بازدید 8216
جامعه‌شناسی سیاست‌ورزی در ایران؛

چرا نخبگان سیاسی تا به این حد با هم می‌جنگند؟!

سنت دیرین در حوزه سیاست‌ورزی ایرانی، جنگیدن نخبگان تا حذف همدیگر است. نخبگان ایرانی آنقدر با هم می‌‌جنگند تا یکی با پشتوانه هر آنچه از قدرت و ثروت که دارد، رقیب یا حتی رفیق را نیست و نابود کند؛ اما براستی چرا در ایران سیاست‌ورزی همیشه با حاصل جمع جبری صفر گره خورده است؟!
کد خبر: ۲۴۲۷۳۳
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۹ 06 May 2012
چهارشنبه هفته گذشته، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع برخی از اساتید و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند، سرآغاز بسیاری از دعواهای سیاسی امروز در درون کشور را بی‌برنامگی و بیکاری شماری از سیاسیون اعلام نمودند که در توجیه کار خود از مفاهیمی چون «دین» و «آزادی» بهره می‌گیرند و گفتند: «اختلاف و رقابت سیاسی در جامعه نشاط ایجاد می‌کند، ولی جنگ علامت بی‌برنامگی و ضعف است. اگر عقلانیت باشد، اختلافات موجب پیشرفت خواهد بود و هیچ‌گاه تبدیل به نزاع و درگیری نمی‌شود؛ یعنی اختلافات در چهارچوب عقلانیت از مرز جنگ و دعوا نمی‌گذرند».

دکتر محسن رضایی به درستی احساس برخورد کردن نخبگان سیاسی و نبود عقلانیت سیاسی، بی‌برنامگی، بیکاری و کم ظرفیتی در بین برخی از مسئولین و سیاسیون را علت اصلی بروز تنش‌ها و دعواهای سیاسی در کشور اعلام نمودند.

حال این پرسش اصلی مطرح است که عقلانیت سیاسی به چه معناست و چرا اصولا نخبگان سیاسی ما به این همه مجادلات سیاسی با یکدیگر عادت کرده و تا این اندازه ناتوان از سیاسی نکردن مشکلات خود هستند؟!

به گزارش «تابناک» برای ریشه‌یابی اختلافات و منازعات سیاسی در ایران، نخست باید جامعه‌شناسی سیاست ورزی در جامعه امروز ایران مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ یعنی نوع سیاست ورزی که نخبگان و سیاستمداران در کشور ما انجام می‌دهند. به همین منظور ضروری است پیش از آن شکاف‌ها و گسل‌های موجد مجادلات سیاسی در کشور شناسایی شوند.

اصولا مجادلات سیاسی در نمود بیرونی‌شان، پیرامون چهار دسته شکاف اصلی بروز می‌کنند*:

۱- شکاف‌های اعتقادی ـ معرفتی که در آن تفاوت‌های فکری و ایدئولوژیک عامل شکل‌گیری گرایش‌های گوناگون سیاسی می‌شود؛ مثل گرایش‌های راست، لیبرال و چپ و سوسیال.

۲- شکاف‌های سیاسی که به منازعه گروه‌ها و احزاب بر سر کسب قدرت برمی‌گردد.

۳- شکاف‌های فنی ـ کار‌شناسی که چگونگی پیشبرد امور، انتخاب اولویت‌ها و نحوه رویارویی با مسائل و موضوعات از سوی نخبگان سیاسی را شامل می‌شود.

۴- شکاف‌های عاطفی که به تعلقات عاطفی و احساسی افراد و گروه‌ها نسبت به یکدیگر برمی‌گردد.

درباره جامعه ما باید گفت، متأسفانه بیشتر مجادلات سیاسی در ایران، عمدتا ریشه در شکاف‌های عاطفی و سیاسی دارد؛ یعنی تعلقات عاطفی مثبت و منفی بین افراد و نیز جنگ بر سر قدرت شکل‌دهنده این مجادلات است که در مقام توجیه، به صورت شکاف کار‌شناسی و حتی فکری و گفتمانی تئوریزه می‌شود و رنگ و صبغه متفاوت با واقعیتی که دارد، می‌گیرد.

اما پرسش دیگری که در اینجا مطرح می‌شود، این است که علت این احساسی، عاطفی برخورد کردن نخبگان سیاسی چیست؟

گویا دلیل عمده این مسأله (برخورد عقلانی نکردن با مسائل سیاسی) به سنت سیاست‌ورزی بین نخبگان و نیروهای سیاسی در کشور برمی‌گردد. اگر سنت سیاست ورزی را به دو صورت کلی عاطفی و عقلانی بخش کنیم، سنت غالب سیاست ورزی در ایران، جنسی عاطفی دارد. در سنت عاطفی همکاری و منازعات، همراهی‌ها و مخالفت‌ها، حمایت‌ها و ضدیت‌ها با مسائل و موضوعات گوناگون به تعلقات عاطفی و گرایش سیاسی نخبگان برمی‌گردد.

در واقع در سنت عاطفی، نوع تصمیمات از پیش معلوم است و بسته به اینکه چه کسی یا کسانی مسأله یا طرح یا راهکاری برای چالش‌ها ارائه داده‌اند، تصمیم گیری می‌شود. در حالی که در سنت عقلانی سیاست ورزی، سخن از دوستی و دشمنی با افراد نیست و موضوعات و مسائل بسته به اینکه ناظر چه کسی یا کسانی هستند، مورد داوری قرار نمی‌گیرد، بلکه این هدف‌ها هستند که همکاری یا مخالفت‌ها را می‌آفرینند.

در سیاست ورزی عاطفی به دلیل عمده شدن مسائل عاطفی و احساسی، مجادلات شکل سخت و انعطاف ناپذیری می‌گیرند و به سختی بازسازی و موجب می‌شود دو طرف (سیاسیون) هیچ نقطه مثبتی را از یکدیگر رسانه‌ای نکنند. در حالی که در سیاست ورزی عقلانی چون جنس چالش‌ها از نوع کار‌شناسانه و فنی است، انعطاف پذیری میسر و امکان همکاری و تفاهم بیشتر است.

اما نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که؛ آیا اساسا وجود چالش در جامعه نکته‌ای منفی است و آیا به دنبال تعطیل کردن فضای چالشی در کشور بود؟

در پاسخ به این نکته باید گفت که؛ وجود چالش و مجادله به خودی خود منفی نیست، بلکه مهم این است که محور چالش چه باشد؛ چالشی که افزون بر ایجاد نشاط در فضای جامعه، با تعمیق پشتوانه کار‌شناسی تصمیمات به کارآمدی نظام منجر می‌شود، نه تنها ضروری بلکه لازمه هر نظام سیاسی پویا و کارآمدی است.

اما به عنوان نکته پایانی، با این چالش‌های احساسی، عاطفی که اتفاقا بیشتر مجادلات سیاسی درون کشور از آنها سرچشمه می‌گیرد، چه باید کرد؟!

* برگرفته از مقاله « غلبه چالش عاطفی - سیاسی بر چالش کارشناسی» - نوشته پرویز امینی
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۳
انتشار یافته: ۲۳
چرا تیترهای تابناک اکثرا سوالی است ؟
چون تابناک جواب همه چیز را می داند ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
نه ولی سئوالهایی را که می داند می پرسد و پاسخ می دهد.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
شایدم از شما می خواهد که به سوال فکر کنید!
اگر هدف خدمتگزاري به قصد قربه الي الله باشد جنگ و دعوا معني ندارد. ريشه همه اين نزاع ها هواي نفس و بي تقوايي است.
پاسخ ها
متخصص
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
اصلا" ربطی به تقوی ندارد.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
جمله ای که این دوست نوشتند نباید باعث شود که ما از اصل مشکل که تابناک مطرح کرده است غافل شویم.
جواب این سوال خیلی راحته.زمانی که آن پیر زن در زمان جنگ تنها دارایی اش را به جبهه تقدیم میکند می گوید برای اسلام. اینان که ثمره هزاران ایثار و فداکاری را اینگونه پاس میدارند، ولی به قول شما نخبگان برای منیت و خودکامگی و گروه و دسته خود میجنگند وفکر میکنند کار میکنند برای مردم و با این جار و جنجال ها دل امثال خودشان را خالی میکنند و فکر نمی کنند که آب به آسیاب دشمن میریزند. اگر کمی فکر کنند که این داد و بیدادها برای چیست آنوقت عیار خود را میفهمند که چقدر است چه نماینده چه رئیس جمهور و.... باید بدانند که رای مردم برای این است که راه امام (ره) پایدار بماند نه اینکه شما به نوایی برسید البته مردم رای میدهند که تکلیف شرعی شان را ادا کنند و شما نیز باید....شهیدی در وصیت نامه اش نوشته بود همه ما در بوته آزمایش هستیم. والسلام
اخوي، يكي از اين چراها را از سايت خودتان سؤال بفرمائيد.
آيا خلوص قلبي داريد؟
يا آلوده به همين ميكروبهئي كه مي فرمائيد؟
انشائ ا.. كه نويسنده محترم از اين چيزها مبرا هستند.
پاسخ ها
m-236
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
تابي جون مواظب باش كم آوردن دارن به نويسنده هاي شما انگ ميكروبي ميبندن!!! كاش مردم و مسئولين همه متحد بشن تا اوضاعمون هر روز بهتر بشه....
نمی جنگند مردم رو سر کار می ذارند تا اهداف پنهان و غیرپنهان خودشون رو جلو ببرند و ما مردم ساده فکر می کنیم دارند می جنگند . نیم نگاهی به تشخیص مصلحت نظام بیندازید !!!!؟؟؟؟
نخبه ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نخبه بودند با هم نمیجنگیدند !!!
در پاسخ به سوال آخری که تابناک مطرح کرده؛ به نظر من راهکار اصلی، تشکیل احزاب قوی و کارامد و متکی به افراد و نه فرد خاص است. متاسفانه احزاب و گروه های سیاسی موجود در کشور عمدتا انشعابی از گروه های بزرگتر هستند که توسط یک شخص که به دلایلی (از جمله اختلافات احساسی، شخصی و درون گروهی) از گروه بزرگتر جدا شده، شکل گرفته اند...خود این موضوع باعث برخورد احساسی و نه عقلانی با مسائل فنی و کارشناسی می شود...یعنی بجای نقد گفتمان و عملکرد و کار، شخص مقابل صرفا به این دلیل که در گروه غیر خودی است، مورد بیرحمانه ترین انتقادها قرار می گیرد...به همین دلیل این احساسی برخورد کردن به صورت تسلسلی بازتولید و تشدید می شود.
در پاسخ به سوال آخری که تابناک مطرح کرده؛ به نظر من راهکار اصلی، تشکیل احزاب قوی و کارامد و متکی به افراد و نه فرد خاص است. متاسفانه احزاب و گروه های سیاسی موجود در کشور عمدتا انشعابی از گروه های بزرگتر هستند که توسط یک شخص که به دلایلی (از جمله اختلافات احساسی، شخصی و درون گروهی) از گروه بزرگتر جدا شده، شکل گرفته اند...خود این موضوع باعث برخورد احساسی و نه عقلانی با مسائل فنی و کارشناسی می شود...یعنی بجای نقد گفتمان و عملکرد و کار، شخص مقابل صرفا به این دلیل که در گروه غیر خودی است، مورد بیرحمانه ترین انتقادها قرار می گیرد...به همین دلیل این احساسی برخورد کردن به صورت تسلسلی بازتولید و تشدید می شود.
تعريف نخبه چيه؟ اسم نخبه رو هم خراب كرديد. من قبلا" فكر ميكردم نخبه هستم. چون از فارغ التحصيلان برتر يكي از رشته هاي مهندسي دانشگاه شريف هستم. فعاليتها و خدمات علمي زيادي داشتم. اما حالا بايد دنبال يك واژه ديگري براي امثال خودم بگردم. به نخبگان اقتصادي، ورزشي و ... هم پيشنهاد ميكنم همانند من به دنبال واژه ديگري باشند.
پس معلوم شد آقای دکتر رضایی تایید میکنند نرخ بیکاری زیاد شده چون سیاسیون بیکار شدند و جدل میکنند
خمخ نخودی هستند نه نخبه
توی جنگل وقتی یه پلنگ یه آهو رو شکار میکنه و درحال خوردنش هست باقی پلنگ ها و حیوانات واسه اینکه سهمی از گوشت آماده و حاظر گیرشون بیاد میان وسط و با پلنگ دعوا میکنن. اوضاع اینجوریه. بخور بخوره. همه میجنگن که بیشتر بدزدن.
کدوم نخبه ؟
چون این نخبگان از نظر شما و انسانهای ناتوان از نظر ملت توان کاریشان بسیار پائین است. برای پوشاندن ناتوانیشان و اظهار وجود دست به جنگ لفظی زده اند.
نبود فضای دمکراتیک و عدم حضور احزاب و گردش آزاد اطلاعات و مطبوعات باعث شکل نگرفتن اخلاق سیاسی شده که این عامل توسعه نیافتگی سیاسیون را رقم زده است .لذا خود محور و انحصار طلبی از ثمرات طبیعی است .و ایران حالا حالاها باید هزینه بدهد تا روحیه آزاد منشی را نهادینه کند
برادر یا خواهر نویسنده
با عرض سلام خدمت شما بگم که:
اصولا اینکه همه مدیران رده بالای کشور را در ردیف نخبگان ببینیم اشتباهیست بزرگ.
اینکه کشور ما با مشکلات بزرگ اینچنینی و..روبروست و هر اقدامی برای حل آنها به ایجاد مشکل جدید ختم میشود بیانگر این است که حداقل بخشی از آنها نه تنها نخبه نیستند بلکه از میانگین بهره هوشی جامعه هم بی بهره اند. پس بکار گیری واژه نخبه نمایان در این مورد پسندیده تر است.
و اما این نخبه نمایان چگونه وارد کارزار میشوند و زمام امور را به ناحق و بسیار محکم در ید خویش میگیرند؟
بنظر می رسد در اینجا بجای نخبه پروری، بیشتر به کار عبث نخبه سازی مشغولند که حاصل آن نه نخبه بلکه همان نخبه نمایانند.
به عنوان مثال راننده متبحر مسیر بهشت زهرا چندی بعد از سال57 از جمع نخبگان سر برون آورد. و...و میشود خالق عدد درشت 123میلیارد.
جای دورتر نرویم ، سردار جنگ، پس از سپری نمودن پست شهردار منطقه ای در تهران، با حمایت جبهه های اصولی و غیر اصولی کاندیدای مجلس شورای اسلامی آنهم در تهران معرفی میشود و چون در نظر اهالی ناشناخته است پس از تحمیل هزینه های تبلیغاتی زیاد، در مرحله دوم هم انتخاب نمیشود. اما این برنامه یحتمل همچنان ادامه خواهد داشت. تا مجلسی دیگر و ساخته شدن نخبه ای دیگر.!
شما را بخدا اگر اجازه دهید نخبه های این ملت بطور طبیعی آشکار خواهند شد و نیازی به نخبه نماسازی نیست.
والسلام
اول ثابت کنید نخبه هستند تا بعد دلیل دعوا را بررسیم کنیم. اینها کوتوله سیاسی هستند نه نخبه. پخمه هستند نه نخمه
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار