پدر من۶ ساله شیشه مصرف میکنه.خستمون‌کرده با این حال که صد دفعه مچشو گرفتیم میگه اشتباه میکنین‌من‌معتاد نیستم.یک هفته خوبه بعد یک هفته مصرف میکنه شروع میکنه با مامانم دعوا.دوباره ۳ روز میکشه ۲ روز میخوابه یک هفته نمکشه دوباره بعد یک هفته روزی از نو.هرچی خواهش میکنیم‌ترک کن میگه من معتاد نیستم.چیکار کنیم؟ سلام خدا از بعضی مردا نگذره مرد که نه نامرد خواهرم وقتی ازدواج کرد گفت شوهرم نمیخاد با شما رفت و امد کنه بخاطر زندگیش ما هم کاری باهاش نداشتیم وقتی متوجه شدیم فهمیدیم معتاده و خواهرمو با زور کتک معتاد کرده الانم هم از هم جدا شدن حالا ما موندیم با دختری که سالم شوهرش دادیم و معتاد تحویلش گرفتیم من دلم به حال مادرم میسوزه از دست خواهرم داره سکته میکنه نمیتونه کنترلش کنه همش میره بیرون چند بار بیمارستان و کمپ بردیمش اما فایده نداره دیگه نمیدونیم باید چیکار کنیم بعضی وقتا میخام بمیرم و بعضی روزا رو نبینم نمیدونم چجوری باید خوبش کنیم همه راه هارو رفتیم خسته ایم هم از حرف مردم هم از دست خودش کاش خوب میشد گاش مواد لعنتی داخل ایران نبود که هم جون هارو بدبخت کرده هم خانواده هارو. من دلم پره فقط خداکنه خواهرم خوب بشه تنها ارزوم همینه سالم بشه مثل قبل بشه من برادرم ۸ سال شیشه میکشه دیگه خسته شدم کم مونده به سیم آخر بزنم میخوام بکشمش کمکی از دستتون بر میاد لطفا کمکم کنید خانوادم دیگه خسته شدم 
من برادرم شیشه مصرف میکنه نامزدداشت طلاق گرفت زندگیش نابودشددوستشم شیشه مصرف میکرداون ترک کردالان بانامزدسابق برادرمن ازدواج کرده ویه بچه داره وخوشبختن ناامیدنباشیدمیشه ترکشون دادولی متاسفانه برادرخوم هی ترک میکنه بعدازچندماه دوباره مصرف میکنه هنوزناامیدنیستم سلام من همسر یه مرد مصرف کننده شیشه هستم خیل ی عاشقشم خیلی کمکش کردم با. خانوادم بره خانوادش مهم نیستیم بازم رفته سراع مصرف ولی مطمن نیستم رفتارشم با بغیه فرق داره فقط عصبی میشه ت وهین میکنه ازخونه انداختم بیرون ومهریموگذاشتم اجرا شاید سختی بکشه درست بشه برای هم دعا کنیم من عاشقشم الان دو ساله که ازدواج کردم شوهرم قبل از ازدواج شیشه مصرف میکرد ولی من نمیدونستم تا اینکه بعد از یک ماه از ازدواج فهمیدم تاحالا هر چقدر تلاش کردم حتی یکبار هم کمپ رفت و ترک نکرد دیگه خسته شدم . اون نه تنها خودش رو بیمار کرده بلکه من هم احساس افسردگی میکنم دیگه نمیتونم تحمل کنم . چرا خانواده ها فکر میکنند با ازدواج یک فرد معتاد همه چیز درست میشه بلکه یک نفر دیگر رو بدبخت میکنند برادرم شیشه مصرف میکنه مادرم به خاطر کاراش فوت کرد از دست آبروریزیش فرار کردیم شهر دیگه آواره شدیم زندگیمون تباه شد همه اینا مربوط میشه به پدر خانواده که چطور خانواده رو مدیریت کنه من دنبال راه حلم هفت ساله آزهمسرم بعلت مصرف شیشه جداشدم .الان به همه گفته ترک کردم و اصرار داره دوباره باهم زندگی کنیم موندم بین دوراهی .واقعا میشه به این جور افراد اعتماد کرد؟؟؟؟
اینایی که خیلی مثبت بینن و از زدن حرفای منفی بشون‌میاد فقط ۲۴ ساعت با یه آدم شیشه ای توی خونه باشن بعد نظر بدن
چه برسه به ما که ۸ ساله درگیریم بارها برای ترکش تلاش شده از کمپ وروانپزشک همه رو امتحان کردیم. ۵ ماهه که مادرم رو از دست دادم جالبه بدونین که برای برادرم ذره ای هم اهمیت نداشت که مادرش رو از دست داده.مواد کاری با مغز این آدما میکنه که هیچ‌چیز تو دنیا جز مصرف کردن براشون مهم نیست
من هم به زودی ازین زندگی فرار میکنم و هر روز وقت اذان مرگ برادرم رو میخوام امیدوارم کا خدا صدام رو‌بشنوه