختاری را شکل داده‌اند و یا این ساختار بیمار است که خود را بر ایرانیان تحمیل کرده است؟
دیدگاه‌ها و پیشنهادهای خود را در بخش نظرهای سایت بگذارید تا با مشارکت شما، این خبر تکمیل شود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۵۶
انتشار یافته: ۳۷۵
متاسفانه ساختار ما را بد عادت کرده است. پاسخ ها
کاظم
| 
| ۱۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
این ساختار از پول نفت بدست آمده برای سالیان متمادی دولتها بدون نیاز به کار و تولید داخلی و بهره وری پول نفت را بین ملت تقسیم کرده
هیچوقت بصورت جدی لازم نبوده کار کنیم .
این نوع تقسیم هم رانت ،اختلاس،ساختار بیمار و ... را موجب میشود
ناشناس
| | ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
در ساختار دولتی کارایی و رقابت وجود ندارد. بلکه منافع سیاسی مهم است. امین
| | ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
به نظر شما هنگامی که رئیس جمهور عوض می شود از وزیر تا مدیر مدرسه هم عوض می شود این ربطی به سواد و تخصص دارد؟ مگر چند نفر با سواد وجود دارند که بتوان هر هشت سال کل مدیران را عوض کرد و اتفاقی نیافتد؟؟؟ همه چیز قومی و قبیله ای است و بنابراین هدف حفظ ساختار است و نه نفرات کارآمد.
کارمند کنار رفته
| | ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
در سیستم اداری ما یا باید در خودردن همکاری کنی یا خوردن و چپاولشون رو تایید کنیاگر نکنی باید بری زباله دونی
ناشناس
| | ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
کارمندان در یک اداره مدام مردم را پاسکاری میکنند. این به این معنی است که در یک اداره تعداد زیادی شغل کاذب وجود دارد. به طور مثال اداره ای که به 10 کارمند نیاز دارد، صاحب 120 کارمند است. آریابان - تهران
| | ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
آخه قدیمتر ها ، اون فردی را که مقابل میز ایستاده بود ، " ارباب !!!! رجوع " می نامیدند ....؛ ولی امروز...... ؟!؟!؟!؟!؟!؟ ناشناس
| | ۱۸:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
بی ربط ترین سئوالی که تا به حال در عمرم دیده بودم ، مگر ساختار از کره مریخ آمده که خود را به مردم تحمیل کند ، ساختار را همین مردم شکل داده اند ، به مثال پارادوکس میمون ها و دوش آب سرد مراجعه کنید ! ناشناس
| | ۱۹:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
من يك كارمندمكارمند بدنيا آمده ام و هرچند تلاش كنم و لياقت و شايستگي كاري از خودم نشان بدهم باز هم كارمند خواهم ماند و اميدي به پيشرفت كاري ندارم چون هميشه افرادي هستند كه مدير بدنيا آمده اند و جايي براي من نيست
رئيس من رئيس بدنيا آمده است ، با حقوق و مزاياي ده برابر من و چون نگراني براي پائين آمدن از پست مديريت ندارد فكر اداره، كارمند و مردم نيست و فقط فكر منافع و آينده خودش است.
ارباب رجوع من قصاب محله و راننده تاكسي و افرادي از اين دست هستند كه هر كدام هر وقت من ارباب رجوع آنها بودم به من ظلم كرده و هرچه توانستند سو استفاده كرده و حداقل قسمتي از مشكلات اقتصادي خودشون را با نياز من مرتفع مي كنند.
حالا يه آدم با انصاف قضاوت كند ! در اين ساختار بيمار آيا فقط من تنها مقصر هستم؟!
من از همين لحظه تصميم گرفتم انسان درست و سالمي براي جامعه باشم.
شما ها چطور؟
ناشناس
| | ۲۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
نه داداش بحث اين حرفها نيست تو ايران اگر مدير يا كارمند اداره اي باشه بايد بله قربان گوي افراد زيادي باشي كه از داخل اداره چه از بيرون اداره و يا نهادهاي ... پس آدم لايق و كارآمد كه نمي تونه حق و ناحق بكنه و الكي الكي به هر حرفي بله قربان گو نميشه بالطبع جايي تو سيستم نداره و بايد از سر بازش كرد علت فقط و فقط همينه ... ياحق
| | ۲۲:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
بسمه تعاليچون اگه افراد کارآمد تو سيستم باشند ديگه چطور ميشه تو اون سيستم کم کاري و بدکاري و يا رانتخواري و سوءاستفاده کرد.
معمولا افراد درستکار کار مدير رو خراب مي‌کنند چون فهميده چطوري بايد پروژه يکسالررو چند ساله کنه و ازش نون بخوره اگه کار تموم بشه ديگه کاري نيست بس همه بيکار ميشند. و در آخر وقتي ميبينه همه مديراه به فکر خودشونند بقيه هم به فکر خودش مي‌افتن.
ای آقااین حرف ها کدومه؟
چطور شما تشریف میبرین سربازی شما عادت میدن؟
اما حالا........
زشته
نفرمایید
هر دو مورد از مدیران باید این سوال را پرسید نه از مردم، آنها بهتر خبر دارند البته اگر مثل همیشه تکذیب نکنند!! پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
مدیران از مریخ نیومدنمن و شما مدیران فرداییم (که گذشته خودمون رو فراموش میکنیم!!!)
ناشناس
| | ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
ازناشناس بپرسيد چند سالشه؟ بعد اظهار نظر بدهد .....اگر بچه مدير باشد حتما مدير آينده است
به نظر میرسه مدیران کم سواد تر تحمل زیر دستان باسواد تر از خود را ندارند. پاسخ ها
محمد
| 
| ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
مدیران با سواد هم فقط خودشان را می بینند و زمینه رشد برای زیردستان را فراهم نمی کنند آقا
| | ۱۸:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
مدیران کم سواد، اونطور ... مدیران باسواد هم اینطور . . .وااای به حال این مملکت! . . .
امير
| | ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
حق با آقا سعيد است بنده از مديران صنعت آب بودم در طول سه سال چهار بار در كشور تشويق شدم ولي خوشبختانه عدم يادگيري چاپلوسي بالادستي هاي بي سواد وصل به بالا و متاسفانه حسادت مديران بي سواد و بي لياقت ديگه الان كارشناس بي پست در محل كار هستم. چون در ایران رابطه جای ضابطه را گرفته و به دانش و تخصص افراد بها داده نمی شود پاسخ ها
رضا
| | ۲۳:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ضمن تاییدنظر شماافزون برآن باید گفت مدیران در جامعه ما باچند شاخصه انتخاب می گردند که به بعضی از مهمترین انها اشاره میکنم 1.خیل عظیمی از مدیران خصوصامدیران میانی واجرایی بر اساس رابطه سیاسی با سیاستمداران خصوصا نمایندگان مجلس باعلم به اینکه بسیاری توان مدیریت ندارندانتخاب میشوندو نمایندگان مجلس خودرا مستحق این انتخابها به واسطه قدرت مجلس میدانند2.بسیاری از مدیران ازمیان افرادصاحب سابقه در میادین نبرد حق علیه باطل انتخاب میشوند که نیاز به موشکافی بیشتردارد چراکه اگرچه در نیت خیر انها برای خدمت حرفی نیست وتعهد کافی برای مدیریت را دارند اما در بسیاری موارد این مدیران تخصص لازم وحتی کافی راندارند ودر واقع به واسطه عدم تخصص نه تنها کمکی به پیشرفت مملکت نمی کنند بلکه با بی تخصصی فرصتهای پیشرفت بسیاری رااز جامعه به واسطه اشغال جای متخصصان متعهدمی گیرنداما وابستگی بعضی از انها به اهرمهای قدرت مانع از جایگزینی افراد متخصصتروبهتر میدهد
3.بعضی ازمدیران همانطور که در بحث بسیاری از دوستان گفته شد بیش از انکه به واسطه توانایی وتخصص وتعهدشان مدیر باشند به واسطه چاپلوسی وبی اختیار بودن محض در برابرمدیران بالاتر ومدیران سیاسی شهرواجرای بی چون وچرای فرمانهای انها در مقام خود ابقا میشوند ومدیران این رده هانیز چنین مدیران مطیع وفاقدهر گونه استقلال مشی ونظر را میپسندند ضمن اینکه مدیران در جامعه ما به هیچ کس بابت کارهای عادی وکارهای واجب نکرده اغلب پاسخ گو نیستند.
سایرعوامل نیز دخیل هستند که شاید به اهمیت موارد بالا نباشند
جهان سوم جایی است که اگر درست باشی له میشوی واگر چاپلوس بالا میروی به امید اصلاح رفتارها پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اشتباه منفی دادم معذرت دختر ایران
| | ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
یعنی چی؟!! این چه توجیع که همه زشتی ها را ربط میدید جهان سوم؟!! با سلامچند بار نظر گذاشتم اما نظر مرا درج نکردید حالا هم می گویم شاید درج کنید واقعیت اینست که متاسفانه باحذف شایسته سالاری در انتصابات خود بخود به حذف شایسته ها خواهیم رسید که متاسفانه در سالهای جدید این را به موضوه شاهد هستیم خود منهم یکی از این قربانیان هستم متاسفانه با 20 سال سابقه مفید در دولت و8 سال مدیریت موفق حالا مجبور شدم ازدولت جدا وکار خصوصی انجام دهم گناه فقط این بود که از مدیر انتصابی ام بیشتر بلد بودم!
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
از املاء وانشاء زيباي شما پيداشت ،بااينكه شما را زيارت نكردم شيفته مديريت شما شدم!!! ناشناس
| | ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
همون بهتر که بیرون کردنتون! با ابن املاء و انشاء که دارین! ناشناس
| | ۱۷:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
طنز ظریفی داشتید.کلی خندیدم. ناشناس
| | ۱۸:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
مجید دلبندم، اون "وضوحه" نه "موضوه"!؟! راستی که چقدر مدیرهای موفق و با سواد و کارآمدی توی کشور ما هست!؟ ناشناس
| | ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
معمولا آدم شایسته نمی گوید من شایسته هستم. حمید
| | ۲۱:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
قابل توجه آقایون دیکته شناس و غلط گیر :بعضی از ما وقتی چیزی رو نمیفهمن اون رو مسخره میکنن !!
یک ایرانی
| | ۲۲:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اگر املاء و انشای ایشون مشکلی نداشت شما باز هم یک ایراد می گرفتین. اهمیتی نداره که ایشون از خودشون تعریف کردن یا نه، مهم اینه که اکثر ایرانیها کارشون دروغگویی و تمسخره، پس با این مردم امیدی به آینده روشن نیست. چالدران
| | ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
آقا حمید شما چیزی فهمیدین که بقیه نفهمیدن؟اونوقت چی فهمیدین؟متاسفانه اغلب مدیران پائین دستیبیسواد که چه عرض کنم!!مثل این آقا یا ضعیف تر از ایشان هستند وقتی در انتخاب مدیر پارامترهائی غیر از تخصص و شایستگی و ... مد نظر باشد نتیجه میشود این!!! در خصوص متن بالا هم فکر میکنم اوضاع در هم تر از اونه که رشته ای از این کلاف سردرگم به دست بگیریم و به عنوان سرنخ یا دلیل بهش استناد کنیم مثل خلقت مرغ و تخم مرغه !!! اینجوری:مدیریت باعث بوجود آمدن این سیستم معیوب شده یا این سیستم معیوب باعث بوجود آمدن چنین مدیرانی شده؟هر دو گزینه صحیحه!!! شرایط مدیریت در ایران 1- بله قربان گو بودن مطلق
2-عدم کارایی بالا
3- داشتن مدرک تحصیلی غیر مرتبط با شغل
4- داشتن چهره ای خاص !
5- ارتباط با فامیلی با یکی از مدیران در سازمان یا طرف حساب با سازمان
6 - ترجیهاً دارای لهحه یکی از شهرستانها
و . . .
پاسخ ها
یک شهرستانی
| | ۱۷:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
متاسفانه شما که خودتان یه جورائی تبعیض آمیز عمل میکنید و از فحوای کلامتون پیداست که شهرستانی بودن رو هم یکی ازعوامل به قول خودتون بی کلاس و بی سواد بودن میارین چطور انتظار دارین شایسته سالاری به مرحله عمل برسه؟ وحید
| | ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
دوست عزیز که بارم بندی خاصی کرده اید، ولی در رابطه با فاکتور 6 و لهجه... خب ما شهرستانی ها لهججججه داریم ولی در رشد و پایه علمی سرآمدیم و طبعا بی رقیب ( مراجعه به نتیج کنکور و صدها... ) ولی موارد دیگری که فرمودید، علنی است و مایه تاسف ناشناس
| | ۱۹:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
لهجه بد نیست اما اصرار بر لهجه داشتن کمی عجیب است مخصوصا در قوه قضاییه حتما باید لهجه روستایی داشته باشید تا بالا بروید ناشناس
| | ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
احتمالا منظور ایشون قوم گرایی بوده.و نه لهجه داشتن.به نظرم هم قبیله بودن با رییس را باید در بند 6 می نوشت کارمند
| | ۰۸:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
اطاعت بی چون و چرا از مدیران نالایق صرفا به بهانه ترس از حذف بسیاری از امتیازات ، روز به روز این گونه مدیران را پررو تر کرده و در جایشان نگه میدارد .به نظر من باید کمی در برابر این ناملایمت ها ایستادگی کرد .یعنی از یه جایی باید شروع کرد وقتی نفر اول هر مجموعه A باشد سایر نفرات هم A خواهند شد اما اگر نفر اول هر مجموعه ای B باشد سایر نفرات C, D, F . . . خواهند بود فاتحه شایسته سالاری خوانده شده است متعهد بودن مهمتر از متخصص بودن است و این یعنی فاجعه به نظر بنده در دولت نهم و دهم وضعیت شایسته سالاری بسیار وخیم تر شده است این موضوع را به واسطه شغلم با تمام وجود حس نموده ام
در سيستم دولتي ايران چون مديران با زد و بند و باند بازي وارد سيستم مي شوند نمي توانند و نمي خاهند ديگران بالا بيايند. فقط كساني شايسته رشد و ترقي هستند كه از خودشان باشند. پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۱:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
خواهند؟ خاهند؟ املا هم املاي دهه شصتي ها چيزي كه من ميتونم بگم اينه كه 1_ مسئول ادارات باعث رشد يا زوال يك خانواده ميشه (مخصوصا در اين سطح كه محيط رو هم بزرگ خانواده ميسازه)
2_ استفاده ابزاري از اعتقادات باعث از بين رفتن ارزشها و جايگزين شدن با ضدارزش ها ميشه
3_ اين ملت همون ملتي هست كه خودش رو در انقلاب 57 و جنگ 8 ساله و انتخابات 88 كامل نشون داد
پاسخ ها
سلام
| | ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
حساب 88 رو كلا جدا كنيد چون انقلاب و جنگ درست ولي 88 حماسه نبود بلكه فاجعه بود چرايي مسئله رو بگم اگر ميزان راي رو ميگيد كه به واسطه حضور تمام جناحها بود مخصوصا به اصطلاح فتنه گران از طرفي هم اگر طرف ديگر رو كه پيروز ميدان شدند رو ميگيد كه هر چي ميكشه اين مملكت از ندانم كاري اين قشر پيروزه معلوم است افرادی سیستم اداری مملکت را در دست دارند اکثرا کوتاه فکر وبسته هستند بنابراین وقتی رده بالا چنین هستند امکان ورود به این سیتم با ادمهای سطح بالا و متفکر و کاردان امکان ندارد چون این جور افراد نمی تواتتد افراد قوی تر از خود را تحمل کنند این وضع دراین 7 سال اخیر سرعت گرفته متاسفانه باعث دلسرد شدن دلسوزان مملکت شده!؟؟ و این واقعا فاجعه است چو دانی پرسی سوالت خطاست پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۰:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
چو دانی , پرسی سوالت خطاست ناشناس
| | ۰۷:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
خیلی زیبا گفتی این روند نه تنها در پست های مدیریتی سیاسی بلکه در پست های مدیریتی آموزشی هم رواج یافته است.نمونه اش مدیریت آموزش و پرورش شهرستان... از مناطق بزرگ استان اردبیل .
مدیران قبلی و شاید هم طرفداران سنتی آنها وجود فردی کاردان و کارا را در شهرستان برنتافتند . و بالاخره ....
در شرایط کنونی !!!!!!!!!!!! این صحبتها را نفرمائیداینجا هیچ مشکلی وجود ندارد و همه چیز Ok است
پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۲۲:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
چرا؟! وقتی نوبت اصلاح خودمون میشه، وقتی نوبت عیان کردن مشکلات داخلی میشه، باید سکوت کرد؟! به اسم اینکه مبادا دشمن بفهمه! این دقیقا همون نقطه اشکال ما ایرانی هاست که کار رو به اینجا رسونده
خیلی از این غربی ها اول خودشون و مشکلاتشون رو شناختند و بعد بر توانایی هایشان اصرار کردند و مشکلاتشان را به حداقل رساندند ولی ما حتی حاضر نیستیم مشکلاتمان را بشنویم!!!
خداییش چند تا سوال مطرح می کنم پاسخ بفرمایید:
چرا کاندیداهای محترم مجلس برای نماینده شدن دست و پا میشکونن؟
چرا هرکی می خواد رئیس جمهور بشه به اسم عدالت و توسعه و اشتغال و بهبود وضع زندگی رای جمع می کنه و بعد از رئیس جمهور شدن بالافاصله مقدماتی ترین اصول نظیر بیمه و خدمات به مردم را فراموش می کنن؟
چرا هر وقت دولت کنونی صحبت از بهبود وضعیت ارز می کنه قیمت ارز بالاتر می ره؟
چرا در کشوری که سرشار از منابع خدادادی است باید عوارض عبور و مرور در جاده پرداخت؟
چرا برای مدیران کارنامه مدیریت تعریف نمی کنیم؟
چرا وزیر اقتصاد مسئول پاسخگویی به امورات ارزی کشور نیست؟
چرا اسم مردم را ارباب رجوع می گذارند در حالیکه کسی حتی حاضر نیست حرفش را بشنود و آنقدر باید پای میز این و آن صبر کند تا علف زیر پایش سبز شود؟
چرا باید برای دریافت وام ازدواج به هر کس و ناکس رو زد و دست آخر کلی باید پول شیرینی داد؟
زمانهاي قديم دنبال متخصص ميگشتنانقلاب كه شد گفتن افراد متعهد رو مي خوايم. بعد كفتن متعهد متخصص خوب الانم شده هيچ كدام. افراد چاپلوس رو مي خوان
به همين سادگي
این مشکل ناشی از در اقلیت بودن افراد کارآمد و فعال ناشی میشود و این اصل که اکثریت میتواند اقلیت را از میدان خارج کند همیشه برقرار است و این مسئله محدود به سطح مدیریت نمیشود و فراگیر است و فقط در سطح مدیریت نمود بیشتری دارد.نتیجه گیری کلی ما را به این جواب میرساند که به نوعی به صورت فطری و بیمارگونه تنبلی و تن پروری در ما نهادینه شده
بخاطر پول نفته با سلام موضوع بسيار خوبي است انتظار ميرون دوستان إز زاويه علمي موضوع را مورد كنك أش قرار دهند پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
علت علمی آن:1- مقررات دست و پاگير اداری که بيشتر برای مقابله با کم کاری کارکنان بی کيفيت است
2- ايجاد ترمز توسط افرادی که امکان و توانایی رقابت با افراد کارامد را ندارند.
3- ساختار نخبه کشی و استعداد خفه کنی اداری و عدم انعطاف در تشکيلات
4- دستمزد ناچيز
5- سرگرم کردن اجباری افراد کارامد با فعاليتهای بی فايده وقتبر
با سلام جای بسی خوشوقتی است که به یک پدیده رایج و ساری در حوزه مدیریت اشاره کرده اید .
پاسخ سوال
1- برای رسیدن به یک مقام و شانیت
2- ارتباطاطات حزبی و عقاید خشک گروهی
3- کم سواد بودن افراد بالادستی بدلیل اینکه بر اثر ارتباطات گروهی به رده های مدیریتی رسیده اند
4- کم اقبالی مدیریت جدید
5- کینه توزی و خودخواهی افراد 6- این عوامل ریشه تاریخی داند زیرا 2500 سال حکومت استبدادی بر ما مسلط بوده است و از خرد جمعی دور شده ایم . باتشکر
پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اگر از بعضی ها 2500 سال واستبداد و آمریکا و ....رو بگیرند دیگه حرفی برای گفتن ندارند . با سلاماينجانب كارمند قراردادي يك سازمان دولتي با مدرك كارشناسي ارشد الكترونيك از دانشگاه معتبر دلتي هستم.تمام كساني كه بنده را ميشناسند يا با من كار كرده اند به تسلط بنده برروي مسائل فني و اداري اذعان داشتند.اما فقط به دليل امتناع از ورود به باند و باند بازي و متنفر بودن از اين مسائل وضعيتم در اداره طوري است كه هر روز با حاشيه و زيرآب زنيه همكاراني كه نه تخصصي دارند و نه ميتوانند داشته باشند روبرو هستم و اين مشكل نه فقط براي من بلكه براي خيلي از افراد دلسوز و متخصص نيز وجود دارد كه اميدوارم روزي را ببنيم كه اين فساد و باند بازيها از ادارات ما جمع شده باشد.باميد خدا
پاسخ ها
نصیحت
| | ۱۷:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
شما هم مواظب چاپلوسی بقیه باش زیاد به تعریفهای بقیه اعتماد نکن دوست عزیز D: ناشناس
| 
| ۱۷:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
عزیز دلم منم مثل شما بودم. در کار خودم متخصص و به زعم تک تک همکاران (بدون استثنا) سرآمد در بخش فنی و مهندسی بودم. اما به خاطر همین چیزهایی که گفتی زدم بیرون. الان هم راضی هستم و دنبال یک مهندس الکترونیک با تخصص و با اخلاق میگردم. کاشکی میشد تابی جون با هم آشنامون کنه.نترس عزیزم بزن بیرون. اگر مملکتت رو دوست داری مطمئن باش بیرون از اداره بهتر میتونی بهش خدمت کنی.
وحید
| | ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
من توی دانشگاهی که تدریس میکنم باید هر روز برم مسئول تقسیم دروس رو ببینم و عرض ارادت کنمیعنی هیچ ملاکی وجود نداره جز خوشامد اون آقای عزیز
ناشناس
| | ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
گاهی افراد زیردست الکی شما رو اصطلاحا باد میکنن تا شما با بالاتری ها و همردیفها درگیر بشی و نهایتا از سازمان خارج شی و جا برای ارتقای اونا باز شه ! بنابراین مواظب اظهارات دیگران باش ! تو شرکت دولتی که من چند سال پیش کار میکردم مدیر بسیار بیسواد و کم تجربه ای داشتیم که از اکثر افراد بخش بسیار کم تجربه تر و کم دانش تر بود. هیچ کس جرات کوچکترین انتقادی نداشت و تمامی دوستان سایق ایشون که از خود ایشون هم کم تجربه تر بودند دارای پست میشدند و کسی جرات اعتراض نداشت. ایشون به تدریج اکثر افراد با تجربه را حذف نمود. البته طبعا افراد باقیمانده کاملا بدون انگیزه بودند.
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
بنده هم در جایی کار می کردم که بودجه خوب و امکان توسعه زیادی داشت ولی مدیر داخلی آنجا حکومت می کرد که به علت تحصیلات دیپلم و چند بار بازنشسته شدن از چند جا تنها هنرش این بود که مثلا فلان جا یک لوله دستمال کاغذی کمتر مصرف شود و فلان کس نیم ساعت اضافه کار بیشتر نگیرد ولی به علت ندانم کاری میلیونها تومان به هدر می داد، وقتی هم بنده سعی کردم کارهایی که تازه هیچ ربطی هم به او نداشت انجام دهم تا سطح شرکت بالا بیاید به تدریج زیر پای بنده را از ترس این که موقعیتش به خطر بیافتد خالی کرد و من هم بیرون آمدم، به هر کس از اعضای هیئت مدیره هم که گفتم، ایشان اصلا حوصله ورود به این مسائل را نداشتند! تا سال 86 در شرکتهای دولتی به عنوان مدیر اجرایی کار میکردم و تمام وقت و تجربیات خودم را صرف سازمان کردم ...کارم به جایی کشید کار دولتی به لقایش بخشیدم و جذب بخش خصوصی شدم در طول این چند سال نه تنها شرکت را از بدهی و رکود خارج کردم بلکه در کنار این شرکت دو شرکت تاسیس گردید ... اگر احساس کنم در بخش خصوصی شرایط و محیط کار مناسب نباشد بدون تردید از کشور مهاجرت خواهم کرد. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
سلام هم کیش!منم رسمی که شدم زدم بیرون. تمام تخصصم را به کار گرفتم و الان هم از بیرون آمدنم کاملا راضی هستم. در شرف یک جهش خیلی بزرگ هستم و اتفاقا با همکاران قبلی رابطه خیلی خوبی دارم و فکر میکنم مدیر اداره ما از بهترین مدیران ایران بود... اما امان از دست همکاران و مدیران میانی.
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.
با سلاماينجانب كارمند قراردادي يك سازمان دولتي با مدرك كارشناسي ارشد الكترونيك از دانشگاه معتبر دلتي هستم.تمام كساني كه بنده را ميشناسند يا با من كار كرده اند به تسلط بنده برروي مسائل فني و اداري اذعان داشتند.اما فقط به دليل امتناع از ورود به باند و باند بازي و متنفر بودن از اين مسائل وضعيتم در اداره طوري است كه هر روز با حاشيه و زيرآب زنيه همكاراني كه نه تخصصي دارند و نه ميتوانند داشته باشند روبرو هستم و اين مشكل نه فقط براي من بلكه براي خيلي از افراد دلسوز و متخصص نيز وجود دارد كه اميدوارم روزي را ببنيم كه اين فساد و باند بازيها از ادارات ما جمع شده باشد.باميد خدا
پاسخ ها
کارمند
| | ۱۷:۱۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ما هم چند نفریم که دقیقا" همین وضعیت رو داریم. ناشناس
| | ۰۸:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
ما هم چند نفر کارمند قراردادی هستیم که به علت عدم اعتقاد ریاست جدید سازمان به این نوع قرار داد ، به شدت از طرف ایشون تحقیر میشیم و مدام تهدید به عدم تمدید قرار داد .اصلنم دلم نمی خواد سر ارباب رجوع خالی کنم .اما بلاخره یه جا می زنه بیرون .حالا یا سر ارباب رجوع یا تو خونه بله سیستم ما ایراد داره چون افراد براساس کارایی و کارکرد انتخاب نمیشند و رابطه، ظاهر سازی جای شایسته سالاری را گرفته. با سلام یکی از خصلتهای سازمانهای ایرانی برخورداری از نوعی عقب ماندگی در رفتار سازمانی است به گونه ای که عموما ملاک انجام کار به خصوص در رده مدیران را در ساعات کارکرد مدیر می بینند هر چه بیشتر کارآمد تر و هرچه پر تملق تر شایسته تر در حالیکه انگیزه ای دیگر برای مدیران با خلاقیت با اینگونه برخوردها دیگر وجود نخواهد داشت و به همین علت نیز نخبگان از کار در سازمانهای ایرانی چه دولتی و چه خصوصی سرباز زده و به کشورهای دیگر و یا به کارهای دیگر رجوع می کنند و در نهایت عدو شود سبب خیر چرا که در می یابند حقوق ارزی گرفتن و ریال خرج کردن چه لذتی دارد و یا برای خود کار کردن و آقای خود بودن مزیتهای بالائی داشته که تا دیروز از آن بی خبر بوده اند.
سئوال :آیا دلیل وجود تملق و چاپلوسی در ایران، اصولا به دلیل خلقیات ایرانیان است ؟ پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
جواب در خودت نهفته است به خودت رجوع کن میفهمی!!! دختر ایران
| | ۲۱:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اخه ایرانی به چه قیمتی؟!! ناشناس
| | ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
یجورایی درسته وجود افراد ناکارامد در رده مدیران در ادارات ویژه کشورهای اقتصاد دولتی است وتا اقتصاد غیر دولتی نباشد مشکل حل نمیشود چون مدیران توان دیدن زیر دست قوی تر از خود را ندارند سئوال :آیا دلیل وجود تملق و چاپلوسی در ایران، اصولا به دلیل خلقیات ایرانیان است ؟ پاسخ ها
ناشناس
| | ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
یه جورایی می تواند درست باشه این گفته ناشناس
| | ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
چرا دوبار نظر ميدين؟يه بارم بديد خونده ميشه باسلام لطفا این مطلب را نشان دهید.این مطلب عین واقعیت است.
من مهندس کامپیوتر با هشت سال سایقه هستم . چندماهی دریکی از وزارتخانه ها مشغول به کار شدم.در ماه چهارم هنوز وضعیت قرارداد مرا مشخص نکرده بودند.به همین منظور پیش مشاور معاون وزیر رفتم برای مشخص شدن وضعیت کاریم.ایشان که متوجه شدن بنده دارای چه سابقه و تخصصی هستم دقیقا باهمین لفظ فرمودند"ما متخصص نمی خواهیم ما دیپلمه میخواهیم من خودم پارتیم وزیر... بوده و..."
وپس از چهار ماه فعالیت درآن وزارتخانه هیچ گونه حق وحقوقی به من پرداخت نکردند.....
بسیار مناسب است تابناک برای تمام این سئوالات ومسائل مشابه نظر سنجی بگذارد تا نظر واقعی مردم را همه ببینند آیا این ساختار بیمار است که خود را بر ایرانیان تحمیل کرده است؟ عین واقعیت است کتابی را می خواندم که سابقه چاپلوسی ایرانیها رو در طول تاریخ به صورت مستند بررسی میکرد تا جاییکه حتی 2500 سال پیش هم هرودوت در مورد چاپلوسی ایرانیها گفته بود.اما باید گفت که این ساختار اداری و دولتی ماست که به این رفتار ناپسند دامن زده و باعث تقویتش شده...
امید است که در اموری مثل انتخابات پیش رو این مسایل و تغییر ساختار اداری کشور به گونه ای که چاپلوس سالاری رو در آینده کمتر ببینیم، بیشتر مورد توجه قرار بگیره، انشاالله
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
جهت اطلاع جنابعالي در حال حاضر ازاين سندسازي ها تا دلتان بخواهد در اينترنت وغيره وجود داردكه بي اساس است ،فعلا اين طور شده كه حرف هاي عباس آقا قصاب محل ما را بنام كوروش و دكترشريعتي و...چاپ مي كنند و مي دهند به خورد عوام .مواظب باش اشتباهي سوار نشي برادر!!!! ناشناس
| 
| ۱۸:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
شاید نویسنده کتاب خودت بودی افرادی در پستهای سازمانی قرار گرفته اند که خود را تابع شدید دولت معرفی میکنند ! و برای اینکه دولت را ناکارامد جلوه دهند و زمینه نارضایتی را در بدنه سازمانها بوجود آورند حذف متخصصین وبازنشسته اجباری کردن آنها را در دستور کار قرار داده اند . قانون را دور میزنند و با یک بخشنامه هرچه متخصص و باتجربه را از سیستم حذف میکنند . بنابراین نفاق و دورویی حاکم بر سیستمهای اداری ایران برای رسیدن به اهداف یکی از دلایلی است که متاسفانه در ادارات وجود دارد اين يك واقعيت مي باشد متاسفانه ادارات دولتي به افراد كارآمد و پرتلاش بهايي نمي دهند و افراد چاپلوسي خود نوع و كاركرد افراد خبره را زير سئوال مي برند. دقیقا" صحیح است.منم یکی از قربانیان این موردم. دقیقا همینطور هستاشتباه کردم و به توصیه سفیر چهت تولید دارو با افتخار به ایران امدم ولی دقیقا به لحاظ مشکلات ذکر شده بالا بعد از تحمل مخارج سنگین متاسفانه مجبورم وطن عزیزم را ترک کنم
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۷:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اگه تو فرهاد بودي غير از شيرين چيزديگري نمي ديدي!!! ناشناس
| | ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
روزي فرهاد ازجلوي عابدي گذشت ،عابد به او گفت گذشتن تو از مقابل من ارتباطم را با معبودم گسست ،فرهاد گفت من عاشق دختري به نام شيرين هستم وچون به دنبال اويم جزاوكسي را نتوان ديد.ازاينرو بود كه تورا نديدم چگونه است كه تو...... ناشناس
| | ۲۰:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
فرهاد و عابد و .... داستان هستند که برای بیان حمت و فلسفه طرح شده اندبا این حرف شما لابد ابن سینا و ابو ریحان و ... پرفسور لطفی زاده ،مرحوم پرفسور حسابی و.... هم عاشق این مملکت نبوده اند
اینکه عاشق این کشور باشی و بری (بیرونت کنن )هیچ منافاتی با هم ندارن
تنها یک جمله ، پاسخ شماست:مدیریت نالاق بر برخی از سیستمهای کشور حاکم شده که بعلت ناکارمدی و بی سوادی در حوزه مربوطه( اعم از مدیریتی و فنی) و ترس از افراد با تجربه و خبره، بلائی بر سر کشور آورده که اثرات آنرا در تمامی حوزه ها شاهد هستیم و باعث نابودی کشور عزیزمان می شود.
متاسفانه در ایران سیتم پذیرش افراد در دستگاهها بخصوص پست های کلیدی تخصص و شایستگی مطرح نیست و افراد زیر دست هم مجبور به تبعیت همچنین تصمیم گیری انفرادی است و به نظر گروه اهمیت داده تمی شود از طرفی هر رده برای رده با لاتر گزارش کذایی میدهد و هر کس دنبال انجام کامل وظیفه نیست بلکه در جهت رضایت مدیر و چاپلوسی بالاتر از خود است و............................. در همه سازمانهاي كشور اين مشكل وجود داره. بايد قبول كنيم كه مديرامون همه بيسواد يا كم سوادن. اينو به وضوح تو هر ارگان و سازماني ميشه ديد. پاسخ ها
دختر ایران
| | ۲۱:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
پس پیشرفت و کمک به هم وطن کجا رفته؟؟!! این مشکل ناشی از در اقلیت بودن افراد کارآمد و فعال ناشی میشود و این اصل که اکثریت میتواند اقلیت را از میدان خارج کند همیشه برقرار است و این مسئله محدود به سطح مدیریت نمیشود و فراگیر است و فقط در سطح مدیریت نمود بیشتری دارد.نتیجه گیری کلی ما را به این جواب میرساند که به نوعی به صورت فطری و بیمارگونه تنبلی و تن پروری در ما نهادینه شده
ناصرالدین شاه قاجار در حمام فین کاشان پایه این رویه رادر ممالک محروسه بنیان گذاری کرده که بحمدالله همچنان مستحکم وخلل ناپذیر پابر جا مانده است. پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
انشاالله قسمت شما هم بشود!!! ناشناس
| | ۲۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ممالک محروست منو کشته ناشناس
| | ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
خوب راست میگه من 7 سال در یکی از بزرگترین شرکت های دولتی کار میکردم. منشی دفتر لیسانس کشاورزی داشت. و کلیه پرسنل شرکت دارای مدرک کارشناسی ارشد و دانشجوی دکترا و ... از امیر کبیر،صنعتی،و.. بودن جالب اون بود که مدیر ما 30-35 نفر یک آقا زاده متولر 1349 با مدرک فوق دیپلم فیزیک بود ! جالبتر اون که چند پروژه 6- 8 میلیارد تومانی به خاطر این آقا رو هوا رفت بعد از 6 سال دیگه مدیر عامل هم از دستش عاجز شد ، جالبتر ! اونکه مدیر عامل بعد از جابجایی این آقا برای جلوگیری از خرابکاری بیشتر فرستادش واحد کنترل پروژه !!! دلیل بدبختی های ما ایرانیها امثال این اقایون هستند. چون خوی عربده کشی و گنده لات بازی یا در بهترین حالت لوطی گری و البته ویژگیهای بارز دیگه که قابل عرض نیست از ملزومات کاره که معمولاَ افراد با این شرایط طاقت دیدن بهتر از خودشونو ندارن. ادارات کارامد افراد کارامد رامی طلبه وناکارامد افراد ناکارامد رامی طلبه بنظر میرسد اری چون از دیر باز متملقان برای روساتملق سرایی کرده اند و ان نیز تا حالا ادامه دارد بنابر این این رسم از بالا تا پایین بصورت فرهنگ ادامه خواهد داشت. من امروز به خاطر همین مسئله دچار افسردگی شدمامیدوارم خداوند رحم کند
واقعا نداشتن پارتی و داشتن کارایی باعث بشه که شخص دیگری جای شما را در اداره ای که معاون اصلی ان فوق دیپلم ابتدایی دارد
با فوق لیسانس من جایی در ..نداشتم
بالاخره کلی خرج تبلیغات یک نفر میشه که به سمتی برسه باید برداشت سرمایه داشته باید از نیروهای مستعد در بین دوستان و آشنایان و اقوام استفاده بشه خوب یک عده باید برن تا یک عده دیگه بیاییند تازه اونهایی هم موندن پشتشون گرم بوده و این یعنی نا کارآمدی اداری که این موضوع باید اصلاح شود بالاخره اقوام و دوستان مستعد و قابل اطمینان خیلی زیاد هستند بعضی ها رو هم سنگ قلاب میکنیم دور کاری و یا بیرون تهران بله بدبختانه درسته با توجه به هرم مديريتي از بالا به پائين , هر چه در ادارات بالاتر برويم از تخصص کم و جايش را چاپلوسي و نوکر صفتي پر مي کند بطوريکه در بالای ادارات کمتر آدم متخصص , شجاع و صادق وجود دارد. از نظر بنده بعنوان کسی که با مدرک فوق لیسانس و بیش از 10 سال سابقه مدیریت در سیستم های اداری دارم علت اصلی این معضل در تصدی امور و پست های کلیدی و تصمیم ساز کشور توسط افرادی که نه تخصص علمی و عملی اون پست را دارند ، نه با تجربه و تلاش به آن مقام رسیدند که ارزش آنرا بدانند و نه هم انگیزه و تعهد کاری لازم برای عملی کردن اهداف آن سازمان دارند چون مدیرانی که برای سازمانی و تحقق اهدافش زحمت کشیده باشند آن سازمان را همانند خانه خود و افراد شاغل در آنرا همانند فرزندان خود میدانند چطور ممکن است بک پدر نسبت به رسد و پیشرفت یک فرزتد حساسیت داشته باشد مگر اینکه پدر نا اهل و بی دردی باشد. بنده در سال 84 به استخدام یک مرکز تحقیقاتی بزرگ به صورت پیمانکاری موقت درآمدم. آن زمان در گروه ما هنوز هیچ پروژه ای به تصویب نرسیده بود بنده و همکار دیگری که بنده آوردم توانستیم در سال بعدی سه پروژه بزرگ را نهایی و تصویب کنیم اما در آخر سال 85 به ما گفتند که نیازی نداریم به شما و در سال 86 رئیس جدید آن مرکز در مصاحبه ای گفت که افراد ناکارآمد را اخراج کرده ایم. به نظر شما ما که سه پروژه بزرگ ملی را استارت زدیم ناکارامد بودیم یا دوستانی که با یک قطار اسم و ادعا هیچ کاری نکرده بودند؟ به نظر من تا زمانی سیستم گزینش کشوری که همه مردم میدونن ومیشناسن تغییری درش بوجود نیاد همین آشه و همین کاسه!!چون همه جا آدم چاپلوس پیدا میشه !!
مادامیکه نیروهای هسته های گزینشی خودشون در فقر علم به سر میبرن وضعیت از این بهتر نمیشه حتی اگه نخبه ترین فرد اقتصادی هم بیاد!!!!
همه دیگه اینو میدون آخه چجور میشه مثلا در رده های میانی برای جذب مثلا" فوق لیسانسها یه نفر دیپلمه مراحل گزینشش رو انجام بده !!! وا مصیبتا
سیستم گزینش سیستم خوبیه برای دست یافتن به یه سری اصول و استانداردها که واقعا" لازم هم هست
اما واقعا" کار شاق سیستم گزینش کشور رو در همه نهادها و ارگانها و سازمانهای دولتی همه دیدن
و دیدن که کاری که این افراد انجام دادند اسرائیل و آمریکا نتونسته بود
بهتر نیست بیائم اولین قدمی که برمیداریم اینها باشند:
1- گزینش مجدد نیروهای هسته های گزینش و سنجش بار علمی ، تعهدی ، اخلاقی ، ولایتی ، و حب وطن از ایشان توسط افراد دلسوز و با ایمان و انقلابی
2- سنجش کارنامه عملکرد نیروهای گزینش شده و ثبت عمل نیروهای گزینش شده بصورت مثبت یا منفی در پرونده نیروهای گزینش کننده بصورت سالیانه یا فصلی
3 - استفاده از افراد مجرب و بدون غرض و نیروهای با کارنامه درخشان مدیریتی مربوط به همان سازمان در هسته های گزینش
4- فرهنگ سازی شایسته سالاری و انتخاب شایسته متعهد بین نیروهای گزینش کننده
!!!!!!!!!!
پس با تغییراتی که در بالا اشاره شد مطمئنا" زمینه برای کشف استعدادها و بروز نبوغها بوجود خواهد آمد .
انشاالله
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۹:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
گزینش مسئول بررسی صلاحیت افراد از لحاظ اخلاقیه نه علمی خوب مشخصه آمار زیر آب زنی در ایران بیشتر از جاهای دیگه هستش و در این سیستم آدمای خوب هی میرن پایین و پایین تر مقاله بسیار جالب و دلنشیی بود و حتما ازاین مقاله ها بیشتر بنویسید . افراد کارا را کنار می گذارند چون متوجه شدند طرف داناست و می دانند اگر رشد کند دانایان سر کار می آیند و سیستم را متحول می کنند و تعریف از تیم دانایان سرزبان ها می افتد و دیگر جای آن ها آن جا نیست. اما ازچه روشی استفاده می کنند جالب است دقت کنید ، بهانه می کنند و می گویند درچارچوب سازمان کار کن . و ازاین جا شروع می شود که مافوق اجاز نمی دهد طرف ، طرحش را اجرایی کند مثلا می گوید نمی شود باید ببینیم سازمان چی میخواد و یا می گویند خارج از سازمان کارنکن و سازمان اینو نخواسته و کم کم فرد یا مدیر کارا و توانمند حوصله اش سر می رود و چون نمی تواند مطابق با طرح های آبکی کار کند کم کاری می کند و روزی می رسد که سر میز صبحانه از زبان او می شنوند که می گوید دیگر نمی توانم کار کنم و از خدا خواسته می گویند هرچی شما صلاح بدانید و کنار می گذارندش. تازه این جوانمردانه ترین شیوه اش بود رفقا. پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
با سلام مطالب زیبا و مفصلی توسط خوانندگان محترم نوشته شده است در ارائه یک نظر کلی که کمی نزدیک به پاسخ حسین آقا است عرض می کنم:
بنظر می رسد همه ما مدعی هستیم که در کار خود متخصص هستیم!! (با خواندن کامنت ها تا اینجا من این نتیجه گیری را کردم) به عقیده من این اولین اشکال است.
اگر چه با صحبت اکثریت مبنی بر وجود مدیران نالایق موافقم اما می خواهم زاویه دید را به سمت دیگر ببرم، فرض کنید یک تیم تخصصی در یک کار تخصصی شما را دعوت کرده اند تا به آنها بپیوندید یا اصطلاحا استخدام شده اید و در انجام آن کار از شما وظایفی را خواسته اند (که می تواند مطابق میل شما نباشد) حالا سوال این است آیا شما باید از مدیر بالادست خودتان حرف شنوی داشته باشید یا خیر؟
بگذارید اینطور پیش برویم: چه اشکالی دارد اگر شما کار اشتباه دستور داده شده (البته فرض می شود) مدیر را بپذیرید و طبق خواسته وی انجام داده و تکمیل کنید و در کنار گزارش نهایی نظر خودتان را هم اضافه کنید و آنوقت منتظر بازخورد باشید؟.
هموطنان عزیز براستی ما ایرانیها دچار چند اشکال اساسی هستیم که از بدو زندگی و در مدارس ابتدایی باید اصلاح شوند
* ما در انجام یک کار گروهی ضعیف هستیم
* ما در پذیرفتن اینکه همکارمان می تواند از ما بهتر باشد ضعیف هستیم، حداقل بپذیریم وی در تخصص و گرایش خودش همانند ما قوی و مسلط است.
* متاسفانه خیلی وقتها ما دستورات و سیاست مدیر بالادستی خود را اجرا نمی کنیم یا بد اجرا می کنیم و دقیقا از وی انتقاد می کنیم که او نمی داند و این فقط من هستم که می دانم.
اجازه بدهیم در کارمان یک فرآیند سیستمی صورت گیرد نه یک فرآیند فردی. اجازه دهیم سیستم کار را پیش ببرد نه آدم ها، و در واقع کاری بکنیم که یک آدم بخشی از یک سیستم باشد نه همه آن.
سربلند باشید
با سلاماينجانب كارمند قراردادي يك سازمان دولتي با مدرك كارشناسي ارشد الكترونيك از دانشگاه معتبر دلتي هستم.تمام كساني كه بنده را ميشناسند يا با من كار كرده اند به تسلط بنده برروي مسائل فني و اداري اذعان داشتند.اما فقط به دليل امتناع از ورود به باند و باند بازي و متنفر بودن از اين مسائل وضعيتم در اداره طوري است كه هر روز با حاشيه و زيرآب زنيه همكاراني كه نه تخصصي دارند و نه ميتوانند داشته باشند روبرو هستم و اين مشكل نه فقط براي من بلكه براي خيلي از افراد دلسوز و متخصص نيز وجود دارد كه اميدوارم روزي را ببنيم كه اين فساد و باند بازيها از ادارات ما جمع شده باشد.باميد خدا
کار امریکا و اسراییل است متاسفانه تو اداره ما یک خانم که راتباط فامیلی نزدیک با رئیس داره با مدک لیانس مامائی شده معاون پشتیبانی و اداری و مالی سازمانمون حالا شما برید کل دنیا رو بگردید ببینید افرادی با مدارک مامائی کجا خدمت میکنند
آیا تو حوزه مدیریت کلان و میانی جایگاهی دارند
البته همه تو اداره میدونند که هر مدیر کلی که میاد باید ایشونو ابقا کنه وگرنه با رئیس طرفه و باید میزشو بده بره
این همه دوستان از دولت شاکی اند ؛ سازمان ما رو ببینید چی می گید ؟ بدا به حالمون کار آمدی چیزی نیست که در بالای یک ساختار سیاسی و اداری نادیده گرفته شود ولی در سطوح پایینتر بدست بیاید و اجرا شود. پاسخ به پرسش شما این است که کار آمدی در سطوح بالای سیاسی مورد دقت و اجرا نیست پس در سطوح پایین نیز نباید باشد و اگر باشد با سیستم دچار تضاد میشود. شما در جایی قدرت دارید و مسئولیت و پاسخگویی ندارید یعنی اصلا معیار کارایی مورد آزمایش و معیار نیست. در جایی دیگر مسئولیت بسیار دارید ولی قدرت و اختیاری ندارید که پاسخگوی کار آمدی باشید. باسلام وتشکر برای اینکه به درخواستهای غیرمعمول وغیر معقول مدیر کل جواب مثبت داده نشد یا باید از سیستم اداری حذف ویابه سمت با لاتر محروم شوی با سلامبنده نیز دو سال است که از کارمندان دولت هستم در این مدت به وضوح مدیریت ضعیف را شاهد بودم . البته بعضی از این افراد انسان هایی مومن هستند (فقط مومن و فاقد تخصص ) و البته مشکل مشترک همه مدیران ضعیف عدم داشتن تخصص در کار خود می باشد. ملاک اولیه و اصلی برای انتخاب یک مدیر مومن بودن و نداشتن کوچکترین سابقه حرکات و صحبتهای ضددولتی و سابقه خدمتی بالا بوده ( هست ) و داشتن تخصص و ایده های نو اولویت های بسیار پایین دارد . ارزیابی عملکرد مدیران توسط مدیر بالا دست انجام می گیرد یعنی همان شخصی که مدیر را انتخاب نموده او را ارزیابی می کند که معمولا هم نمره 100 را می گیرد و نیروهای زیر دست مدیر هیچگونه ارزیابی نمی توانند از وی داشته باشند.
بنده در این مدت به این نتیجه رسیدم برای حل این مشکل باید مدیریت ما از حالت انتصابی صرف خارج شود به طور مثال برای انتصاب یک مدیر شرایطی فراهم شود از میان چند گزینه داوطلب پست، کارمندان زیر دست و مدیران بالا دست با همدیگر به شیوهای دموکراتیک (مثلاً انتخابات داخلی ) مدیر را انتخاب نمایند. مردم ما همیشه ثابت کرده اند که خوب می فهمند . به طور حتم اگر مدیری عملکرد خوبی داشته باشد در این سیستم پیشرفت و مدیر ضعیف برکنار می شود.
با تشکر
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۸:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
به نظر من اینها مومن هم نیستند. اگه مومن بودند خودشون کنار می رفتند تا بیشتر خرابکاری نشه سیستمی که از لحاظ اقتصادی سود ده نباشه نیازی به مدیر کارامد هم نخواهد داشت و کم کاری ایشون هم مهم نخواهد بود و کافیه که حرف گوش کن باشه و هوای مدیر بالادستی رو داشته باشه، همین. با سلام بنده از کارمند سازمان فنی و حرفه ای هستم که با رتبه 3 کنکور کارشناسی ارشد فارق التحصیل دانشگاه امیر کبیر استخدام یکی از مراکز این سازمان شدم در بدو استخدامم پیشنهادات فراوانی برای اداره کل مربوطه ارسال کردم که باعث تحولاتی در اداره شد نه تنها این تحولات باعث ارتقای اینجانب در سازمان نگردید بلکه مزایای من را نیز حذف کردند سپس بخاط این اقدام بنده دست به انتقاد از این سیستم زدم که مدیران برای بنده پرونده قضایی تشکیل دادند که شکر خدا تبرئه شدم همکنون نیز در یکی مراکز مشغول ترجمه کاتالوگ دستگاهها هستم و فکرم بجای حل مشکلات اداره متمرکز برای خرید و فروش در بازار آزاد می کنم
متاسفانه علت مشکلات را می توان در معضلاتی که سازمان ها به آن دچار هستند، خلاصه کرد به:1- مدیران ارشد سازمان ها معمولا سنتی می باشند و یا اشراف کافی بر حوزه کاری و علم مدیریت ندارند و معمولا با توجه به تخصص انتخاب نمی شوند
2- مدیران میانی و اجرایی معمولا بخاطر روال های نادرست کاری در سازمان ها حتی اگر افراد متخصص و لایقی باشند امکان پیشبرد و اجرایی کردن اهدافشان را ندارند و معمولا این افراد دچار دلسردی و در نتیجه کناره گیری می شوند.
3- متاسفانه علی رغم توسعه فناوی اطلاعات در تمامی زمینه ها، استفاده درست و به جا از قابلیت های تکنولوژی های موجود نمی شود، که خود بدلیل عدم شناخت مدیران ارشد از فناوری اطلاعات، دیدگا ه های سنتی و عدم استفاده از افراد کار آمد می باشد.
4- ارزیابی از فعالیت ها و وظایف محوله بدرستی انجام نمی پذیرد و گاها افرادی که فعالیت بیشتری می کنند از مزایا و حقوق کمتری نسبت به افرادی که کار کمتری انجام می دهند دارند.
البته بسیاری مسائل دیگر می توان اشاره کرد ولی ای کاش دلسوزان میهن تا قبل از آنکه وضعیت از حالت کنونی هم بدتر شود اقدامی کنند......
تابناک عزیز.. به قول اجنبی ها دوپلیکیشن..!! تملق خصلت ناپسندی است ولی افراد متملق آدمهای هوشمندی هستند که برای پیشرفت خود از این ابزار استفاده می کنند متأسفانه در خارج از بخش دولتی نیز چنین است مثال : همکاران وکیل عضو کانون وکلا ، همکاران مهندس در نظام مهندسی ، و.... همینکه یک همکار باهوش و پر کار و توانا را در جمع خودشان می بینند با هزاران ترفند برایش پاپوشی درست می کنند تا بتوانند کارهای بی کیفیت خودشان را ارایه کنند و کسی متوجه نشود . و وقتی برای کسی پاپوش درست کردند ویا تهمت زدند مردم هم جرأت مراجعه به آنها را ندارند ! هممون می دونیم چرا . نیاز به مقاله و این حرفا هم نیست اتفاقابدنبال نیروهای کارآمددرزمینه چپاول ودزدی ازبیت المال هستند چنانچه باور ندارید تحقیق کنیدآیامدیربدون پرونده درتمامی انواع فساد وجودداردیاخیر؟جواب قطعاخیراست . امیدوارم کار تابناک جهت دار نباشه ولی واقعیت جامعه ما را بیان نموده است
سوء مدیریت در حد اعلا
چاپلوسی در حد المپیک
ریا در سطح فوق تصور
......
سازمان چه می شود؟! عده ای سنگ به سینه زنان اول بسم الله درهرجلسه می گویند؛ سازمان چه می شود! نگران سازمانند و انگار فراموش کرده اند میان آدمانند!...در میان حرف هایشان،انسان دوم و اول سازمان است! گویی منظورشان از سازمان همان ساختمان است.سازمان چه می شود! چه می شود؟ وقتی آدم و اخلاق نباشد !!
اگر سیستم اداری و کاری مانند تیم فوتبالی باشند که هدف گل زدن و پیروزی وموفقیت باشد بتابزین همه از اینکه یک فرد از تیم توانسته با خلاقیت به موفقیت تیم یاری رساند خوشحال میشوند پس میشود گفت در ساختار کار سیستم اداری ما هدف موفقیت نیست که از موفقیت دیگر کارکنان ناراحتند و سعی در تخریب و حذف فرد موفق میکنند. این که ما برای این معضل اجتماعی مردم یا ساختار را متهم کنیم درست نیست این مشکل دلایل متعدد دارد و برای ریشه های این مشکل را باید در خانواده و دبستان جستجو کرد ...حالا بايد چه كرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پاسخ ها
احمد
| | ۲۱:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
باید منتظر یک زلزله 9 ریشتری بود من ادعای خاصی ندارم و از انتقاد کردن بیجا هم بیزارم اما چند نکته هست که میدونم شما هم قبول دارین... اول این که کشور ما در حال حرکت به سمتی است که کلا به افراد کاردان نیازی نیست و بیشتر به افراد مطیع و ساکت نیازه تا همه جا از اونا سو استفاده ابزاری کنند .یک نمونه اش شرکت کارمندان دولت در راهپیمایی و نماز جمعه است. کلا ما کار خاصی در ادارات و کارخانجات انجام نمیدهیم.واردات ارزان قیمت انجام داده و به نام برند داخلی توزیع میکنیم.عوض اینکه افرادی رو سر کار بیاوریم که سرشون توی کارشون باشه دنبال افرادی هستیم که بتوان عقاید مسئولان رده بالا را بر آنها تحمیل کرد و تفکر آنها را همسو با سیاست های برخی مسئولان گرداند.این کار کمک فراوانی به حفظ سیستم فعلی خواهد کرد و دهن عده ی زیادی را در مقابل گرانی...تورم و فشار خواهد بست.از نمونه های این مدل میتوان به سوالات مصاحبه های آستخدامی اشاره کرد که در آنها کوچکترین توجهی میزان سواد و تخصص افراد نمیشود و تماما در مورد ولایت فقیه..احکام اسلام...تاریخ انقلاب و سوالاتی از جزئیات ریز دینی مانند شکیات نماز و احکام نجاسات میشود و این خود فرهنگ دروغگویی و چابلوسی را گستره میکند چون اکثر سوال شوندگان شاید نه انقلاب را قبول داشته باشند و نه ولایت فقیه و نه اهل نماز باشند اما برای جلب نظر استخدام شدن به راحتی دروغ میگویند. البته در بحث کنار گذاشتن افراد یه درصد دیگه ای هم وجود داره که ربطی به موارد بالا نداره اونم جایگزین کردن افرادی است که به نحوی صاحب امتیازی مانند خانواده شهید یا جانباز و یا آشنا و پارتی بازی...البته من تاکید دارم که باید از خانواده شهدا حمایت بشه ولی نه هر خانواده ای...به ولله خیلی از خانواده شهدا اصلا مشکل مالی ندارند اما باز هم امتیازات فراوانی دارند. گذاشتن سهمیه جدا و قبولی به ناحق در کنکور و استخدامی شاید اجر و ثواب شهادت رو برای شهیدشون تحت الشعاء قرار بده...ببخشید که طولانی شد .میدونم تایید نمیکنید...حقیقت تلخه...همه میدونیم حرف راست و حق چیه اما همه ساکتیم
پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۳:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
دوست عزیز ناشناسبدجوری دلمون رو تلنگر زدی که هزار بار آفرین بگم به این متنت که چون از دل برآید بر دل نشیند.
در خصوص سهمیه ها، بنده نظری داشتم اگر چه شهدا تاج سر ما هستند و بنده به شخصه و در وجود خودم نمی توانم درجه آن کار را درک کنم ولی آنها شهید شدند تا این مملکت آباد شود و اگر قرار باشد خودمان با دستان خودمان این کشور را ویران کنیم صدها برابر بیشتر در حق شهدا ظلم کرده ایم با این توصیف من همیشه این نظر را داشتم که بجای سهمیه ها در کنکور و مشاغل و امثالهم حقوقی معادل 2 برابر (حتی بیشتر) از حقوق شغل آن شهید عزیز را به خانواده محترمشان پرداخت کنند ولی مشاغل و سهمیه بندی نکنند براستی من نمی توانم بپذیرم شخصی با رتبه 31 دانشگاه شریف را از دست بدهد و کسی با رتبه 600 در آن قبول شود! این بی عدالتی است که با فرهنگ اسلامی هم سازگار نیست.
مدیر نبایدقدرت تغییرکادرکارشناسی داشته باشدازسال۱۹۱۹درامریکا چنین قانونی مصوب شده است حتی وزیرهم می تواند کادرسیاسی عوض کند نه گروه کارشناسی ....ولی درایران حتی جاروکش هم عوض می کنند باتعویض وزیرمحترم!!یعنی هردولتی که امده کادرکارشناسی دولت قبلی راازسیستم خارج کرده ودرنهایت متوجه شده که باید کادرجدیدی راتربیت کند دردولت نهم که همه طاغوتی شدن....جالب است اخیرابرای درامدارزی پتروشیمی برنامه ریزی کرده اند درحالیکه اقای ابراهیمی اصل به مدیران قبل ازخودش اتهام نادانی می زد که چرادرعسلویه پتروشیمی ساخته اند......... اصل در آمدن كار است نه دانستن كار جريان عقل و شانس است بيشتر در اين اوضاع حاكم است منظور شانس نه عقل و درايت وتخصص و تجربه من 5 سال رئیس اداره بودم و همه مدیران شهرستانی و مردمی که گروه هدف اداره ام بود مرا قبول داشتم و جزء روسای موفق . الان 9 ماه است که به اداره نمی روم و حقوقم را قطع و مرا از حق قانونی که داشتم محروم کرده اند و هیچ کس نمی داند چرا . اما می گویم : چون مدیر کلمان... درخواست داشت ... من قبول نکردم . اکنون 15 سال سابقه خدمتم به باد است و منتظرم تا در تخلفات اداری رسیدگی شود . اگر تابناک مشتاق است بفرماید تا خودم را معرفی کنم و مشخصات و مدارک ارائه دهم . شما یک نظر عالمانه به وضعیت و سطح دانش گماشته شدگان دولت در راس مدیریتهای کلان کشور داشته باشید سپس قضاوت کنید آیا می شود واقعا ابزارهای علمی را یرای تشخیص کار آمدی افراد به کار برد یا نمی شود ؟؟؟!!! با سلام دقیقا این حرف صحت دارد زیرا متملقان و چاپلوسان همه چیز را قبضه کرده اند و فردی که به عنوان مدیر می آید درست که با سواد و دکتر است اما با کار اینجا که آشنا نیست و لذا آنچه در اداره می گذرد که هر آدم منصفی می داند . کارکن ها جابه جا می شوند و باید بروند قسمت دیگر چرا که کار آیی ندارند و ....در مراکز ستادی وزارت بهداشت این حدیث کهنه ای است که همه می دانند و....هرکس که خسته از این وضع می شود بازنشسته می شود و می رود .در اینجا شایسته سالاری جایی ندارد . همه چیز را سیاسی می بینند . تا حرف حقی برای اصلاح امور می زنی به انسان مارک مخالف نظام را می زنند .می گویند در ژاپن کسی مدیر می شود که در یک سازمان از پایین شروع می کند و کار یاد می گیرد تا مدیر شود و از همه جای یک سازمان خبر دارد . ایکاش در مملکت ما هم به این مسایل توجه شود و همه چیز رنگ و بوی سیاسی نگیرد . با سلام - يكي از دلايل حذف (فيزيكي يا منزوي شدن)افراد كارامد عدم استفاده هدفمند و پايش شاخصها براي هر فرد است (بدليل خاستگاه دولتي و عدم نظارت صحيح ) كه هيچ ارتباطي هم با حقوق پرداختي بر اساس كارايي نداشته و صرفا -حقوق - بر اساس زمان حضور - ارتباط با مافوق و0000 پرداخت ميگردد با سلام، چون در راس امور متملقین و متظاهرین و محافظه کاران قرار دارند و اینها هم جهت حفظ موقعیت و کتمان ضعف ها و نا توانیهایشان را در حذف کار آمد ها می بینند. مدیران من 13 سال پیش در یک سازمان دولتی به عنوان کارشناس نرم افزار و برنامه نویسی استخدام شدم. بعد از 2 سال از آن سازمان بیرون آمدم. چند وقت پیش دوباره به همان سازمان سر زدم. برخی از همکاران قدیمی من که هیچ تجربه و تخصصی در زمینه IT نداشتند به پستهای بالایی رسیده و یکی از آنها هم مدیر کل رایانه شده بود. ولی نرم افزاری که آنها با آن کار می کردند همانی بود که 13 سال پیش من و چند نفر دیگر روی آن کار کرده بودیم. البته آن چند نفر هم هیچکدامشان در آن سازمان نیستند.این راهم بگویم که دوستان سازمانی من وضع مالیشان بسیار بهتر از من است!!!
بلاي جون كشورمان شده ، چاپلوسي ، تملق. اما ابزار بسيار خوبي براي رئيس شدن آخه در اين كشور رئيس شدن جزء راحتترين شغلها با در آمد بالاست سواد هم نميخاد. در سیستم اداری ما یا باید در خوردن همکاری کنی یا خوردن و چپاولشون رو تایید کنیاگر نکنی باید بری زباله دونی
با سلامبنده در يك صنعت خودروسازي كار ميكنم داراي تخصصي حساس وداراي مدرك فوق سابقه دارم كه حدود دوسوم آن در اين شركت بودم در كارم بسيار موفق بودم (به اعتراف موافقين ومخالفين) ولي از بد حادثه بنده را از پستم جابجا كردند فقط به دليل اينكه تو در اين تخصص وپست موفق بودي برو فلان پست را كه هيچ ارتباطي با تخصص من ندارد درست كن هرچه گفتم من نه تحصلات دانشگاهيم نه تخصصم ونه علاقه ام به شغل جديد مي خورد گفتند ما بهتر از تو مي دانيم
حالا من مانده ام شغل جديد كلي درگيري روحي واسترس و...
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
سیستم ایران همینجوریه کسی که فعال ه بجای تشکر و اضافه حقوق ! اضافه مسئولیت میشه!! زمانه به مردم نادان دهد زمام مراد تو اهل فضلي و دانش همين كناهت بس. اينجانب با ٢٣ سال سابقه صد در صد مفيد و مرتبط همين امروز به دليل تسلط و سلامت در كار فرمودند برو. بالا دست من اما نصف اينجانب نه سابقه دارد نه تجربه مفيد. اما توصيه شده صد در صد. احكم الحاكمين حكم خواهد نمود انشاءا... پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
چقدر همدرد داریم اینجا! ای خدا... احمد
| | ۲۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
در بهترین شرایط این گفته یکی از مدیران بود که کسی که خوب کار میکند فقط باید بیشتر کار کند حالا باز خدا پدرش رو بیامرزد که نگفت اخراجش باید کرد . با عرض سلام و خسته نباشیدخدا پدر و مادر شما را بیا مرزد که یکی پیدا شد حرف دل ما را بزند دقیقا همانند اداره من همیشه تا میام یک متر بالا برم طوری پایم را میکشند که چند متر پایین تر میافتم
پاسخ ها
محمد
| | ۲۳:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ابتدا پاتو میشکنند و بعد به جرم لنگیدن محاکمه و اخراجت میکنند! من با فوق لیسانس در شرکت توزیع استخدام رسمی بودم. بعد جند سال که یک رییس فوق دیپلم آوردند بالا سرم رفتم شرکت خصوصی. خدا..... زمانی که در سیستم اداری ارتباطات حرف اول تا آخر را می زند، طبیعی است که انتخاب بر مبنای شایستگی صورت نگیرد. اما مهمترین مسئله ساختار غلط اداری است. زمانی که یک مدیر جدید در هرسطحی منصوب می شود، معمولا اتوبوسی افراد مورد وثوق خود را به آن سیستم اضافه می کند. اگر چنین امکانی گرفته شود، لاجرم در بلند مدت افراد قوی باقی خواهند ماند و افراد ضعیف، قوی شده و یا حذف خواهند شد. همچنین باید توجه داشت که مدیر باید از همان مجموعه انتخاب شود تا اولا دو سال طول نکشد تا زیر مجموعه اش را بشناسد و دوم اینکه کارمندان آن مجموعه امیدوار به ارتقا باشند و تلاش کنند تا با افزایش توانایی ها ، به مدیریت مجموعه بیاندیشند. چون غالبا مدیرانی سفارشی و ناشایسته منصوب میشوند. و مدیرا نا لایق نمیتوانند بر زیر دستانی کارآمد تر و عالم تر ریاست کنند. و بهترین شیوه به حاشیه بردن آنهاو انتصاب افرادی پاچه خوار و نالایق را بجای آنها وسیله تداوم مدیریت خود را فراهم میکنند. در سازمان هر مدیری که بخواد درست کار کنه و جلوی تخلف رو بگیره اینقدر براش مشکل درست میکنن که خودش پشیمون بشه من در هفته اول از شروع به کار در یک بانک دولتی از رئیس مربوطه تذکر جدی مبنی بر زیاد کار کردن دریافت کردم. بعد از یکماه هم استعفا دادم. میراث استعماراستعمار بلند مدت ،بدون حضور استعمارگر
استفاده از افراد ی که سطح کارآمدی پایین دارند در سمت های سطح بالا ، و منصوب کردن افراد ی با کارآمدی بالا در سطح پایین یا انزوا
1-عدم تفکیک پست های اداری از پست های سیاسیاین به هم ریختگی باعث می شود تا بعد ار هر دوره انتخابات افراد بدون در نظر گرفته شدن لیاقت هایشان بلافاصله عوض شوند
2-ساختارمعیوب اداری
3-ناکافی و نا مناسب بودن ضوابط انتساب مدیران و توجه کمتر به مهارت های فنی
4- پائین بودن بهره هوشی بعضی از مدیران از میانگین بهره هوشی کارکنان اداره تحت سرپرستی
5-به کار گرفته نشدن افراد کارآمد در زمینه تخصصی
6- پرتوقع بودن افراد کارآمد در زمینه دریافت دستمزد
7-چالشی بودن افراد کارآمد که باعث ایجاد مشکلاتی برای مدیران ضعیف می گردند
8-توجه ناکافی به کارائی کارکنان و تمرکز به اطاعت پذیری
9- وجود فرهنگ تملق در ادارات و کشور
پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
نکات درستی مطرح نمودی. انشاالله بزرگان در سطح معاونت توسعه مدیریت موارد را بخوانند و عمل کنند. این بیماری ریشه تاریخی داشته ولی شدت و حدت آن در زمانها و دورانهای مختلف متفاوت بوده است شاخصهای کارامدی وکارایی از بطن فرهنگ هر جامعه نشات می گیرد و می بایست استفاده از افراد نخبه و شایسته سالاری به عنوان یک خواسته عمومی مطرح گردد تا فرصت سوء استفاده مدیران در انتخاب تیم ضعیف در اداره کشور گرفته شود مشكل اصلي اين است كه متاسفانه مسائلي ديگر غير از تخصص در به دست آوردن موقعيت‌هاي شغلي موثر است و همين باعث شروع انحراف است. افراد فرصت طلب نيز از اين شرايط استفاده كرده و با درست كردن ظاهر موجه خود را به ميزهايي كه لياقت آنرا ندارند مي‌رسانند. شاهد آن هم افرادي هستند كه در اين اختلاس‌هاي بزرگ دست داشته‌اند. همه اين افراد داراي ظاهري مورد پسند سيستم بوده‌اند و چه بسا افراد زيادي را حذف نموده‌اند. متاسفانه مدیران بالادستی فاقد تخصصو سابقه مفید در پست مورد تصدی
میباشند و چون علم و تجربه کافی ندارند
پس به ناچار به حرف اطرافیان باید گوش
کنند که همان چاپلوسان میباشند و
چون مدیران برنامه ای ندارند فرقی بین
افراد کارامد و ناکارامد در محیط کاری
نیست ضمنا با افراد بی سواد راحتر کنار
میان چون طرف نقطه ضعف داره مجبوره
هر کاری یهش میگن گوش کنه
مشکل از بالاست! بالا رفتن سطح سواد واگاهی مردم باید توسط دولت ومسئولین انجام بگیره؛ در اونصورت استعداها پرورش پیدا میکنه وسطح رفاه مردم بالا میره! کسی افراد کارامد را از ادارات حذف نمی کند بلکه این سیستم است که آنها را حذف می کند :شما یک سیستم غیر کارامد دارید که هیچگونه تغییر و بهبودی قرار نیست در آن رخ بدهد بنابراین افراد کارآمد و خلاق مزاحم سیستم محسوب می شوند
اگر بخواهند قوانین خود ساخته را دور بزنند که رسما به قانون معرفی می گردند و تو بیخ و تنبیه می شوند
برای مثال سال گذشته در یکی از ادارات سیستم پیشنهادات برقرار کرده بودند و کلی از این کارشون کیف کرده بودند ( البته هیچ کدام از پیشنهادات اجرا نشده ) این در حالی است که سیستم پیشنهادات جزء اولین و پیش پا افتاده ترین سیستم های بهبود در دنیا است که اگر اشتباه نکم بیش از صد سال است که در دنیا استفاده می شود.
جهان سوم جائی است که اگر بخواهی وطن را آباد کنی خانه خود را ویران کردی.اگر وطن را نابود کنی خانه خود را آباد کردی.دزدی کن ،دروغ بگو،عوام فریبی کن ،خانه‌های گران بخر،فرزندان رو به خارج بفرست،بعدش عرضه دانشجوی بدبختو قطع کن ساختار بیمار که در طی سالیان گذشته بر سیستم حاکم شده است.و نتیجه آن فرار مغز ها و استعداد ها و تهنشین شدن افراد نالایق بر سکان ادارات و سازمان ها میباشد. در ادارات دولتی با تلاش و توانایی های خودت به هیچ جا نمیرسی.مهمترین عامل پیشرفت در سیستم دولتی بیسوادی و پاچه خواری است. واقعا آدم زورش میاد کسی که هیچ تخصصی نداره فقط با پاچه خواری مدیران ارشد بیسوادتر از خودش به پستهای بالا میرسه و تو با فوق لیسانس و توانایی های بسیار بالاتر در پایین ترین سطوح سازمان دست و پا بزنی.
دلیلشو بقیه گقتن اما اگه این روند اصلاح بشه با مدیریت درست و اینهمه منابع و استعداد و این جمعیت ما الان آقای دنیا بودیم ای کاش هر چیزی و هر شخصی سر جای خود قرار می گرفت پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۲:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
داداش نيما يادت باشه خداداد عزيزي اولين بازيكني از ايران بود كه در بوندس ليگا بازي كرد. درجواب اين سوال كه تفاوت فوتبال ما وآلمان در يك جمله چيست؟ گفت: آنجا همه چيز سرجاي خودش است. يكي از روزنامه هاي داخلي فردايش خداداد را به ايراد نظرات سياسي متهم كرد! lمن كارمند ...هستم. بعد از اين كه مديرعامل قبلي از صحنه حذف شد، شخصي را مدير عامل كردند كه هيچ كدوم از كارمندهاي ...از لحاظ فني قبولش ندارند. تمام پروژه هارو بدون مناقصه به شركت هايي خاص ارائه ميده كه باعث صدمه زدن به اموال بيت المال شدن. ايشون بجاي صرفه جويي در بيت المال و حفاظت از آن، بيشتر به برگذاري جشن هاي غير ضروري و نصب عكس ها و پوسترهايي اقدام ميكند كه اصلا وظيفه اين سازمان نيست. گويا فراموش كرده كه وظيفه خدمات رساني به مردم را دارد. تازگي ها هم كه اقدام به تشكيل مديريت شوراي فرهنگي در سطح شركت كرده و با گسترش غير اصولي چارت باعث تحميل هزينه اضافي به اين شركت شده. و همه شاهديم كه بارها و بارها ميگويند كه براي ترخيص واگنها و تجهيزات از گمرك، نياز به بودجه دارند! دلیلش "نبود سیستم مدیریتی علمی و بومیه".از شما سوالی دارم:اسم یا عنوان نظام مدیریتی کشور ما چیه؟در کدام طبقه بندی علمی قرار داره؟
به نظرم همه مشکلات به همین دلیل برمیگرده،مثلا با تغییر مدیران شیوه مدیریتی هم بالکل عوض میشه! یا مشکلاتی چون کم کاری،اخذ رشوه،نبود نیروهای متخصص و...
قربون دهنتون یه سری هم به سازمان .... بزنید ببینید چه خبره مصداق عینی فرمایش امام علی ع را اونجا می بینید ( وقتیکه فرو مایگان سروری یابند امیدها قطع شود) دلیل آن این است که در سیستم اداری ایران شایسته سالاری مفهومی ندارد در این سیستم هرکس پارتی بزرگتری داشته باشد حاکم است برخی نیز که مدیر زاده هستند نیز به محض ورود دنبال این می گردند که ببینند در آن سیستم کت تن کیست !!!در این سیستم یک نفر آدم ناکارامد بر چندین نفر افراد شایسته ریاست می کند و جهت پیشبرد کار چندین نفر مجبورند به آن آقا مشورت داده و او را به جلو هل بدهند در حالی که در یک سیستم اداری موفق یک از شایسته ترین ها حاکم بر بقیه می شود
در سیستم ما رفیق بازی حرف اول را می زند هر کس چاپلوسی بیشتری کند آینده بهتری دارد و کسانی که در کار ، خود را فدا می کنند معمولا به چشم نیامده و مورد تمسخر گروه چاپلوس قرار می گیرند بس است دیگر !!که دل ما را با این موضوع به درد آوریدی
چون ما به توصیه صاحب عصمت آنجا که فرمود " به صورت متملق خاک بپاشید " عمل نمی کنیم به نظر این موضوع نوعی تبلیغات شاید باشه . همه میدانند که نمیدانند که میدانند .در درس انشائ مدرسه میخواندیم که علم بهتر است و ما قربانی تفکر مان شدیم از راه علم به هیچ رسیدیم ولی هم کلاسی های خنگ کلاس و مدرسه ما که حتی نمره های بالای 10 نداشتند الان در پستهای بالا قرار گرفته اند و یا هر کسی که تخلف کرد و مانع پیشرفت مملکت شد و به ایران ضربه زد به نان و نوایی رسید و اینچنین شد که شدیم از روز اول انقلاب امام فرمودن خود کفا بشوید و بعد از امام هم امام خامنه ای بارها فرمودند و تذکر دادند هنوز هم کسی گوش نمیکند چرا کشور ما بعد از 33 سال / سال به سال بیشتر وابسته شدیم من خودم طرح و سیستم طراحی و ساختم که بهتر از نمونه خارجی بود و به مسئول وزارتخانه ارائه دادم و خیلی رک اعلام کرد چند سکه طلا میدهی تا کار را به شما بدهیم خوب نداشتم و نمیدادم به صراحت اعلام کرد شرکت خارجی ویزا بلیط رفت و برگشت به اروپا با خانواده با هزینه اقامت در هتل 7 ستاره و ..... آوقت بیام باشماقرار داد ببندیم . و نمونه های دیگر داشتم و این افراد مملکت ما را به عقب بردن .
مگر کره ای ها {جنوبی}مردانشان در ایران کارگری و واکسی در کنار خیابان نبودن و زنانشان در خانه های مردم کلفتی نمیکردن چه شد که با امریکا رقابت اقتصادی میکنند و کشور ما را تحریم میکنند اینها که تا دیروز در کشورمان شغلهای سطح پایین کار میکردند امروز اجناسشان در همه خانه و ... ایرانی .و دنیا هستش آیا همین متملقین کشور ما را به عقب نبردند
بدبختانه سخنان رهبر ما را هم در رابطه با تولید ملی برای یکسال با قاب عکس خارجی به دیوار نصب میکنند و اگر قاب عکس را 10000 تومان خریداری کرده باشند با 10 برابر قیمت فاکتور میکنند .
ماسفانه حتی در دانشگاه ها هم به همین ترتیب است و اساتید دانشگاه که کم کارند اعضای جدید هیات علمی را طوری انتخاب می کنند که کم کاری خودشان دیده نشود و یا در کار های او اختلال ایجاد می کنند . در عین حال که دانشگاه به عنوان مرجع علم و فرهنگ یک جامعه توقعی در این باره نداریم .اشکال اساسی همین تلوزیون و وسایل ارتباط جمعی هستند ، در این فیلم ها و سریال هایی که باید فرهنگ ساز باشند ، متاسفانه ترویج کسلی و کم کاری بدون هیچ ایده ای بدون هیچ برنامه ای برای زندگی می شود و موفقیت را به کم کاری و شانه خالی کردن از بار مسئولیت القا می کنند . یا عامل شانس را خیلی برجسته می کنند در ندگی روزمره .
بله .متاسفانه این مطلب 100 درصد صحیح است. در ایران وضع به این گونه است و این قضیه زیراب زنی 2 بار سر من آمده هر 2 بار هم در شرایطی بوده که مقامات بالاسری من بسیار از فعالیت من راضی بوده اند. اما زیراب زنان برای آنکه کاهلی خود را توجیه کرده و زیر سوال نروند کار خود را کرده و موفق هم بوده اند... ای خدا...! باید پا روی وجدان کاری بگذارم؟ باید مثل همه کار را بزن در رو یی انجام بدهم؟
چندسال پیش رئیس یکی از دانشکده های... رو به خاطر اینکه داشت خدمت بیش از حد می کرد درروز سوم نوروز درست وقتی که همه جا تعطیل هست برکنار کردند ؟ این بنده خدا فقط آینده درخشان دانشجویان و مرکزش را می خواست نه چپاول اموال دولتی ! انصاف نبود آقای استاندار اسبق خراسان رضوی !!!! عدم اعتماد به نفس كافي در ايرانيان و چشم انتظار معجزه و يا .....سالها تمرين و مقامت نياز دارد كه توانمندها خودشان باشند تا ريشه اين رفتارهاي خشكانده شود اما افسوس ما فقط طرفدار نتيجه فوري و آني هستيم كه براي بر طرف كردن دردهاي چند قرني امكان پذير نيست
متأسفانه ساختار معیوب انتخاب مدیران که به نوعی به یک رویه یبدیل شده است ناشی از تحمیل افرادی از بیرون ساختار های سازمانی بر وزیر و تا پایین دست هر سیستم سازمانی است که منجر میشود تا افراد شایسته نتوانند ارائه خدمت نمایند تا زمانیکه ارائه آمار های غیر واقعی به جای عملکرد واقعی رخ نمایی میکند نمی توان کارآمدی ها را ارزیابی کرد مدیری که با تیکه بر قدرت نماینده خوذ را بی نیاز پاسخگویی میبیند احساس قدرت کاذب کرده و افرادی در حلقه اطراف خود جمع میکند که غالبا علی رغم آگاه بوئن بر عملکرد نا درست آن مدیر محترم برا لقمه نانی اقدام به تمجید بی جای مدیر محترم مینماید آنچه که عرض میکنم به کرات مشاهده شده است برای کارآمدی سیتم لازم است سازو کار مناسبی برای شناسایی افراد کارآمد تدوین شود تا بتوان از حداکثر توان کارشناسی سیتسم در جهت خدمت به مردم شریف و لایق ایران اسلامی به کار گرفته شود این بدان معنی نیست که مدیران کار آمد وجود ندارند اگر ارزیابی ها درست باشد و افراذ پاسخگو آن وقت میتوان انتظار بهره وری لازم را داشت به امید اصلاح ساختار معیوب اداری ایران عزیز با تشکر از این که مسائل و معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه را بازتاب می دهید. کمبود این گونه بررسی ها به شدت احساس می شود. من آقایی میشناسم که با مدرک لیسانس خاک شناسی مدیر یک بیمارستان بزرگ در قم است که به گفته همه چون حراستی کارش ندارن البته الان همه مدیران حراستی بایدباشن حقشونه، )))آدم بی هراس کم پیدا میشه)))))
وقتی غیر از خدا شروع به ترسیدن از بقیه کنید، نتیجه همین میشه)))))/ این از نظر اعتقادی---
ازنظر علمی: کدوم علم میتونه به تو بدون اعتقاد به خدا جواب بده)))))))))))))))))))))
با توجه به انتخاب بدون ضابطه مدیران ،کارشناسان کارامد نشانگر عدم صلاحیت انها خواهند بود لذا در اولین فرصت اقدام به حذف انها مینمایند ضمنا کارشناسان خبره همیشه اولین کاندید جایگزینی مدیران نالایق و انتصابی هستند که خارج نمودن انها از دید بهترین روش برای جلوگیری از انتخاب انهاست
کارشناسان خبره هیچگاه حاضر به اجرای دستورات غیر کارشناسی نیستند که بهترین بهانه برای حذف انهاست
با سلامدرشرکت هواپیمایی ...این موضوع بشدت در حال رشد وگسترش میباشد وافراد بجای انجام بهتر کار سعی در تخریب دیگران وتملق وچاپلوسی شده است نمونه بارز آنرا میتوان درقسمت معاونت عملیات ومدیر کل خدمات پرواز جستجونمود
با سلام--در اداران دولتی مدیران جوابگوی عملکرد نادرست خود نیستد.مثلا در شرکت ....بصورت کانلا کیلویی طرحی داده میشود و پس از اجرا وصرف هزینه های گزاف به نادرستی ان پی میبرند و بارها این ضرر و زیان از چیب ملت تکرار میشود ولی چون کسی پاسخگو نمیباشد پوشیده میماند و اگر کسی انرا اشکار کند به سختی تنبیه میشود و اصولا مدیران کنونی هیپگونه انتقادی را نمی پذیرند و فقط دوست دارند تعریف و تمجیدشان گفته سود.راه برون رفت این است که در هر سیستم مدیریتی یک بخش بعنوان ناقد سیستم به وجود اید و عملکرد ان فقط نقد باشد و نه چیز دیگر.به دلیل شرح وظیفه اش کسی نمیتواند انرا از دور خارج کند. اين موضوع نتيجه اين مثل است: كه براي ويراني و از كار افتادن يك سيستم بايد براي كارهاي بزرگ از مردان كوچك و براي كارهاي كوچك از مردان برزگ استفاده كرد در ادرات ما عملکرد افراد ملاک نیست بلکه میزان چاپلوسی و همرنگ شدن با مدیران است باید در خط آنها باشی تا موفق شوی با سلام واقعا معلوم نیست در این مملکت 75 میلیونی که همه از پائین ترین رده افراد جامعه تا بالا فقط داریم انتقاد می کنیم وهمه خود را لایق تر می دانیم وهمه صاحب نظر هستیم وراه حل ارائه می دهیم مقصر اصلی این همه مشکلات کی است
به امید پیدا شدن مقصر اصلی
والسلام
امیدوارم ارائه شود تا دوستان جواب سوال مرا بدهند
بنده که کارمندم شاهدم اکثرا مدیران از ادم های چاپلوس و عبد استفاده میکنن تا نه تو کارشون نیارن وهمیشه بگن بله قربانمدیران بی ربط انتخاب می شوند.
روی کارمندان هم نظارت چندانی نیس
مثلا اگه ما کارمون تو اداره به یه واحد دیگه بیفته ( ارباب رجوع نه خودمون) اینقدر اما و اگر میارن تا کار نکنن و از زیرشش در برن بعد موقع ویلان کاری کار های کوچک را با اسم های قلمبه میارن
این بحث بجا و درست می باشد علل این امر متعدد و تاریخی می باشد ۱- مدیریت
۲- عدم حاکمیت قانون و حاکمیت فرد سالاری برای این موارد مثال های متعددی هم اکنون وجود دارند
۳- نبود مشارکت در انتخاب مدیر
۴- ساختار نا مناسب مدیریت و سازمان اداری ناکارامد که توان پرورش مدیر سالم را ندارد
۵- وابسته نمودن مدیران و حتی تخصص ها به سیاست و سردمداران سیاسی
۶- وابسته نمودن مدیریت ریاکاری)
۷- نبود نظارت عمومی و مردمی بر مدیران
۸- تبلیغ صدا وسیما برای دولت و دولتمردان حتی اگر خطاکار باشند
۹- تقدس و مقدس کردن مدیران و مسئولان
۱۰- حمایت قانون (تفسیری ونه واقعی) از مدیران و وجود راه های گریز از قانون از مدیران
۱۱- وجود سیستم گزینش صرفا اخلاقی و مذهبی افراد و بخصوص مدیران
۱۲- .تفاوت فاحش حقوق و دستمزد مدیر با فرد متخصص و کارمند کارامد. . . . ..
در نهایت از این دست موارد بیشتر نیز وجود دارد
خوانده می شود ؟ چی خوانده می شود ؟گمونم نویسنده ی این متن غلط دار خودش هم یکی از همون ناکارامدهایی که باید حذف می شده اما نشده
جواب سئوال مشخصه باند بازي چون کارآمد هستند!! سلام؛از آنجائیکه دین و مملکتم را دوست دارم و خود نیز از زخم خوردگان این نحوه مدیریت هستم(چند روز پیش هم در کامنتی برای سایت شما آنرا ذکر کردم) دو مطلب دارم:
اینکه در همان شرکت هم به من میگفتند برو مشکلت را به مدیر عامل بگو؛ خوب فکر کردم خود این مدیر عامل با روابط(و نه ضوابط) اومده شده رئیس، و شکایت بنده از کسانیکه رابطه بازیهایی دارند؛ به آفای مدیر عامل کاری احمقانه است!!! و تا اخراج محترمانه به این کار تن ندادم!!!.
دوم :(ظاهرا این دعا منسوب به حضرت علی (ع) است)؛(این دعائیست که به جد از روز اخراجم در فنوت نمازهای روزانه ام میخوانم خوانندگان هم توسل به دعاها و نصایح ایشان کنند قول میدهم در کارشان فرج حاصل میشود):
خدیا آبروی مرا به توانگری نگهدار و شخصیت مرا به تنگدستی از بین مبر، که از روزی خواران تو روزی خواهم و آفریدگان بد کردارت مهربانی جویم.
آمین یا رب العامین.
یک زمانی(در آن اوایل انقلاب) سر چهار راه دامپزشکی قصرالدشت حدود نیمه شب به یکی از دوستان گفتم باید به وضع مدیران رسیدگی شود(همان زمانی که آنها را به داشتن زندگی علی وار تشویق میکردند؛ قدیمیها یادشان میاد!!!) اما حالا کار به جایی رسیده که میگم از انور اسب افتادیم پایین!!!!.
یه نکته میگم ببینم چه میکنید؟!!!؛ و آن اینستکه اگر سیستم نظارتی با قوانین روشن بدون ابهام و قابل تعبیر داشته باشیم آنوقت مهم نیست کی رئیس میشه و کی مرئوس و دیگر مهم نیست طرف متعهد است یا خیر خودیست یا غیر خودی و یا اینکه پدرش چه کاره است(همان حرفی که مدیر مستقیم خود من با بی پروایی تمام به بنده گفت که شنیدم پدر تو کارگر است!!!!).
میگوئید نمیشود چنین قوانینی داشت میگویم میشود؛ خواستید اینجا جاش نیست میل بزنید تا بگویم t_tehran20@yahoo.com
متاسفانه در ادارات ایران فساد مالی و اخلاقی بیداد میکنه و چرا با وجود اینکه همه کارمندان و مدیران ازش مطلعند کسی جلوشو نمیگیره؟ به خاطر اینکه دستگاه های ناظر هم خودش درگیر فساد های مالی شدن و فساد اخلاقی هم که اصلا اهمیتی ندارهاگه مدیری بخواد سر پست مدیریتش بمونه باید سهم بالا دستیاشو از سوء استفاده مالیش بده تا کسی بهش کاری نداشته باشه
من استاد حق التدریس دانشگاه هستم ،ما را بدلیل شیوه های دانشجو محوری که باعث تحرک دانشجویان می شود به هر نحوی تحدید می کنند چون مجبور میشوند خودشان هم مثل ما فعال باشند . اگر اعتراض هم بکنیم سریع حذف مان میکنند بنده که کارمندم شاهدم اکثرا مدیران از ادم های چاپلوس و عبد استفاده میکنن تا نه تو کارشون نیارن وهمیشه بگن بله قربانمدیران بی ربط انتخاب می شوند.
روی کارمندان هم نظارت چندانی نیس
مثلا اگه ما کارمون تو اداره به یه واحد دیگه بیفته ( ارباب رجوع نه خودمون) اینقدر اما و اگر میارن تا کار نکنن و از زیرشش در برن بعد موقع ویلان کاری کار های کوچک را با اسم های قلمبه میارن
بسمه تعاليمن يكي از همين كارمندها با سابقه مديريت نوزده ساله هستم
به درك كه از تجربه و تخصص من استفاده نمي كنند. تا مسئولين بالاتر جونشون درآد
ببينند من ضرر مي كنم يا موسسه دولتي
اللهم صل علي محمد و آل محمد
پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
موسسه دولتی هیچ ضرری نمی کنه . خرج که از کیسه ملت بود .. عین خیال مدیر نبود! عدالت ؟فقط شعار آن را شنیده ام
بزرگترین فساد در سیستم سیاسی و اداری کشور ما نپوتیسم و خویشاوند سالاری است که مانع اصلی حاکمیت شایستگان و افراد دارای صلاحیت میشود . چنانچه یک بررسی جامع صورت گیرد در مورد کسانی که پستهای سیاسی و اداری مهم کشور را در اختیار دارند مشخص میشود که چگونه افرادی بدون صلاحیت علمی و تخصصی فقط بواسطه لابی بزرگان و توصیه آنها منصوب شده اند و نسبت فامیلی یا خانوادگی یا دوستی و نزدیکی به مراکز و صاحبان قدرت دارند همین ها اجازه رشد افراد لایق را در محدوده نفوذ خود نمی دهند و به همین ترتیب منصوبین درجات بعدی نیز مانع رشد افراد صالح میشوند باید مانند همه کشورهای پیشرفته دنیا قوانین محکم و شدیدی برای مبارزه با نپوتیسم و خویشاوند سالاری تصویب شود و دستگاههای نظارتی با این پدیده هزار فامیل که ریشه در سازمانهای سیاسی و اداری ایران در قبل از انقلاب هم دارد و متاسفانه بعد از انقلاب هم ادامه یافته است برخورد قاطع کنند تا زمینه رشد افراد صالح و متخصص فراهم شود البته اگر بتوانند و خودشان حذف نشوند . باسلام وقتی افراد ارزشی را خانه نشین کنیم بهتر ازاین انتظاری نیست وقتی هنر به امار غاط دادن است بهتر از این انتظاری نیست وخلاصه وقتی در استان مقدس قم درکنار مراجع عظام چنین حرکتی را به خود اجازه میدهنددر کشور هم غیراز این انتظاری نیست وقتی غیبت وتهمت به بهترین نیروی انقلاب ویار امام توسط.......... در صدا وسیمای اسلامی انجام میشود نتیجه ای غیراز این نیست من همه نظرات رو تا این ساعت خوندم(7:33)، حالا که همه میدونیم مشکل و علت این وضعیت چیه من پیشنهاد می کنم که از همین امروز به جایه اینکه انقدر تند بریم که از سیستم بندازنمون بیرون به اندازه ای کار کنیم که مدیران از ما نترسند، حدود 10 الی 15 ساله دیگه ما و امثال ما میشن مدیران ادارات، اونوقتکه ما روشهای درست رو پیاده می کنیم، درسته که این روش خیلی زمانبره ولی اگه کسی دلش به حاله این مملکت بسوزه باید تحمل کنه پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
خوش خیال جونم! به همین خیال باش که فکر کنی مدیریت اکتسابی هست! دقیقا همین است که گفته اید.هم انسانهای کارآمد ازدورخارج میشوند وهم برخی مواقع کارکنان صادقتر درامور اداری . به نظرم سیستم گزینش از پایه ایراد داره!خیلیها رو دیدیم هم مدرک و هم سوادشو داشتن اما به این داشته هاشون امتیاز نمیدن و مجبورن به کارهای دیگه رو بیارن و جایی در سیتم دولتی پیدا نمیکنن.
به جاش هر چی آدم که شاید لایق اون پست دولتی نباشه فقط به خاطر اینکه چون آقازادست
یا پدرش یه کاره ای بوده باید بهش امتیاز بدن و خیلی راحت کار دولتی بگیره!
در کل تو ایران پارتی حرف اول رو میزنه و آخرش میرسه به تخصصو
به همین خاطره که اکثر مدیرامون واقعا مدیر نیستن.
تو کشورمون هر چی نخبه هست میندازنشون زیر دست یه پخمه اونوقت اون نخبه هم میشه یه پخمه اما حالا بیا ژاپن رو ببین کاملا عکس ما عمل میکنه
فکر کنم دیگه مشخص شده باشه که چرا مدیرای خوب جایی ندارن
حذف مي‌شوند چون صاحب نظرند و به نظر بالادستهای ناكارآمد توجهي نمي‌كنند حذف مي‌شوند چون آقايان نوكر مي‌خواهند نه مدير. نوكر مي‌خواهند تا هر خلافي را به صورت ظاهرا قانوني انجام دهند. عمده دلایل از نظر من :1-سیستم فرد رو پرورش میده بنابراین وقتی سیستم خراب باشه ادمایی که اونجا پرورش پیدا میکنن با همون سیستم خراب رشد میکنن.
2- وقتی پایه حقوق یکسان باشه و میزاندریافت حقوق تابع تواناییهای شخص نباشه و فرقی بین ادمی که کار انجام میده و نمیده نباشه انگیزه ای برای کارایی بیشتر وجود نداره.
3-ذاتا ادم دنبال راحتیه و دوست داره محیط اطرافش منطبق بر خواسته های خودش باشه بنابراین ادمای تنبل پذیرای ادمای کارامد نیستند چون محیط رو اکتیو می کنن و این به ضرر ادمای زیر کار دررو هستش.
4-مدیران نالایق و عدم شایسته سالاری باعث میشه مدیران بدلیل ضعف خودشون با ادمای تنبل و عمدتا متملق و چاپلوس و ضعیف راحتتر باشن چون خطری برای جایگاهشون ندارن
من فوق لیسانس دارم و استخدام نمیشم اما توی اداره مورد نظر افراد با فوق دیپلم پست های بالا دارن . سلام، کاملا موافقم با حرفاتون موافقمبه خدا اشکمو در آوردن وقتی کاری انجام دادم که سیستم خدماتدهی محل کارم رو مکانیزه کردم! واسه همینم میگم ایران هیچوقت با این اوصاف پیشرفت نمیکنه
سلام وبا تشکر ازاینکه این سوال را مطرح نمودید تقریبا همه دوستان نظرات جالب وصائبی را ارائه کردن ..........................................خیلی مطلب هست بماند همه را گفتند با سلامچرا دست می زنید به زخم دل مردم
مدیریت در سیستمهای اداری بطور نسبی یعنی:
1- بی لایقتی
2- بیسوادی
3- غیر تخصصی
4- بی تجربگی
5- بی توجه بودن به حلال وحرام
نتیجه : حال با توجه بودن به شرایط فوق چگونه باید رفتار کنیم تا در پست خود بمانیم و چطور تیپ افرادی را قبول داریم و با چه شرایط اخلاقی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون نفت داریم ! من شخصا این موضوع رو دیدم و واقعیت داره باید این موضوع به صورت فرهنگ سازی به صورت ریشه ای حل شود وگرنه هیچ وقت درست نخواهد شد. البته هرکجا این طور باشه در سازمان ...این طور نیست. چون آنجا ارتباطات حاکمه !! سلاماول از همه ممنونم از کار خوب
اما اگر من در این رابطه بخواهم دلایلی رو که خیلی به نظر من پررنگ هست بیان کنم اینه که اول امنیتشغلی در ادارات ما زیاد از حد معقول و منطقی بالا هستش که این خیال آدمای ناکارآمد رو حسابی راحت میکنه
دوم این که ترفیع و یا تنزل،مخصوصا تنزل در نظام اداری ما جایی نداره.
تعداد افراد ناکارآمد در هر سازمان بسیار بیشتر است و با هم متحد تر هستند.فرد کارآمد باعث میشود افراد ناکاآمد تابلو بشوند.
بنابراین امنیت شغلی افراد ناکارآمد به خطر می افتد.چون فرد کارآمد توقعها را بالا میبرد.
وناگهان با یک زیرآبزنی گروهی فرد کارآمد از مجموعه رانده میشود.
علت دوم حسادت است.چون تحمل فردکارآمد برای همکاران سنگین است چون رقابت در همه جا وجود دارد.
علت سوم :فرد کاآمد ایرادات و بیسوادی بقیه را آشکار میکند و این به ضرر همه است.
چهارم اینکه تو کشور ما ایران همه خوابشان می آید -همواره خسته اند-حال هیچ کاری را ندارند-کار را ننگ میدانند-از تغییرات میترسند-
پنجم اینکه معمولا افراد کارآمد به یک نوعی بی سیاست هم هستند.
چون یک بعدی فکر میکنند خیلی زود منزوی میشوند.اهل دوستی نیستند فقط وفقط به هدف نگاه میکنند.وبقیه از اینگونه آدمها فراریند.
من فوق ليسانس دارم و كارمندم با كلي اموزش ضمن خدمت و ١٧ سال تجربه رييس اداره هستم و مي دانم تا ٢٠ سال ديگه هم رييس اداره خواهم ماند چون مستقلم و كارم را انجام مي دهم پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۰:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
lنمی خوای بازنشست بشی با این همه سابقه در حد المپیک تا یه جون بیکار جذب بشه نظام طولی تصمیم سازی بدون دخالت افراد.تهی شدن بدنه ی دولت از کارشناسان مستقل
کارسازی بله قربان گویی
دولت متمرکز
ایدیولوژیک شدن همه چیزی و ترس از ابراز نظر مخالف
سلام، بنده در حدود 20 سال پیش یک رئیس داشتم حرف خوبی می زد میگفت بنده هر موقع کا ر می کنم و در اتاقم باز است از اطراف و دور برم شروع به زیرآب زدن میکنند ولی وقتی کاری به کار کسی ندارم ودر اتاقم بسته است کسی اصلا ً با من کاری ندارد و زندگی آرام است . به نظر بنده این شاکله سیستم اداری ایران است من 5 سال در سیستم اداری و رئیس بودم و اکنون استعفا داده ام. برای من با مدرک دکتری اداره جایی است که در آن اگر خوب کار کنی هیچ تفاوتی با کسی که فقط وقت کشی میکند نداری. معیار پیشرفت در سیستم اداری توانمندی و شایستگی نیست. بلکه وابستگی است. چیزی که اسم آن هم اکنون تعهد است. سلاممتاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما همین هست که اگر این موضوع حل شود به قول معروف ادارات سیستم مدار بوده ودارای هدف و راه رسیدن به آن هدف باشد شاهد پیشرفت کشورمان در سطوح زیادی خواهیم بود مخصوصا از لحاظ فرهنگی
به امید آن روز(اگر می خواهیم جامعه اصلاح شود باید از خودمان شروع کنیم.)
تا زماني كه مكانيزمي براي برسي شايستگي و پاسخگويي مديران وجود نداشته باشد وفرهنگ چاپلوسي حاكم باشد وضع همين است سلام البته این اداره و سیستم و غیره از جاییی دیگر نیامده اند و متاسفانه این شیوه از خلقیات ما است چون یکبار انقلاب همه چیز را پاکسازی و دگرگون کرد ولی باز این معضل در وچود بعضی افراد نهفته بود باز تا فرصتی بدست اورد رشد کرد همه مشکل ما عمل نکردن به فرمایشات مقام معظم رهبری است چون ایشان می فرمایند کسی از معظم له غلو و چاپلوسی نکنند اگر مردم در در تمام سلسه مراتب این مسئله را مد نظر قرار دهند واقعا معصل فوق حل می شود
با احترام به نظر همه عزيزان :١- اينقدر دنبال علت در بيرون نباشيم. علت همه كاستي ها و مشكلات يه جايي درون ماست كه همه هم اين رو مي دونيم ولي در اون لحظاتي كه مي فهميم خودمون رو ميزنيم به بي خيالي.
٢- بله درسته كه در كشور ما هم مثل همه جا هميشه راه براي كساني كه درست زندگي نمي كنند بازه ولي اين به اين معنا نيست كه راه براي كساني كه مي خوان درست زندگي كنن بسته است.
٣- علي (ع) فرمود نظم و تقوا خدايي كدوممون عمل كرديم ؟!!!!
٤- تا ديديم يكي با دزدي و بي تقوايي داره به ظاهر پيشرفت ميكنه يا بهش حسرت خورديم يا سريع به كل جامعه تعميمش داديم يا به كل نا اميد شديم.
٥- چقدر تو زندگيمون وقت تلف كرديم و فحش و ناسزاشو به ديگران داديم
٦- و الي آخر .... همه اش رو اول به خودم گفتم به اطرافيان خودم شما كه خوبيد يه وقت ناراحت نشيد ولي خواهش ميكنم يه كم فقط يه كم به عملكردمون فكر كنيم تا هنوز قدرت فكر كردن رو ازمون نگرفتن و عمر وسلامتي باقي است.
واقاً درسته بخصوص اداره ی آموزش و پرورش نمبدونی چرا؟برای اینکه سیاست اینه که بنا دارن کارهای بزرگ را بدهند به ادمهای کوچک و کارهای کوچیک هم بدهند به ادمهای بزرگ..
نتیجش اینه که ادم کوچیک همیشه وفادار وقدردان میمونه چون میدونه که از سرش هم زیاده.
از طرف دیگر ادمهای بزرگ وقتی میبینند کسی برایشان احترام قایل نیست و قدر توان وقابلیت انها را کسی نمدونه سرخورده میشه
منزوی میشه....
22 سال پیش در ....تهران جوانی 20 ساله بودم استخدام شدم در زمان جنگ نتوانستم دینم را به کشورم ادا کنم توفیقی حاصل شد بعد از 10 سال مدیر مجموعه ای در ... شدم سخترین پروژه ها را در کمترین زمان انجام میدادم زندگی و عشقم شده بود انجام سریع پروژه تا حدی که زبان زد ئیس و خیلی از معاونین ایشان شده بودم هر پروژه گیر میکرد به من ارجا میشد و اواخر شده بودم چوب روی سر سایر مدیران تنبل بدون پارتی سابقه جبهه به رتبه بالایی رسیدم ناگهان مدیر من طبق معمول عوض شد اما انبار فرق میکرد مدیر جدید تملق می تلبید من نکردم و 23 سال تجربه درست در زمان بازدهی در خانه نشاندند و انگیزه 100 مرا به صفر تبدیل کردند به همین راهتی پاسخ ها
ناشناس
| | ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
از دیکته شما معلومه خیلی کارٍت درست بوده! ضعف مدییت را در صدها موردی که همه با آن دست به گریبانیم میتوان دید به راستی در کنار تخصص باید روشهای مدیریت کلان هم به فرد آموخته شود . من وقتی اخبار مختلف مربوط به وضیت ارز و بیکاری و تعطیلی کارخانه ها را می بینم به حال خودمان تاسف می خورم . با سلام به هموطنان عزیز :معمولاً وقتی مدیران ضعیف با رابطه به کاری گمارده می شوند سعی می کنند برای پوشاندن خلاء تخصصی و مدیریتی خود از افراد لایه پایینی که تخصص لازم را ندارند استفاده کنند, اگر شایسته سالاری جا بیافتاد مشکل حل خواهد شد , همان چیزی که نظریه نئو کلاسیک هامیباشد.
مدیران دولتی که بدون تخصص کاری وارد سازمانها میشوند علت اصلی خروج کارمندان فعال میشوند بررسی شود میبینیم که همان افراد یکه ازنظران مدیرخوب نبوده درفعالیت خارج ازاداره بسیارموفق هستند.مثال دربانک صادرات به علت فقدان مدیریت اکثر کارمندان خودرا بازنشسته میکنند.لطفا گزارش نامحسوس تهیه نمایید. سیستم اداری انگیزه کار مفید رو از بین می بره. وقتی من می بینم همکارم که در سه سال متوالی هیچ پروژه ای را به ثمر نمی رسونه و به بهانه های مختلف وقت کشی می کنه اما چون سابقه کار بیشتر داره و درجه ترفیعش بالاتره حقوق بیشتری هم می گیره با چه انگیزه ای کار بعدیم رو شروع کنم؟ نکته جالب اینجاست که همین همکار با اومدن مدیر کل جدید به مدیریت یکی از واحدها که ربطی به مدرک و تخصصش نداره منصوب میشه . واقعیت اینه که سیستم ما بیماره و آدم ها را بیمار می کنه . واقعا برای انجام کار مفید فقط حقوق دریافتی مهم نیست مهم انگیزه کافی برای کار کردنه...ضمن این که امنیت شغلی هم به هیچ وجه وجود نداره و اگر مدیر جدید از شما خوشش نیاد راحت عذرتون میخواد ... جون افراد کارامد نون فکرشون میخورند واهل چاپلوسی نیستند وسیستم چنین چیزی رو نمی پسنده و دوست داره زیر دستش بله قربانون گو باشه . من قبلا از مخالفین تابناک بودم حالا که میبینم این سایت تا حدود خیلی خوبی بی طرفانه کار می کنه ازش خوشم اووومد البته برای گاشتن یک فرد در یک منصب باید تمام وجوه شخصیتی و علمی او را بررسی کرد مثلا یک مقام اطلاعاتی اول از همه باید انسانی متعهد ومطمئن باشد که اگر این نباشد بر وجهه علمی و دانایی او سایه می اندازد اشخاصی که روی کار می آیند بیشتر با درنظر گرفتن این ایتم است که انتخاب میشوند هرچند ممکن است انسانهایی پخته تر ازنظر علمی وجود داشته باشند بیشتر مدیران بواسطه اصل اعتماد و اطمینان ونه لزوما کارایی است که انتخاب میشوند پاسخ ها
ناشناس
| | ۲۱:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
ببخشيد اين بايد كي به مرحله اجرا مي رسد و چه تضميني براي اعمل به آن هست؟ تابناك كه هيچ وقت نظر مرا جاپ نكرد ولي باز هم مينويسماين نتيجه تفكر كساني است كه
هر وقت اعتراض كرديم گفتن بي دين
هر وقت گفتيم اقتصاد خراب است گفتن بي دين
هر وقت گفتيم فلان و فلان ؟ گفتن غرب زده
هر وقت گفتيم؟گفتيم؟گفتيم؟ گفتن خفه شو
حالا تابناك تو جواب بده
اینجانب در یکی از شرکتهای ...کار می کردم. با توجه به سستی و کندی سیستم و کارایی آن به یکی از مدیران عالی رتبه و عضو هیات مدیره گفتم: این قطار توسعه (منظور توسعه علمی و صنعتی بود نه توسعه سیاسی) با سرعت زیاد در حال حرکت است، هر چه دیرتر سوار شویم فاصله و هزینه آن بیشتر می شود. ایشان به واقعه ای اشاره می کرد که به همراهان پیامبر گفته شد آنها که جلو رفتند برگردند و آنها که عقب هستند خود را برسانند (یعنی همراهی با پیامبر). خنده دار است. ایشان آخر کار به اینجانب میگفت کاربراتور بنز روی پیکان کارایی ندارد. یعنی در این سیستم آدم کارا بدرد نمی خورد. (فارغ التحصیل شریف) من کارمند بانک هستم و شاهد این هستم که این فاجعه دقیقاً از راس هرم شروع شده و با انتصاب های نابجا (بر مبنای شایسته سالاری) و مدارک تحصیلی غیر مرتبط (مدیر منابع انسانی ما بجای اینکه ERP و مدیریت منابع بلد باشه لیسانس حسابداری داره!!!) شروع شده و به پست های پایین تر کشیده می شه! کارمندان وقتی سالمند می شوند و جسارت خود را از دست می دهند تازه پست می گیرند تا با حقوق بالاتر باز نشست شوند (و البته سازمان مربوطه رو به سمت زوال هدایت کنند) و وقتی هم از پس وظایف مربوطه بر نمی آیند با دادن باج به زیر دست ها (اضافه کار و مرخصی) قصد بر طرف کردن مشکلات رو دارند. توی یه سازمان وابسته به صنایع دفاع که بودمکارمندها از صبح تا ظهر محاسبه می کردند که برای تعویض ماشین یا خرید یه لپ تاپ یا یخچال نو به چند ساعت اضافه کار احتیاج دارند و نیت می کردند تا همون ساعات رو در اداره فقط "حضور" داشته باشند. ما مشکلمون "همه" مردم هستن و من هم خودم جزئی از اونهام. فقط از هم انتظار داریم بدون اینکه حتی وظیف خود را درک کرده باشیم چه برسه به انجام اون بعد هم دور هم می شینیم و می گیم : "پسر خالم آلمانه اونجا اینجوریه ! پسر عموی شوهر عمم انگستانه خیلی خوبه مثله مان نیستن که". ما حتی فرهنگ ده دقیقه توی یک صف منتظر موندن رو هم نداریم! باید اول از خودمون شروع کنیم (کسایی که این متن رو خوندن، اونایی هم که نه اصلا کارشون گیر نیست ومدیری ، سر پرستی و یا مسئولی هستن نوش جونشون) آدما همه نقطه ضعف و قوت دارند. خدا نکنه یکی خوب کار کنه، بهش می گن در خط، دستمال بدست، ....بعد خدا نکنه یه اشتباه کنه، همه قوانین اداری رو براش تفهیم می کتتد. این طرز فکر درستی نیست چندمشکل اساسی وجود دارد1- نبود مدیریت علمی
2- عدم استفاده از مدیریت مشارکتی
3- مشارکت به معنای درگیر کردن همه کارکنان
4- عدم استفاده از با تجربه ها
سن کارمندان و تجربه آنها برای انتخاب مدیر ملاک عمل قرار گیرد
این اتفاق نتیجه یک فرهنگ فراگیر در سیستمهای اداری است که بر طبق آن افراد با سخن وکلام زیبا سنجیده می شوند ونه با عملکرد و بررسی دقیق کارشان و اصالتا افراد عملگرا کمتر از خود دفاع می کنند و طرف مقابل فرصت ارائه و اجرای طرحهای دقیق زیرآب زنی را پیدا می کند. با سلام اگر بخوام بي پرده صحبت كنم"كساني كه كار و فعاليت كمتري در ادارات دارند قرب و عزتشون از كسي كه جانانه كار مي كنه بيشتره"
در این سیستم هر کس دروغگوتر چاپلوس تر و شارلاتان تر باشد به سرعت پیشرفت می کند و به قله ها می رسد. افراد با صداقت و آگاه و با شرف به گوشه ها پرتاپ شده و حذف می شوند. این یک واقعیت تلخ است اما هست. با سلام چه عجب یکی پیدا شد تا ما دلمان نترکد.ادارات ما براساس زود از خواب بیدارشدن اداره می شود و هر که سحرخیز باشد اسبش را با طایفه اش زین کرده و می تازد دریغ از گوش شنوا
در آموزش و پرورش که ساختار اصلی هر کشوری است از کلاس که خارج می شوی توانمندی ها به طرف رده های بالاتر به منفی ضرب می شود پس چه انتظار از ادارات دیگر چون برنامه ریزان آموزشی قدرت فکر کردن ندارند چه رسد به برنامه ریزی کردن. و باقی باشد بعد انعکاس نظر
مشکل اصلی در ساختار اداری حاکم در بالا وعدم توجه به سلسله مراتب اداری دخالت افراد غیر مسئول وقدرت مند در روند اجرائی ادارات دولتی حتی در حد انتخاب یک نفر به عنوان مسئول دبیرخانه در یک اداره کوچک از بین رفتن بروکراسی اداری به بهانه کوتاه کردن روند امور که عملا باعث زیر پا گذاشتن قانون توسط مدیران شده است . اختلاف فاحش ایجاد شده در میزان دریافتی بین مدیران وسایر رده ها که باعث می شود افراد دست به هرکاری بزنند که به این موقعیت برسنند ومتاسفانه هیچکدام از این کارها در راستای صحیح نبوده واستفاده از رانت قدرت وبخصوص دخالت نمایندگان مجلس خصوصا در شهر های کوچک می باشد. با سلام طرح شایسته سالاری انصار را تقدیم کردم اما خبری نشد. در این طرح بعد از همایش های آقای رئیس جمهور ، همایش سایه با حضور نخبگان ،اندیشمندان، فرهیختگان در فردای همان روز با حضور بالاترین مقام یعنی وزیر محترم برگزار و هر نخبه ای که طرحی ارائه دهد تا مورد توجه رئیس محترم جمهور یا هیئت محترم دولت قرار گیرد آن فرد با قدرت تمام جذب سیستم دولت شده و آن طرح را دنبال کند. و اگر شرکتی در ارائه طرح پروژه ای موفق شود آن شرکت جذب دولت میشود و بجای رانت یک شرکت واقعی و ارزشی پیمانکار دولت میشود. ولی متاسفانه هیچ جوابی نیامد و قطعا هم نخواهد آمد چون ظاهرا نخبگان پشتیبانی ندارند و برای همین است که می گویند علم بهتر است یا ثروت و قدرت می گویند ثروت و قدرت !!! من کارمند هستم و نمونه عینی این قضیه رو دیدم متاسفانههههههههههههههههههه از ادوار گذشته شرایط در ایران تقریبا به همین منوال بوده است و دولت عادت داشته حقوق نا مکفی بپردازد و کارمندان نیز عادت داشته اند کمبود حقوق خود را از محل دیگر جبران کنند این علت سبب پیدایش چنین خلق و خویی میشود. این شرایط برای افراد سود جو و نالایق که فکری جز منافع شخصی خویش ندارند بهترین حالت است. وقتی در عرض سه سال .... 3 مدیر عامل جابه جا میشود و از آبدارچی تا مدیران اجرایی را عوض میکند چه انتظاری دارید تا شایسته سالاری حاکم شود. این مدیر عاملان اگر خوب بودند چرا رفتند و اگر بد بودند چرا انتخاب شدند. کارهای بزرگ را بدست انسانهای حقیر سپردن مثل اینست که از یک لوله 2 اینچ بخواهید 6 اینچ آب بکشید نتیجه یا سوختن دینام است و یا ترکیدن پمپ و لوله. من 17 سال پیش به استخدام شرکت دولتی در آمدم حقوق من دو سکه تمام میشد . الان با 17 سال سابقه حقوق من کمتر از 2 سکه شده اون هم با داشتن همسر و دو فرزند و پس اندازی که برای خرید خانه جمع کردم فقط می توانم بابت رهن خانه بدهم. بايد كار بلد باشي و بزاري از توانايي هايي كه داري سواستفاده كنن و پله هاي موفقيت بالادستيها باشي تا تو يه جمع دولتي بموني يا اينكه شرايطي فراهم كني كه بالادستيها فكككككر كنن از تو بهترن اگه خلاف اين باشه يعني. ..... البته فقط به نوع تربيت اجتماعي ربط داره كه متاسفانه دهه 60 بينظمترين تربيت اجتماعي را داشتن باسلاماحتراما چون اينجانب جزوان دسته ازافردا كاردان وماهر ومديري دلسوز بودم كه بدليل ضعف مديريتي شديد درساختار شركت ......... اهواز از فروردين سال 1386تااسفند سال1391(زمان بازنشستگي پيش ازموعد) كنارگذاشته شدم وباپايين ترين حقوق باكسرهمه مزاياي پست بدون داشتن هيچ شغلي مجبوربه ترك خدمت شدم.شايان ذكراست اينجانب بامدرك تحصيلي فوق ديپلم درسال1363واردسازمان آب وبرق خوزستان شدم ودرسال1370كارشناسي خودراازدانشگاه آزادنجف آبادگرفتم ودرطول خدمت از تخصص هاي منحصربفردي بهره مند شدم كه نمونه آن تعميروبازسازي تراسفورماتورهاي قدرت باولتا‍‍ژ132و230كيلوولت آبادان وخرمشهرمي باشدكه مستقيما آقاي مهندس بهزادمعاون كنوني وزارت نيرو برآم نظارت داشتند.وتنها عيب من به گفته دوستان زبان تلخي بود كه زيربارحرف زوروروساي نالايق وبي سواد نمي رفتم
کارهای بزرگ را بدست انسانهای حقیر سپردن مثل اینست که از یک لوله 2 اینچ بخواهید 6 اینچ آب بکشید نتیجه یا سوختن دینام است و یا ترکیدن پمپ و لوله. متاسفانه دقیقا همینطور است یه مدیر دولتی وقتی می بیند یک مدیر زیر مجموعه خودش خیلی قوی کار می کند از ترس اینکه مبادا روزی جایگاه او را تصاحب کند او را برکنار می کند به بهانه های واهی !
یک مدیر حتما باید اهل مماشات و تساهل و تسامح باشد تا بتواند در آن جایگاه بماند .
نمونه بارز آن در دولت به تعدد مشاهده شد
وزیرانی که با نظر و روش احمدی نژاد زیاد موافق نبودند برکنار شدند ولی کسانی که با تفکرات احمدی نژاد مماشات کردند و از او به دفعات در همایش ها و جلسات تعریف و تمجید کردند هنوز کنار احمدی نژاد هستند ، الان حتی یک نفر هم در دولت نمی شود پیدا کرد که کمی با نظرات و تفکرات احمدی نژاد مخالفت داشته باشد .
وقتی در هیئت دولت اینگونه باشد وای به حال سازمان ها و ارگان های زیر مجموعه دولت .
جالب اینجاست که صدا و سیما هم عناد دارد ، در بعضی از مواقع و ناخواسته از مدیریت یک سازمان بصورت تبلیغاتی قدردانی می شود فقط با ارائه آمار و ارقام که صحت و سقم آن مورد تردید است ولی بطور مثال مدیریت آقای قالیباف به عنوان شهردار در شهرداری تهران خیلی کم رنگ نمایش داده می شود فقط به خاطر اینکه حدس زده می شود مدیریت صدا و سیما از آقای قالیباف خوشش نیاید ! ! ! !
جون در مملکت ما بیشتر باندو باندبازی است افراد بیسواد پستها را اشغال کرده اند وفرصت رااز خوبان میگیرند کارایی و عملکرد باید بر اساس استانداردها و شرح خدمات افراد تعیین شود. کسی نیست که بگوید عملکرد کمتری دارد و پدیده طبیعی است. یکبار مطرح نمودم رقابت وجود ندارد و یکی از بزرگان بررسی تخلفات مطرح نمود که مگر میدان دو و میدانی است؟ رقابتی در کار نیست و باید از تدابیر مافوق با هر قابلیت تبعیت کنی.
مسئول مافوقم اقدامات رسمی منتشر شده ندارد و امورش کدخدامنشی است و از اینرو معظلی برای شخص من برای توسعه فردی براساس مستندات رسمی ام برای رقابت با همکار هم تراز در مرکز استان و سایر معاون و امثال ان شده.
و اگر امورم را ارسال کند هویت و عملکرد خودش زیر سئوال است.
بله همینطور است بهترین دوستان من که از بهترین های دانشکده نفت آبادان بوده اند بعد از استخدام در شرکت نفت نبوغ های خود را بروز داده که متاسفانه مورد بی مهری بالا دستی ها قرار میگیرند و شرکت نفت رها و الان یکی از مدیران شرکت های نفتی دیگر کشورهاست برای ایرانی بودن خودمان متاسفم اگر بين 1220 نفر رتبه دوم رو بياري اگر از امتحان گزينش بالاي هشتاد درصد درست جواب بدي ولي نتوني كانال بزني به اوني كه بايد بزني از نظر اين سيستم شايسته نيستي! خدا ميداند كه چند نفر را سركيسه كردندتا بردند سركار.خدا ازشان نگذره.پيرمردبامشت روي سينه اش مي زد وميكنم من به اين سيستم افتخار مي كنم كه از من چوپان مسئول گزينش ساخته و...تابناك درد زياده..به شعارهايمان برگرديم. گزينش...خودكفايي...شايسته سالاري...عدالت محوري همین فوتبال نشانه کوچکی از جامعه ماست غرور وثروت وارد آن شده و...در جامعه هم
1.پارتی
2.پول و زیرمیزی
3.حزب وجناح
افراد را وارد ادارات می کند حالا مدیر محترم می تونه بگه بالای چشمت ابرو؟
یا اصلا"می تونه فرد کار آمد را تشویق کنه؟
در قانون خدمات کشوری مدیر و رئیس هم اضافه دریافت با عنوان حق مسئولیت دارند و هم ساعات اموزش ضمن خدمت بیشتری در سال برایشان پیشبینی شده!!!!!سئوال اینکه وقتی فرد رئیس و مدیر است مگر این حکم ابدی است که ساعات اموزش بیشتری برای این افراد نیاز باشد؟؟؟
دوم اینکه افزایش ساعات ایشان در سال بعد امتیاز بیشتری در فرم ارزشیابی برایشان به همراه دارد و در عمل رقابت کارمند زیردست با ایشان را نابود میکند.
سوم اینکه سپری نمودن دوره اموزشی رقابتی و به اختیار کارمند نیست بلکه رفاقتی و دلخواه در معرفی از واحد اموزش است.
چهارم اینکه دسترسی عموم کارمندان به نامه و مکاتبات سازمانی یکسان نیست.
از جمله ابلاغ تبدیل خبره به ارشد و عالی. که امور اداری اطلاع رسانی نمیکند و دو و سه همکار مرتبط با خود را مطلع و بدون ارزشیابی به دلیل معرفی معدود افراد راحت ارتقا می یابند.
بیشترین فساد از امور اداری منشا میگیرد و عمدتا خودمختار و بدون توجیهات و مستندات نمرات ارزشیابی را دستکاری میکند.
نیز تا 6 ماه پیش معاون اداری-مالی پیشین مان دوره اموزش بدو خدمت کارکنان و اشنایی با قوانین را سپری ننموده بود .
البته اصلاحاتی انجام و ایشان خلع ید و معرفی به این دوره بعد از 20 سال به اصطلاح خدمت شدند. و نمونه دیگر بعد از 25 سال.
و نمونه دیگر همکار دخیل در ارزشیابی گواهی هایم را جهت تعلق امتیاز هفته پژوهش به دفاتر مرتبط ارسال نمینمود و 3 سال حقم را خورده بود که خوشبختانه ایشان نیز شناسایی و خلع ید شدند.
در کل سیستمی وجود دارد که جز خود کسی را تائید نمیکنند و عمدتا افراد بدون سابقه اقدام مشخص و کدخدامنش اند.
به نظرتون حرفای ما در اینجا این مشکل رو حل می کنه؟!در هر صورت نظرم رو میگم به نطرم چون به فکر منافع خودمان هستیم چه مدیر چه کارمند! هر چی که باشیم منافع خودمون رو بر منافع گروهی با ملی ترجیح می دیم. کاش روزی برسه که این حرفا به صورت اخلاق حرفه ای و فرهنگ سازمانی به افراد سازمان ها آموزش داده بشه. هستند مدیران شایسته که افراد مجموعه زیر پاشون رو خالی می کنن و افراد شایسته ای که توسط مدیران نالایق بایکوت میشن فقط بخاطر منافع. حالا به این مورد تملق رو هم باید اضافه کرد.
عمده این مشکلات بخاطر نداشتن قانون جامع ومانع در همه زمینه ها واز آن بدتر عدم حاکمیت قانون حتی ناقص آن . چاپلوسان ثناگو را دوست مدار زیرا آن ناکثان همیشه طالب نعمت و آسایشند و در روز سختی تو را به چنگ بلا سپارند و به گرد دیگری حلقه زنند ! کارمندان اداره ها مانند کتابهای یک کتابخانه هستند آنهایی که بی مصرف ترند...بالاترند سلام نظرات اکثر خوانندگان مطالعه کردم تقریبا اکثر نویسندگان درست نوشتند اما نظر من این است که تخصص ، تجربه ، کاردانی وشایستگی در انجام امورات آن حوزه، درانتصابات نقش خود را از دست داده و روابط ،زبان بازی ، خوب صحبت کردن و پشتوانه سیاسی نقش اصلی را درانتصابات دارند. این است که ما کار های تکراری و بدون کارشناسی با صرف هزینه های چند برابری و غیر ضروی و بدون اولویت و بی هدف در جهت خلاف منافع جامعه می باشد. اینکه در جشنواره شهید رجایی دستگاه برتر مطرح میشود نادرست است زیرا دستگاه متشکل از افراد با قابلیتهای مختلف است. حداقل حق افراد فعال مشخص شود. یک نفر معادل 10 نفر کار کند و انان بهره ببرند. در واقع نادرست از لحاظ اخلاقی است.از سویی بخشی از افراد بعد از طی 7خان ازمون استخدام و بعضا بدون ازمون و از طریق سفارش وارد میشوند.
امور باید رسمی و منتشر شده با تائید مراجع رسمی علمی باشد.
رئیسم 30 سال سابقه و لیسانس و1 برگ کاغد از اقدامات خود ندارد و من 10 سال سابقه و کارشناس ارشد با 25 مقاله که 2 اقدام من از مقالات در قوانین دستگاه خود وارد شد. و 10 سال است زیردست ایشان ام و مطرح میشود باید از ایشان تبعیت کنی و رقابتی در کار نیست.
و ایشان به مراجع حمایتی از مقامات دسترسی دارد و کارمند سوم ابتدایی برایم شاخ و شانه میکشد و من را مسخره میکند. از سویی عقل رئیسم در اختیار دو همکار سوم ابتدایی است. زیرا نقطه ضعف دارد.
جا گرفتن ریا و دروغ و بی اصالتی و ..... به جای صداقت و اصالت ...... و عملا فقدان دور اندیشی برای جایگزینی نیروهای جدید به جای نیروهای قدیمی و بازنشسته باعپ ایجاد بدنه کارمندی غیر متعهد شده است و تنها راه ان حضور نیروهای قدیمی متعهد به همراه نیروهای جوان است ضمنا با شکم گرسنه انتظار کارامدی خیلی دور از انتظاره؟/ کی به حرف ادمها توجه میکنه...رئیس تحمیلی ........واحد تهران با عملکرد ضعیفش کلی شاکی داره ....جزو مدیران برتر در جشنواره شهید رجایی معرفی شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تابناک جان ...بیا...و مجموعه گروهش تحقیق کن که افتضاحه. بخدا داغون و خراب نمونه موردی خاستی ایمیل بفرست تا برات بگم. ایا سراغ دارید فردی متخصص که افکارش علمی باشد دچار تملق و چاپلوسی شده باشد؟؟؟؟ به ندرت چنین حالتی است. در واقع افراد سست عنصر که قابلیتی برای رقابت ندارند و عمدتا از مسیر قانونی نیز وارد نشده اند به سمت راهکارهای غیرقانونی ابقا سوق می یابند.
روسای ..... تهران درب اتاقشان را کنترلی و ریموتی کردند بعد امسال به عنوان مدیران برتر در جشنواره شهید رجایی معرفی میشوند....درحالی که حدود 200 نفر از عملکرد ایشان ناراضی هستند میگویند اسکندر بعد از تصرف ایران بسمت هند رفت به او گفتند ممکن است عقبه ما را ببندند و از بین بریم اسکندر مقدونی گفت از افراد ضعیف و نالایق در مصدر امور بگذارید انها بخاطر حفظ موقعیت خودشان راه را برای ما باز نگاه میدارند.من در شرکت .... با29 سال شاغلم و اینرا بعینه میبینم.
همین دیروز مدیر عامل به همدان امده بود وبرای یک بازدید ساده بیش از 60 نفر چاپاوس دور و بر او پاچه خواری میکردند کاش بودید و میدیدید.
ادم کار بلد و مدیر از چاپلوسی و .... بدور است . و نتیجه اینکه کتاب نانوشته غلط ندارد.
یعنی اینکه کاری انجام نمیشود
بدترین حالت این است که مدیریت و اختیارات این افراد باید محدود شود زیرا جهان به سمت کمی شدن و مسدود نمودن راههای فرار پیش میرود. ولی در عمل اختیارات مدیر در حال افزایش است و بعضا خلاف قوانین رسمی ملی تصمیم و بازرسی نیز میگوید که اختیارات مدیر استان و اختیارات ریاستی است.در کل اساس قضیه از معاونت توسعه مدیریت و بخش تدوین قوانین این بخش دچار اشکال اساسی است و باید از این بخش و معاونان ان که احتمال زیاد همین مشکل را دارند و تفکر خاصی نیز ندارند منشا میگیرد تا زمانی که این بخش اینگونه تدابیر دارد رویه همینگونه خواهد بود.
اجسنت بر تابناک در بعضی از ادارات پستهای مدیریتی علی الخصوص مدیران میانی موروثی شده و منتظر بجه های خود هستند تا جانشین انها شوند مثل سازمان ..... و بنادر تابعه ان سلسله مراتب موجود باید منحل شود. دسترسی عموم کارمندان به مناسبات و تدابیر ایام سال یکسان باشد. زیرا یک اداره کل استان و تعدادی معاون و کارشناس مسئول مستقر در ان از طریق آزمون رسمی و قابلیت خاص متمایز کننده به این سمتها منصوب نشده اند بلکه ارتباط با مراجع خارج دستگاه و سفارش. و به دلیل اینکه محل زیست ایشان و خانواده در مرکز استان بوده.اگر غیر این است اعلام نمایید.
ضعف قوانین در مسدود نمودن راه فرار از ان عاملی برای تائید صلاحیت عده ای افراد با عنوان سرپرست و مدیر و رئیس با عنوان ذیصلاح شده و از اینرو بعضا افرادی با تخصص کمتر وجود دارد که با عنوان صلاحیت درجات مطرح شده را در اختیار و عملکردی به دلیل تدابیر نادرست تخصصی نیز ندارند و ناکارامدی دستگاه را در عمل موجب میشوند . این موضوع ریشه در تاریخ چند هزار ساله ایران دارد و فقط مختص به 100 سال اخیر نیست .متاسفانه در تاریخ کشور نمونه های زیادی از این مورد وجود دارد .
من فکر میکنم از خلقیات و فرهنگ ما ایرانیها است . چون این سیستم در خیلی از جاهای دنیا اجرا میشود و این گرفتاریهارا ندارند .اصولا ما خیلی پاچه خواریم . دو راننده داریم که در سطح سواد دوم ابتدایی اند و هر تخلفی در زندگی و فسادی در اخلاق دارند . ولی شاد از این اند و افتخار میکنند که چه مدیر چه وزیر و چه رئیس و سایر افراد برای جابجایی در خودروی ایشان حضور و از این افراد نظرسنجی میکنند و ایشان نظرات خود را به این افراد تلقین و حتی مسیر را اشتباه میکنند و مسئولیت رانندگی خودرو را با عنوان مشاور مدیر و وزیر در یک رده میدانند و ضمن تهدید میگویند اگر با ما نسازی سری بعد سفارشتت را به ... که با خواهد امد میکنیم و رئیس نیز مثل س... از این دو نفر میترسد و من نیز همچنین و چاره ای نیز نیست. در سیستم دولتی ما رابطه جای ضابته رو گرفته چه مییییییییییکنن این کارمندهای بیکاررررررر با این همه نظر!!!
تابناک عزیز بخدا بنده سراغ دارم که لیسانس معارف مدیر کل استاندارداست مدیر کلی سراغ دارم که بخاطر دانشگاه فرزندش سه روز پایان هفته در محل کار نیست تابناک دست روی مهمترین مشکل کشور گذاشتی امیدوارم ادامه دهید و نتیجه بده .1- عدم ارزیابی و ارزشیابی علمی و دوره ای عملکرد مدیران
2- قدرتمند تر بودن رابطه به جای ضابطه در انتخاب مدیران
3- علاقه وافر به حفظ موقعیت به هر قیمت توسط مدیران نالایق
4- عدم کالبد شکافی علت خروج نیروهای لایق توسط هیچ مرجع رسمی
5- آشکار شدن ضعفها با حضور افراد توانمند
بعضي از دوستان به ضعف قوانين و حذف سلسله مراتب و غيره اشاره داشته اند اما به نظر من قوانين ما عيبي ندارند بلكه خيلي هم خوب هستند مشكل اصلي اينست كه سال به سال بدتر از سال پيش افراد ضعيف و غير متخصص ، تنها به دليل وابستگي به منابع قدرت بر سر مسند هاي مدبريتي كشور تكيه ميكنند و اين افراد بمنظور حفظ صندلي خود كار و خلاقيت را رها كرده و با ارائه آمار و عملكردهاي ساختگي سعي در كارآمد نشان دادن سيستم ميكنند آنهم سيستمي كه در رإس اش يك فرد كار نابلد نشسته كه از فعاليت هاي مجموعه تحت مديريت اش هيچ آگاهي ندارد و كافيست كه فقط اوضاع را بر وفق مراد نشان شان دهي تا اوج بگيري با اين حساب شما فكر كنيد افرادي كه زير دست چنين مديراني پرورش يافته و ارتقاء مي يابند تا چه حد ميتوانند در پيشبرد اهداف سازمان و به تبع آن مملكت و رشد و توسعه قدم بردارند يه خورده دقيق تر فكر كنيد به نتايج جالبي مي رسيد نزول ابتكار و خلاقيت و نظم و در عوض ارتقاء چاپلوسي، فاميل بازي، ركود فكر و پسرفت روزمره و گسترش زبان بازي و توجيه غير علمي و غير منطقي عملكردها.من شخصا اين را درحال حاضر به عينه مي بينم و درك ميكنم. گذشته های دور(صد سال پیش) دستور بود که هرکسی تصمیم گیر، خوش فکر و دربین کارکنان محبوبیت داشته باشد در سمت مدیریت قرار نگیرد. خالا که الحمدالله خوب است چون این جور افراد دغدغه دارند و ممکنه پته ی مدیران بالادستی خودشون رو روی اب بریزند، اینا چون از قانون و ضوابط به درستی سر درمیارن باعث میشن که سوء استفاده ی بعضی ها سخت تر بشه، همچنین کارکنانی که از زیر کار در میرن و دودره بازن، وقتی کسی خوب کار کنه کار خودشون زیر سوال میره مثلا مسئول بالادست میگه چرا این کارمند کاراش جلوه ولی شما عقبین و با هم مقایسه میشن، پس معلومه که حسادت گل میکنه و سعی در حذف و پاپوش درست کردن میافتند.بعدش هم سلسله مراتب اداری برای رئیس طی نمیشه و از روی رابطه کسی گذاشته میشه و اون هم روی همین اصل باید اشنایان خود را بر سر کار بیاورد پس ناچار باید عذر بعضی ها خواسته شود ، حال طفلک کسی که پارتی نداره!چیز دیگه ای هم که هست ما خیلی دچار شعارزدگی شده ایم و سیاست رو خیلی قاطی کارهای اداری و مسائل کاری کرده ایم، که باعث میشه خیلی راحت نیروی کارامد رو از صحنه حذف کنند فقط به خاطر این که با طیف فکری بعضی افراد نمی خونه، یه روز این حزب به قدرت میرسه و روزی اون حذب و چیزی که ضرر متحمل میشه اون نیروی زبده و مجرب هست که قربانی این تجدید قدرت و احزاب سیاسی میشه، و نتایج تلخی مثل فرار نخبه ها رو به دنبال خودش داره یکی از علل رواج تملق و چاپلوسی در ادارات و سازمانها همانا عدم امنیت شغلی است. روش پیشنهادی: در گزینش مدیران نباید به کارآمدی و لیاقت آنها بها داد بلکه سابقه خدمتی باید در اولویت قرار گیرد.
کاملا موافقم که این روند در سیستم اداری ما جریان دارد. دقیقا یکی از مهمترین دلایل فشل بودن سیستم اداری ما همین است و مهمترین عامل عدم گرایش به شایسته سالاری همین است،همین است،همین است.با این روند متاسفانه خودمان،خودمان را نابود میکنیم. به نظر شما این سوال ربطی به بازنشته کردن اجباری و دسته جمعی اساتید دانشگاه داره یا نه ؟ من در دولت کنونی وارد کارهای فرهنگی و اجرایی شدم در موسسه ای که من کار می کردم عدهای صرفا بخاطر ارتباط حقوق های گذافی ازمدیر ما دریافت میکردند.اما کارشان درمقابل دریفتیشان یک دهم هم نبود اما وقتی ما از حیف ومیل بیت المال گفتیم مدیر قمی ما که پیش از این در مرکز هنرهای نمایشی 4میلیارد حیف کرده بود ودرسفرهای خارجی بستگان خود را میبرد ما را اخراج کرد. متاسفانه در بعضی ادارات بی سوادترین افراد رییس اداره می شوند و آنها نیز بی سواد تر از خودشان را انتخاب می کنند تا بی سوادی آنها عیان نشود. سلام به همه دوستان اين درست است كه افراد ناكارآمد هميشه مي خواهند افراد مارآمد را به خاطر خورشان حذف كنند من خودم دبير هستم چند وقت مدير يك هنرستان بودم و تلاش زيادي كردم حتي از دورترين ومحرومترين منطقه كشور دانش آموز رتبه اول استاني به كشوري فرستادم ومدير قبلي كه مسئول حراست شده بود آنچنان ضربه اي به من زد كه ديگر هيچ وقت مرا يك آبدارچي نميگذارن فقط كلاس در موسسه ...مشغولم. به دلیل امتیازات بالا و کار زیاد به من تهمت ها بسیار زدند. مجبورم کردند استعفا بدهم. و با میل پیگیر انجام آن در شرکت ..... فردی به تازگی بازنشته شده که در طول دوران خدمتش حتی حتی یک! روز هم مرخصی نرفت! حتی مرخصی داخل ساعتی شهری! وی بصورت 24 ساعته بون وقفه در خدمت مردم محروم اسالت بود! این مدیر بسیار بسیار توانا بیش از 600 روز مرخصی طلبکار! بود و مبلغ ان بیش از 20 میلیون تومان شد و همه را دریافت نمود!از دیگر برکات این مدیر 32 سال خدمت و دو ماه پیش بازنشت شد!
وی حقوق ماهانه بازنشتگی وی بیش از 2700000 تومان است!
مشارالیه بیش از چند دوره با مدیران عامل مختلف و دولت سازندگی،اصلاح طلب و اصول گرای ارزشی عضو هیات مدیره بود!
با این مدیران در نظام جمهوری اسلامی می توانیم مشت محکم به دهان امریکا بزنیم! و از نوه های ایشان استفاده نماییم!
نیروهای کارآمد خودشون هم در ایجاد این وضعیت مقصرند. راه چاره اینه که نیروهای کارآمد به توانائیها و تخصصشون تکیه داشته باشن و در صورتی که حقشون ضایع شد، عزت نفسشون رو حفظ کنن و سریع محل کارشونو عوض کنن حتی شده موقتاً به یه کار پائین تر مشغول بشن. این کار اگه فرهنگ بشه و مدیران ضعیف کاراشون رو دستشون بمونه، دفعه بعد عبرت می گیرن و حواسشونو جمع میکنن. این تجربه جواب داده. در این حالت نقاب از چهره این مدیران ضعیف و مغرور افتاده و شروع به منت کشی و امتیاز دادن می کنند. با سلام و خسته نباشید.این سوال همیشه مطح است که چرا مدیران ایرانی افراد چاپلوس ومتملق انتخاب می کنند.در یک شرکت خصوصی در بخش خدمات تصویر برداری پزشکی مشغول بکار بودیم بعد از 22 خاک خوری،مدیر عامل شرکت به خاطر اینکه یک ادم غیر مرتبط و غیر تخصصی 14 از پرسنا کنار می گذاره .تا ثابت کنه این طرف براش چقدر مهم ، چرا چون این ادم زیر اب زن بوده و می خواست ثابت کنه که من از خیابان ادم میارم اینجا نیروی متخصص می کنم.حالا بیاب پرتغال فروش را. متاسفانه در بعضی ادارات بی سوادترین افراد رییس اداره می شوند و آنها نیز بی سواد تر از خودشان را انتخاب می کنند تا بی سوادی آنها عیان نشود. علت تمام این امور قانون گریزی است. و اما راه حل: بالا بردن نظارت در کشور است. ناظرانی که از فیلتر اخلاق و عدالت به درستی گذشته باشند سلامتابناک عزیز من از سایت خوب شما که چند بار کمتر از یک ساعت اظهار نظر مرا در مورد مطالب مختلف منعکس نموده اید تشکر می کنم
اما پیرو نظر قبلی خودم در مورد اصلاح ادرات باید بگویم برای ادارات کنونی نظری ندارم به احتمال زیاد افراد شایسته ای هستند که راه حل مناسب داشته باشند ولی یک راه حل برای نسل آینده دارم
ای مردم عزیز اگر می خواهید مسئول خوب داشته باشید در تربیت صحیح فرزندان خود اهتمام کنید و صد البته در حلال بودن لقمه ای که آنها را پرورش می دهید بسیار دقت کنید در نتیجه علاوه بر اداراه ها در همه جا بهترین ها را خواهیم داشت.
خدا لعنتشون کنه که منی که مهندس ای تی با کلی سابقه و عاشق امور دانشگاهی بودم و از سازمان مرکزی یکی از دانشگاه ها بیرون کردن من که نمیگذرم از حقم 3 ماهه بیکارم تو این شرایط سخت جامعه قبل از انقلاب همینطور بود حالا هم همینطور هست و همینطور باقی خواهد ماند، تمام ایران به این سبک اداره میشود بخاطر همین هم در ادارجات ارباب رجوع باید به این طرف و آن طرف کشانده میشود با سلامبگذارید یک داستان واقعی از خودم را تعریف کنم.من در خارج درس خواندم به ایران آمدم که صمیمانه و از روی قلب کار کنم.با مدرک تحصلی دکتری هر جا رفتم کار نتوانستم بگیرم در جایی گزینش در جایی نبود پست خالی در سازمان الی آخر.بالاخره در جایی با پست کمک کارشناس استخدام شدم و بالاخره کاری کردند که استعفا بدهم بعد به دانشگاه رفتم و استاد شدم.چند سالی را کار کردم بعد هم به علت مشکلات اقتصادی و ..... ایران را ترک کردم و به کانادا آمدم .حالا در یک شرکت کار میکنم نفر اول شرکت هستم نه از نظر پست سازمانی بلکه از نظر مقام علمی و در واقع کل سازمان را من هدایت میکنم و سالیانه به پول ایران سیصد میلیوت تومان حقوق میگیرم.گاهی با خودم فکر میکنم اگر میگذاشتند تمام این کار ها را برای مردمم میتوانستم انجام بدهم نه در دیار غربت.تنها مشکل من این بود که از روسای سازمان خیلی بالاتر بودم.رده های بالای سازمان عمدتا به جایی آویزان بودند.
پاسخ ها
آرزو
| | ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۶
دمت گرم اگه تو ايران هم مي موندي و يه پست خوب هم ميگرفتي هيچ وقت حقوق به اين خوبي نميگرفتي امیدوارم یک مقام مسئول هم این صفحه را بخونه وقتي انتخاب ها فقط از روي نگرش سياسي باشد وضعيت همين است . با تشکر از مطرح نمون یکی از مهمترین دلایل عقب ماندگی سیستم اداری کشور به نظر من تا زمانی که انتصاب مدیران و روسای سازمانها با ملاحظات سیاسی انجام شود نظام اداری ما تصحیح نخواهد شد.بطور مثال چرا راندمان در شرکت های خصوصی حتی در داخل کشور به مراتب بیشتر از شرکتهای دولتی می باشد.در سازمانهای دولتی وقتی کارمندان مشاهده می کنند که مدیر و رییس انها بواسطه ارتباطات سیاسی به این مقام رسیده است تنها راه پیشرفت خود را در ایجاد ارتباط با محفلهای سیاسی می بیند و رویه تملق و چاپلوسی را در پیش خواهد گرفت در عیر اینصورت یا باید از ان سازمان رفت و یا به مرور دچار روزمرگی و افت راندمان خواهد شد.تنها راه نجات سیستم اداری حاکمیت شایسته سالاری به معنای واقعی ان در تمام سطوح می باشد.به امید ان روز در ايران فقط به رابطه و سفارش فلان مقام بها مي دند و نه تخصص و تجربه؟چاپلوسي هم براي مدتي جواب ميده.
اگر در ادارت آشنا(پارتي) نداشته باشي بايستي هميشه در جا بزني و با ديدن افراد نالايق در رده هاي بالادستي از کار کردن و استفاده ا ز دانش و تخصصي که داري طفره مي ري و عطاي همه چيز را به لقايش مي بخشي و دلسرد و مأيوس به پيشرفت و در نهايت به وجدان کاري هم فکر نمي کنيو بس!!!!
نفت و ذات وفرهنگ ما با سلام و احترام اتفاقا مطلب جالبی را مطرح کردید : اولا در ایران چاپلوسی به عنوان یک عرف و عادت همیشه در حکومت های ایران خصوصا در صد ساله اخیر وجود داشت بطوری که در حکومت پهلوی هرکسی چا پلوستر بود جا و مقامی بالاتر داشت این به خاطر حفظ مقام و قدرت خود بودشاه به افردی مسولیت میداد که چاپلوس تر باشد و تمام مقامات نزدیک شاه افرادی بودند که در چاپلوسی سعی میکردند از هم سبقت بگیرند تا جایی که بنا به اسناد چاپلوسان زن یا دختر خود را به شاه برای یک یا چند شب هدیه میدادند این عامل در مقامات پایین تر هم وجود داشت و این به صورت سلسله مراتب تا پایین برای حفظ مقام و قدرت یا گرفتن مقام تلاش میکردند متاسفانه بعد از انقلاب افرد برای داشتن موقعیتی یا داشتن یک مقام مملکتی یا استانی و حتی محلی به عنوان پشتوانه تلاش کردند و امروز مقامت استانی یا محلی سعی میکنند برای حفظ موقعیت خود از چاپلوسان و کاسه لیسان استفاده کنند وچاپلوسان و کاسه لیسان هم برای بهتر کردن موقعیت خود نهایت تلاش را میکند چرا ؟؟ به خاطر عدم وجود قوانین برای حفظ مدیران لایق و کردن و عدم تلاش شناخت و حمایت این گونه مدیران، چپلوسان به راحتی آنها را با انواع ترفندها به خاطر حفظ موقعیت خود به راحتی کنار میزنند .متاسفانه هر رییس جمهور آمد فقط خط خود را بدون در نظر گرفتن لیاقت یا نالایق جابجایی انجام مدهند و این هم متاسفانه به خاطرعدم اعتماد و قانون . یک نوع از این چپلوسی در ایران تشکیل حزب بعد ازانتخاب هر ریاست جمهور به بهانه حامی این ریاست جمهور یا به بهانه حمایت از یک تفکر جدید با القاب های متفاوت که خود بهتر میدانید فقط کافی هست بعد از انتخاب هر رییس جمهور را نگاه کنید چون افراد کوچک در جاهای بزرگ و افراد بزرگ در جاهای کوچک قرار گرفته اند . باند و باند بازی - عدم شایسته سالاری- قومیت گرایی - مذهب - جناح بندی های سیاسی تا مغز استخوان ما ایرانی ها نفوذ کرده است بنابراین طبیعی است که در این آشفته بازار جایی برای کار کردن نباشد .
به نظر من ما اگر بتوانيم اين روند موجود را كه عين واقعيت است اصلاح كنيم ميتوانيم تحولي عظيم در كشور خود بوجود آوريم تا وقتی به جای اینکه برای تخصص و فن ادمها به ریش و نصبت و نفوذ افراد (پارتی)توجه بشه همینه مثلا همین مجلس خودمون بگردید ببینید چند تا شون مدرک واقعی و تحصیلات عالیه دارن خواهشن روحانیت و قاطی اینا نکنید اون 1تخصص جداست خداییش 1 بار برین مجلس از نزدیک ببینید چه خبره خندتون میگیره تازه متوجه حرفم میشید به علت نبود سیستم مشخص در سازمان های دولتی است.وقتی معیار برای کارمند خوب بودن و ارزشیابی وجود ندارد کسی که خط سیاسی یا فکری آن به مدیر میخورد سر کار قرار می گیرد. (البته این خوش بینانه ترین حالت بود)
کاملا درست است،افراد کارآمد حذف و افراد ناکارآمد در ادارات می مانندو دلیلش هم وضع تابسامان کنونی است.می دانم چاپ نمی کنید اما می نویسم، یک علت عمده وجود افراد ناکارآمد در ادارات عملکرد گزینش ها است.
من توی ادارمون وقتی به چند نفر خاص که تا غروب اضافه کاری می موندن و فقط هم دور هم بودن و صحبت می کردنو ومی خندیدن انتفاد کردم...یک روز خود قائم مقام به من گفت اگه می خوای اینجا موندگار بشی بهتره از چیزی سر در نیاری...!!!!
من در يكي از شركت هاي دولتي كه تازه خصوصي شده است كار مي كنم در اينجا هركس خوب ودرست كار كند بيچاره مي شود .من تا وقتي كه وارد سيستم اداري نشده بودم فكر نمي كردم كه كسي را به خاطر درست كار كردن بيچاره مي كنند ولي اينجا ديدم .كساني موفق هستند كه به فكر سوء استفاده از شركت هستند ودر هر مديريتي 2تا3نفر كار مي كنند و30نفر ديگر مفت خوري مي كنند .وتابناك جان اشكال كار راهم كه مي داني در كجاست............ امام علی می فرمایند: چهار چیز نشانه بدبختی و ادبار دولتهاست، پرداختن به امور فرعی و واگذاردن امور اصلی ،پس راندن صاحبان فضل و جلو انداختن فرو مایگان و افراد پست اول عرض کنم اینقدر تعداد نظرات زیاد است که وقت نندارم همه را بخوانم و ممکن است نظر من مشابه نظر خیلی از افراد باشد پس کپی نکرده امهرگاه هدف مارمردن و پیش بردن امور به معنای واقعی نباشد و نمایش دادن و تبلیغ هدف وافعی باشد بالطبع آن کسی که کار واقعی انجام می دهد زمانم زیادی برای تبلیغ ندارد و از قافله تبلیغ کنندگان عفب می ماند بنابراین کارش به نظر نمی اید در نتیجه مدیرانی که دوست دارند فقط نمایش دهند با این دست کارکنان مشکل پبدا می کنند اگر شما بخواهی فقط به خاطر خدا کارکنی یا حتی فقط به خاطر ملت کار کنی و نخواهی خودت را مطرح کنی کسانی هستند که اگر بتوانند کار تورا به نام حودشان نمایش می دهند و با پا گذاشتن بر روی دوش تو بالاتر می روند اما اگر این اجازه را به آنها ندهی در صدد حذفت بر می ایند نمونه این مشکلات در تمامی ادارات و شرکتهای ما هستند اما در شرکتها و اداراتی که حجم فابل ملاحظه ای پول وجود دارد این مشکلات بیشتر به چشم می خورد چو.ن در این ادارات یا بایستی اهل خوردن باشی یا بایستی چشمت را بر روی خوردن دیگران ببندی یا اینکه باید حدف شوی و گزینه چهارمی وجود ندارد
امان ازوقتي كه كارهاي بزرگ را به آدمها ي كوچك سپردوكارهاي كوچك را به آدمهاي بزرگ.اوضاع همين مي شود به نظر من یه ادم باهوش در ایران پیمانکار میشود و از بی شسوادی دولتی های استفاده میکند و یه شبه پولدلار میشود مثل امیر آریا بقیه هم مثل من فکر میکنیم این سیستم برای سال دیگه درست میشود و همینجوری با نق زدمن ادامه میدهیم .کسائی که روی این خبر تیکت زدند همه الاف هستیم و بد بخت که فکر میکنیم درست میشود
ایران کشور تولید دزدی با توجیه شرعی است ولا غیر و بیشترین صدمه را ایرانی ها به اسلام خواهند زد
این مساله یک جواب روشن و ساده و علمی دارهتمام صادرت و واردات نفت در ایران دولتی است و به غیر از نفت علارغم همه شعارها بسیاری از صادرات و تولیدات در ایران دولتی است
در نتیجه ما دارای یک اقتصاد تقریبا 80 درصد دولتی هستیم لذا در ذات یک سیستم دولتی بهره وری و رابطه کار مفید با دستمزد دو خط متنافره که هیچگاه بهم نمیرسند
اگر حتی در این سیستم بیمار هم رابطه بین دستمزد واقعی و کار مفید تعریف و اعمال بشود کار گران و کارمندان زیادی پیدا میشوند که دریافتیشون از مدیرانشون بیشتر خواهد شد
اما با سیستم فعلی تقریبا همه بطور محترمانه همه صدقه خور دولتی اند......
در واقع بیشتر افراد بخصوص مدیران یا اصلا کاری برای انجام ندارند ویا کار مفیدی ندارند به همین دلیل دستمزد رو نه در برابر یک کار مفید بلکه دربرابر یک قاعده استخدامی و وقت گذراندن دریافت میکنند و این تشویق همه به کار نکردن بخصوص برای آدمای بی خاصیته
این مسئله برمی گردد به ساختار نظام دولتی در ایران. انتصاب ها، ارتقاء ها، استخدام ها و ... . آیا مدیری که برای سازمان منصوب گردیده، معیارهای شایستگی را دارا است؟ اگر خیر، می شود انتظار داشت که افراد شایسته ای را به کار گیرد که ضعف های خود وی را نمایان سازند و عدم شایستگی وی را اعلام نمایند؟ اگر خیر، آیا این افراد، کارکنانی شایسته و خبره را به کار خواهند گماشت که ضعف هایش را بفهمند و نقطه ضعف دستشان بیاید؟ و همینطور الی آخر.(مصداق این شعر که: خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج)
دو مسئله مهم دیگر هم عبارتند از: انسان خوبی بودن، همواره دلیلی بر مدیر خوبی بودن نیست.
مدیریت, علم است و هنر. در اغلب موارد نمی توان انتظار داشت تحصیلکرده بی تجربه مدیریت و مجرب فاقد تحصیلات مدیریتی، مدیران توانمندی باشند.
هر دو اگر نظارت بی طرف باشد و از باند بازی خبری نباشد این روند سالم پیش می رود درشعر معروف هرکسی را بهرکاری ساخته اند مدیریت واداره یک مجموعه مانند بازی شطرنج است به مورد وبجا چیده نشود قطعا محکوم به..... است
ماایرانیهای خوش ذوق اعتماد بنفس زیاد داریم خیال میکنیم هرکاراز دستمان بر می ایید وحال انکه چنین نیست ویا هرشغلی پیشنهاد میشود بلافاصله ........
باسلام همه مديران را كي انتخاب مي كند كاركنان يا افراد سياسي و احزاب فقط بدانيد با اين روش مديريتي همه رنج مي برند و روز بروز وضع بدتر خواهد شد تا زمانی که چاپلوسی دروغ ریا و تضویر است مدیران ترسو که از ترس دست به هر کاری برای رضایت مدیر بالا دستی می زنند دیگر جایی برای مدیران شجاع و خلاق و شایسته نمی ماند چون مدیر کارمند لایق حتی از ترس حفظ جایگاه خود به روشهای مختلف نیروی شایسته و کارامد و شجاع را از دور خارج می کند.
راه حل بسیار ساده است اگر حقوق مدیر با کارمند یکی بشود هچ کس طمع نمکند مدیر شود فقط افراد کاردان به اجبار بالا دستی ها مدیر میشوند .باند بازی هم کنار میرود. شرایط فعلی گرانی و رکود یکی از علل ناکارآمدی مدیریت تا کنون بوده که چوبش را مردم می خورند .
مديران زمان جنگ مديران خوبي بودن الان ميرا حد اكثر 35 سال دارن نه تجربه دارن نه تخصص نه تعهد بچه ننه هايي هستند كه فقط پارتي دارن به خاطر همين هم زير مجموعه شون افراد فصت طلب و چاپلوس انتخاب ميشن موضوعی که بیان می کنید کاملاً مشخص است وقتی دریک شرکت دولتی اعضاء هئیت مدیره توسط مدیرعامل انتخاب می شوند وآنوقت اعضاء هئیت مدیره مدیرعامل را مجدداً برای مدیر عاملی انتخاب می کنند همین آش میشه که می بینید جالب اینکه بودجه جاری از وزارت خونه مربوطه می گیرندولی حقوق پرسنل رسمی وجاری راهم به موقع نمی دهند فوق العاده وماموریت راهم از سه سال پیش مختص خودشان کرده اند!هرکس اعتراض کند نیز عنوان می کنند برای مدیریت اشکال ایجاد کرده وتهدید به ساخت پرونده وفرستاده شدند به کمیته تخلفات اداری می شوند!حال کدام نیروی تجربه دار وحرفه ای حاضر به کار است؟آنهم در شرکت دولتی با خدمات عمومی!! هر کی می خوای باش فقط آدم باش در کل تمام ادارات دولتی صندوق خیرات جهت دریافت حقوق بخور نمیر می باشد . اگر بخواهی حقوق و مدیریت و اضافه کاری و سایر مزایا ی بیشتری بگیری باید چاپلوسی و غیبت و تهمت و ....انجام بدی تا بیشتر دریافت کنی در ادارات دولتی حداقل دو سوم کارکنان اضافی اند و نیاز به حضورشان نیست فراموش نکنیم که همه ما ایرانی هستیم.یاد مان باشد با سعی و تلاش یک یک اعضای یک سازمان مدیریت بالا دستی قادر به ارتقا و تعالی سیستم خواهد شد.مدیر هم کسی است مثل من و شما قادر به معجزه نیست.بگذارید قلبمان برای این مرز و بوم بطپد.شمایید که می توانید سازمان را به تعالی بکشانید. کارمند رده پایین یک سازمان ساختار اداری بسیار دست و پا گیر است و انواع آیین نامه ها و قوانین که شاید برای جلوگیری از فساد درست شده است باعث میشود که مدیران نتوانند کارایی داشته باشند. مدیران کارامد مجبورند این قوانین را دور بزنند و برای پیشبرد کارها ریسک کنند و این ریسکها کم کم به صورت دستمایه افراد رقیب میشود و بهانه حذف مدیران لایق را فراهم میکند. البته شاید مهمترین دلیل این ماجرا در ناکارمدی سیستم سیاسی کشور است که هنوز نتوانسته است روشهای رشد و آموزش نخبگان و جذب آنها در مدیریت سیاسی کشور را اجرایی کند.یکی دیگر از دلایل شاید این باشد ما بعضی مواقع از سر تنبلی کارها را به خدا وامیگذاریم. مثلا یکی از چالشها و مشکلات اساسی ما در جانشینی ولی فقیه است.
ما هیچ مکانیسمی نداریم که جانشینهای احتمالی رهبری آموزش ببینند و خدای ناکرده بعد 120 سال اگه رهبر عزیزمان فوت کردند به چه کنم چه کنم نیافتیم و افردی که آشنایی با وظایف و نقش رهبری داشته باشند و ويژگی های مورد لزوم قانون اساسی را داشته باشند، برای رهبر بودن آموزش کافی دیده باشند.
من سال سی ام خدمتم را در یکی از دستگاههای دولتی میگذرانم . این موضوع مطرح شده را باتمام وجودم احساس کرده ام علت وراهکارش را هم میدانم . اگر ثابت کنی که کاره ای هستی ومیتوانی 20درصد این مشکل را حل کنی فرمولش را بهت میدم .به قدری خوب این مشکل را می شناسم که توانسته ام تا اندازه ای که از انسانیت وشخصیت ومرام خودم خارج نشوم تو همین سیستم ...بوق ... پیشرفت کنم حالا توثابت کن کاره ای هستی تا من هم ریز مشکل را برات شرح بدم وهم راه حل را
دقیقا اشکال از ساختار اداری است نه از کارمندان.برای مثال در یک جامعه غیر سیگاری وجود یک آدم سیگاری ناهنجاری است اما در یک جامعه سیگاری(مانند قهوه خانه) وجود یک آدم غیر سیگاری ناهنجاری محسوب می شود. این یک قانون است که سیستم نباید بگذارد این قانون در نظام اداری حاکم شود.
سلام به همه دوستان من هم کارمندم ولی اینو میخوام بهتون بگم که به نظر من نظر همه درسته همه این نظرا رو خومدم همشون درسته ولی هیچ فایده ای نداره مملکت ما همینه تو این عمر ما درست شدنی هم نیست هیچ حساب و کتابی نیست
وقتی تو نتونی حرف بزنی دلتو خالی کنی حوصله جواب دادن به ارباب رجوع رو داری باور کنین ما کارمندای ایرونی روحیه کرگردنو داریم اگه نه با این تورم و این حقوقا مث نوکرا فقط باد بگی چشم نگی که دیگه باد بمیری! حرف زیاده خیلی زیاد
مشکل بیشتر مدیران ایرانی عدم استفاده از مشاوران خوب کاردان است.و ازعلل دیگر وجود مدیران چند پیشه و فرمایشی می باشد چون این قشر مدیر همیشه جای ثابت ندارند 6 ماه این اداره 1 سال اداره دیگر زمانی بود هر سازمان خوب یه معاون ثابت کار بلد .....و یک مدیریت شناور داشت امورات به دست معاون انجام می شد .امضاء ها توسط مدیر چند پیشه بود ولی از مدتی دیگه این معاونان هم فرمایشی شدند.همیشه هم این اصل برقرار نیست که همیشه مدرک تحصیلی مدیریت خوب انجام میده.یک مهندس خوب و با سواد همیشه یک مدیر خوب نمی باشدیا یک جراح چیره دست (پنجه طلا) همیشه یک رئیس بیمارستان خوب نیست.سازمانهای موفق هستند که پرسنل پله به پله بالا بیاند.کارمندان ساده بعد یافتن تجرته مدیران میانی می شوند.بعد از مدتی بعد از نشان دادن لیاقت معاون میشند . ..... اگر در سازماني بسيار بزرگ نظافت چي خطايي كرد، مدير آن پاسخ گو بود و در صورت عدم پاسخ گويي عزل شد، آن وقت مديريت در ايران مسيرش را پيدا مي كند. س به همهمن فوق لیسانس مدیریت دارم,اما تاکنون مدیرنشدم.
دلایل:
بیسوادی بالادستان
بله قربان گوی صرف خواستن
مجری تصمیمات عده ای تصمیم ساز که درتصمیم سازی من مدیر نبایدشریک باشم فقط مجری باشم!
حقوق بسیارپایین شغلی
اختلالات وآنتروپی شدیدسیستم های اداری ,اجتماعی وسیاسی کنونی.
انجام وظایف خارج ازشرح وظایف مدیریت
توجه به همگرایی نقش ها وبی خیالی نسبت به اهمیت واگرایی در توسعه مملکت ها درمقطع کنونی.
استثماری واستحماری از نقش مدیروتوان وتلاش افراد.
عدم تفویض قدرت دربرابرتفویض مسئولیت مدیر.
و....
نتیجه:
من مدیرنشدم,نمی شم ونخواهم شد
همه ی اینا دراین صورت بوده:
18ماه جبهه بودم(اگه نگید شده طلحه وزبیر)
پرتلاش وپرکاردرشغلم...
واما حالا.........
پیمانکار ساختمان شدم!!!بانهایت ناملایمات ذهنی نسبت به کار...
تا گرسنه نباشم,نه ثروتمند....
در سه سال گذشته یک بار کارم افتاد به بخش اداری دانشگاه اون موقع بود کهبه سخنانی ازاین قبیل ایمان اوردم .یاد سخن استادم افتادم که می گفت اگه برم لنگه کفشم هم بیفته برنمی گردم
یلام خدمت همه دمستان ای کاش همایش ویاسمیناری برگزار می شدتاافرادیکه واقعا توسیستم های اجرایی کارایی داشته اندولی موردظلم وتعدی توسط برخی مسئولان قرارگرفته اندوچهر ه شان تخریب شدند ازدردهای خودبگویندوراهکاری بدهند فکرمیکنم اگرتواین سیستم اداری بخواهی حرف حقی بزنی که خوشایندمسئولان نباشه ظرف مدت یک هفته یادوهفته مسئولان قسمت ومدیران ترازاول مقدمات مختلفی رابرای تخریب این چهره هاآماده میکنند خصوصاازعواملی مثل حراست ها وگزینش ها خودهرطورشده می خواهندکه به هرقیمتی شده زیرطرف زده شودمن که تودانشگاه آزاداین چیزهارادیدم وتجربه کردم واقعاکارسختیه تواین سیستم هایی که سی وچندسال داره ازانقلاب میگذره تازه برخی هابدنبال بساط دیکتاتوری خودهستند وازدین واسلام فقط اسمش رایدک می کشندبرخی اوقات که فکرمیکنم به خودم میگم پس چراانقلاب کردیم چراهشت سال دفاع مقدس داشتیم اصلامگراسلام کاملترین دین وبهترین دین برای راهنمایی وارشادزندگی بشرنیست بعضی وقت هاکه فکرمی کنم خیلی تناقضات بابرخوردهای مدیران ومسئولان باآنچه که دراسلام توصیه شده می بینم.چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پاسخ به این که چرا افراد کارآمد نمی توانند رشد کنند این است که مدیرانی که از ابتدا ی انقلاب تا کنون پست ها را اشغال کرده اند و حاضر نیستند علیرغم رسیدن به بازنشستگی مقام خود را ترک کنند با وضع آئین نامه ها و قوانین به نفع خودشان اجازه ارتقاء به دیگران را نمیدهند تا پست خود را از دست ندهند . مثلا درآئین نامه ها و قوانین برای ارتقا و سپردن پست به افراد می نویسند که باید قبلا از سوابق مدیریتی برخوردار باشند . سئوال این است آیا خودشان در ابتدای انقلاب این پست ها را اشغال کردند سابقه مدیریتی داشتند ؟؟؟اگر چنین باشد که هیچکس نمیتواند به هیچ مقامی برسد و فقط خود این آقایان و فرزندانشان همیشه مناصب حکومتی و دولتی را صاحب خواهند شد .این یک دور باطل است که برای انتصاب افراد جهت مدیریت سابقه مدیریتی خواسته شود و حتی تحصیلات در رشته های مربوط و مطلوب پست مورد نظر بعنوان شرط اصلی قلمداد نمی شود این یعنی همیشه خودشان مدیر باشند .آیا وضع کنندگان این قوانین از بدو تولدشان مدیر زائیده شدند؟
به همین دلیل است که افراد لایق وشایسته همیشه کنار بوده اند و فرصت طلبان و چاپلویسان در مناصب بالا قرار داشته اند .
من فکر میکنم چون انتخابات نزدیک است"غالبا افراد کارآمد از سیستم اداری ایران حذف می شوند"
یک چیزی که خیلی برای من جالبه اینه که ظاهراً همه دوستانی که اینجا نظر دادند هر کدوم به نوعی مظلوم واقع شدند و همه آدم حسابی بودند و کار می کردند و همه قربانی مدیران بی کفایت شدند! جمع کنید بابا! خودتونین دیگه! نه از مدیرش بخاری بلند میشه, نه از شما! همین الان ساعت کامنت ها رو اگه دقت کنین میبینین نصفشون تو ساعت اداریه! خوب توی کارمند خیلی بیجا میکنی تو روز ساعت اداری میای تابناک می خونی؟ مگه کار نداری؟ مشکل جامعه ی ما ، جامعه ی ماستسلام
راستش در پاسخ به این سوال تابناک باید بگم که خیلی وقته این سوال نقل زبون همه شده اما اگه بگیم مشکل ساختار هست ، پس ناخواسته نقش فرد و جامعه را کمرنگ کردیم و اگه بگیم افراد ، هه هه هه
اگه بگیم افراد چی؟!!!
این میشه :-) ولی پاسخ خیلی بزرگیه
یعنی آدم میترسه این پاسخ رو بده و راستش راحت تر اینه که خودمون رو از شر همه چی راحت کنیم و بگیم ، مشکل ساختاره
ولی عجیبه که همیشه واسه ما ایرانی ها مشکل ساختار بوده اما با کمال تعجب در گذشته ی نزدیک ما ، هر چقدر سیستم تغییر کرده بازم مشکلی که در ساختار بوده برامون حل نشده.
کلا میل عجیبی به تغییر ساختار داریم تا تغییر خودمون و این میل همیشه بعد از یک تغییر تخلیه میشه اما باز آروم آروم انباشته میشه تا دوباره هیجانات رو تشکیل بده
غافل از اینکه تا خودمون رو تغییر ندیم هیچی عوض نمیشه و تغییر خود از هر کاری سخت تر بنظر میرسه و وای به حال وقتی که تغییر خود برای همه ی افراد یک جامعه ضروری باشه اوه اوه اوه
یعنی میشه؟
نه ولش کن ، همون تغییر ساختار بهتره ، چطور میشه موجودیتی بنام خود را با یک ریشه ی فرهنگی (سالم یا غیر سالم) شکل گرفته و پیشرفته بطور کل ، تغییر داد؟
همون ساختار عوض بشه بهتره ، آسوده خاطر تر هم هستیم.دل خودمونم راضی کردیم.
نظر من اینه که همه باید بدون در نظر گرفتن منافع زیاده خواهانه از خودشون و اطرافیانشون و فرزندانشون (من خودم فرزندم ها - واسه بابایی میگم :-) ) با یک هدف مقدس یا اخلاقی شروع کنند تا به جایی برسیم که شایسته ی ماست و یا یک فشار شوک دهنده ی بزرگ مثل جنگ یا... که اتفاقا کاملا تصادفی بتواند نیروهای سازنده را برجسته سازد(که کمی تصورش سخت است) بتواند تغییر رفتار اجتماعی را ایجاد کند.باید برم ، بابام کارم داره
این مشکل در صدر بودن نا کارآمدان در همه وزارت خانه ها جاری است . وزارت امورخارجه هم از درگیرترین هاست . اکنون در انتصابات داخل و خارج کار به یک نفر واگذار شده و آنهم وزیر خارجه نیست البته این مشکل خود وزیر است که شانه خالی کرده است . این یک نفر هم تمام افراد تحت امر مجموعه خود و متملقین را به مدیریت های داخل و سفارت خانه ها و سرکنسولگریهای منصوب کرده است جالب است که فقط اسامی که این آقا بخواهد جوابشان از ریاست جمهوری می اید گویا نهاد ریاست جمهوری هم علیرغم همه بلندپروازیهایشان بنده این آدم شده اند . با سلام ، متاسفانه بله در سیستم ادارای ایران جائی مناسب برای افراد کارآمد ، صادق و مردم دار وجود ندارد ، اما افراد ناکارآمد ، دروغگو ، باندباز، رشوه خوار و حتی افراد قلدر در به خوبی در سیستم اداری پیشرفت می کنند، من در بانک مسکن کارمی کنم ، علی رغم اینکه کارکنان بسیاری به ویژه جوانان و تازه استخدامی های تحصیلکرده ، کارا ، صادق ، مردم دار زیادی دارد ، اما متاسفانه اکثریت انان به حاشیه رانده می شوند و افراد باندباز و ناکارآمد و غیر صادق به خوبی ترقی می کنند و ترفیع می یرند و حتی در ارزشیابی کارکنان و تقسیم پاداش ها به راحتی معیارهای حجم کار انجام شده ، صداقت ، مردم داری و کیفیت خوب کار نادیده گرفته می شوند . همین رویه متاسفانه ثابت باعث شده که روسای ضغیف شعب و مدیران ناکارآمد یا درجهت این رویه قرارگیرند ویا به حاشیه رانده شوند و این چرخ باطل همچنان ادامه یابد . اینجانب بواسطه شغلم درارتباط باتعدادزیادی از ادارات صف وستاد هستم موارد فوق راتائید میکنم ومتاسفانه نگران کننده است. علتش اینه که ما ایرانیها فقط به فکر خودمون هستیم. منافع انفرادی به منافع اجتماعی اولویت داره. همین و بس چون در همه جای دنیا باهوشترین ها در رشته مدیریت تحصیل میکنند در ایران افراد قوی و باهوش مهندسی و پزشکی میخوانند. باسلاماحتراما به استحضار میرساند.باکمال تاسف مدیریتها درکشور ما نه براساس تجربه ؛تخصص وکارآمدی است بلکه بیشتربراساس روابط وسفارشات وچاپلوسی است ونمرات ارزشیابی کارکنان نیز توسط همین روئسا داده میشود!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
علت اصلی تنبلی، راحت طلبی و علاقه‌ی شدید ما به مزد بدون زحمت است. متاسفانه دلیل آن را نی دانم و خود این موضوع دردناک را تجربه کرده ام یکی از مشکلات اصلی کشور این است که به محض ورود یک مدیر ارشد به سیستم همگی منتظر تغییر و تحولات در سیستم اداری هستند و بیشتر مدیران برمبنای ارتباط سیاسی و یا خدماتی به شخص مذکور انتخاب میشوند . متاسفانه بیشتر این افراد چون با روابط وارد شده و از ضابطه استفاده نمی کنند در هنگام ورود به دلیل عدم تخصص و و بعضا کارایی لازم برای انجام کار ، سیسیتم را دچار چالش میکنند . اصطلاحی در علم روانشناسی وجود دارد به نام کوتوله ، کوتوله ها افرادی هستند به دلیل ضعف در کارشان سعی میکنند افراد ضعیف تر از خود را در اطراف خود جمع کنند تا در محافل دیده بشوند و افراد توانمند به دلیل ÷نهان ماندن ضعف مدیریت و تخصص مدیر از دور کاری به بدترین وجه حذف میشوند . این باعث میشود تا کارشناسان با تجربه در زمان حضور این افراد در سیستم ( که متاسفانه کم هم نیستند ) تجربیات ، تخصص و توانمندی خود را مخفی نمایند . چون معتقد هستند مدیر آمده تا چند صباحی را در این پست باشد و به هر طریقی از مزایای این پست استفاده کند . حال چه بلایی یر سر سیستم و نظام می آید برای خیلی از این مدعیان مهم نیست . اگر مدیران از بدنه کارشناسی دستگاهها انتخاب شوند بسیاری از مشکلات حل خواهد شد . با تشکر یک کترمند دل سوخته و عاشق ولایت . مشکل در تعریف سیستم مدیریتی است .متاسفانه دانش ما در مورد مدیریت بسیار کم است.
به حرف معصومین (علیهم السلام) که گوش نمی دهیم هیچ ، از دانش دم دستی غربی ها هم بی بهره ایم.
ولی ریشه اصلی این مشکل و بسیاری از مشکلات این چنینی ما در این است که در سیستم اجتماعی - اقتصادی ما نفت به صورت بی رویه تزریق شده است که در نهایت منجر به این شده است که عقل معاش عمومی رشد نکند.
طرح هدفمندی یارانه ها اگر تا آخرین فاز انجام گیرد باعث اصلاح سیستمی خواهد شد (یعنی تأثیر خیلی زیادی خواهد داشت ) و همه چیز طی 3 سال به سر جای خود برمی گردد.
سلام این بی لیاقتی مدیران را میرسونه که نمیتوانند افراد متخصص و کارامد و فعال را نگه یا جذب کنند و این امر باعث تفاوت میان ایران و کشورهای پیشرفته شده زیرا آنها نقطه مقابل ما هستند . در صورتی که ما اگر به دینمان عمل کنیم بهترینها خواهیم بود و روشن فکریهای مردم نشان میده که در چند سال آینده عمر این فرهنگ زشت داره به پایان میرسه انشا الله ممکن است مدیری از نظر علمی ضعیف باشد ولی از لحاظ مدیریتی قوی یا بر عکس بهر حال اشکالی ایجاد نمی کند ولی متاسفانه در ایران مدیران لایق را کنار می زنند و از مدیران چاپلوس و ...... استفاده می کنند . من زمانی که دیدم برای کارم ارزش قائل نیستند گفتم بجای اداره برای خودم کار می کنم و وقتی را که باید برای اداره می گذاشتم برای خودم گذاشتم پست های مدیریتی به من پیشنهاد گردید ولی چون خودم را از این نظر شایسته نمی دیدم قبول نکردم ولی متاسفانه از لحاظ علمی که قوی بودم برایم کارم سنگ اندازی کردند
تا سلام و تشکرخیلی وقت بود دلم لک زده بود بعد از 25 سال خدمت چیزهایی را که می گفتیم کسی اهمیت نمی داد بیان کنم ولی برای زیر سوال بردن نظام بلکه ساختار غلطی که پایه ریزی شده است کارمندان خلاق موی دماغ روسا هستند پس همواره تلاش می کنند از افرادی که سطح فکری پایین تری دارند استفاده کنند تا عیب آنها به چشم نیاد. دیروز عرض کردم وقتی برنامه ریزان و متفکران ساختار جامعه و اساسی ترین بخش جامعه یعنی آموزش و پرورش افرادی را در راس دارد که فقط خودشان را حفظ می کنند باید هم این بلا سر کشور بیاد اگر شما واقعا دلسوزانه این موضوع را طرح کرده‌اید باید دنبالش را بگیرید که تا دیر نشده باید کاری کرد.
1- استخدام نخبگان علمی در آموزش و پرورش بدون اعمال نظر
2- پاک سازی نیروهای ناکارآمد که منتظر پایان خدمتشان هستند
3- تامین آرامش خاطر این نوابغ
4-ایجاد زیرساختی نو برای استخدام که هرکسی ورود نکند
5- خارج کردن سمتهای آموزش و پرورش از گوشت قربانی فرض شدن توسط نمایندگان مجلس در هر منطقه
6-نظارت کامل به عملکرد مسئولین رده بالا
7- به توسعه های مقام معظم رهبری به عنوان شعار نگاه نکردن اکثر مسئولین تا حالا متوجه نام گذاری آن بزرگوار در اول سال نشده اند و نخواهند شد.
انشاالله تا فرصت دیگر