بازدید 11464

پیامدهای فرامنطقه‌ای تحولات مصر

گفت‌وگوی «تابناک» با حشمت الله فلاحت پیشه
کد خبر: ۱۴۷۲۴۸
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۷:۵۲ 09 February 2011
سرویس بین الملل «تابناک» ـ تحولات مصر در حالی به سرعت به سوی سرنگونی رژیم مبارک پیش می‌رفت که ناگهان طرح بحث مذاکرات مخالفان و دولت مصر تا حدودی بر سرعت حرکت انقلابیون تاثیر گذاشت. اکنون این پرسش مطرح است که آیا وضعیت مصر به پیروزی انقلاب و تحقق خواست‌های مردم منتهی می‌شود، یا اینکه این تحرکات در مرحله اصلاحات باقی خواهد ماند؟ خبرنگار «تابناک» در گفت‌وگو با حشمت الله فلاحت پیشه، استاد دانشگاه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این موضوع را مورد واکاوی قرار داده است.

اجازه بدهيد بحث را با يك سوال كلي شروع كنيم، ارزيابي شما از تحولات اخیر در مصر چيست؟

معتقدم تحولاتي كه در مصر شكل گرفته و اگر ان‌شاءالله به نتيجه قطعي برسد كه از هم‌اكنون قابل پيش‌بيني است منجر به شكل‌گيري انقلاب در اين كشور مي‌شود. كه بزرگترين تحول بعد از انقلاب اسلامي ايران در منطقه خاورميانه است. این تحولات بازتاب‌هاي گوناگوني در داخل مصر، فضاي سياسي منطقه و همچنين راهبردهاي خارجي منطقه به دنبال خواهد داشت.

بسياري از راهبردي‌نويسان و استراتژي‌نويسان منطقه خاورميانه منتظر نتيجه تحولات مصر هستند؛ چرا که هر اتفاقي در اين كشور رخ دهد، در درجه اول ماهيت ضداستبدادي دارد كه پیامدهای آن در مسائل فرامنطقه‌اي تاثير مي‌گذارد و شرايط تازه‌اي را به منطقه تحميل مي‌كند.

مذاكرات اخوان المسلمين با دولت مصر با چه هدفي انجام مي‌گيرد و به اعتقاد شما كف و سقف خواست معترضان چيست؟

اتفاقي كه در مصر رخ داده، يك نهضت انقلابي است؛ اما هدف دولت مبارك و عمر سليمان كه با تاكيد و تصميم آمريكايي‌ها در پستي كه تاكنون بلاتكليف بوده قرار گرفته است، بخشيدن معناي اصلاحي به جنبش انقلابي مردم مصر است. به عبارتي سعي مي‌كنند اتفاقي شبيه به انقلاب 1357 ايران در مصر تكرار نشود؛ از اين رو مردم و مشخصا گروه‌هاي اسلامي همانند اخوان‌المسلمين در حال مذاكره هستند كه علاوه بر مبارك، ساختار موجود هم دچار تحول شده و نظام سياسي بر اساس آن شكل بگيرد. بنابراین در اختلاف‌نظرهايي كه بين اصلاح و انقلاب وجود دارد، اخواني‌ها نمي‌توانند با مقامات كنوني مصر به توافق برسند.

آمريكايي‌ها مسيري را با عنوان اصلاحات تدريجي مدنظر دارند تا به وسيله آن انقلاب را دچار خستگي كرده و وارد يك فضاي اصلاحي كنند. مقداري هم درها را باز گذاشتند تا فضا براي مذاكره آماده باشد و آزادي‌هاي محدودي در قالب تظاهرات شكل بگيرد. در اين بين انقلابيون را به گروه‌هاي انقلابي و اصلاحي تقسيم كنند و با گروه‌هاي اصلاحي به مذاكره بنشينند.
اين يك مسير انحرافي است كه معمولا در انقلاب‌ها دنبال مي‌شود و از آنجايي كه از انقلاب ايران عبرت گرفته‌اند همه سعي خود را به کار گرفته‌اند تا در برابر انقلاب مصر بايستند، اين در حالي است كه اين موضوع مي‌تواند سمت و سوي شعارها و هجمه‌ها را به سوي آمريكا برگرداند.

آمريكايي‌ها طرح اصلاحات را مطرح كردند و عمر سليمان را در شرايط انتقادي قرار دادند و تلاش كردند حسني مبارك با يك چهره شكست خورده از بازي خارج نشود، بلكه با روش‌هاي اصلاحي كنار گذاشته شود. با كنار گذاشتن اعضاي حزب حاكم از جمله جمال مبارك، سعي مي‌كنند با پايان دادن به نظام موروثي اصلاحات خود را اجرا كنند. اين در حالي است كه انقلابيون معتقدند مبارك و همه كساني كه در سيستم مبارك هستند ـ مثل عمر سليمان ـ ضدانقلاب هستند و مانع تامين اهداف انقلاب مي‌شوند، به همين دليل در مذاكرات توافق صورت نمي‌گيرد. انقلابيون بايد به اين نكته توجه داشته باشند که طولاني شدن اين موضوع حتما بر ضرر آنها تمام مي‌شود. حتي اگر اصلاحات احتمالي صورت بگيرد و افرادي از نظام كنار گذاشته شوند، نظام همين خواهد بود و همچنان در درون قلمرو آمريكا و رژيم صهيونيستي عمل مي‌كند.

با توجه به اينكه غرب براي رفتن مبارك چراغ سبز نشان داده، به نظر مي‌رسد رفتن حسني مبارك قطعي باشد، به نظر شما چقدر طول مي‌كشد خبر رفتن وي روی خروجي رسانه‌ها قرار بگيرد؟

مبارك در مصر تمام شده، در حال حاضر آمريكايي‌ها بر سر نوع رفتن مبارك بازي مي‌كنند می خواهند به گونه‌اي پايان مبارك را اعلام كنند كه ديگر حاكمان عرب منطقه دچار ياس از آمريكا نشوند.

چرا در مورد تونس این اقدامات را صورت ندادند؟

موضوع رفتن رئيس‌جمهور تونس با مصر متفاوت است. رفتن بن‌علي تحت عنوان اختلاف بين فرانسه و آمريكا توجيه شد. پس از رفتن بن‌علي بحثي صورت گرفت مبني بر اينكه آمريكا و فرانسه بر سر حوزه نفوذ خود در اين كشور اختلاف داشتند؛ بنابراین آمريكايي‌ها رغبيتي براي حفظ بن‌علي از خود نشان ندادند. اما پس از تحولات اخیر در تونس، تلاش مي‌كنند تحولات به سمت اسلامگرايي گرايش پيدا نكند.

اما در مصر واقعيت فرق مي‌كند. مصر از سال 1978 سكوي ايالات متحده آمريكا براي تحولات در منطقه بوده است، آمريكايي‌ها پس از قرارداد كمپ ديويد استفاده‌های راهبردي بسیاری از مصر كرده‌اند و تلاش مي‌كنند مانع از سقوط مصر شوند؛ چرا كه مبارك در اين مدت 30 و چند ساله واقعا به آمريكا و پياده كردن راهبردهاي آن كمك شاياني كرده از اين رو رفتن مبارك به شيوه بن‌علي حتما ديگر ديكتاتورهاي همواره با آمريكا را دچار ياس مي‌كند. آمريكايي‌ها بر سر اينكه تاريخ مصرف مبارك سپري شده، به نتيجه رسيده‌اند؛ بنابراین محكوم به پذيرش اين نتيجه شده‌اند كه مبارك كنار برود، ولی سعي مي‌كنند آبرومندانه او را كنار بگذارند.

آمريكايي‌ها حداكثر تلاش خود را مي‌كنند كه بركنار شدن مبارك خللي در راهبردهاي منطقه‌اي آنها بويژه راهبردهاي استراتژيك ايجاد نكند که اين موضوع سبب درگيري‌هاي انقلابيون مصر با آمريكايي‌ها خواهد شد. در حال حاضر انقلابيون مصر به گونه‌اي عقلايي مسير تحولات به سمت يك هدف تخريبي مشترك پیش می برند و آن نظام مبارك است، بعد از آن بر سر اينكه چه كسي بر سر كار بيايد و در سياست خارجي چه سياستي را اتخاذ كند، حتما اختلاف نظر جدي ميان انقلابيون شكل خواهد گرفت.

چنانچه سیستم حاکم روی کار بماند، می‌توان به برگزاری انتخابات سالم و آزاد امیدوار بود؟

معتقدم اگر آمريكايي‌ها بتوانند با سيستم فعلي، خيزش مردم مصر را پايان بدهند، همه مسائل سياسي و انتخاباتي در آينده را به كار مي‌گيرند تا مردم مصر را خسته كنند به عبارتي سعي مي‌كنند زمان بخرند. انقلاب مصر در شرايط كنوني كه يك روز در ميان حضور ميليوني را در ميدان التحرير را تجربه مي‌كند، بايد کا را به پایان برساند، در غير اين صورت دچار فرسايش مي‌شود. در حالي كه از هم‌اكنون دستگاه‌هاي اطلاعاتي مصر و آمريكايي‌ مي‌كوشند با روش تطميع و تهديد میان انقلابیون شكاف ايجاد كنند و حتي طرح رفتن مبارك بخشي از سياست آمريكايي‌هاست. می خواهند به گونه‌اي عمل ‌كنند كه از شور و حراوت بخشي از انقلابيون كم كنند. معتقدم انقلاب مصر اگر كامل نشود، منجر به يك سري درگيري جدي مي‌شود، مصری‌ها مجبورند براي آينده كشور هم كه شده انقلابی را كه شروع كرده‌اند حتما به پايان برسانند.

حرکتی كه آغازش با انقلاب بوده، پايانش هم باید با انقلاب باشد؛ نه اينكه آغازش با انقلاب باشد، پايانش با اصلاحات، اصلاحات نسخه‌اي نيست كه در مسير كار انقلابيون بوده باشد.
نسخه‌اي است كه از طرف آمريكايي‌ها براي آنها پيچيده شده است و مي‌شود گفت، تفكر اصلاحي كه شكل مي‌گيرد، تنها شكاف داخلي است و سبب می شود گروه‌هايي که سياستشان مقابله با مبارك است، در آينده روبه‌روي هم صف‌آرايي كنند.

رسانه‌هاي غربي در مقابل سخنان مقام معظم رهبري موضع‌گیری کرده‌اند، به نظر شما این هجمه رسانه‌ای ناشی از چیست؟

غربي‌ها به اين دلیل نگران هستند كه شباهت‌هاي واقعي ميان انقلاب اسلامي ايران و انقلاب مصر مي‌بينند. معتقدم انقلاب‌ها در مناطق مختلفي كه از لحاظ فرهنگي قرابت بين آنها وجود دارد، بر هم تاثير مي‌گذارند.

به طور طبيعي انقلابي كه در كشور اسلامي شكل مي‌گيرد، حتما بي‌تاثير از انقلاب اسلامي ايران نخواهد بود. چون ايران تنها كشور اسلامي است که انقلاب در آن به پيروزي رسيده است. به طور طبيعي كشورهاي اسلامي از انقلاب ايران تأسي مي‌پذيرند و اين به هيچ وجه نقطه ضعف به شمار نمي‌رود. در غرب تحولات انقلابي بر هم اثر گذاشته‌اند و با افتخار هم اين آثار را پذيرفته‌اند؛ برای نمونه بسياري از جنبش‌هاي حقوق بشري و دموكراتيك كه در غرب شكل گرفته، متاثر از مگناكارت‌ها (جنبش حقوق بشر و دموكراسي در قرن 13 ميلادي انگلستان) بودند. پس از آن مي‌بينيم دوباره در قرن 17 ميلادي انقلاب شكوهمند انگلستان شكل مي‌گيرد و پس از آن در قرن 18 و 19 ميلادي سلسله انقلاب‌ها شكل مي‌گيرند كه در واقع همه آنها از هم تاثير پذیرفته‌اند، يعني در قرن‌هاي 17 ، 18 و 19 بسياري از انقلاب‌هايي كه در دنياي غرب شكل مي‌گيرند، از همه تاثير مي‌پذيرند. در ديگر كشورهاي غربي هم كه جنبش‌هاي دموكراسي شكل مي‌گيرد، متاثر از همين سه كشور آمريكا، انگليس و فرانسه است و به طور طبيعي ادبيات انقلاب غرب را آن مثلث (آمريكا، انگليس و فرانسه) شكل مي‌دهد. از همین رو طبيعتا بخشي از ادبيات انقلاب در مصر متاثر از انقلاب ايران است و در دنياي اسلام بيش از اين ديديم بسیاري از مسلمانان كه جنبش‌هاي انقلابي را شكل دادند، هر چند كه منجر به انقلاب نشده، اما متاثر از انقلاب اسلامي بوده است و آن را با افتخار پذيرفته‌اند.

اين نشانه سياست مداخله نيست يك رابطه عادي است كه از نظر سياسي شكل گرفته است. ریشه انقلاب در دنياي اسلام در ايران گذاشته شده است. الان هم اگر اين انقلاب‌ها بخواهند پيروز شوند، حتما بايد از مثلث انقلاب ايران الگو بگيرند.

مثلثي كه در 3 ضلع آن رهبري، ايدئولوژي و مردم هستند. اگر اين مثلث در يك كشور اسلامي شكل بگيرد، حتما انقلاب شكل گرفته. به نظرم انقلابیون مصر هم به دنبال وصل حلقه‌هاي مفقوده اين مثلث هستند.

چرا برخی اصرار دارند انقلاب مصر را غیر اسلامی بنامند؟

آنها عجولانه سعي مي‌كنند واقعيت دومينوي انقلابي در دنياي اسلام را ناديده بگيرند، اما ناديده گرفتن اين واقعيت به معناي عدم وجود آن در دنياي اسلام نيست.
در مصر شعارها، نوع حركت‌ها، نحوه شروع كار از نمازجمعه، شعارهاي انقلابي اسلامي و... نشان‌دهنده اين واقعيت است كه این یک انقلاب اسلامي است اما انكار واقعيت به معناي عدم تحقق واقعيت نيست.

شك نكنيد مصر كشوري است كه سال‌ها آمريكایي‌ها و ديگر كشورها در آن سرمايه‌گذاري كردند. حتي استبداد درون دنياي عرب نیز بر روي آن سرمايه‌گذاري كرده تا آن را الگويي براي نظام سياسي عرب قرار دهند. الگويي كه نيازمندي‌هاي قدرت‌هاي غربي را در عملكرد خود تامين كرده به همين دليل در داخل براي اعمال استبداد آزاد بوده.

با شكست اين الگو الگوهاي انقلابي ديگر در طرفداري از انقلاب ايران به زبان عربي در دنياي عرب منتشر مي‌شود. الان هم مي‌بينيم كه اين دومينو ادامه پيدا مي‌كند و به اردن و يمن حتي به كويت مي‌رسد. پس از آن كويت خيلي سريع مي‌تواند در حوزه خليج فارس تاثير بگذارد. اين كشوري است كه از شكنندگي لازم برخوردار است، كشورهاي حوزه خليج فارس همه كشورهايي هستند كه نظام دموكراتيك ندارند.

اگر انقلاب در مصر به تحقق برسد، با حضور مصري‌ها در فضاي مجازي با روشنفكران مصري فعال در دنياي اسلام و حتي غربي خواهيم ديد كه انقلاب مصر خيلي زود به دنياي عرب منتقل مي‌شود. به این دلیل است كه تلاش مي‌شود موضوع مصر يك جنبش ملي نشان داده شود نه جنبش اسلامي و هدف، محصور كردن انقلاب مصر در درون مرزهاي اين كشور است.

اگر يك حركت ناسيوناليستي را در مصر داشته باشيم، يعني حركتي مبتني بر ملي‌گرايي كه متاثر از فضاي ملي يك كشور است؛ این در حالی است که اگر عنوان حركت اسلامي را به خود بگيرد به اين معناست كه كشورهاي مختلف اسلامي مي‌توانند به عنوان يك فرهنگ ديني از آن تاثير بگيرند. واقعيت اين است كه حركت مصر اسلامي است، موج حمايت‌هاي دنياي اسلام از مصر نشان مي‌دهد كه دنياي اسلام منتظر نتايج انقلاب مصر است.

شما از سیاست‌های آمریکا در قبال مصر صحبت کردید. در پی اقدامات آمریکا، خانم کلینتون از سران عرب خواست به اصلاحات دست بزنند. آیا این درخواست یک نوع پیش دستی برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی است؟

معتقدم پيش‌دستي نيست نوعي انفعال است كه اصلا براي آنها قابل پيش‌بيني نبود. براي اينكه آمريكايي‌ها پيش‌بيني كردند حركت انقلابي كشورهاي عربي مثل تونس و... به ساير كشورهاي عربي سرايت مي‌كند. اما اتفاقا شروع اصلاحات در كشورهاي عربي آغاز حركت انقلابي در آن كشورهاست؛ چرا كه ظرفيت و استعداد ظرفيت انقلابي در دنياي عرب وجود دارد. همين كه نخستين جرقه‌ها از آزادي در قالب اصلاحات شكل مي‌گيرد، تبديل به انقلاب مي‌شود. مبارك در آخرين دور انتخابات رياست جمهوري به عنوان اصلاح صوري، آقاي ايمان‌النور را به عنوان رقيب پذيرفت. از زماني كه ايمان النور در انتخابات رياست جمهوري رقيب مبارك شد، كوچكترين آزادي‌ها‌ی سیاسی شكل گرفت و باعث شد فضای مصر انقلابي شود. در دنياي عرب ساختار ساختار متصلب و بسته است كه كوچكترين آزادي و اصلاح، فضا را براي آزاد شدن ظرفيت‌هاي انقلابي فراهم مي‌كند و حركت‌هاي انقلابي در آن شكل مي‌گيرد؛ مگر اينكه آزادي را كامل ارايه دهند كه آزادي كامل يعني سقوط و سرنگوني آنها. چرا که زندگي، سرمايه ، اقتصاد و سياست در اين كشورها بر اساس يك رفتار موروثي شكل گرفته، هر ساختاي كه موروثيت را از بين ببرد، اصلاح است. به همین دلیل آمريكايي‌ها بارها مجبور شده‌اند در قبال دنياي عرب، بين بد و بدتر، بدها را انتخاب كنند.

تحرکات اخیر در دنیای عرب چه تاثیراتی بر اسرائیل خواهد داشت؟

اگر انقلاب در مصر حداقل يك نتيجه داشته باشد آن باز شدن گذرگاه رفح است.

مدتهاست که حركت‌هاي خودجوش مردمي بيشترين حمايت‌ها را از مردم غزه کرده‌اند. حتی براي ارسال اسلحه براي مقاومت فلسطين تونل‌ حفر کرده‌اند. این در حالی است که مبارك از ارسال غذا و دارو جلوگیری می‌کرد، گذرگاه رفح را می‌بست تا غذا و دارو به فلسطيني‌ها داده نشود. اين زلزله‌اي سیاسی در مصر رژيم صهيونيستي را با يك فروپاشي جدي روبه‌رو مي‌كند. در آينده نزديك شاهد خواهیم بود که یه شعارهای ضد استبدادي مردم مصر، شعارهاي ضدصهيونيستي همه اضافه شود.

معتقدم انقلاب مصر مي‌تواند اين كشور را به دوران دهه‌هاي 1940 و 50 و 60 و نيمه اول 70 ميلادي بازگرداند. زمانی كه مصر در خط مقدم جنگ با رژيم صهيونيستي به سر مي‌برد.

گفتگو از: سهیلا طایی

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# انتخابات # محمدباقر قالیباف # مصطفی پورمحمدی # سعید جلیلی # علیرضا زاکانی # امیرحسین قاضی زاده هاشمی # مسعود پزشکیان # انتخابات ریاست جمهوری