درست هنگامی که مجموعه شرایط بینالمللی، حاکی از مثبت بودن فضای حاکم بر پرونده هستهای ایران و امکان رسیدن ایران و غرب به توافقی در این زمینه بود، اخبار منتشره از شب گذشته تاکنون، این ماجرا را به کلی در هالهای ابهام فرو برد؛ اما حقیقت پشت پرده این اخبار چیست؟!
نگاهی به سه واقعه مهم رخ داده در 24 ساعت گذشته، میتواند زمینه درک بهتر این موضوع را فراهم کند.
در نشست روز گذشته کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، آمریکا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در یک موضعگیری غیرمنتظره، مدعی پایبند نبودن ایران به تعهداتش و خواهان تعلیق همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم در ایران شدند.
بنا به گزارش «تابناک»، ساعاتی از انتشار این خبر نگذشته بود که «آسوشیتدپرس» با اعلام لغو انتخابات زودهنگام در رژیم صهیونیستی، از توافق حزب راستگرای «لیکود» و حزب منتقد «کادیما» برای ادامه کار دولت «نتانیاهو» و جلوگیری از انحلال کابینه کنونی این رژیم خبر داد.
و سرانجام، اخبار منتشره از سفر «هیلاری کلینتون» به هند و مذاکرات وی با مقامات هندی، از موضعگیری شدیداللحن کلینتون علیه ایران و متهم کردن ایران به اقدامات تهاجمی حکایت داشت؛ ناگفته نماند که هدف اصلی کلینتون از سفر سه روزه به هند، واداشتن این کشور به قطع واردات نفت از ایران بود.
بنا بر این گزارش، این سه رویداد، در حقیقت سه قطعه از پازلی هستند که برای فشار بر ایران و واداشتن کشورمان به توقف برنامه هستهایش طراحی شده است؛ به عبارت دیگر، همزمانی این سه رویداد، نه امری تصادفی، بلکه حاکی از برنامهای مشخص از سوی غرب است.
برای فهم بهتر این ارتباط، توجه به ادعایی که چند روز پیش از سوی محافل امنیتی رژیم صهیونیستی مطرح شد، میتواند راهگشا باشد. منابع این رژیم اوایل هفته جاری اعلام کردند ایران یک رشته تأسیسات مخفی هستهای را در دشت کویر ساخته و میخواهد از آنها برای پیشبرد برنامه تولید سلاج هستهای بهره گیرد.
به این ترتیب، این منابع خواستار آن شده بودند که موضوع بازرسی نمایندگان آژانس، تنها به «پارچین» محدود نشود و مجموعه همه فعالیتهای مرتبط از سوی ایران را در بر گیرد.
بنابراین، با نگاهی دقیقتر باید گفت، همین فضاسازی رژیم صهیونیستی بود که بار دیگر باعث تند شدن موضع کشورهای اروپایی و صدور بیانیه یادشده از سوی آنها شد.
در این باره به ویژه باید توجه داشت که ادعای وجود تأسیسات در دشت کویر، تنها بعد بیرونی ماجرا بوده که برای آماده سازی افکار عمومی انجام شده، وگرنه آنچه مهمتر است، القائاتی است که در پشت پرده از سوی رژیم صهیونیستی، متوجه اعضای غربی آژانس شده است.
البته ادعای وجود تأسیسات در دشت کویر نیز درست هنگامی مطرح شد که «علی اصغر سلطانیه»، نماینده ایران در آژانس، تعطیلی تأسیسات «فردو» و نیز اصل غنیسازی اورانیوم در ایران را به عنوان خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات با 1+5 اعلام کرده بود.
تا پیش از اظهارات آقای سلطانیه، غرب و اسرائیل همچنان امیدوار بودند با وجود موضعگیریهای پیشین ایران، بتوانند در مذاکرات آتی، مقامات کشورمان را به پذیرش تعلیق کامل غنیسازی متقاعد کنند؛ اما موضعگیری رسمی ایران، کمتر از بیست روز مانده به مذاکرات بغداد، این امید را به کلی برای غرب از میان برد.
به این ترتیب، دولت نتانیاهو توانست از یک سو با القای این امر به کشورهای اروپایی که ایران در پی دستیابی به توافق نیست، این کشورها را به موضعگیری علیه ایران وادارد و از سوی دیگر، با مهم نشان دادن به اصطلاح «خطر ایران» و ضرورت حفظ اتحاد دولت در درون، احزاب منتقد را به همراهی با سیاستهای خود و ماندن در دولت متقاعد کند.
بیگمان، موضعگیری روز گذشته اتحادیه اروپا، خود در موفقیت نتانیاهو در رسیدن به هدف داخلیاش نیز اثرگذار بوده، زیرا وی اکنون میتواند با بیان این ادعا که توانسته جامعه بینالمللی را در خطرناک بودن برنامه هستهای ایران و نتیجه بخش نبودن مذاکرات با خود همراه کند، ضرورت حفظ وحدت در درون برای مقابله با ایران را برای رقبای خود موجه نشان دهد.
اظهارات جدید کلینتون نیز در همین راستا قابل ارزیابی است؛ بدین معنا که اروپا و آمریکا با از دست رفته دیدن امیدهای پیشین برای تعلیق کامل فعالیتهای هستهای ایران از راه گفتوگو، بار دیگر وارد فاز تقابلی شده و تلاش دارند با فشار و تهدید، ایران را وادار به پذیرش خواستهای خود کنند.
اساس این چرخش در جهتگیری غرب، وجود این تحلیل در میان آنهاست که نرمش ایران در مذاکرات هستهای، ناشی از قرار داشتن ایران در موضع ضعف است و با اندک فشاری بیشتر، میتوان این کشور را به پذیرش هر گونه درخواست درباره برنامه هستهایش وادار کرد.
در همین راستا، افزون بر تلاشهای موجود برای محدود کردن خریداران نفت ایران، از هم اکنون باید انتظار داشت در روزهای باقی مانده تا مذاکرات بغداد، سخن از جنگ و حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران، بار دیگر در رأس اخبار رسانههای غربی قرار گیرد و از این حربه نیز برای افزایش فشار بر ایران بهره گرفته شود.
البته در تحلیلی خوشبینانهتر میتوان گفت، هدف غرب از این موضعگیریهای سفت و سخت، این است که به اصطلاح با دست بالا وارد مذاکرات شود تا سرانجام حتی اگر ایران به تعلیق کامل غنیسازی راضی نشد ـ که نمیشود ـ با محدود شدن غنی سازی به سطح زیر 5 درصد و بازرسی بی قید و شرط بازرسان آژانس از همه تأسیسات هستهایش موافقت کند.
با این حال، گویا نکتهای که غرب به آن بیتوجه است، این که چنین اظهارات و موضعگیریهایی، ضمن از میان بردن فضای مساعدی که هست، بار دیگر جوی از بدبینی را در ایران پدید خواهد آورد که ممکن است، موفقیت نه تنها مذاکرات بغداد، بلکه اصولاً هر نوع مذاکره ای را با غرب زیر سؤال ببرد!