حضرت امام خميني در6 آبان 1363 درسخنراني خود درجمع مسوولين وزارت امور خارجه سخنان مهمي را درباره سياست خارجي و رابطه با کشورها مطرح کردند.
به گزارش ايسنا ايشان درسخنان خود يادآور شدند: از قرارى که من شنيدم شيطنت ديگرى مىکنند و آن اينکه؛ ما چرا با دولتها رابطه داشته باشيم؟ ما مىرويم به سراغ ملتها و با دولتها هيچ کارى نداريم! که اين هم نقشهاى است که اخيراً تعقيب مىشود.
بنيانگذار جمهوري اسلامي افزودند: نمىتوانيم بنشينيم و بگوييم که با دولتها چکار داريم. اين بر خلاف عقل و بر خلاف شرع است، و ما بايد با همه رابطه داشته باشيم، منتها چند تا استثنا مىشود که الآن هم با آنها رابطه نداريم.
مشروح اين سخنان ـ که در جمع وزير خارجه وقت؛ علي اکبر ولايتي و معاونان، سفرا و کارداران جمهورى اسلامى ايران در قاره اروپا و امريکابيان مطرح شد ـ به اين شرح است:
«بسماللَّه الرحمنالرحيم
لزوم بيدارى در مقابل توطئهها و القائات شياطين
من از همه آقايان تشکر مىکنم که زحمت کشيده و به اين جا تشريف آوردهايد.انشاءاللَّه خداوند به همه آقايان توفيق دهد که به اسلام و به ملتى که زير فشار اجانب و دولتهاى طاغوتى مقاومت مىکنند، خدمت کنيد. ما بايد به شيطنتهايى که از طرف ابرقدرتها و وابستگان آنها انجام مىشود توجه کنيم و تحت تأثير واقع نشويم. و ملت ما بيدار باشد، چون براى کشورى که از اول بنايش بر اين بوده است که مستقل باشد و تحت سلطه ديگران نباشد و مستشار از خارج نياورد و خودش حکومت کند، اين مسائل بوده است.
ما وقتى که در پاريس بوديم، يک نفر از امريکا به عنوان يک تاجر آمد که بعداً معلوم شد تاجر نيست، فاجر است و گفت: صلاح نيست که به ايران برويد. يا دسته ديگرى که بعض از آنها مردمى صالح و بعضشان فضول بودند آمدند و گفتند که: سلطنت و قانون اساسى را حفظ کنيد، شاه سلطنت کند، نه حکومت، و از اين حرفها مىزدند، که آنها هم اشتباه مىکردند. بعد هم که شاه رفت، راجع به بختيار همين مسأله را پيش آوردند؛ که بگذاريد بختيار و شوراى سلطنت باشد. بعد ديدند که نشد، راجع به تأخير آمدن ما شروع به فعاليت کردند که حالا صلاح نيست و ممکن است چه بشود. بعد هم که به ايران آمديم و مسائل اشتداد پيدا کرد؛ مثلًا، يکى از توطئههاى آنان اين بود که، اين ارتش طاغوتى بايد منحل شود و خودمان يک ارتش على حده درست کنيم و معلوم بود که مىخواهند شيطنت بکنند که اين نقشه هم از بين رفت. و حالا شما مىبينيد که ارتش متحول شده و به جز اشخاصى که فاسد بوده و فرار کردند و يا معدوم شدند، ديگران خدمت مىکنند، که اگر خداى نخواسته، در آن وقت چنين مسئلهاى پيش مىآمد، ما مواجه با شکست مىشديم.
لزوم رابطه با ملتها و دولتها
و الآن از قرارى که من شنيدم شيطنت ديگرى مىکنند و آن اين که؛ ما چرا با دولتها رابطه داشته باشيم؟ ما مىرويم به سراغ ملتها و با دولتها هيچ کارى نداريم! که اين هم نقشهاى است که اخيراً تعقيب مىشود. ابرقدرتها و امريکا خيال مىکردند که ايران به واسطه انقلابى که کرده است و مىخواهد استقلال و آزادى را که يک مسئله تازه و بر خلاف رويّه همه حکومتهاست به دست بياورد، به ناچار منزوى خواهد شد، وقتى که منزوى شد زندگى نمىتواند بکند، که ديدند نشد و ايران روابطش با خارجىها زيادتر گرديد. حالا به اين مطلب افتادند که؛ ما چکار داريم به دولتها، اينها همه ظالم و کذا هستند و ما بايد با ملتها روابط داشته باشيم. که اين هم نقشه تازه و مسئله بسيار خطرناک و شيطنت دقيقى است. ما بايد همان گونه که در زمان صدر اسلام، پيامبر سفير به اين طرف و آن طرف مىفرستاد که روابط درست کند عمل کنيم، و نمىتوانيم بنشينيم و بگوييم که با دولتها چکار داريم. اين بر خلاف عقل و بر خلاف شرع است، و ما بايد همه با همه رابطه داشته باشيم، منتها چند تا استثنا مىشود که الآن هم با آنها رابطه نداريم.
اما اين که با هيچ دولتى نبايد رابطه داشته باشيم، هيچ عقل و هيچ انسانى آن را نمىپذيرد، چون معنايش شکست خوردن و فنا و مدفون شدن است تا آخر. و ما بايد با ملتها و دولتها رابطه پيدا کنيم؛ آنها را که مىتوانيم ارشاد کنيم، با همين روابط ارشاد کنيم، و از آنهايى که نمىتوانيم ارشاد کنيم، سيلى نخوريم. بنا بر اين، من به شما سفارش مىکنم که در هر جا و در هر کشورى که هستيد رابطهتان را محکم کنيد و رفت و آمد داشته باشيد چون وقتى که رئيس جمهور به چند مملکت مىرود و نخست وزير و آقاى دکتر ولايتى هم مىروند- و حق ايشان است- مىفهمند که ايران با دنيا رابطه دارد.
روابط با کشورها با حفظ استقلال
البته ما طرفدار همه مظلومين در همه جا هستيم، و ميل داريم که مظلومين بر همه ستمگران غلبه کنند. و آقايان توجه کنند که روابط زمان سابق نباشد که در زمان سابق روابط يک طرفه بود؛ آقايى و نوکرى، چه در زمان قاجار و چه زمان رضا خان و تا آخر. و شما ديديد که از اول اين طور بود که وقتى سفيرى از انگلستان يا امريکا مىآمد، کسى جرأت نمىکرد حتى يک کلمهاى بر خلاف مصالح آنها بگويد. ولى ايران، امروز اين طور نيست، و ما هيچ کشورى مثل ايران سراغ نداريم که اين طور، دنيا و شرق و غرب به آن نظر داشته باشند، و مستقل بوده و بگويد ما نه با امريکا کار داريم و نه با شوروى و ما خودمان هستيم. و اين که با همه دولتها رابطه داشته باشيم يعنى، رابطه دوستانه، نه روابط بين ارباب و رعيت، و ما اين روابط را نمىخواهيم مادامى که اين طور هست. و ما استقلال خودمان را مىخواهيم حفظ کنيم و در دنيا زندگى کنيم و اسلام را به پيش ببريم.
اين روابط بايد هر روز محکمتر بشود، و شما از اول بايد به آنها بفهمانيد اين معنا را که ما نمىخواهيم روابطمان مثل روابط زمان شاه باشد، بلکه ما روابط خاص اسلامى داريم که اسلام نه ظالم بود و نه زير بار ظلم مىرفت، و ما هم مىخواهيم اين طور باشيم که نه ظلم کنيم، نه زير بار ظلم برويم.
مشروط بودن رابطه با امريکا
و شما اين نکته را توجه داشته باشيد که؛ آن قدرتى که شما را به استقلال و آزادى رساند، قدرت خداى تعالى بود، و تا وقتى که اين عنايات الهى محفوظ باشد، هيچ قدرتى نمىتواند کارى بکند. همان طور که در اين جنگى که عليه ما به راه انداخته و از همه جا به دشمن ما کمک مىکنند، مع ذلک همه ملت ما و جوانان ما و تمام کشور ما ايستادهاند، و ما براى دفاع تا آخر ايستادهايم، و دامنه تبليغات هم عليه ما مىدانيد از کجا تا کجاست. آن وقتى که فرانسه آن هواپيماها را به عراق فرستاد، چقدر تبليغ کردند که کار تمام شد و صدام خارک را با خاک يکسان مىکند. آن مسأله تمام شد، حال مسئله ديگرى شروع کردهاند که؛ هليکوپترها و هواپيماهاى تازهاى آمده و همه جا را مىزند، و فاصله بين خاک عراق تا خارک سيصد کيلومتر است و اينها پانصد کيلومتر را مىزنند. ما مىدانيم، اگر صدام يک روز هم قدرت اين را داشته باشد که ايران و منافع ايران را به هم بزند، اين کار را مىکند، و اگر نمىزند نمىتواند. در عين حال، راديوها مرتب مىگويند که آنها مىتوانند همه جا را بزنند. اينها مىخواهند يک هياهو راه بيندازند تا با امريکا روابط داشته باشيم و ما دست از صدام برداريم. و ما تا آخر ايستادهايم و با امريکا روابط ايجاد نخواهيم کرد، مگر اين که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز کند. مادامى که امريکا اين طور است و آفريقاى جنوبى آن طور عمل مىکند و اسرائيل هست، ما با آنها نمىتوانيم زندگى بکنيم. اسرائيل آدم شدنى نيست. مع ذلک مىبينيد شياطين، با اين که ما از بيست سال قبل و در زمان شاه فرياد زديم و مسلمين را به ادراک خطر اسرائيل دعوت کرديم، مىگويند: ايران با اسرائيل و امريکا رابطه دارد! ما بايد فکر کنيم که يک کشورى هستيم که مىخواهيم خودمان زندگى کنيم و نمىخواهيم ديگران در کار ما دخالت داشته باشند. و مادامى که روابط ما با خداى تبارک و تعالى محکم است، کسى نمىتواند به ما آسيب برساند. و شما اين مطلب را حفظ کنيد. و سفارتخانهها صورت اسلامى داشته باشد که هر کس آن را مىبيند، يک سفارتخانه ممتاز باشد و مثل سابق نباشد. قلبهايتان را با خداى تبارک و تعالى آشنا کنيد. خدا پشتيبان شماست؛ انْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ اقْدامَکُمْ «». ان شاء اللَّه خداوند به همه شما توفيق دهد که به اسلام و انقلاب خدمت کنيد.
و السلام عليکم و رحمة اللَّه
صحيفه امام، ج19، ص: 92
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.