بازدید 16811

«نگاه شما»: پدیده مهاجرت نخبگان

کد خبر: ۲۴۲۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۰ 06 May 2012
هفته گذشته، فیلم مستند «میراث آلبرتا» که توسط یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف ساخته شده و به موضوع مهاجرت نخبگان می‌پردازد، در آن دانشگاه و با حضور دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف اکران شد.

بنده در جلسه اکران آن فیلم حضور نداشتم و تنها تیزر آن فیلم توسط انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه برایم ایمیل شد که بر اساس یک تیزر نیز نمی‌توان نقدی بر یک فیلم مستند و رویکرد سازنده آن ارائه داد. اما اکران این فیلم انگیزه ای شد برای نگارش این مطلب توسط بنده به عنوان کسی که اکنون سودای گرفتن پذیرش از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا را در سر دارد و شاید بتوان با ارفاق او را جز نخبگان این کشور محسوب نمود.

مطابق آخرین آمار سالانه 180000 ایرانی تحصیل‌کرده کشورشان را ترک می‌کنند. این آمار در کنار هزینه سنگینی که کشور بابت تربیت و پرورش هر یک از این نیروهای متخصص متحمل می‌شود، ضرورت توجه و تعمق در چرایی این پدیده و اندیشیدن تدابیری برای مقابله با آن را روشن می‌سازد. تصور می‌کنم بیان آنچه در چند سال اخیر بر بنده گذشته است، بتواند عینی تر از مقاله‌‌ای نظری برخی نکات را در مورد این پدیده روشن سازد.

از یاد نمی‌برم روزی را که با اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد، موفق به کسب رتبه تک رقمی در یکی از رشته‌های مهندسی شدم و نتیجه چند ماه و شاید بهتر باشد بگویم چند سال تلاش خود را دیدم. هرچند در دانشگاه محل تحصیل مقطع کارشناسی ام (یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی) تقدیر از این موفقیت که برای فارغ التحصیلان آن به ندرت رخ می‌دهد، در یک تقدیر نامه و یک ماشین حساب ده هزار تومانی خلاصه شد! اما در آن روزها تصور می‌کردم با تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف، دیگر پس از فارغ التحصیلی دغدغه اشتغال و مسائل مالی را نخواهم داشت.

اما این خیال باطل چندان پایدار نبود. وقتی در آخرین ترم تحصیلی که مشغول تدوین پایان نامه بودم، شروع به جستجوی کار کردم از سوی بسیاری از کارفرمایان دعوت به مصاحبه نمی‌شدم.

برخی از کارفرمایان هم پس از حضور در مصاحبه پیشنهادهای جالبی مثل شروع به کار به صورت رایگان و یا با کمترین حقوق وزارت کار ارائه می‌نمودند و البته برخی نیز پدرانه! من را نصیحت می‌کردند در جستجوی کار نباشم و برای گرفتن پذیرش از دانشگاه‌های آمریکا اقدام کنم، چون حیف است اینجا بمانم و کار کنم.

به هر صورت، سه و ماه نیم ارسال رزومه و شرکت در مصاحبه‌های کاری متعدد در شرکت‌های مختلف در تهران در نهایت جواب داد و با حقوق قابل توجه ششصد و پنجاه هزار تومان در ماه! در یک شرکت خصوصی استخدام شدم. البته بعد از سه ماه و با فرا رسیدن سال جدید و البته به کار بستن آنچه اندوخته بودم در عرصه عمل، حقوق مذکور پنجاه درصد افزایش یافته به یک میلیون تومان در ماه افزایش پیدا کرد. به هر روی از اینکه درآمد و شغلی در یکی از بنگاه‌های اقتصادی موفق و صاحب نام داشتم راضی بودم.

اما این آرامش و رضایت دیری نپایید! همزمان با پایان قرارداد آپارتمانی که در آن به همراه یکی از دوستانم زندگی می‌کردیم، اجاره مسکن در تهران یک جهش نزدیک به 100 درصدی را تجربه کرد. به گونه ای که دوستم راهی خوابگاه دانشجویی و من نیز با استعفا از محل کار راهی شهرستان شدم.

در شهرستان به همراه یکی از دوستان دوران تحصیل و یکی از اساتید مجرب و توانمندم تصمیم به راه اندازی یک شرکت مشاوره ای گرفتیم و چندین ماه به راه‌های گوناگون در جستجوی اخذ یک پروژه بودیم؛ اما به هر کجا که پیشنهادی ارائه نمودیم، پاسخی دریافت نکردیم. گویا برای تمامی پروژه‌های تحقیقاتی مذکور افرادی توانمندتر از استاد گرامی ما پیشنهاد ارائه می‌نمایند. به هر حال مایه مباهات است.

 در همین حال به بیش از ده دانشگاه غیر انتفاعی در شهرمان نیز برای تدریس به صورت حق التدریس مراجعه نمودم که گویا تمامی اساتید در تمامی دانشگاه‌های مذکور ار بنده توانمند تر بودند، چرا که هیچ پاسخی به رزومه و درخواست همکاری بنده داده نشد. به هر حال باز هم مایه مباهات و افتخار بنده است.

تلاش‌هایم به دو مورد بالا محدود نشد و برای تعدادی از شرکت‌های بزرگ صنعتی در اطراف شهرمان نیز درخواست همکاری و رزومه فرستادم که گویا هیچ نیازی به اندک دانش و تجربه بنده نداشتند. به هر روی دوباره و برای آخرین بار مایه مباهات و افتخار است.

پس از گذشتنن آنچه در سطور بالا ذکر شد و صرف چند ماه وقت و انرژی و عدم دریافت هیچ گونه نتیجه تصمیم گرفتم که مانند تعداد زیادی از هم کلاسی‌های خود و با شروع از مطالعه زبان انگلیسی با کوله باری گلایه از کم لطفی‌ها و ابهام و عدم اطمینان نسبت به آینده به قطار پرمسافر اخذ پذیرش تحصیلی بپیوندم؛ قطاری که بیش از نامی از همکلاسی‌هایم تا کنون سوار بر آن شده و به مقصد رسیده اند. تنها با این کور سوی امید که آینده ای را که به دنبال ساختنش در سرزمین مادری بودم در آن سوی آبها و در دیار غربت برای خود بسازم.

اما پرسشی دارم که نمی‌دانم آن را باید از چه کسی بپرسم و آن اینکه جوانی مثل من پس از تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد یک رشته مهندسی در برترین دانشگاه این کشور و یک سال تجربه کار در یکی از موفق‌ترین بنگاه‌های اقتصادی کشور، باز هم باید دغدغه شغل، مسکن و حتی تأمین مخارج خودش به عنوان یک فرد مجرد را داشته باشد؟


فرستنده: یکی از بینندگان تابناک




«تابناک» مطالب اختصاصی و گردآوری شده توسط خوانندگان محترم را در قالب جدیدی با عنوان «نگاه شما» منتشر خواهد کرد.

مخاطبان محترم می توانند مطالب دلخواه خود را در موضوعات مختلف، به آدرس negaheshoma@tabnak.ir ارسال نمایند.

مخاطبان محترم برای ارسال مطالب خود باید چند نکته  را در نظر داشته باشند:

1. این قالب جدید برای ارائه و معرفی «نگاه بییندگان به تمام موضوعات» می باشد.

2.مطالب اختصاصی یا گردآوری شده می تواند در قالب: ایده ، فیلم، عکس، گزارش تحلیلی، گزارش خبری، کاریکاتور و... باشد.

3. مطالب ارسال شده حتی الامکان با ذکر نام و نام خانوادگی فرستنده باشد.

4. موارد ارسالی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین جاری نداشته باشد.

5. مطالب ارسالی به زبان و فونت فارسی باشد.

6.مطالب ارسال شده حتی الامکان حاوی اطلاعات دقیق باشد.

مشخصات فنی

1. از ارسال تصاویر در متن فایلهای word خودداری شود.

2. حجم فایل تصویری ارسالی( به صورت gif یا jpg ) بیشتر از 5 مگابایت نباشد.

3. حداکثر حجم فایل صوتی یا ویدیو پنجاه مگابایت باشد. (نوع فایل: wmv,  flv, wav, mp3, wma)



تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۹۴
انتشار یافته: ۵۲
جان مطلب همین است که با این شرایط هر سال ظرفیت تحصیلات تکمیلی را افزایش می دهند!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
یکی از دوستان بنده حتی مدرک دیپلم هم ندارد ولی مسلط به فنون روز پاچه خاری می باشد و با تخصصی که در این زمینه به دست آورده مدیر انفرماتیک یکی از شرکتهای اقماری بانک ...شده .....
تو این مملکت اگه بتونی خوب پاچه خواری کنی پله های ترقی رو سریع طی میکنی !!!!!!!!!!!!!!!!!
خب بله ديگه، اگه پارتي داري ميتوني كاري كني وگرنه فاتحه زندگي را بايد خواند...
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
غیر از پارتی یک اصل بسیار بسیار قابل توجه.

درون و بیرون تان یکی نباشد .می بخشید به قولی چند رو نه باشید .فاتحه تان خوانده شوده .
متاسفنه واقعیت داره و علت اینکه بسیاری از دانشجویان ممتاز ایرانی از همون اولین سالهای شروع به تحصیل و حتی قبل از اتمام تحصیلات به فکر مهاجرت هستن همینه کاش دلسوزی پیدا بشه و فکری بکنه
وقتي در يك كشور اروپايي يا امريكايي كسي كه وارد بشه (مقطع كارشناسي ) ميگيم اصلاً مي دونين چقدر به نفع او كشوره كشوري كه از وقتي مادر حامله ميشه بهش مي رسن حالا كسي كه ميرسه با تحصلات بالا مثل هلو براشون مي ميمونه اينجا كه قدرشونو نمي دونن اونجا هم از خداشونه به ثول يكي ازاستادهاي دانشگاه كافرستان اگر دانشجوهاي خارجي نبودن بايد در دانشگاهاشونو مي بستن
نخبه واقعي از ديدگاه من كسي است كه در اين مملكت با وجود همين شرايط خودي نشان بدهد و دست بقيه را بگيرد. آيا دانشمندان و كارآفريناني مثل انشتين، بيل گيتس و... عضو بنيادي به نام نخبگان بوده و يا امتيازات خاصي گرفته اند. اگر به حق كسي نخبه باشد بلد است چگونه عمل نمايد كه از اينجا رانده و با مهاجرت در آنجا مانده نشود.
پاسخ ها
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
البته اینشتین هم آلمانی بود و به آمریکا مهاجرت کرد. بیل گیتس هم که از اول در اونجا به دنیا آمده بود. شما هم رده این افرادی که نامبردی چند تا ایرانی میشناسی که تحول اساسی در یک زمینه علمی یا صنعتی یا فرهنگی به وجود آورده باشه و تمام دنیا دنباله رو اون باشند.
دو حالت وجود داره یا ما ایرانیها خیلی خنگیم و اونا خیلی باهوشن یا اینکه شرایطی که بتونیم از استعدادمون استفاده کنیم در کشور مون وجود نداره.
جالبه که از بین تمام اقشار مهاجر به آمریکا؛ گروهی که بیشترین سطح سواد رو داره و بیشترین سرمایه رو با خودش برده همین هموطنایی که به زعم شما نخبه نیستن بودن.
وحید
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
یه معلمی داشتیم که همیشه میگفت اگه تو یه کلاس 30 نفره سی نفر روفوزه بشن معلومه معلم یا مدیر کارشو بلد نیست نه دانش آموز.
آقای ناشناس بی شک فردی درد نکشیده ای یا نوره چشمی هستی که اینگونه فکر میکنی. اونایی که اینجا کاره ای نشدند بیرون از اینجا پروفسور سمیعی ها شدند
من هم با 12 اختراع و سه مقاله دارم میرم شما خوش باش.
تابی جان لطف کن چاپ کن ممنون
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
خیلی آرمانی و ساده فکر میکنی
اینجا برای علم کسی کوچکترین ارزشی قائل نیستن.
مگه عمر آدم چند ساله که تا 25 سالگی ارشد بگیره و بعد دو سال بری سربازی بعدشم با ماهی ششصد تومن باید تا آخر عمر جون بکنی
خواهشن از این حرفای احساسی و اینا نزینین، واقعیت زندگی تحصیل کرده ها در ایران بسیار تلخ تر از این نوشتست.
سالی 180000 تا میرن و سالی 1800000 تا هم مثل من میخوان برن ولی نمیتونن.
دقيقا مثل من
منم كه از شريف بيرون اومدم دپرس شدم شرايط ادامه تحصيلم بدلايلي ندارم
موندم چي كار كنم تو اين شهر غريب و اين هزينه هاي سرسام آور!!!
من هم شرایط مشابهی دارم، در واقع خیلی ها مثل من و تو هستند، ما دهه 60یها نسل سوخته ایم !
ای کاش آنور آب ها هم دنیایی جالبی برایمان باشد !
با سلام ؛ دوست عزيز مشكل شما و خيلي از جوانهاي تحصيل كرده كشور ما اينه كه وقتي درستون تموم ميشه به دنبال پيدا كردن يك شغل و در واقع حقوق بگيري هستيد. در حاليكه با سرمايه هاي كم ، با استفاده از وامهاي خوداشتغالي و بكار انداختن فكر ميشه تبديل به يك كار آفرين شد و در مدت خيلي كوتاه به تمام خواسته هايي كه در بالا اشاره كرديد رسيد و تبديل به يك شخص ثروتمند شد. متاسفانه خودباوري در جوانهاي ما از بين رفته و اين موضوع رو بايد آموزش پرورش در دانشجويان رشد بده.
البته جديداً رشته ها و مباحث خوبي تحت عنوان كار آفريني داره تو دانشگاه ها تدريس ميشه كه اميدواريم در آينده نزديك با فارغ التحصيل شدن اين عزيزان شاهد تحولي در ديدگاه جوانان باشيم. موفق باشيد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
بنظر شما به یک جوون بی تجربه کی وام خوداشتغالی میده؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
شما روزنامه ها رو خوندی چند واحد تولیدی توی سال جدید منحل شد
میدونی هزینه های انرژی و محل چقدر بالاست میدونی مالیات و بیمه و ... چقدره
میدونی برای سرمایه گذاری کشورمون یکی از بدترین کشورهای دنیاست...
مایل به سیاه نمایی نیستم اما اینقدر خوش خیالی هم نوبر والا
نویسنده مطلب
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
خوب است به این نکته اشاره کنم که در چند سال اخیر و تنها در صنایع غذایی دهها کارخانه در کشور تاسیس و به تعطیلی کشیده شده اند. با علم به این نکته بازهم از کارآفرینی صحبت می کنید؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
سلام من حدود يك ميليون سرمايه دارم لطفا راه كار بدهيد بايد چه كار كنم؟متشكرم
خدای من . من امسال کنکور دارم . این چیزارو که میخونم و میبینم ، نا امید میشم. دلم میخواد گریه کنم .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
منم مثل تو کنکور دارم.خوب نباید این چیزا رو بخونی مثل من که نمیخونم!!!!!!!!!!
نه عزیزم ما الان دگیر دروازه بان نیاوردن از خارج هستیم انشاله بعد حل مشکل گرانی شیر و قطع کردن یارانه بعضی از نیازمندان و مشکل گرانی مسکن و بی کاری و رشوه و ......به امید خدا پاسپورت کلیه دوستان نیز بصورت یک طرفه بی اعتبار میشود تا از سیل خروج مغزها جلوگیری شود.
خوب چيزي كه هست اينه كه ما بايد بپذيريم الان مثل 20 سال قبل يا حتي 10 سال قبل نيست بسياري از جوان ها تحصيلات دانشگاهي دارند الان ديگه رقابت مقطع كارشناسي نيست بلكه اينقدر بازار كارشناسي و ارشد اشباع شده كه رقابت تو مقطع دكترا است ولي بازار كار همسو با اين افزايش ميزان تحصيلكرده ها گسترش نيافته و نتيجه همين وضعيتيه كه الان باهاش درگير هستيم.
پاسخ ها
نویسنده مطلب
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
جالب است بدانید دوست هم خانه ای بنده که هم اکنون نیز مخارجش را خانواده اش می پردازند دانشجوی سال دوم دکتری در همان دانشگاه صنعتی شریف است! آنچه تحصیل در مقطع دکتری به ارمغان می آورد نه اشتغال و درآمد بلکه اتلاف وقت و حسرت بیشتر است
من هم مثل شما هستم. فقط باید تاسف خورد که سرمایه های علمی و جوان و پرانرژی مملکت به همین راحتی یا از کشور خارج میشن یا کاری که در خور شان و استعدادشونه رو انجام نمیدن. تاسف تاسف تاسف
يه مقدار درست مي گي و يه مقدار خير. ظاهراً توقعاتت خيلي بالاست و انتظار داري حالا كه از شريف فارغ التحصيل شدي با يه حقوق فوق العاده مدير باشي و از تخصصت استفاده بشه. بنده استاد همان دانشگاه شريف شما هستم و اينقدر توقع ندارم. فارغ التحصيل يكي از دانشگاههاي خوب آلمان هستم كه از دانشگاه شريف رتبه جهاني خيلي خيلي بالاتري داره. يه خورده صبر كن زحمت بكش تجربه كن خيلي عجولي
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
جناب استاد !!!
شما هم ماشالله خیلی صبوری
در همون آلمانی که شما فارغ التحصیل شدید یه کارگر پمپ بنزین تا وقتی که کارمیکنه دغدغه زندگی رو نداره شاید نتونه لامبورگینی بخره اما دیگه برای گذران زندگیش نمیمونه
اما تو ایران مهدس هاش هم با این گرونی و اجاره ها و خورد و خوراک میمونن چه برسه کارگرایی که 390 حقوق میگیرن
اینا که گفتی در ایران طبیعیه، بابای پولدار نداری باید بدبختی بکشی. چه از شریف باشی چه از آزاد
خدا به داد كارگرها (مهندسين) متاهل برسه كه با حداقل پايه حقوق مشغول به كار هستند. خانواده زن ازش انتظار مهندسي داره و حقوقشون بسيار پايين تر از خط فقر هست. ظلمي كه امسال به كارگران شد (در نتيجه عدم افزايش حقوق به اندازه تورم )بي نظير بود. من خودم پشيمونم كه چرا براي مقطع دكتري از كشورهاي خارجي پذيرش نگرفتم
و حالا زنگ انشای کلاس ابتدایی میاد تو ذهنمون
علم بهتر هست یا ثروت ؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
هیچ کدوم ...حتی پولدار بودن هم بهتر نیست...فقط بابا پولدار باشه بهترهه
سلام. از نويسنده به خاطر متن شيوا و روان و جذابش تشكر ميكنم.
در عين حال كه معتقدم كمي غلو در متن وجود داره اما حق رو به دوستاني ميدم كه هم شرايط اين عزيز هستند.
شايد باورتون نشه كه يكي از اقوام همسرم در ايران با مدرك دكتري مسافركشي ميكرد اما الان در آمريكا استاد يكي از دانشگاههاي برتر هست.
پاسخ ها
نویسنده مطلب
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
آنچه در این سطور آمده اثر ادبی نیست که در آن از صنعت مبالغه استفاده کرده باشم. دقیقا به بیان آن چیزی پرداخته ام که بر من گذشته است.
حرفی برای گفتن نیست
دوست عزیز فکر کردی کجا داری زندگی میکنی. اگه از همون دیپلم میرفتی چند جا کار میکردی و وام میگرفتی و یه تیکه زمین میخریدی الان 5 برابر هزینه تحصیل خودت رو درآورده بودی و همه جا هم بهت میگفتن مهندس . و بعنوان یک صاحبنظر در تمامی امور مهندسی و مشاوره ای قبولت داشتن فقط چون پول داشتی قبولت داشتن. بزرگی میگفت سخت ترین راه برای کسب درآمد درس خواندن است. این اشتباه رو من هم کردم
دلمون گرفت، بعد میگن چرا جوونامون افسرده شدن!!!!
بيخودي زحمت نكش. كسي كه اينجا نتونست تو كار موفق بشه، اونور هم كاري ازش بر نمي‌ياد. از من ميشنوي، درس بخون همينجا امتحان دكترا بده. هر كسي را بحر كاري ساخته اند. شما براي تدريس ساخته شدي نه بيزينس.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
اگر در متن دقت می کردید اشاره شده که به دنبال تدریس هم بوده است! کسی که دارد برای اخذ پذیرش اقدام می کند هدفش تدریس در دانشگاه های آنجاست نه بیزینس. ضمنا این همه آمار از آنها که رفتند و برنگشتند نشان می دهد که خیلی ها بودند و هستند که اینجا کاری از دستشان برنیامد اما آنجا توانستند کارهایی بکنند
ناشناس
| Canada |
۱۵:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۷
باید خدمتتون عرض کنم که خیلی در اشتباه هستین. صد در صد مطمئن باشید که اینجا موفقتر خواهد بود.
بنده شرایط ایشان را کاملا درک می کنم چون خودم یک مبتکر بودم و از این مشکلات زیاد داشتم. واقعا جای تاسف دارد چون در مملکت ما مدیریت وجود ندارد وگرنه می توانیم با این استعدادها بر تمامی رشته های علمی مسلط شویم
متاسفانه این وضعیت شما برای رشته های علوم انسانی بسیار وخیم تر است. اینجانب نیز رتبه یک کارشناسی ارشد و فارغ التحصیل دانشگاه تهران هستم و این روزها تنها گزینه ای که برایم مانده فکر کردن به رفتن است.
چقدر سخت است به یاد بیاریم که چه شب هاو روزایی برای رسیدن به این وضعیت سردرگمی تلاش کردیم!!!
من هم مثل شما از بهترین دانشگاه های تهران مدرک ارشد دارم، البته لیسانس هم همینطور بوده. زمانی که توو این شبکه های اجتماعی به لیست دوستام نگاه میکنم، میبینم بدون اغراق حدود 70% شون (که عمدتا شرایط بنده رو داشتن) دیگه توو ایران نیستن! اگه این فرار مغزها نیست، فرار نیمچه مغزها که هست. کسی که حدود 18 تا 20 سال توو بهترین مراکز آموزشی این مملکت تحصیل کرده، مغز نیست؟! مغزها که فقط المپیادیها نیستن!
سلام و احسنت،مشکل اصلی همین است،عدم توانایی تامین نیازهای اولیه زندگی با وجود توقعاتی که خود و دیگران از ما دارند. من سالهاست که با این موضوع دست و پنجه نرم میکنم.
ما که متاهلیم چی بگیم!!
کارشناسی ارشد شریف
3سال سابقه
حقوق 800 هزار
کرایه خونمون فقط شده 1 میلیون
اقساط 600 هزار تومنی بمونه!!!
همه چی دوبرابر شد یه دفعه!!!
هرچی جون بکنیم بی فایدست.
فرزندم امسال کنکوری است و با توجه به شرایط فعلی اش انشاء ا..شانس قبولی با رتبه خوب در یک دانشگاه مطرح رادارد.دردا واسفا که ظاهرا باید او را در اینده برای مهاجرت به دیارغربت یاری کنم.مهاجرت 180000نفر در یک سال یک فاجعه ملی تمام عیاراست.عامل اصلی این وضعیت فقط اقتصاد است.
من فارغ التحصیل کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران با رتبه کنکور ارشد 3 هستم
اکثر دوستانی که مانند من و این دوست عزیز هستند متاسفانه یا از ایران رفته اند یا به دلایلی مجبور به ماندن شده اند
در ضمن از همکلاسیهایم در دوره مدرسه در دبیرستان علامه حلی تهران (استعدادهای درخشان) هم بیش از 70 درصد در ایران نیستند.
من به آينده خوشبينم. به زودي زماني فرا خواهد رسيد كه دانشجويان و اساتيد نخبه اروپا و آمريكا به سوي ايران روي خواهند آورد تا كارت سبز و كارت اقامت بگيرند و كار كنند. نشانه هاي اين پيشرفت ديده مي شود.
با سلام بر سرور گرامی
چند سالی است که از ایران خارج شدم و با توجه به ایسانسی که در ایران داشتم تقریبا شرایط شما را درک می کنم البیه ایکاش که رشته خود را هم بیان می کردید که شاید همرشته ایهای شما نظرات و کمکهای فکری بهنری می کردند. به هر حال باید عرض کنم در خارج از کشور هم متاسفانه به آسانی نمی توان کار پیدا کرد. ولی اگر کسی کار و تخصص خود را بلد باشد می نواند موفق شود. دوست عزیز من به شخصه چیزی بنام فرار مغزها را قبول ندارم و شما به عنوان یک انسان باید این حق را داشته باشید که هر کجا که مایل بودید آینده خود را بجویید. امیدوارم که هر چه زودتر به یکی از کشورهای پیشرفته مهاجرت کنید تا به خواسته هایتان برسید و هم اینکه واقعیتها را واضح ترببینید. دوست عزیز اگر توانستید به برنامه های Charlie Rose در Bloomberg گوش بدهید. ایشان با بسباری از موفق ترین مدیران به گفتگو می نشیند . من و شما راه طولانی را در پیش داریم و از مشکلات درس خواهیم گرفت. فراموش نکنید که موفقیتهای شما نه به خاطر شریف بلکه به خاطر تواناییهای خودتان است. و در آخر یادآور می شوم که تمامی افراد زیر مدرک پایانی از دانشگاه دا ندارند.
استیو جابز
بیل گیتس
فرانک لوید رایت
باکمینستر فولر
مارک زاکابرگ
این مشکل همیشگی ماست من خودم چند طرح بزرگ داشتم که اولش مسئولین مسخرم میکردن بعد که خودم با هزاران بدبختی به نتیجه رسوندم بازم حمایتم نکردن و حتی طوری باهام رفتار کردن احساس شرمندگی میکردم که یه چیزی اختراع کردم الان هم مسئولین دانشگاه حاضر نیستن یه مبلغ کوچیک خرج کنن تا یه طرح بسیار بسیار بزرگ رو بسازم البته از تهران پول میگیرن ولی خودشون خرج میکردن
الان هم تو فکر اینم که کشورو ترک کنم تا به امروز هم غیرتم اجازه نمیداد اما دیگه نمیتونم تحمل کنم
متاسفم برای خودم و کشورم
من خودم یه زخم خورده بزرگ هستم
جالبه که از غولی به نام سربازی اجباری چیزی ننوشتی!
یا معافی ، یا شایدم نوشتی و تابناک حذف کرد تا خوانده نشود!!
مشکل اینه که شرایط تو ایران زیادی گل و بلبله و همه هم از این موضوع مطلع هستن.
سلام، تا حد زیادی با نظر این دوستمون موافقم. متاسفانه نبود برنامه ریزی در جذب دانشجو باعث سرگردانی بسیار از فارغ التحصیلان کشور شده است که تبعات متعددی از جمله مهاجرت، اعتیاد، فساد و .. به همراه دارد. امّا با همه ی این شرایط من اعتقاد راسخ به این موضوع دارم که " اگر آدم فعال با سواد و خلاقی باشید هیچوقت بیکار نخواهید بود، همیشه نباید منتظر باشیم دولت برایمان شغل درست کند، شما که فارغ التحصیل شریف هستی و خیلی بنا به ادعای خوذت بسیار با استعدادی پس باید بتونی آنقدر خلاقیت هم داشته باشی که علاوه بر خودت برای چند نفر دیگر هم تو این کشور شغل ایجاد کنی!" موفق باشید.
سلام

اینجا هم که میای یه چیزهایی همش تو فکرت اذیتت می‌کنه.اینکه چرا باید از خانواد‌م و دوستهام دور باشم.اینکه چرا همین کاری که اینجا می‌کنم و اینهمه عزت و احترام و درامد دارم رو نمیتونم تو مملکت خودم داشته باشم؟

یکی‌ جواب منو بده مگه ما چند بار به دنیا میایم؟
برچسب منتخب
# حادثه سقوط بالگرد رییس جمهور # سید ابراهیم رئیسی # حسین امیر عبداللهیان # سیدمحمدعلی آل هاشم # مالک رحمتی
وب گردی