بازدید 6193

سرنوشت خونين ازدواج دوم

کد خبر: ۱۶۵۸۵۶
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۰۹:۰۹ 21 May 2011
پسر عصباني كه در اعتراض به ازدواج مجدد مادرش، ناپدري خود را در خواب هدف ضربه‌هاي كارد قرار داده و گريخته به طور غيابي محاكمه و محكوم شد

به گزارش خبرنگار ایران، اوايل تير سال گذشته زني جوان سراسيمه پيكر نيمه جان همسرش را به بيمارستاني در شرق تهران رساند. بلافاصله نيز پزشكان و پرستاران اورژانس براي نجات جان مرد ميانسال كه با 8 ضربه كارد بشدت مجروح شده بود، دست به كار شدند.

سرانجام با چند عمل جراحي، مرد مجروح از مرگ نجات يافت و پس از بهبود نسبي درباره جزئيات حادثه به مأموران گفت: «چندي قبل با زني به نام «طيبه» آشنا شدم كه 2 پسر 20 و 15 ساله داشت.

او به تازگي از همسر سابقش جدا شده بود. من هم به دليل نازا بودن همسر اولم با «طيبه» ازدواج كردم. فرزندانش را نيز دوست داشتم. اما متأسفانه پسر بزرگش ـ رضا ـ بناي ناسازگاري گذاشت و مرا در خانه‌شان نمي‌پذيرفت.

بي‌احترامي‌هاي او تمامي نداشت و دائم هم مرا مورد توهين و تحقير قرار مي‌داد. تا اينكه چند شب پيش در خانه همسر دومم خوابيده بودم كه «رضا» با چاقو به جانم افتاد.همان موقع همسرم و پسرخوانده كوچكترم بيدار شده و به كمكم شتافتند، اما پسر خشمگين با تهديدشان، مرا در انباري خانه حبس كرد تا بميرم.

سرانجام وقتي وانمود كردم كه ديگر زنده نيستم، با خاطري آسوده از خانه بيرون رفت.همسر شاكي نيز با تأييد اظهارات شوهرش گفت: در زندگي با همسر سابقم سختي‌هاي زيادي كشيدم و تلخي‌هاي زيادي تجربه كردم تا اين كه با پذيرفتن سرپرستي فرزندانم، طلاق گرفته و مدتي بعد هم زندگي تازه‌اي را شروع كردم.

 به خاطر سختي‌ها و درگيري‌هاي خانوادگي قبلي، پسر بزرگترم دچار ناراحتي عصبي بود و چند بار نيز دست به خودكشي زد. به همين خاطر پس از ازدواج، پسر بزرگم دائم مرا ترغيب به جدايي و حتي تهديد به مرگ مي‌كرد، او مي‌خواست بار ديگر با شوهر قبلي‌ام زندگي كنم اما من هيچ علاقه‌اي به اين موضوع نداشتم.

ابتدا تصور كردم گذشت زمان مشكلاتمان را حل مي‌كند و پسر بزرگم كم كم قدرشناس محبت‌هاي ناپدري‌اش خواهد شد اما نمي‌دانستم كينه‌اش اين قدر جدي است. تا اين كه روز حادثه با مشاهده سر و وضع خون‌آلود پسر و همسرم به طرف تلفن دويدم تا پليس و اورژانس را خبر كنم اما «رضا» تلفن خانه را قطع و تلفن‌هاي همراه را پنهان كرده بود. او حتي چرخ هاي خودروي شوهرم را نيز پنچر كرده بود تا دير به بيمارستان برسد و زنده نماند.

با گزارش موضوع به بازپرس كشيك دادسراي ناحيه 4 رسالت و شكايت مرد مجروح، دستور دستگيري متهم فراري صادر شد اما با گذشت چند ماه، پليس ردي از پسر شرور نيافت و پرونده با صدور قرار مجرميت به دادگاه عمومي تهران فرستاده شد.

قاضي «حميد عبدالمنافي»- رئيس شعبه 1085 مستقر در مجتمع قضايي مدرس ـ نيز متهم فراري را به طور غيابي محاكمه و به 8 ماه زندان و پرداخت 35 ميليون تومان ديه محكوم كرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# نمایشگاه کتاب # خداداد افشاریان # سد قیز قلعه سی # جلفا # ورزقان
وب گردی