رامین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۰
تا وقتی سیستم حمل و نقل عمومی مناسبی در کشور وجود نداشته باشد.شاهد حوادث ناگوار در جاده های کشور خواهیم بود. در کشوری که نه سیستم ریلی مناسب و نه هواپیمای مسافربری مناسبی وجود دارد مردم ناچار به استفاده از خودروی شخصی برای مسافرتهای جاده ای هستند. جاده هایی که کششش این همه مسافرت را ندارد.راننده ای که توان ساعتها رانندگی را ندارد و خودرویی که کمترین ایمنی راندارد و هموطنی که کوچکترین ارزشی برای جان خود و دیگران قایل نیست.
محمد از بوشهر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۰
به نظر من هر کدام از عوامل جاده ای در جای خود در بروز تصادفات مقصر است 1- جاده ها بیشتر جاده های بین شهری ما در زمانهای سابق که امکانات فنی و مهندسی نبوده است درست شده و بعد از ان اقدامی در خصوص رفع مشکلات انها انجام نشده است در حدود 20 کیلومتری مسیر برازجان به سمت شیراز بعد از پمپ بنزین دالکی پیچ برزگی است که پس از بار ها تصادفات الان اقدام به جانمودن مسیر رفت وبرگشت ماشینها شده که هنوز هم افتتاح نشده و نیازی به کندن کوه وکمر نداشت فقط بی توجهی مسئولین را به این امر میرساند و جایی دنج برای پناه گرفتن پلیس راه و اعمال قانون نمودن شده بود2- در جاده ها باید یک چشم مراقب جلو و چشم دیگر نیز مراقب کیلومتر ماشین بود تا سرعت بالا نرود و دوربین ها و پلیس های دوربین دار که فقط مثل یک ماشین عمل می کنند گرفتار نشوی 3- سرعت گیر هایی که فقط برای کارخانه سازنده ان سود اور است بدون هیچگونه کارشناسی در جاده های بیرون شهری نصب گردیده و حتی بعضضی وقتها تپه های اسفالت در وسط جاده ها بدون غلائم میرسی که خود از عواملف تصادف می باشند و بارها خود پلیس از انها رد می شوند و کوچکترین توجهی به خطر انها نمی کنند حتی همچون مواردی در خروجی شهرها هم دیده ام نصب شده مثل خروجی قائمیه به سمت کازرون کاملا از بدون کارشناسی ان مشخص است 4- خودروهای فراوان تولید شده بی کیفیت شرکت های خورو سازی ایران که روزانه زیاد است و جاده ها همانطور بدون تغییر مانده است در چند مدت پیش از محور نوراباد ممسنی به سمت قائمیه با خلنواده از مسافرت برمی گشتم از میان روستایی گذشتم که در هر 5 متر یک سرعت گیر نصب شده بود خودرو معملا از سمت راست و با هم بله سمت جلو می امند و البته ترافیک هم بو د خوروی سمت راست من به پهل که رسید مجبور به توقف شد و من هم مسیر خودرا ادامه دادم 100متر جلوتر که رفتم پلیس دستور اسیت به ایجانب داد پیاده شدم و با مدارک خورو رفته حتی خانواده ام نگران شد و گفت چی شده جای تعجب است وقتی که پلیس به من گفت سبقت گرفتی در جواب ایشان گفتم عامیانه گفتم که نه به خدا من سبقت نگرفتم بهر صورت سن وسالی از من گذشته بود و پلیس از حس رونشناسی نیز می توانست تشخیص بدهد که من راست می گویم و لی در جوابم گفت خدا را ولش کن بگو به جون بچه ام من باز هم تکرار کردم ایشان مجددا همین درخواست را تکرار کرد و مدارم من را جهت اعمال قانون تحویل ما فوق خود داد هر دو درجه دار بودند ولی مافوق درجه استوار یکم را داشت از من در باره بحث با همکارش را پرسید وقتی من تویح دادم قبول کرد و بدون عذر خواهی مدارک مرا پس داد من تا پایان مسیر حدود 300 کیلومتری در فکر بودم چرا پلیس ما که باید الگو باشد باید اینوه جواب بدهد جریمه من که به جیب ایشان نمی رفت 5- پس بیائید با درست رانندگی کردن توسط رانندگان و انجام وظیفه و کارشناسی کردن جاده ها و بالا بردن امنیت خوروها و درست عمل کردن عوامل راهنمایی و رانندگی امار تصادفات جاده ای را پایی بیاوریم
ناشناس
|
United States of America
|
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۰
کسانی که با ژست دائما بر سر فرهنگ رانندگی مردم در ایران می کوبند باید پاسخ دهند این فرهنگ چرا درست شده است ؟
دیگر اینکه در یکی از بزرگراههای آلمان متر به متر دوربین است آیا فرهنگ مردم آلمان هم پایین است که پلیس آلمان اینقدر شدید نظارت می کند ؟
متاسفانه پلیس جریمه گرا مهمترین علت ایجاد فرهنگ بد رانندگی است ، خودتان تا حالا چند بار دیده اید که پلیس با کسانی که روبروی در پارکینگ منازل مردم پارک می کنند برخورد کرده باشد ؟ پلیس ما پلیس جریمه کردن است نه پلیس پیس گیری . اگر نظارت پلیس درست باشد فرهنگ رانندگی مردم هم آرام آرام درست می شود کمر بند ایمنی را یادتان می آید آیا جر با جدیت پلیس دلیل دیگری در فرهنگ شدنش وجود داشت ؟ دو نفری سوار شدن در صندلی جلوی مسافربرها چی ؟ اونهم فقط با قاطعیت پلیس درست شد پس اینقدر سوء مدیریت ها را به حساب مردم نگذارید . مشکل رانندگی بد در حالت کلی : ضعف پلیس در پیش گیری و فرهنگ سازی است .
مرضيه
|
Japan
|
۰۷:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
رانندگی در دنیا یک امر «جمعی» است ولی در ایران یک امر «فردی» تلقی میشود. رانندگی در ایران یعنی «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم...هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم.

چنین است که رانندگی ایرانی یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی میشود»؛ یعنی «رفتن از هر مسیر ممکن نه از مسیر تعیین شده»
گر چه اتومبیل سالهاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.

«رانندگی صحیح» نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد میرساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است. بنابراین، اینکه خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا میشود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی صحیح ندارد... وقتی در جامعهای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس قبل از آنکه به رسیدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد.
با این روش:
1. سرعت حرکت خودروها چند برابر میشود.
2. احتمال تصادم اتومبیلها به شدت کاهش مییابد.
3. در صورت تصادف، با توجه به مسیر خالی در دو طرف، خودروهای پلیس و آمبولانس به سرعت به محل رسیده راه را باز میکنند.
4. در صورت پنچر شدن یا خرابی یک ماشین، به دلیل وجود فضای کافی راه بندان پدید نمیآید.
5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگی میکنند. دیگر لازم نیست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر یا آینه اتومبیل کناری به اتومبیلشان برخورد کند یا از عقب کسی به آنها بزند
همچنین کسی که میخواهد در بزرگراه به راست بپیچد از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار میگیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمیکشاند.
ترافیک در همه شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد. وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کار بروند خود به خود ازدحام پدید میآید. اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلانشهرها ترافیک باعث «تأخیر» است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تأخیر نیست، موجب «کلافگی» و «خرد شدن اعصاب» هم هست...

اما پرسش مهم این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید آغاز کرد؟
برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتابهای آموزش رانندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛ اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن » و یا «رد کردن». «راه گرفتن» یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پارهای مقررات در ایران (مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ) مجبوریم تا میتوانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چارهای جز راه دادن به ما نداشته باشد.

همچنین «رد کردن» را وقتی به کار میبریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیلهای دیگر یا پای یک عابر عبور میدهیم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی ماست، معنای «نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران» نهفته است.
حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمیتوان در ایران رانندگی کرد؟ نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است در کشور ما هیچ جایگاه و تعریف مشخصی ندارد. اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبیلها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتورسیکلت با فاصله 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت میکند خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف محسوب نمیشود. باید حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقی افتاده باشد.

البته طبق قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گوییهایی است که مصادیقش نه تعریف شده و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن به چشم کسی میآید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم...

برای اینکه ببینیم جزئیات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون میشود مناسب است نمونههایی در اینجا آورده شود.

وقتی سرویس مدرسه برای پیاده و سوار کردن دانش آموزان توقف میکند خودروهای پشت سر موظف به رعایت فاصله 20 متری هستند. تخطی از این قانون حتی برای اولین بار، علاوه بر 400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.
هنگام گردش به راست حق با عابر است و راننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه این قانون است که این عابر (عکس زیر) چنین آسوده عرض خیابان را طی میکند. او به روبهرو نگاه میکند نه به خودرو، زیرا میداند سپر اتومبیل از دو متری به او نزدیکتر نخواهد شد.
حال تا اندازهای معلوم میشود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ میدهد و چرا بیشترین کشتهها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند» هستند و یا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد نمیتواند خود را از اتومبیلها و موتورسیکلتهایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران میگذرند نجات دهد.

بنابر آنچه گفته شد، نقطه شروع اصلاح رانندگی در ایران، آموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل میشود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از یکدیگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهای امداد...


نکات در مورد کاستیهای رانندگی در ایران بسیار است. از جمله:

▪ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات میدهد یک کارخانه خودروسازی اجازه مییابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان میدهد که رانندگی و کشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.

▪ نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری از قبیل چند برابر ظرفیت بودن تعداد خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها میتوانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بیقانون رانندگان یا عبور بیقانونتر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.
▪ از تابلوهای ورود ممنوع و یکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند.

تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آنها نصب شود... ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچهها و خیابانها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است...

▪ از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامههایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی میگذرند طریق صحیح و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور میشدند.
با وضعی که در آن به سر میبریم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامههای شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیهای به این آموزشها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.

▪ تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پارهها گرفتار شده و فریاد میزند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشهای ازخیابان پرتاب شده نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که در رانندگی و غیر رانندگی مانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی یابیم
ناشناس
|
-
|
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
اولا خود مردم دررانندگی مقصرند چون یک سری به قوانین آشنایی ندارند وشعور رانندگی ندارند دوم پلیس ها مقصرند به کرات دیده شده که پلیس ها خودشان خلاف های دررانندگی می کنند که مردم تعجب می نمایند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
در اين مملكت جان خيلي ارزشي نداره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
عف پلیس،نبود قانون درست،جاده وماشین تاثیرداردولی نکته ای که فراموش شده اعصاب خراب ما ایرانیها از عوامل مهم است،کارنداریم ولی همیشه عجله داریم!پرخاشگر وستیزه جو شده ا یم .تحمل نداریم،همیشه فکرمان جای دیگراست،انتقام جو هستیم وگذشت نداریم. آیا این عوامل دررانندگی چقدرمی تواندمنجربه تصادف شود؟علت این مسائل هم نبودشادی اجتماعی واحساس عدم امنیت وراه رفتن روی اعصاب وروان مرد می باشدکه قابل حل نیست.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
فقط بی سوادی و بی تدبیری مسئولین.
KOUCHAKI
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
1-قاطع نبودن پلیس2-استاندارد نبودن بعضی از جاده ها3-استاندارد نبودن بعضی از خودروها4-اشکال هندسی بعضی از محورها5-عدم تعادل روحی بعضی از رانندگان 6- عجله های عمدتا بی مورد
حيكم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۱۱
حتي اگر مشكل از فرهنگ مردم هم باشد حاكميت وظيفه اصلاح آنرا با اعمال قوانين درست دارد
ولي از پليسي كه مترسك خود را در جاده ها براي ترساندن رانندگان ميگذارد انتظار اجراي قوانين بيهوده است.
نظرات بیشتر