احساس نداشتن امنیت مالی و شغلی .. برنامه ریزی مالی برای آینده هیچ معنی نداره . چون قیمت ها سر سام آور بالا میره . ولی حقوق من کارمند بالا نمیره . به طور مثال الان همه میگن همه چیز سه برابر شد ولی حقوقمن حتی 1.5 برابر هم نشده .. پس با این حساب به هیچ وجه نمیتونم آینده مالی خوبی داشته باشم .. این یه موردش باقیش بماند !

بچه های ما دارن تو دود ماشین ها خفه میشن و سرطان خون میگیرن بعد یه دولت واسه اینکه شهردار تهران در انتخابات ریاست جمهوری رقیب جدی ای نباشه پول متروی تهران رو نمیده تا مردم و بچه های بیشتری از آلودگی هوا بمیرن، حالا باید شاد باشم با این مسئولین دلسوز؟

پروردگارا به خاطر داشته هایی که به من دادی ممنون.
اما هیشه مضطربم. میترسم از آینده ای نامطمئن. آینده ای که هر روز بدتر از امروز است. گرانی بیشتر میشود. همیشه در اضطراب اینده ای بدتر از امروزیم. جنگ، فساد، قدرت طلبی عده ای. جوانانی که بیکارند. معتادند. افسرده اند. تجاوز و سرقت که هر روز بیشتر میشود. و دولتمردانی که متاسفانه همیشه میگویند شرایط بهتر از قبل است و همه چیز رو به بهبود میباشد.

یکی از اقدامات عملیات روانی غرب ایجاد حس های منفی است .برای مثال حس نا امنی با نا امنی بسیار فرق دارد.
یکی از ابزار ایجاد حس رسانه ها است .بزرگنمایی و کوچک نمایی یک موضوع در نقش یک حس خیلی مهم است. ضمن آنکه یکی از موضوعاتی که موجب تغییر در احساس افراد می شود بالا رفتن انتظارات است .
بعضی از رسانه های داخلی دانسته یا نادانسته در بالا رفتن انتظارات مردم تاثیر گذارند و رسانه های خارجی با نقشه قبلی ولی به اهستگی این اقدام را انجام می دهند .
البته بگویم دستمایه همه این اقدامات اتفاقات داخلی است برای مثال غرق شدن در دریای خزر که عمدتا ناشی از بی توجهی مسافرین است و یا تصادفات جاده ای و یا حتی آتش سوزی در یک مدرسه دور افتاد آنچنان در رسانه ها منعکس می شود که مردم احساس کنند کشورشان جای خوبی برای زندگی نیست.
به هر حال یاد آور می شوم اگر به گذشته ای که آنها آن را شاد می نامند واقعی نگاه کنیم چه خواهیم یافت؟
وجود مشروب فروشی ها و خانه های فساد ایا محل شادی بود؟
برای این موضوع حرف ها و مدارک زیادی وجود دارد که از لحاظ تخصصی برای اهل فن دست های پنهان را آشکار می سازد

شادی در این جامعه گناه است.

مطمئنا دغدغه همه ما این روزها مشکلات مالی،بیکاری،ازدواج،هزینه های بالای زندگی و ... که همه واقعیت های دردناک امروز جامعه ما هستند می باشد.
ولی عزیزان به این نکته توجه داشته باشیم که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم داریم روزهای زندگی و جوونی مون رو توی این همه دغدغه خیلی راحت سپری می کنیم یا بهتره بگم از دست می دیم.من هم یه دختر دانشجو هستم با کلی مشکل ، ولی چند روزه یک فکری خیلی ذهنم رو مشغول کرده ، این که چطور میشه با این همه مشکل حتی کمی هم شده شادتر و راحت تر زندگی کرد؟
ممنون میشم اگه کسی بتونه راهنمایی ام کنه.

احساس شاد بودن ما ل مسولین ومدریتها میباشد.. کسی که دغدغه کار ازدواج واینده نامعلومی داره چطور میتواند شاد باشند افغانستان بااین شرایط چنگی از ما شادتر هستند بهشت وجهنم مال ماست که اگه زیاد شاد باشیم مستقیم میزیم جهنم پس باید خیلی مواظب بود...

علاوه بر این ها که گفتین باید به پدر و مادرها احترام گذاشت...

داشتن شغل با درامد خوب و آینده دار، فقط همین. کار جوهر مرده بیکاری آدمو نابود میکنه بخدا.

اخبار بد سياسي