بازدید 14819

روحانی ای که یار امام و تکیه‌گاه مردم بود

مقام معظم رهبری: او در روزهای محنت خرمشهر و آبادان برای رزمندگان خطوط مقدم، سنگری معنوی و پشتیبانی بی نظیر بود. در سخت‌ترین شرایط آتشبازی‌های دشمن، حضور مؤثر و خطبه‌ها و سخنرانی‌های تسلابخش او قطع نشد و در دوران خطر و سختی و محنت مردم آبادان و رزمندگان دست از جان شسته را تنها نگذاشت.
کد خبر: ۲۱۴۸۰۱
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۳ 29 December 2011
سرویس دفاع مقدس ـ مرحوم  آيت‌الله جمي، نخستين امام جمعه آبادان بود كه توسط امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي به اين سمت منصوب شده بود و تا پايان جنگ تحميلي نيز اين شهر را ترك نكرد. او تكيه‌گاه هميشگي رزمندگان در جنگ بود و خطبه‌های نماز جمعه او در زیر بمباران دشمن بعثی، زبانزد دوست و دشمن شد.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، پس از ارتحال حضرت امام (ره) ایشان همواره در کنار مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به صیانت و پاسداری از ارزش‌های انقلاب اسلامی می‌پرداخت و تا آخرین لحظه از این کار دست نکشید.

آیت‌الله شیخ غلامحسین جمی که نمونه کاملی از مقاومت و ایثار بود، پس از عمری جهاد و استقامت در هشتم دی ماه سال 1387 به دیدار حق تعالی شتافت و بنا بر وصیتش، پیکر پاکش در جوار حرم مطهر امام علی بن ابیطالب ( ع) در وادی السلام نجف اشرف به خاک سپرده شد.

به مناسبت فرا رسیدن سالروز درگذشت او، نگاهی داریم به برخی از ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی این پیر نستوه از زبان شخصیت‌های برجسته نظام و یاران و بستگانش.     

حضرت آیت الله خامنه ای:
تلاش و مبارزات این روحانی عالی‌قدر که از سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده بود، در نخستین سال‌های پیروزی و به ویژه پس از یورش رژیم بعثی به مرزهای کشور به اوج رسید و یادگاری فراموش نشدنی از مقاومت و صبوری و شهامت به جای گذاشت. او در روزهای محنت خرمشهر و آبادان برای رزمندگان خطوط مقدم، سنگری معنوی و پشتیبانی بی نظیر بود. در سخت‌ترین شرایط آتشبازی‌های دشمن، حضور مؤثر و خطبه‌ها و سخنرانی‌های تسلابخش او قطع نشد و در دوران خطر و سختی و محنت مردم آبادان و رزمندگان، دست از جان شسته را تنها نگذاشت. پرونده عمل این مرد مؤمن و صبور و بی ادعا در نزد پروردگار رحیم و غفور و اولیائش، مایه سرافرازی او و جلب رحمت حضرت حق متعال است. انشاء‌الله.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی:
کمترین دستاوری كه دشمن برای خود متصور بود، تسخیر آبادان بود. آنها گمان می‌كردند كه به خاطر آبی كه فاصله ما و آبادان است، آبادان به آنها تعلق دارد و برای همین، همت اولیه‌شان این بود كه خرمشهر و آبادان را با هم بگیرند. آنها تصورش را هم نمی‌كردند كه پس از اشغال خرمشهر، متوقف شوند، به ویژه اینكه از طرف دیگر هم به دلیل نزدیكی‌شان با ساحل ما، آبادان را تحت فشار قرار داده بودند. ‌

آسیب‌پذیری آبادان به دلیل صنایع نفت هم این امید را در دل آنها بیشتر كرده بود كه آبادان را قطعا می‌گیرند. البته بر خلا‌ف توقعشان، در خرمشهر خیلی معطل شدند. خرمشهری‌ها كار بزرگی كردند كه مدتی آنها را در كنار دروازه شهر نگه داشتند و در این فاصله، كسانی كه لا‌زم بود از شهر بروند، رفتند و آسیب‌ها و خسارات انسانی، بسیار كمتر شد. به طور طبیعی، كسی از بیرون انتظار نداشت كه كسی همچون آقای جمی كه برای دشمن حكم سیبل را داشت، در آن شرایط و در خط مقدم جبهه حضور داشته باشد.

اگر ایشان می‌آمد این طرف آب و اهواز و شهر‌های دیگر، كسی ایشان را سرزنش نمی‌كرد، همان گونه که دیگران آمدند و كسی هم حرفی نزد. آقای جمی‌كاری بیش از حد انتظار كرد و ماندن ایشان، باعث شد كسانی كه می‌خواستند بمانند و بجنگند و میدان را خالی نكنند و نگویند آبادان خالی شده، بمانند و ایشان در این امر نقش محوری و بسیار جدی داشت. البته نیرو‌های مسلح، ارتش، سپاه و نیرو‌های مردمی حضور داشتند و می‌جنگیدند، اما آن كسی كه چهره‌ای مردمی داشت و مثلا‌ نماز جمعه را برگزار می‌كرد و مردم جمع می‌شدند و برای مردم كشور هم الهام بخش بود، ایشان بود.

ما در آن موقع به دو جا بیشتر سر می‌زدیم؛ یكی خرمشهر بود و دیگری آبادان. وقتی خرمشهر سقوط كرد، آبادان و دزفول به عنوان دو شهر مقاوم و قهرمان در همه ایران مطرح بودند. البته در دزفول، مردم بیشتر مانده بودند. در آبادان ماندن كار بسیار سختی بود، چون دشمن از آن سوی آب، به راحتی و با خمپاره، آبادان را می‌زد. ماندن آقای جمی كه تبلور ماندن مردم بود، حتی در برابر كسانی كه به دلیل خطرناك ‌بودن شرایط، ایجاد شبهه می‌كردند، ماندن ایشان مجوزی شد برای كسانی كه می‌خواستند از خطر استقبال كنند. ماندن ایشان، محور‌های اخلا‌قی، اسلا‌می و جهادی و همه چیز را تقویت كرد. من چند باری كه به آبادان رفتم، نقش ایشان را در میان نیرو‌های رزمنده و مردم، نقش ستون خیمه برای بقای آبادان می‌دیدم. ‌

حضور ایشان بسیار الهام‌بخش و دعوت‌كننده به جهاد بود. نماد زندگی مدنی آبادان بود. بیشتر مردم آبادان از شهر بیرون آمده بودند، اما همین كه می‌دیدند صفوف نماز جمعه قابل توجه است و آقای جمی هم آن گونه خطبه می‌خواند، به نظرم موجب تقویت روحیه جهادی در دوران جهادمان شد. بسیاری از عوامل در پیروزی ما در جنگ نقش داشتند و مقاومت آبادان در آن شرایط بسیار سخت و استثنایی، هم بی‌تردید یكی از عوامل مؤثر بود. من نمی‌دانم كه در تاریخ جنگ‌ها، جایی پیدا می‌شود كه در شهری با ویژگی‌های آبادان، یعنی در كنار دشمن بودن، حضور مردمی تا این اندازه پررنگ بوده باشد؟

دکتر محسن رضایی:
نقش مرحوم آیت‌الله جمی نقش برجسته‌ ای بود. در حقیقت ایشان شمع جبهه آبادان بودند که با سوختن خودشان، روشنی و با مقاومتشان امید می‌دادند. آبادان محاصره شده بود، ولی آیت الله جمی با تعدادی از مردم و رزمنده ها در این شهر زندگی می‌کردند؛ گویی اصلاً اتفاقی نیفتاده است.
 
جاده های ورودی به آبادان و مسیر ارتباطی این شهر با اهواز به محاصره دشمن درآمده بود و تدارک این جبهه فقط از راه  دریا ممکن بود، ولی حضور آیت الله جمی با صدای بلند می‌گفت اتفاق بزرگی نیفتاده؛ به تعبیر حضرت امام (ره)، دزدی آمده و سنگی انداخته و به زودی مجازات خواهد شد.
 
برای مدت طولانی نزدیک به ده تا یازده ماه محاصره آبادان ادامه داشت و حتی پس از شکست حصر آبادان هم از طرف جبهه خرمشهر و نیز از آن سوی اروند، در معرض بمباران های دشمن بود که گاه حتی به صورت خمپاره‌های سبک روی این شهر ریخته می‌شد و در چنین شرایطی نماز جمعه آبادان هر هفته برگزار می‌شد.

گاهی خمپاره ها به محوطه اطراف نماز جمعه برخورد می‌کرد و حتی برخی از نمازگزاران زخمی می‌شدند، ولی ایشان ادامه می‌داد. نماز جمعه آبادان، نه تنها تعطیل نشد، بلکه به صورت تمام و کمال در زمان معین و در مکان مشخص برگزار می‌شد.
 
مستقل از موضوع مقاومت ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس، خود نماز جمعه آبادان یک موضوع شایسته بررسی و تحلیل است که آثار تربیتی خوبی برای نسل جدید خواهد داشت.
 
دشمن زمان و مکان برگزاری نماز جمعه را می‌دانست و نمازگزارها هم می‌دانستند که دشمن اینها را می‌داند و با ریختن آتش، درصدد جلوگیری از انجام این مراسم است، ولی در یک حماسه ای که هر هفته امام جمعه و نمازگزاران می‌آفریدند، نماز جمعه به طور کامل برگزار می‌شد. خود این حماسه نماز جمعه، یک جبهه بزرگ در کنار دفاع مقدس بود.

محور اداره شهر جناب آقای جمی بود. اولا حضور خود آقای جمی به همه آرامش می‌داد و همه احساس می‌کردند حکومت حضور دارد.

گویی که امام هست، رئیس‌جمهور هست، دولت هست. اثر حضور آقای جمی در شهر بسیار آرام‌بخش و برای دشمن هم خیلی ناراحت کننده بود،‌ چون او می‌خواست بگوید آبادان در محاصره است، ولی هر هفته خطبه‌های نماز جمعه که پخش می‌شدند، کار تبلیغات هفتگی صدام خنثی می‌شد و از میان می‌رفت و برای همین، این تعبیر «جمهوری اسلامی در محاصره یا اشغال» با حضور آقای جمی و رتق و فتق امور مردم توسط ایشان و مراجعه نهادهای گوناگون به ایشان، نمایش قدرتمندی از پایداری جمهوری اسلامی بود.

امیر دریابان علی شمخانی:
آقای جمی یعنی آتش تهیه مقاومت و پایداری در جنوبی‌ترین نقطه ایران. وی  در حقیقت در این حمله در زمان جنگ و به ویژه در زمان محاصره آبادان، قابل خلاصه شدن است. آتش تهیه در عملیات رزمی در دو زمان به کار گرفته می‌شود. یک زمان به هنگام آفند است؛ یعنی نیروی مهاجم اگر بخواهد اصل غافلگیری را رعایت نکند، آتش تهیه را به کار می‌برد. یک زمان هم وقتی است که عملیاتی لو برود. طرفی که آفند و عملیات روی او صورت می‌گیرد، آتش تهیه‌ای را برای تجمع نیرویی که قصد تهاجم به او را دارد، به کار می‌گیرد، ولی آقای جمی آتش تهیه از نوع سوم بود. او آتش تهیه پایداری و مقاومت در صحنه آبادان یا جنوبی‌‌ترین نقطه جبهه ایران بود که در میان فرماندهان ستاد عملیات و مسجد قدس و مناطق عمومی آبادان همواره رفت و آمد داشت و هر هفته هم موضع پرقدرت خویش را اعلام می‌کرد. یکی از ابزار کارآمد این آتش تهیه،‌ نماز جمعه بود و پایداری وی در تداوم برگزاری آن که هم آبادانی‌ها را پیرامون محور ایشان استوار و پابرجا نگه می‌داشت و هم ایرانی‌ها را نسبت به این موضوع که هنوز آبادان در اختیار ماست، دلگرم می‌کرد و شاید پس از نماز جمعه تهران، بیشترین مخاطب را در میان نماز جمعه‌های ایران داشت.

سرلشکر حسنی سعدی:
زندگی آقای جمی در آبادان،‌ یک زندگی واقعا معجزه‌آسا بود. با آن سن و سال و وضعیت جسمی که رژیم غذایی خاصی را می‌طلبید، در آبادان مانده بودند و جز برادر شهیدشان که از ایشان مراقبت می‌کرد، اعضای خانواده،‌ کسی در کنارشان نبود. با این این که باید غذای خاصی می‌خوردند، این گونه نبود و همان غذایی را که برای رزمنده‌ها در مسجد تهیه می‌شد،‌ می‌خوردند. وضعیت جمسی و ضعف بدنی‌شان به گونه‌ای بود که باید دست‌کم از نظر غذا رسیدگی خاصی به ایشان می‌شد، ولی قناعت می‌کردند و از همان غذای رزمنده‌ها استفاده می‌کردند.

سردار مرتضی قربانی:
جمی مردی است بسیار ساده و مخلص و خداشناس که بسیار زیبا حرف می‌زدند و با لحنی روحانی همه را هدایت می‌کند. او بیشترین ارتباط تلفنی را از آبادان با دفتر امام و حاج احمدآقا خمینی داشت. حاج آقا جمی روزی پنج بار با دفتر امام تماس داشت و تا امام زنده بودند، شاید هر دو ماه یک بار به دیدار حضوری شرفیاب می‌شد و خط اصلی راه را از امام دریافت می‌کرد.

احمد جمی (فرزند مرحوم):
مناعت طبع حاج آقا بی‌نظیر بود و در اوج گرفتاری‌ها شخصی،‌ طبع بسیار بلندی داشت. هرگز ندیدم که نیازش را نزد کسی ببرد و یا از زندگی گلایه و شکایتی بکند. من در میان اسناد ایشان یک بار به سند جالبی برخوردم که مؤید همین نکته است. حاج آقا از دهه سی در آبادان بودند؛ منتها تا سال 55 نتوانستند برای خانواده منزل تهیه کنند. کسانی که در ساخت مسجد آنجا شرکت داشتند،‌ تصمیم می‌گیرند یک منزل هم برای آقا بسازند. حاج آقا فهرست نام کسانی را که این کمک را کرده بودند، می‌گیرد و از آنان تشکر می‌کند و می‌گوید که نیازی به این کار نیست، این نوع رفتارها روی اطرافیان تأثیر می‌گذارد. حاج آقا در عین نیاز، این گونه طبع بلندی داشتند و از کسی کمکی را نمی‌پذیرفتند.

یادم هست مسجد که می‌رفت، بچه‌هایی را که به آنجا می‌آمدند، به شدت تحت حمایت قرار می‌داد. حالاتی در مأمومین بود و اکنون هم هست که بچه‌ها را پس می‌زنند و می‌گویند مسجد جای بچه نیست. حاج آقا به خاطر بچه‌ها با آنان دعوا می‌کرد و جالب اینجاست که با آن که حاج آقا در سنین میانسالی و آن افراد، معمر بودند، ‌‌از ایشان دلخور نمی‌شدند و کسی هم قهر نمی‌کرد. بچه‌ها هم به ذوق و شوق حاج آقا می‌آمدند و مسجد همیشه پر از بچه بود؛ اینها نسلی بودند که بعدها نوجوان و جوان شدند و آن حماسه‌ها را آفریدند و جالبتر این که بچه‌های آنها هم با حاج آقا رابطه صمیمانه داشتند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶۰
به طور یقین او از سابقون محسوب میشود وجای ابدی او بهشت برین است خدا روحش را شاد نماید
به خاطر همین اخلاق ایشان بود که حتی غیر مذهبی ها هم در آبادان بسیار به ایشان احترام می گذاشتند.
یادش گرامی در ان دوران نماز جمعه را در روستای مسعودیه نرسیده به ابادان به امامت ایشان می خواندیم
خدا روح ایشون رو شاد کنه.... واقعا اسوه مقاومت بود... قبل ازاینکه مرد حرف باشه باشه مرد عمل بود....
آقای جمی روحانی مردمی بود که برای آبادان زحمت زیادی کشید خدا رحمتش کند و با اولیا محشورش کند
خدا رحمتشان کند. چه خوب. کاش تعداد این جور آدمها بیشتر بود و کاش بتوانم ذره ای مثل ایشان بشوم.
roohash shad,
مردی از تبار تنگستان وشیر مردی از تبار بسیجیان خدایش رحمت کند
وجود مبارک این روحانی قوت قلب ما رزمندگان در سخترین شرایط جنگ بود مورد احترام همه مردم ایران است
آقای جمی بسیار با قرآن مانوس بود و همیشه در کنار قرآن کتاب های سیاسی و مذهبی مطالعه میکرد و هر وقت بیکار بودند به ذکر مشغول می شدند. حضرت امام را خیلی دوست داشت ومطیع رهبر معظم بود.چشم چراغ و پدر شهر آبادان ورزمندگان بودیادش گرامی باد
واقعا برای خیلی از روحانیون می توانست الگوی مردمی بودن باشد.
خدايش بيامرزد بنده زماني كه تازه حصر ابادان شكشته شده بود در ابادان نمازي را توفيق يافتم پشت سرشان بخوانم انموقع ايشان را نميشناختم وبا خود گفتم عجب روحاني مخلصي كه با اين وضعيت ابادان را ترك نكرده روحش شاد راحش پررهرو باد
هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود
آقای جمی شمع تابناکی بود که در آبادان با آن شرایط خاص پروانه های مخلصی را گرد آورده بود حضورش در آبادان اساس مقاومت در شهر بود و هیچگاه خاطرات لحظاتی که در خدمتش بودم را فراموش نخواهم کرد. خداوند اور قرین رحمت خویش گرداند و با سالار شهیدان محشور.
سید محسن ج
من بعنوان يك آباداني كه سالها از آبادان دور م به ايشان اداي احترام ميكنم بياد دارم كه اسشان هرگز حاضر نشد در طول جنگ آبادان را ترك كنند روحش شاد و قرين رحمت باد
سلام خدا برپیر ومرادبسیجیان حضرت امام (ره) که چه درجنگ وحتی بعدازدفاع همواره ازاین روحانی مقاوم وخستگی ناپذیر شهراستقامت. یعنی آیت الله جمی به نیکویی یاد مینمودند واین نبود جز ازسراخلاص وپاکی ایشان. اوبه هرکسی درهرسن وسالی که بوداحترام میگذاشت وباتواضع برخوردمیکردوهمه راتشویق وراهنمایی بسوی خدا میفرمودوافرادزیادی را درمسجد هدایت نمود که بعدها درانقلاب وجنگ تحمیلی مدافعین نظام واین سرزمین گردیدند که بعضی ازآنان شهیدشدندوتعدادی هم درقیدحیاتند ازجمله آنان شهید جوادزیارتی بود که وی درآن مسجدکلاسهای قرآن رابرگذارمیکردندوباعث خیروبرکت برای جوانان ونوجوانان محله ومسجدبودند روح همه این عزیزان درجوارحق باد انشاالله
درود خدا بر روح بزرگوارش. دلیل محوبیت روحانیت در دل مردم، همانا عشق و خدمت توامان به ملت است. رمزی که باید روحانیت پیگیر انجام آن باشد. بدون آن، باید فاتحه عشق متقابل ملت به روحانیت را خواند.
بخاطر ماندنش در کنار رزمندگان و در محاصره مورد احترام مردم خوزستان است...نام نیکش همواره جاودان باد
خدا روحش را شاد کند
از نزدیک با ایشان ملاقات داشته ام واقعا ً روحانی انقلابی بودند که از خودگذشته بود و برای خدمت به اسلام و مسلمین دغدغه و نگرانی داشت که حتماً خدمت به نحو احسن به مردم آبادان و رسیدگی لازم صورت گیرد .
خدا کند تمام کسانی که الان با صدای توفنده این و آن را محکوم می کنند در زمان جنگ قطره ای از جوهر وجودی این سربازاسلام را در وجود داشتند ودرس شجاعت را از این رادمردان بهشتی خو می گرفتند. خدا ما را از شفاعت این شهیدان و این علمای اهل عمل محرم نسازد.
خداوند رحمتشان کندومارا نیز عاقبت بخیر کند. انشاء الله
و از بهترین الگوها ی روحنیت بود اگر کنارش می نشستی میل به جداشدن نداشتی مگر یاد ایه قران بیفتی که ای مومنان بعد از پذیرایی مزاحم استراحت رسول خدا نشوید او شاخص بصیرت در زمان خودش بود سری که داشت و کسی کمتر اگاه بود مستجاب الدعوه بودن بود و انها که هنرا میدانستند گنج مقصود براحتی بردند
به عنوان یک آبادانی که در زمان جنگ توفیق همراهی و درک ایشان را در آبادان داشتم ایشان محور مقاومت و استقامت و پایداری آبادان بویژه در دوران سخت محاصره آبادان بود. خاطره ای از ایشان دارم زمان جنگ روزی جهت مشورت و گرفتن استخاره نزد ایشان رفتم زندگی بسیار ساده و بی آلایشی داشت. آن زمان گفتم بخاطر شرایط جنگی است اما یکی دوسال قبل از فوت ایشان که بیشتر جهت معالجه در تهران اقامت داشتند نیز چیز بیشتری از دوران آبادان بنده در اسباب و لوازم زندگی ایشان ندیدم. انشالله حال که در جوار مرقد مطهر مولای متقیان آرمیده همواره از پیمانه ساقی کوثر نیز سیراب و ما را نیز مشمول عنایت و شفاعت خود قرار دهد.
خداوند رحمتش كند آنها اسطوره هاي پايداري و مقاومت و دينداري بودند درود و رحمت خداوند بر اين مجاهدان راه حق
اخلاص حاج آقای جمی بی بدیل بود تواضع و فروتنی ایشان کلاس درسی برای رزمندگان دفاع مقدس بود یادش گرامی و راهش جاودان باد
خدايا شكر كه چنين بندگاني دراين مملكت حضورداشته ودارندكه لطف خدا نيز به بركت حضورآنان هميشه برسرماست -دوستان مواظب اولياءخداباشيم كه همه متواضعانه نزديك ماهستند وماازانها دوريم -اللهم عجل لوليك الفرج انشااله
الاعمال بالنيات
هرگز نمازجمعه های آبادان درزیر توپ وخمپاره دشمن را فراموش نمی کنم
بدون شک مرحوم آیت الله جمی حق بزرگی برگردن این کشور و آبادان دارند ،
روحانی شجاع ودلیر با یک زندگی ساده وخیلی مختصر وبی آلایش وبسیار پارسا وپرهیزگار بطوری که زی طلبگی ایشان وپیرو ی محض از امام بزرگوار ومقام معظم رهبری زبانزد همگان بود.
برای شادی روحش صلواتی ختم کنید
من يكي از مهندسين نفتم الان در مشهد مقدس مشغول كارم. هيچوقت سخرانيهاي آيت ا... جمي را در زمانيكه دانشجوي دانشكده تندگويان آبادان بودم فراموش نميكنم. اميدوارم روحش در جوار امام شهدا آرام گرفته باشد
تابناک دمت گرم مارا به دورانی فراموش نشدنی بردی .حاج آقا واقعا بتنهائی یک جبهه در برابر دشمن بود روحش شاد.
ولی خدای باید یک یادی ار همسنگر همیشگی و یارویاور او امام جمعه موقت آبادان حاج آقا طرفی می کردی که با آن سن بالایش چگونه لباس سپاهی را به تن می کرد و در برابر دشمن می جنگید .خدای دشمن را کلافه کرده بود و چندین مرتبه دشمن هم اعتراف کرد.روحشان شاد
برچسب منتخب
# حادثه سقوط بالگرد رییس جمهور # سید ابراهیم رئیسی # حسین امیر عبداللهیان # سیدمحمدعلی آل هاشم # مالک رحمتی
وب گردی