بازدید 11005
۳

اوباما و مذاکره با ایران

سید محمدکاظم سجادپور
کد خبر: ۲۴۸۲۶۷
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۲:۲۵ 29 May 2012
مذاکرات بغداد میان ایران و گروه ۱+۵ درباره مسأله هسته‌ای ایران، آنچنان که انتظار می‌رفت، جلو نرفت؛ هرچند برای دور بعد در هیجدهم و نوزدهم ژوئن کشورهای شرکت کننده باز هم گرد هم خواهند آمد، تقریبا برای ناظران جهانی، تردیدی نیست که آمریکا، یکی از موانع اصلی رسیدن به توافق‌های قابل پذیرش و جدی در این دور از مذاکرات بوده است. رفتار هیأت نمایندگی آمریکا در مراحل پیش و حین مذاکرات و حتی پس از آنکه مسئول مذاکره کننده آمریکایی به تل آویو سفر کرد، نشانگر تضاد‌ها، تناقض‌ها و در عین حال چهارچوب‌های رفتاری دولت اوباما در پرونده هسته‌ای ایران است.

مجموعه نکات آمده، پرسش کلیدی و اساسی را به میان می‌آورد؛ به طور کلی و در چشم‌انداز کلان، رفتار دولت اوباما در پرونده هسته‌ای ایران، چگونه قابل بررسی است و چگونه می‌توان ذهنیت و عملکرد دولت اوباما را در این زمینه مورد مداقه قرار داد؟ در پاسخ به این پرسش، گویا سه مفهوم قابل توجه، توضیح دهنده رفتار اوباماست!

این سه مفهوم عبارتند از:

۱. تهدیداندیشی ایران
۲. چندجانبه‌گرایی
۳. انتخابات محوری

ترکیب کارساز میان این مفاهیم، منجر به رفتار ایالات متحده در دوره اوباما در پرونده هسته‌ای ایران بوده و خواهد بود و ترکیب بین این مفاهیم و پدیده‌ها در روشن کردن خطوط اصلی ذهنی و عملی دولت اوباما، کارآمد و قابل توجه است.

۱. تهدید اندیشی

اوباما پیش از به قدرت رسیدن، چهارچوب سیاست خارجی خود را در مقاله‌ای که در ژوئیه ۲۰۰۷ نوشت، یعنی به فاصله قابل توجهی از انتخاباتی که در آن به کاخ سفید راه یافت، مشخص کرد.

در این مقاله که در مجله فارن افرز به چاپ رسید، اوباما ایران را تهدیدی برای آمریکا دانسته و البته در چگونگی مقابله با این تهدید اندیشی، راهکار‌های متفاوت با دولت بوش ارائه کرد. تهدید اندیشی دولت آمریکا درباره ایران پدیده نوینی نیست. از آغاز انفلاب ایران تا کنون، ایالات متحده ایران را تهدیدی قابل ملاحظه برای منافع امنیتی خود معرفی کرده است؛ اما آنچه در حال دگرگونی و تغییر بوده، چگونگی برداشت از تهدید، درجه و فوریت تهدید و نحوه مقابله با این تهدید است.

دولت اوباما پرونده هسته‌ای ایران را در قالب کلان تهدید ایران مد نظر قرار داده و به طور بنیادین، به ظرفیت و توانایی جمهوری اسلامی ایران در زمینه هسته‌ای به عنوان تهدید می‌نگرد. اما در میان نخبگان امنیت ملی آمریکا در اینکه این تهدید از چه درجه‌ای از فوریت برخوردار استف تفاوت و تمایز‌هایی وجود دارد که نشان دهنده روش‌های متفاوت آن‌ها در قبال ایران بوده و در این راستا، اوباما ظاهرا بر این باور نیست که تهدید هسته‌ای ایران، تهدیدی فوری، اضطراری و لحظه‌ای است.
در مقابل اوباما، گروهی که در تداوم نومحافظه کاران و وابستگان به جریان راست رژیم صهیونیستی هستند، تهدید ایران را بسیار فوری، لحظه‌ای و عمیق دانسته، به گونه‌ای که حتی کوتاهی روزانه در برابر این تهدید از نظر آنان بنا بخشودنی است.

اما هر چه هست، نباید فراموش کرد که اوباما نیز مانند دیگر نخبگان امنیت ملی آمریکایی و صهیونیستی، ایران را تهدید قلمداد کرده، ولی در زمینه درجه و آستانه نهایی این تهدید بر این باور است، در صورتی که ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، ایالات متحده باید وارد اقدامات فوری شود. ‌‌‌ همان گونه که اوباما چندی پیش اعلام کرد در آن صورت سیاست آمریکا دیگر مهار نخواهد بود و به سیاست‌های دیگر ـ که در اینجا منظور او سیاست‌های پیشگیرانه است ـ دست خواهد زد.

ولی در هر صورت، تداوم تهدید یکی از عناصر مهم در خوانش ذهنیت امنیتی آمریکاست و آمریکا با این ذهنیت به پرونده هسته‌ای ایران نگاه کرده و وارد هر نوع مذاکره چندجانبه‌ای می‌شود، ولی در مقابل این تهدیداندیشی، شیوه دولت اوباما چندجانبه گرایی بوده و به نظر می‌رسد خواهد بود.

۲. چندجانبه گرایی

باید در نظر داشت که چند جانبه‌گرایی اختصاص به دولت اوباما ندارد. پرونده هسته‌ای ایران از اواخر دوره دوم بوش، وارد مرحله چندجانبه گرایانه شد و دولت بوش نیز تلاش کرد همراه با دیگر اعضای دارای حق وتوی شورای امنیت و آلمان، سیاست نسبتا واحدی را در قبال پرونده هسته‌ای ایران دنبال کند. اما آنچه دچار تغییر و تحول شد، تأکید بیشتر بر این چندجانبه گرایی و تشدید مکانیزم‌های چندجانبه گرایی در دولت اوباماست. دولت اوباما در این زمینه محصول نهایی استراتژیک مورد نظر خود را در قطعنامه ۱۹۲۹ می‌بیند.

روش اوباما در چند جانبه گرایی علیه ایران با چالش‌هایی همراه بوده و خواهد بود. آمریکا برای همراه نگه داشتن سایر اعضای گروه ۱+۵ در مواردی باید سیاست‌های خود را تعدیل کند؛ اما در مجموع، روح چند جانبه گرایی بر رفتار استراتژیک آمریکا در مسأله هسته‌ای ایران غالب بوده و خواهد بود.

در این زمینه، گفتنی است که حتی تحریم‌های یک جانبه آمریکا به دلیل تأکید دولت اوباما بر چندجانبه گرایی، بدون اینکه از کانال و معبر نهادهای بین‌المللی گذشته باشد، توسط برخی از بازیگران بین‌المللی اجرا شده و این خود نوعی بهره‌برداری از ظرفیت چندجانبه گرایی در راستای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.

بنابراین، باید در نظر داشت که چندجانبه گرایی آمریکا، تنها از تفکرات شخص اوباما سرچشمه نگرفته، بلکه از مجموع مکانیسم‌هایی تیم اوباما ـ که بی‌‌گمان در مسائل خلع سلاحی و مدیریت در مسائل هسته‌ای نسبت به سایر دولت‌های آمریکا حساسیت بیشتری بر همکاری جهانی دارند ـ سرچشمه گرفته است.

البته باید در نظر داشت که صرفا چندجانبه گرایی نیست که توضیح دهنده رفتار آمریکاست. در عین اهمیت داشتن مفاهیمی چون تهدید اندیشی و چندجانبه گرایی، که بنیادهای فکری رفتارهای اوباما را تشکیل می‌دهند، باید در نظر داشت که دولت اوباما در مسأله هسته‌ای ایران، بیش از اندازه، انتخابات محور است و مبارزات انتخاباتی آمریکا، اثرات عمیقی بر این پرونده دارد.
 
۳. انتخابات محوری

سال جاری، سال انتخاباتی در آمریکا است؛ هرچند اوباما نسبت به رقیب جمهوری خواه خود به طور نسبی وضعیت بهتری دارد، سالی پر چالش، بسیار سخت و پر تنش در انتظار اوست. پرونده هسته‌ای ایران، یکی از موضوعات کلیدی در گفتمان‌ها و مناظرات انتخاباتی است. در این میان، دولت اوباما با فشارهای گوناگون داخلی از ناحیه کنگره و خارجی از ناحیه رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای عربی رو‌‌به‌روست که مجموعه این فشار‌ها و فعالیت‌های سنگین گروه‌های مخالف اوباما، از جمله دولت نتانیاهو و منظور مه رسانه‌ای، تبلیغاتی و نهادهای فکری مربوط به این جریان به قدری سنگین است که اوباما را در شرایط خاصی از نظر سیاست داخلی قرار داده و تا این لحظه اوباما بین گرایش‌ها‌ و فشارهای گوناگون، سعی در ایجاد تعادل لرزانی داشته است.

و دقیقا این مسأله است که به طور مشخص به موضع سرسخت آمریکا در بغداد انجامیده است. بنا بر آنچه در محافل رسانه‌ای دنیا منتشر شده، دیگر کشورهای اروپایی حاضر بودند در مذاکرات بغداد، مسأله عقب انداختن تحریم‌های نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا را بررسی کنند و حتی برخی از محافل آمریکایی از انعطاف‌هایی در موضع آمریکا سخن گفته‌اند. اما فشار رژیم صهیونیستی و به ویژه کنگره، عملا آمریکا را از ایفای نقش منعطف در مذاکرات بغداد بازداشت.

اما نباید فراموش کرد که در ماه مارس گذشته (نزدیک سه ماه پیش) مجلس نمایندگان آمریکا بلافاصله پس از نشست ایپک که در آن دوازده هزار فعال سیاسی حامی رژیم صهیونیستی شرکت داشتند، قطعنامه‌ای را تصویب کرد که بر پایه آن، دولت آمریکا موظف شد برای جلوگیری از دستیابی ایران به ظرفیت ساخت سلاح هسته‌ای، اقدامات لازم را انجام دهد.
البته این کار باعث بحث‌های گوناگونی شد که چگونه می‌توان بحث ظرفیت نظامی را ارزیابی کرد، ولی ماورای مسائل تکنیکی، باید این فشار‌ها و مواضع سیاسی را در چهارچوب رفتار دولت اوباما مد نظر قرار داد.

گویا دولت اوباما نسبت به چند ماه گذشته در اداره این فشار‌ها با چالش‌هایی رو به روست. برآیند مفاهیم ذکر شده یعنی تهدیداندیشی ایران، چندجانبه گرایی و انتخابات محوری، در آینده نزدیک، باعث این نوع رفتار از طرف ایالات متحده آمریکا در پرونده هسته‌ای ایران خواهد شد:

نخست؛ آمریکا سیاست دوگانه تشدید تحریم‌ها را همراه با مذاکرات چندجانبه دنبال خواهد کرد؛ این دقیقا‌‌‌ همان سیاستی است که کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا از آن به عنوان سیاست دو جهته نام برده است.

دوم؛ دولت اوباما می‌کوشد، بین ملاحظات داخلی، ملاحظات مربوط به متحدان صهیونیستی و عرب و سیاست داخلی آمریکا تعادل پدید آورد؛ اما اینکه تا چه اندازه بتواند این تعادل را به پیش برد محل تردید است؛ به نظر می‌رسد دولت اوباما موفق خواهد شد به طور نسبی از نظر چشم‌انداز انتخاباتی، تعادل را نگه دارد، ولی نتیجه عملی آن عدم انعطاف در مذاکرات خواهد بود.

سوم؛ نتیجه این وضعیت تسهیل احتمالی مذاکرات و ادامه تحریم‌هاست. این در مجموع آن چیزی است که دولت اوباما به آن توجه نکرده و ممکن است به عامل مهمی تبدیل شود. چگونگی رفتار آمریکا در این مسأله بسیار مهم است.

باید در نظر داشت که پرونده هسته‌ای ایران، پرونده‌ای پر متغیر، پر بازیگر و پر چالش است و در مواردی چالش‌های پدید آمده برای تشدید فضا علیه جمهوری اسلامی ایران به چالش‌های جدیدی برای دولت اوباما منجر شده که در این زمینه، باید به یک روند اشاره کرد.

رژیم صهیونیستی در دو سه ماه گذشته، تلاش کرده پرونده هسته‌ای ایران را به عنوان پرونده نخست دنیا مطرح و بحث حمله نظامی را به شدت جهانی کند. اما همین رفتار رژیم صهیونسیتی، نیاز به یک توافق را هم ناخواسته به همراه آورده و همه از لزوم رسیدن به یک توافق سخن می‌گویند. این به نوبه خود چالشی برای طراحان صهیونستی شده است.

به طور خلاصه می‌توان گفت که پرونده هسته‌ای ایران، پرونده پویایی است، ولی رفتار آمریکا درگیر ذهنیت امنیتی استخوانی شده در مورد ایران و محصور در فشار‌ها و منازعات سیاست داخلی آمریکا در دوران انتخابات ریاست جمهوری است. اوباما و تیم او نباید فراموش کنند که ایران در این میان، بازیگری مهم، قابل توجه و اثرگذار است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۳
امریکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا هیچ غلطی نمی تواند بکند
بسیار مقاله جالبی است، به منظور صحه گذاری به این تفکر لازم است اشاره کنم که این دشمنی و تهدید دانستن ایران از سوی آمریکا حتی قبل از انقلاب نیز با قدرت گرفتن حکومت وقت ایران مشهود بوده است.
یک تحلیل دقیق و علمی را ملاحظه کردم
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی