به پیشواز جام ملت‌های آسیا

قطبی، برانکو؛ دلال و دزدن هر دو!

شاید بد نباشد حالا از جلالی بپرسیم لیگی را بیش‌تر دوست دارد که هم‌کاران‌ش لوکا، دنیزلی و کوخ باشند یا لیگ فعلی و رقیبانی نظیر قلعه‌نویی که او را یارو خطاب می‌کنند و بنا به ادعای خود جلالی، مسابقه با آن‌ها از بیرون زمین شروع می‌شود و در حاشیه‌ها و پشت پرده‌ ادامه پیدا می‌کند و به پایان می‌رسد
کد خبر: ۱۳۹۴۰۴
|
۰۹ دی ۱۳۸۹ - ۱۹:۵۳ 30 December 2010
|
4955 بازدید
لابد اگر به لیدرها دستور می‌دادند که شعاری علیه افشین قطبی و برانکو ایوانکویچ درست کنند، چیزی شبیه به این تیتر این مطلب را می‌ساختند و فریاد می‌زنند؛ البته شکی نیست که آن‌ها در شعار ساختند و فریاد زدند، خبره‌تر و واردتر هستند.

گل ، اما مشابه همین شعار و تیتر را بارها کارشناسان فوتبال ایران به زبانی دیگر گفته‌اند. شاید در هیچ کشوری مثل ایران، هم صنف‌ها رو در روی یک‌دیگر نمی‌ایستند و علیه هم موضع نمی‌گیرند. در زمینه‌ی مربی‌گری هم از این قاعده مستثنا نیستیم.

مربیان ایرانی هیچ‌وقت نظر خوشی نسبت به دیگر هم‌کاران خود ندارند؛ به خصوص اگر خارجی و غریبه باشند. این‌جا دیگر تفاوتی میان مدرن و سنتی، معلم و بی‌سوادشان نیست. از یاد نبردیم که زمانی مجید جلالی مربیان خارجی را استثمارگرانی خواند که فقط دنبال پر کردن جیب‌های‌شان هستند. شاید بد نباشد حالا از جلالی بپرسیم لیگی را بیش‌تر دوست دارد که هم‌کاران‌ش لوکا، دنیزلی و کوخ باشند یا لیگ فعلی و رقیبانی نظیر قلعه‌نویی که او را یارو خطاب می‌کنند و بنا به ادعای خود جلالی، مسابقه با آن‌ها از بیرون زمین شروع می‌شود و در حاشیه‌ها و پشت پرده‌ ادامه پیدا می‌کند و به پایان می‌رسد.

 از وقتی افشین قطبی به ایران آمد، شاید یک مربی ایرانی را هم پیدا نکنید که در موافقت یا ستایش او حرف زده باشد یا لااقل با ادبیاتی مودبانه و محترمانه از او یاد کرده باشد. مشابه این اتفاقات برای برانکو، بلاژویچ، دنیزلی و کرانچار هم افتاد؛ آن‌ها هم وقتی در ایران مشغول کار بودند، از بازیکن، روزنامه‌نگار، کارشناس و مربی توهین شنیدند و وقتی بار سفر بستند و در جایی دیگر موفق شدند، ناگهان در مصاحبه‌ها عناوین بزرگ و محترم دریافت کردند. اما جالب است که برانکو در آخرین مصاحبه‌اش گفته که قطبی با قهرمان کردن پرسپولیس و قرارداد بستن با شیمیزو خودش را به اثبات رسانده و معلوم است که کارش را بلد است.

 فقط همین دو موردی که به عنوان نشانه‌های شایسته‌گی قطبی توسط برانکو عنوان شده، توسط مربیان ایرانی، به اشکال مختلف مورد شک قرار گرفته و زیر سوال برده شده. قطبی نه سرمربی تیم‌ملی کشور برانکوست، نه هم‌وطن اوست و نه مثل ادوکات و وربیک از دوستان او به شمار می‌رود. برانکو فقط مثل یک حرفه‌ای، بدون حب و بغض، به هم‌کارش احترام گذاشته و این در حالی‌ست که ما نام توهین‌ها و تعرض‌های‌مان را صداقت و دل‌سوزی گذاشته‌ایم. چند روزی بیش‌تر تا آغاز جام ملت‌ها نمانده و نیمکت تیم‌ملی ایران هم قرار نیست تغییری بکند. پس دلیل این همه منفی‌بافی و پنبه‌زنی چیست؟

 واقعا باورمان بشود پشت تیترهای خشن و تیره و اظهارنظرهایی مثل «شرط می‌بندم از گروه‌مون صعود نمی‌کنیم» و «بازیای این تیم‌ملی رو عمرا ببینم» دل‌سوزی‌ و صداقت است یا این‌که باید غم‌گنانه و ناامیدانه بپذیریم که غریبه‌ها و خارجی‌ها بیش‌تر از خودمان هوای‌مان را دارند و احترام‌ تیم‌ملی و نیمکت و سرمربی‌مان را نگه می‌دارند؟
اشتراک گذاری
سلام پرواز
بلیط هواپیما
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
نظرسنجی
آیا موافق ساخت بمب اتم هستید؟
الی گشت