یکي از مهمترين ويژگيهاي رفتاري ناپسند و خصوصیت اخلاقی ما ايرانيان پدیده ای است به نام تنبلی اجتماعی که به اعتقاد برخی از صاحبنظران در بين مسائل اجتماعي و مشخصههایی که کم و بیش، از آنها با عنوان آسیبهای فرهنگی و یا اجتماعی یاد میشود، بسیاری از ویژگیهای نامطلوب ما بر روی آن سوار شده است و در فرهنگ و خصلت جمعی ما ریشه دارد. بسیاری از عادات فرهنگی و صفات اجتماعی ما از این خصوصیت اخلاقی مایه میگیرند و تغذیه میکنند. آنچه روشن است «تنبلی اجتماعی» یکی از مهمترین ویژگیهای رفتاری ناپسند ایرانیان است. این مساله بویژه در عدم تمایل به درس خواندن در مدارس و دانشگاهها، و در کار اداری کارمندان، و در میزان بالای تماشای تلویزیون در ایران به جای کتابخوانی، در تمایل زیاد به استخدام در دستگاه دولتی و عدم تمایل برای کسب تخصص و مهارت و کارآفرینی، در وجود تعطیلی هاي فراوان سالانه، در پدیدهای به نام بین التعطیلین، و در موارد فراوان دیگر موجود است. همین شیوع و گستردگی آسیبهای اجتماعی «تنبلی اجتماعی» نشان از اهمیت ریشه یابی و تبیین دقیق این خصلت فرهنگی ایرانیان است. تنبلي اجتماعي گاه محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها است. يعني وقتي جمع کثيري از افراد، بيعمل و لذتطلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرآيند مشاهده ميشود. اين نوع از تنبلي، پيامدهاي متعدد دارد. پايين بودن سطح بهرهوري اداري، عدم اقبال بهکار طولانيمدت و سخت و بين التعطيلين، از اين نمونه است. اما بعد ديگر تنبلي اجتماعي، حالتي است که افراد سطح فردي رفتاري نسبتا مطلوب دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي به نتيجه مطلوب منتج نميشود كه دليل آنهم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است.
راه چاره چیست؟
تنبلی اجتماعی نه تنها یک نارسایی بسیار مهم اجتماعی است بلکه یک معضل مديریتی نیز در ایران قلمداد می شود که سال های طولانی ست کارشناسان و متخصصان و استادان مدیریت نتوانسته اند برای آن راه حلی پیدا کنند. با این وجود بيش از همه اصلاح مديريت به عنوان ابزاري مناسب براي ارتقاء کيفيت کار در جامعه به چشم مي آيد. مديريت مناسب قادر است توانايي هاي کارمند و کارگر را تشخيص دهد و همچون يک مربي فوتبال او را در پستي به کار گيرد که بيشترين کمک را به هم تيمي هايش برساند. مديريت مطلوب قادر است افراد کاردان ولايق را به عنوان مسئول کساني که از مهارت کمتري برخوردارند قرار دهد، چنين شرايطي اطاعت از مافوق را براي شاغل ممکن تر و قابل تحمل تر خواهد کرد. اين مديريت صحيح است که مي تواند تشويق و تنبيه را در موارد لازم به کار گيرد و با ارتقاء و يا پاداش کارمند و کارگر را نسبت به نوع ر فتار مناسب دلگرم و از خطرات ناشي از کاهلي بيم دهد. اين مديريت مناسب در سطح کلان با تصويب و البته اجراي قوانين مناسب مي تواند شاخص هاي دستمزد را به واقعي بودن نزديک کند و با کنترل زياده خواهي هاي اقتصادي برخي که به نوعي عامل ايجاد بيماري در اقتصاد و روان جامعه هستند، مسير حرکت براي کسب ثروت را در منظر جامعه، تلاش و کوشش صادقانه در کار و شغل مناسب ترسيم کند.
-دور زدن قانون که خلاف است نه زرنگی ومرتکب دورزدن خلافکار است .حالا اگر جامعه به خلاف حساس نیست .کار جای دیگری لنگ است.
-اما اگر بعضی امور را بعضی ها جور دیگری حل می کنند ناشی از نبود مقررات صحیح یانا آگاهی از وجود راه حل هاست .
-مسله دیگر مجریان ......هستند که عدالت .امانتداری .دیانت را فدای دوستی رشوه وغیره میکنندونهایتا زرنگ تولید میشود.
تمام این موارد بدلیل بی عدالتی مطلق در نظام حکومتی است وقتی کسی میبیند باید دروغ بگوید تا به مقصد برسد یا حیله کند یا قانون را بپیچاند پیروز است و کسی که حق دارد همیشه کلاهش پس معرکه هست همه بصورت خودکار ملزم میشوند به این روش تا موقعیکه حکومت هزار چهره است مردم هم همین روش را بکار میبرند الناس علی دین ملوکهم