آخرش به این نظر خواهند رسید که بزرگانی مانند سیاستمداران هنرمندان ورزشکاران تاجران و به طور کلی تمام آنهایی که باید حقیقتا مالیات بدهند نمی شود حسابهایشان را بررسی نمود و دلیل آن هم فرار آنها و یا انتقال حسابهایشان به خارج خواهد بود بنابر این آنها استثنا و می مانند کارمندان و کارگران و کسبه جز که باید با شدیدترین مکانیزمها مورد حسابرسی قرار گیرند والسلام
درتمامی کشورهای پیشرفته منابع مالی به صورت نقدی به مردم پرداخت نمیشود بلکه با اجرای برنامه کلان اقتصادی نسبت به تقویت بنیه وساختار اقتصادی در امرتولیدوسطح رفاه وتامین اجتماعی وبالا بردن ارزش پول وسرمایه به تمامی اهدافشان در حوزه اشتغال ورونق اقتصادی میرسند-طرح هدفمندی انهم در یک اقتصاد بیمار همیشه مشکل ساز خواهد بود واین راه حلها دردی دوا نمیکند
تا آنجا که من می دانم عدۀ بسیار زیادی از شهروندان از پرداخت مالیات فرار می کنند. مالیات مستقیم از کارمندان دولت گرفته می شود و اخیرا چندسالی است که مالیات بر ارزش افزوده نیز از مردم گرفته می شود که آن هم باز نهایتاً از اقشار کم درآمد گرفته می شود. تاجران بازار از دادن مالیات به شدت فرار می کنند. حسابداران آن ها در اطراف بازار و در آپارتمان های مسکونی مشغول حسابداری تاجران بازار هستند و دفاتر و سیستم های رایانه ایشان در آن مکان ها می باشد. بایستی مکانیسم و سیستمی طراحی گردد تا همۀ اقشار جامعه مالیات پرداخت نمایند. به این گونه است که شفاف سازی شده و کسی از حسابرسی دارایی هایش وحشت ندارد و آن را جزء حریم خصوصی اش نمی داند.
اگه حق اون سرمایه داره که یارانه دریافت کنه و مالیات نده و بابت هر ماشینی ماهی 60 لیتر سوخت یارانه ای بگیره پس حق من کارمند با حقوق ماهی 500 تومنه که مالیات از کم بشه و چون ماشینی ندارم هیچ یارانه سوختی بهیم تعلق نگیره
در کشورهای پیشرفته دنیا با فرهنگ سازی به این نتیجه رسیدند که اموال و دارایی مردم ( همه مردم ارباب و رعیت کارمند و کاسب) در کنترل است و نسبت به دارایی ها و یا درآمدها مالیات اخذ می شود ما هم باید بپذیریم که این اطلاعات باید در دسترس سازمان های ممیزی باشد و چنانچه مشاهده شد که ثروت فردی بدون دلایل کاری و غیر ارث افزایش پیدا کرده پاسخگو باشد( ولی حقیقتا کارسختی است و مرد عمل می خواهد و به فرهنگ سازی هم نیاز دارد و از آقای روحانی به عنوان یک فرد با تجربه و دنیا دیده گفتن این جمله بعید بود)
اگر مدیران نظام از بالاترین یا پایینترین و نمایندگان و مراجع هم درآمدهاشون شفاف باشه دیگه این بساط نخواهد بود. اصولا هر چه به هرم قدرت نزدیکتر بشی باید اطلاعات در باره شما شفاف تر باشه تا نتونی خطا کنی.
اصولآ اگر دولت بخواهد با نظاره کردن بر دارائیهای مردم در بانکها ثروت آنها را مشخص کرده و سپس رفتار خود را در مورد رایانه و یا مالیات با هر فردی مشخص کند, با شناختی که از جامعه ایران در دست است, افراد دارائیهای خود را به سایر چیزها تبدیل میکنند تا دولت دسترسی به آنها نداشته باشد. طلا, نقره, ارز خارجیع ملک و ...
این روش روشی منطقی و اصولی و درست در این موارد نیست!
برای هر فردی که به سن قانونی کار رسیده است میباید که برگه مالیاتی صادر شود و مردم بتوانند فقط با در دست داشتن برگه مالیاتی به شغلی استخدام گردند. تمامی روابط اجتماعی اعم از اجاره دادن یک مغازه و یا یک منزل و یا یک دفتر هم میباید که با در نظر گرفتن مناسبات مالیاتی به انجام برسند. فقط از این طریق است که سر سال میتوان حساب نمود که هر فردی چقدر در این کشور درآمد داشته و آیا محتاج کمک است و یا میباید که مالیات بیشتری را به دولت خود بپردازد.
تمام دارائی مردم باید به طور شفاف در دسترس باشد و البته مادامی که ثبت کشور چه در زمینه اسناد و املاک و غیر آن بر اساس کد ملی تنظیم نشود کشور نظم پیدا نمی کند و حسابهای بانکی هم از همین قاعده تبعیت می کند . همین کشورهای غربی با این قاعده است که دقیقاً وضع اقتصادی ملت خود را درست و دقیق ارزیابی می کنند و برنامه ریزی واقعی می کنند . اگر دارایی شخصی معرفی نشود از احترام قانونی برخوردار نخواهد بود.