ما در مورد بیشتر مسائل کم اطلاع هستیم، اما در فرهنگ جامعه اینگونه یاد گرفته ایم که کمبود های خود را پنهان سازیم و وانمود کنیم خیلی میدانیم. این دوگانگی ما را به افسردگی روحی کشانده، با تنبلی قوانین را دور میزنیم و نامش را میگذاریم زرنگی. با وانمود ساختن این امر که دیگران کمتر از ما میدانند و متوجه کمبود ما نیستند تلاش میکنیم احساس خود کوچک بینی را با تقلب و القای این احساس به دیگران التیام دهیم.
ملت ما به درد عجله ذهني گرفتار هستند، فكر مي كنند كه از ديگران عقب افتاده اند. ولي وقتي كه پاي ديگران در ميان نباشد دچار يك رخوت و تنبلي مفرط مي باشند چند مثال مي زنم ، تو اداره براي كار كردن كسي همديگه سبقت نمي گيره، تو مجتمع هاي صنعتي براي سركشي و بازبيني ماشين الات و تعمير و نگهداري اون كسي از هم سبقت نمي گيره ولي تو صف نون و يا هرجاي ديگه هم ديگه را هل مي دهند. از همه جالب تر آزمايش زير را انجام دهيد توي جاده خلوت اغلب رانندگان خيلي سرعت نمي روند ولي به محض اينكه كسي انها سبقت بگيره سرعتش را زياد مي كنند
خداييش دچار مشكلات عديده ايي هستيم كه بيشتر ناشي از فقر فرهنگي است
اینقدر مزخرف تو جامعه پخش نکنید و موج منفی علیه خودمون رو تقویت نکنید. حداقل تابناک یباید متفاوت باشه و نه اینکه کاملا هم مسیر من و تو، فارسی وان، فیسبوک و سایر شبکه های ایرانی خود ستیز.
انتقاد به ایرانیان و تمام ملل وارد است ولی روش تربیتی شما برای اصلاح ناهنجاریها کاملا پاسخ عکس خواهد داشت. مصداق مادری که به فرزندش با تحکم می گوید ببین پسرخاله ات چقدر خوب حرف میزند ولی تو بد دهن هستی! این مادر خود متوجه نیست که مکالمات روزانه اش در خانه و بیرون از خانه چگونه الگویی برای فرزندش شده است.
اگر قانونهای ایران اجرا شوند و واقعا اجرا شوند و پلیس راهنمایی مثلا به گریه های مرد و زن خوش صحبتی که برای ننوشتن برگ جریمه هزارجور فیلم بازی میکنند را قبول نکند و اگر جریمه ها بر هر تخلفی از کوچک تا بزرگ موجود و اجرایی باشند، مردم ما یا هر مردم دیگری قانونمند خواهند شد. از خود بپرسید چرا همین ایرانیان خارج از ایران قانون مدار میشوند؟
چون در بسیاری از کشورهای غربی قوانین با کسی شوخی ندارد.
معدل ایرانی ها در خارج از کشور و در کشورهای صنعتی با ویژگی های بارز شناسایی میشوند و ایرانی ها جزو برترین گروههای اجتماعی در میان مهاجرین خارجی در کشورهای صنعتی میباشند. این ویژگی های منفی که در این گزارش از آن یاد شده از سوی بسترهای سمی کلانی که چارچوب اداره کشور را تعریف میکنند و مردم در آن زندگی میکنند به مردم تحمیل شده و تفاوتی نمی کند که در این بستر ها یک ایرانی زندگی کند یا یک ژاپنی. بستر های رسمی کلان در حوزه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی چنین خروجی رفتاری را در میان شهروندان دیکته میکند.
مردم ایران هنوز جامعه ای قانونمند که همه به یکدیگر احترام میگذارند را تا به حال ندیده اند و گمان میکنند همچین جامعه ای غیر ممکن است و حتی سعی هم نمیکنند که در این راستا گام بردارند. هر کی هم که قدری در جامعه قانونمند زندگی میکند مورد تمسخر قرار میگیرد. ما همیشه به غرب ناسزا گفتیم ولی باید از رعایت حقوق شهروندی که بین مردم غرب رعایت میشود را به مردم ایران نشان دهیم.
متاسفانه در این چند سال اخیر معیارهای زرنگی هم تغییر کرده .
از ناصرالدین شاه پرسیدند فلانی چطور آدمیه ؟
گفت خیلی فحش میده . حرمت فحش را از بین
برده . حالا شده قضیه افرادی که برای بدست
آوردن یک دستمال قیصریه را به آتش میکشند و تعدی جان و مال و آبروی مردم را زرنگی میدانند
تنبلی مخصوص به کارمندان و یا ایرانیان نیست.هر کسی هر جایی میتونه خوب کار نکنه.حالا ممکنه طرف دانش اموز دانشجو پزشک مهندس کارمند ورزشکار و حتی سیاستمدار باشه.بعضیا واقعا حال تن دادن به کار ندارن بعضیا هم ممکنه کاری رو انجام بدن که بش علاقه ندارن و یه چیز دیگه که شاید خیلیا بهش توجه نکنن اینه که ممکنه شخصی که خوب کار نمیکنه یا به تعبیر دیگه تنبلی میکنه انرژی و انگیزه لازم برای کار کردن رو نداشته باشه.یه مثال کوچیک اینه 2 تا دانش اموز رو در نظر بگیرید یکی در حد و اندازه های سن خودش به اندازه کافی تفریح داره بنابر این از روحیه بهتری برخورداره یکی دیگه از حداقل تفریحات هم به سختی میتونه استفاده کنه.مطمئنا بازده هر دو دانش اموز یکسان نیس در حالی که نمیشه گفت دانش اموز دوم تنبله! انگیزه و امید به پیشرفت هم یه عامل دیگه هست که این دو مورد اخر برای کارمندان ادارات بیشر صدق میکنه.یه کارمند وقتی میبینه همکارش با کار و تلاش کمتر به دلیل داشت حمایت از این طرف و اون طرف ترفیع پست میگیره و اون همونه که مونده و به زحماتش توجه نمیشه در ادامه انگیزه زیادی برای کار کردن نداره . اینا حاصل تجربیات شخصی خودمه البته من الان فقط دانشجوئم
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۷
اصلا یادم رفت بگم که منظورم از حرفای اون بالا این بود که اکثر ما ایرانیا از تفریحات زیادی بهره مند نیستیم چون یا بعضی از تفریحات رو کلا در کشور نداریم یا اگرم باشه در حد توان مالی خیلیا نیس در نتیجه انرژی و روحیه مناسب برای انجام فعالیتامون نداریم.ماشین نیستیم که ادمیم!