افرين دقيقا درست هستش ما ايراني ها خيلي سريع و بدون فكر تصميم ميگيريم. اگر كسي چيزي خلاف واقع/تخحيلي /بسيار ارماني/غير ممكن رو تو رنگ لعاب شعار و تملق گنده كردن مردم بخوردمون بده سريع جو ميگيرتمونو اونوقت ميخوايم دنيارو بگيريم و از طرفي اگه اوضاع بد بشه و /تو سختي فشار قرار بگيريم /اونوقت كلا به اين نتيجه ميرسيم كه ما ايراني ها كلا بي خياليم /تنبليم/بي تفاوتيم و لپ كلام هيچ كاري براي اصلاح وضع موجود ازمون بر نمياد.............. كه اونم به خواطر دانش اندك مونه ببخشيد دوستان واقعيت تلخ.
نمي توان انتظار داشت ايرانيان احساساتي نباشند زيراكه بين نظري كه مردم و تصميمات سياسي يك خلا از نهادهاي كاركردي وجود دارد مثل احزاب مثل تشكلهاي اجتماعي و سياسي كه بخاطر امنيتي بودن هماره اين كشور از آن جلوگيري شده براي همين هيچ موقع نظرات مردم صيقل نمي خوره و در مقابل نظرات مخالف در تشكلها نمي ايسته و درجه اعتبارش و نميسنجه براي همين اُسلوب روش شناسي بحث و نظر ومنطق در ذهن ايرانيان نهادينه نميشود پس تنها اُسلوب كاربردي ايرانيان براي انتخاب تصميم خامترين اُسلوب يعني احساسات است
ما بدبختیم (البته منظورم 90 % ملته)، ما داریم به زور سعی میکنیم زنده بمونیم، ما ملتی افسرده و غمگینیم، ما عصبانی ترین مردمان جهانیم، ما جمع کثیری هستیم که شب و روز کار میکنیم
به نظر من ما بیشتر احساساتی هستیم تا منطقی
ما بر اساس چه منطقی ولستدلالی دو بار به کسی مثل احممدی نژاد بعنوان رئیس جمهور رای دادیم
غیر از جلب رای احساسی و برنامه ریزی شده او
اصلا رد پای منطق را در این کار میتوان دید
اگر بر مبنای منطق بود او حتی توانایی یک وزیر متوسط را هم نداشت
همین الان خبری خواندم که خود تابناک منتشر کرد.
معلم بازنشسته سنقری پشت اداره آموزش و پرورش این شهر خودکشی کرد
حال مقصر این تصمیم هیجانی کیست؟
معلم 60 ساله بیچاره
یا آن مدیر و کارمندی که این فلک زاده را خون به جگر کردند