بنده استاد دانشگاه صنعتی شریف هستم. نبود بودجه های پژوهشی و برنامه بلند مدت مشکل اساسی کار است. متاسفانه دانشگاهها بودجه پژوهشی درستی ندارند. همان عدد کم سالیانه نیز یا دیر اختصاص می یابد یا در دانشگاه صرف کارهای دیگر می شود . در بسیاری لز حوزه ها، نبود صنعت داخلی یا انحصار دولت سبب شده است که تنها امکان جذب بودجه پژوهشی از دستگاههای دولتی باشد. چند سالی است که دستگاههای دولتی نیز با تشکیل پژوهشکده ها و غیره این بودجه ها را در داخل دستگاه خود نگه می دارند. البته کمبود نیروهای کیفی متناسب با کار پژوهشی آنها و محیط اداری و غیره سبب می شود که کار اصیل پژوهشی و فناوری نیز آنجا انجام نشود. در بعضی موارد پروژه هایی با زمان بندی کوتاه و بودجه های بسیار کم حتی تا یک بیستم بودجه اخذ شده سازمان دولتی به ما پیشنهاد می شود که مشکل عدم کارایی سازمان مذکور را در جوابگویی حل کند که عملا انگیزه ای برای گرفتن و کار ایجاد نمی کند. به هر حال مثل اکثر کشورها باید پژوهشهای اساسی در دانشگاه یا با همکاری تنگاتنگ با دانشگاه انجام شود و تعریف سازمانهای موازی با کیفیت کم و عملا غیر پاسخگو، آفت کار است. خلاصه کلان آنکه دانشگاهها پتانسیلهای بسیار بالایی دارند. بودجه و امکانات متناسب و مدیریت مناسب (مدیریت پژوهشی نه مدیریت اداری رایج) به همراه برنامه ریزی چند ساله می تواند مسئله را حل کند. البته من که شرایط لازم را در مدیران و سازمانهای فعلی نمی بینم.
دلایل گوناگونی را برای موفقیت رشته های پزشکی و عدم موفقیت رشته های فنی می توان عنوان کرد:
دار بودن سازمان نظام پزشکی که باعث می شود جامعه پزشکی خود کنترل گردد.
از نظر اینجانب پس از بررسی هایی که به عمل آورده ام دلیل اصلی موفقیت های علمی ،پژوهشی و عملی رشته های پزشکی و زیر گروه آن فعالیت پزشکی همزمان با تدریس و اموزش است.اگر این رشته ها مانند رشته های فنی مهندسی صرفا بصورت انتزاعی تدریس میشد چه بسا به موفقیت چندانی در این زمین ها دست پیدا نمیکردیم.سیستم آموزش دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ما ا یک سیستم انتزاعی و صرفا ذهنی تبعیت میکند که این روش ممکن است برا بعضی رشته های علوم انسانی تا حدی مناسب و یا برای افراد دارای هو انتزاعی نتیجه بخش باشد.اما مسلما برای بخش بزرگی از رشته هایی مانن رشته های فنی و مهندسی که ذهن نیازمند چالش های عملیاتی و حقیقی برا کاربردی شدن آن فن است نتیجه بخش نیست.صرفا نخبگانی که وارد این رشته ه می شوند در بهترین حالت تبدیل به استاد و اعضای هیات علمی دانشگاه میشوند که نقش چندانی در افزایش تولید و ایجاد ثروت ندارند.سیستم دانشگاهی باید به نحوی اصلاح گردد که خروجی دانشگاه ها افراد هوشمند توانمند باشد که مهارت هایی خوبی برای انجام و اتمام عملیات های حرفه ای داشته باشند.اما امروزه می بینیم در دانشگاه ها خصوصا در رشته های فنی مهندسی یک سری اصول و مفاهیم پایه آموزش داده می شود که اغلب آنها نیز به روز نمی باشد.این محفوضات نیز پس از فارقالتحصیل شدن دانشجویان به مروز
گمرنگ می گردد.
پزشکان خوب ایرانی که در خارج بسر میبرند ارتباط خود را با داخل حفظ کرده اند و بخشی از سال را
در ایران بسر می برند.
به دلیل حساسیت پزشکی که با جان مردم سر و کار دارد،نظام آموزشی پزشکان با سایر رشته های دیگر از جمله رشته های فنی و مهندسی، تفاوت بسیار دارد و تجربه عملی همراه با دروس عملی در زمان آموزش با هم ارائه می گردد.
نکته ای که بسیاری از دوستان در نظرات خود فراموش کرده اند این است که پیشرفت های علم پزشکی چندان ارتباطی با عملکرد و نوع برخورد پزشکان ندارد. بسیار از دوستان رفتار بد پزشکان یا هزینه های درمان را عامل پیشرفت می دانند. در حالی که در اینجا صحبت از پیشرفت حوزه ای از حوزه های دانش است.
11.حامد از کرج:
بنام خدا، شش فاکتور اصلی موفقیت بهداشت و درمان (در مقایسه با سایر بخشهای علمی) کشور:
1.متولی تربیت نیروی انسانی مورد نیاز این بخش در کشورخود وزارت بهداشت و درمان است، نه وزارت علوم. به یاد داشته باشیم که تحول اساسی و موثر در امر تربیت نیروی انسانی در بخش بهداشت و درمان کشور ،از زمانی حاصل شد که تربیت و آموزش نیروی انسانی مورد نیاز این بخش به وزارت بهداشت واگذار گردید.
2.نظام انتخاب و گزینش دانشجو برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی(یعنی کنکور سراسری کنکورهای مختلف دستیاری و حتی آزمونهای در خلال دوره های تحصیلی) بسیار سخت گیرانه ،
عادلانه و بر مبنای شناسایی و انتخاب بهترین افراد بوده است. یعنی همیشه سعی شده است بهترینها جذب این رشته ها شوند.
3.دانشمندان علوم پژشکی حقیقتا انسانهای بزرگ و بخشنده ای هستند که علم خود را بدون کمترین چشمداشت در قالب همایشها، کنگره ها و سمینارهای مختلف داخلی و خارجی به
راحتی در اختیار دانشجویان و سایر همکارانشان قرار می دهند. شاید در هیچ شاخه علمی دیگری نتوان تا این حد شاهد برگزاری گردهماییهای علمی و کارگاه های آموزشی بود.(بخصوص اینکه پزشکان نیز به دلیل توانایی نسبتا مناسب مالی می توانند به راحتی در این کنگره ها ثبت نام و حتی برای شرکت
در آنها به خارج از کشور سفر کنند و علوم وفناوریهای روز دنیا را در کارگاه های حاشیه ای آن کنگره ها بیاموزند و به کشور منتقل کنند)
4. فعالیتهای پزشکی و پیراپزشکی در هردو بخش خصوصی و دولتی دارای توان و بنیه مالی بالاتری برای تجهیز شدن به آخرین دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی در دنیا نسبت به سایر بخشهاست.کم نیستند پزشکانی که در مطب شخصی خود پیشرفته ترین تجهیزات درمانی(مشابه آنچه که در کشورهای بسیار پیشرو دنیا یافت می شود) را دارند.
5. عصر حاضر ، عصر کاربرد مهندسی در علوم مختلف است. علوم پزشکی و پیراپزشکی به خوبی توانسته اند از مهندسی بهره مند شوند به تجربه ثابت شده است که در هر دانشی که مهندسی وارد شود ، پیشرفت و کارایی چندین برابر خواهد شد. امروزه مهندسی پزشکی نقش بسیار فعالی در رشد علوم پزشکی و پیراپزشکی درکشور ایفا می کند.
6. و بالاخره مدیریت و سیاستگذاری درست، که هرکجا وجود داشته پیشرفت حاصل شده و اگر
نبوده رکود و پسرفت.
12.استاد دانشگه در رشته ریاضی:
دوستان عزیز، حرفه پزشکی را با تحقیقات پزشکی اشتباه نکنید. تحقیقات پزشکی بدون پیشرفت رشته های دیگر مثل روییدن چند گل در شوره زار است. کدامیک از این داروها که میگیویید به تولید صنعتی می رسند! مشکل ما این است که ما رشته های دانشگاهیمان رشته های اژدها شناسی هستند که فقط به درد کار تدریس می خورند. بروید کشوری مثل مالری را نگاه کنید تا بفهمید تحقیق در مقطع دانشگاهی چه معنی دارد. بدون اغراق تقریبا همه پایان نامه های ارشد و دکتری در مالزی از یک مشکل عینی سرچشمه می گیرند.
13.بدون اسم:
دلیل اصلی وجود مقتدر نظام پزشکی و جلوگیری از دخالت تخصص های غیر مرتبط در این حوزه می باشد . اما تا وقتی نظام مهندسی و سایر صنوف این استقلال و اقتدار رو نداشته باشند و به عنوان مثال پزشکها بساز بفروش باشن امیدی نیست!
14.کوشا:
یک پزشک ملزم به کار عملی میباشد و درصد بالایی از زمان آموزش یک پزشک در بیمارستان و به صورت کار عملی میگذرددر حالی که در رشته های مهندسی در ایران اکثر درسها تئوری استو یک مهندس کار عملی در طی تحصیل نمیبیند به همین دلیل در محیط کار یک مهندس تسلطی در کار نداردبحث اینکه چرا در صنعت ما دانش فنی تولید نمیشود به دلیل ناتوانی مهندسان در کار میباشد
به عنوان مثال برای طراحی ماشین آلات اگر دستگاهی در ایران ساخته شده حتما کپی شده است چون مهندس مربوطه توان طراحی آنرا ندارد و کار عملی نمیکند چرا چون در فرهنگ صنعتی ما جا افتاده که یک مهندس نباید کار عملی بکند و افت دارد برای شخصیت یک مهندس که مثلا دستش روغنی شود یک مهندس در فرهنگ ما شخصی است اتو کشیده که همیشه پشت میز نشسته است ولی یک جراح در اتاق عمل ساعتها کار میکند.
15.بدون اسم:
همش تو بوق و کورنا کردن هست...کدوم موفقیت؟داروی ایدز رو یادتون هست؟چی شد ...کدوم داروی ما رو fda تایید کرده؟دوستم msداره میگم از داروی اینترفرون ایرانی استفاده میکنی میگه چند ماه اول استفاده میکردم حملاتم چند برابر شد مجبورم خارجیشو استفاده میکنم..بیچاره بیماران سرطانی که از داروهای ایرانی استفاده میکنن وقتی فوت میکنن میگن سرطان داشت نمیگن دارو ایرانی استفاده میکرد....این خبرها دو بشنوید ولی باور نکنید...یادتون هست درمان ضایعات نخاعی رو.........
چهارمین بروز رسانی: 16:00
16.سینا:
با سلام. اینجانب دانشجوی ترم آخر فوق لیسانس در دانشگاه تربیت مدرس می باشم. موفقیت در هر رشته و گرایشی یک مسئلۀ چند فاکتوری است. یعنی شما برای اینکه در رشته ای مثل پزشکی موفق باشید باید در تمام جهات آن تا حد بسیار زیادی موفق باشید مثلاً تربیت دانشجویان با سواد، امکانات
دانشگاههای علوم پزشکی، امکاانت بیمارستانهای دولتی (که وضعیت بد خیلی از آنها را همه می دانند و نیازی به بیان نیست)، استناد به مقالات در مجلات معتبر بین المللی (citation)، میزان ارسال مقالات (کنفرانس، علمی ترویجی- علمی پژوهشی و ISI)، تربیت دکترهای با وجدان کاری (که در ایران از این دست بسیار کم داریم)، برگزاری معتبرترین گردهمایی ها، کنفرانس ها، همایش ها و .... در زمینۀ پزشکی، تولید داروهای کمیاب (به جای وارد کردن آنها)، برگزاری مناسب آزمونهای پزشکی (قضیه لو رفتن سوالات و اعمال نفوذ در آزمون دستیاری 2، 3 سال پیش را کسی فراموش نکرده)، امکان ادامۀ تحصیل برای فارغ التحصیلان این رشته در خارج از کشور و بالاخص کشورهای پیشرفته (زیرا همانطور که همه می دانند مدرک یک پزشک عمومی فارغ التحصیل در یکی از دانشگاههای ایران را، در کشورهایی مثل آمریکا، کانادا و یا حتی کشورهای اروپایی قبول ندارند و آن طرف باید امتحان پزشکی آن کشور را بدهد و 2 یا 3 سال بعد درس بخواند تا به عنوان پزشک عمومی شناخته شود.) و چندین و چند معیار و شاخص دیگر که شاید یکی از مهمترین آنها، تدوین یک برنامه بلند مدت قابل اجرا توسط وزارت بهداشت در همه مسائل مرتبط با زمینه های پزشکی (اعم از دانشجویان این رشته و ....) می باشد. یک نکتۀ بسیار مهم این که هیچ فردی نمی تواند یک حرف بزرگ در علم بزند مگر سند و مدرک
معتبر به اندازۀ کافی داشته باشد. اینکه ما در رشتۀ پزشکی نسبت به سایر رشته ها در ایران موفقتر هستیم یک حرف بزرگی از طرف نویسندۀ آن است که من فکر نمی کنم ایشان تمام معیارهای گفته شده در بالا را برای موفق بودن رشته ای مثل پزشکی و سایر رشته ها بررسی کرده باشد و اینکه مثلاً ما در یک زمینه مثل تولید فاکتور هشت موفق بوده ایم، دلیل بر موفقیت ما در کل رشته پزشکی نسبت به سایر رشته ها نیست. و اینکه آیا نویسنده بررسی کرده که ما در رشته های دیگر (مثل انواع مهندسی، علوم پایه و ....) در تولید علم چقدر موفق بوده ایم؟ پس بیایید عادت کنیم علمی و مستند حرف بزنیم مانند نوشتن یک مقاله مناسب. و اینکه از قدیم هم گفته اند با یک گل بهار نمیشه.
با تشکر از قضاوت عادلانۀ شما از این دیدگاه
17. بدون اسم:
ای کاش مصداق موفقیت ها را می آوردید. شرکتهای داروسازی چند قلم دارو را عرضه می کنند که با مشارکت غیر پزشکان هست و یک گروه متشکل از زیست شناسان و شیمدانها و به همان نسبت داروسازان و در دیگر سو شاید فعالیت های رویان باشد که به طور یقین رد پای متخصصین پزشکی در آن کمتر است و بیشتر رشته های ژنتیک و رشته های که در بیرون و در مطب نمی توانند تجارت
کنند دیده می شود و گرنه عزیزان متخصص گرایشهای پزشکی در مطب ها یشان فرصت فکر کردن به غیر در آمد میلیاردی ندارند البته یک نیم نگاهی به بازار ابوه سازی و.... هم دارند باز هم البته پزشکان بیکارشان
18.بدون اسم:
اصلا بر اساس کدام ملاک و معیار ادعا می شود که ایران در پزشکی موفقیت جهانی داشته است؟ این که دارویی تولید بشود به خودی خود ملاک پیشرفت نیست و باید دید کیفیت و اثر بخشی آن دارو چقدر است. این هم تنها در طول زمان و کاربرد مداوم آن دارو و مطالعه آماری نتایج حاصل از آن ممکن است. یعنی سال ها بعد از تولید یک دارو تازه اثرات مثبت یا منفی آن در عمل معلوم می شود. در ایران همین که مثلا یک دارو در مرحله آزمایشگاهی یا تجربه محدود روی عده ای از بیماران نتیجه مثبت داشته باشد فورا آن را یک
موفقیت بزرگ اعلام می کنند در حالی که در کشورهای پیشرفته حتی بعد از سال ها اثرات مثبت یک دارو هنوز هم در باره آن با احتیاط برخورد می شود چون ممکن است بعد از سالیان متمادی معلوم بشود که آن دارو یک چیز را درست کرده و چند چیز دیگر را یا خراب کرده یا اصلا ایجاد کرده. به نظر من ایران در اعلام موفقیت های علمی اش به دلائل سیاسی خیلی غلو می کند. ما که در خارج هستیم نمی بینیم که وسائل ارتباطی عمومی یا حتی تخصصی هیچ گاه از این موفقیت های علمی مشعشع ایران حرفی بزنند در حالی که اگر موفقیتی
جدید و نو باشد همه وسائل ارتباطی دنیا آن را اعلام می کنند نه فقط در داخل خود ایران.
19.ناشناس:
با سلام، به نظر ميرسد كه پرسش شما از اصل و پايه درست نيست، چرا كه شما پيشرفت هاي يك رشته ديگر به نام داروسازي (دانش و صنعت داروسازي) را خواسته يا ناخواست به رشته اي ديگر نسبت ميدهيد و به باور غلط جامعه كمك مي كنيد، كه هر آنچه با بهداشت، سلامت و درمان مربوط است ساخته و پرداخته پزشكان است. داروسازي در همه جاي دنيا رشته اي مستقل است و در ايران نيز هنگام ساخت مدرسه دارالفنون در زمان اميركبير ويا دانشگاه تهران، داروسازي و پزشكي دو رشته جدا از هم بودند (دندانپزشكي در آن
زمان وجود نداشت و سالها بعد از رشته پزشكي جدا شد). چنانچه پرسش شما اين بود كه با توجه به زمينه هاي بزرگ پيشرفت داروسازي در ايران، دلايل عدم اين پيشرفت چيست؟ پاسخ هاي فراواني ميتوان براي آن داشت.، با تشكر
20.pezeshk e shaghel dar kharej az keshvar
بسیاری از دلایلی که دوستان ذکر کردند موثر است به علاوه اینکه رشته های پزشکی در ایران خوشبختانه در سطح دکترا تدریس میشود که الزاما باید با پایان نامه تحقیقاتی خاتمه یابد .پایان نامه های تحقیقاتی روشی موثری برای تولید مقاله و چاپ آن در جورنال های خارجی میباشد. برای من که در خارج از کشور مشغول به کار هستم توان بسیار بالای علمی و عملی پزشکان ایرانی بسیار ملموس است.
پنجمین بروز رسانی: 17:00