خواستم یه چیزی بنویسم دیدم ارزشش رو نداره خونمو کثیف کنم
بنویسم که چی
چهارتا الاف مثل خودم بخونن و نظر بدن
آخرشم هیچ اتفاقی نمیافته
هرموقع آقازاده ها درامد ماهانشون مثل من به صد هزار تومن یا زیرش رسید اونوقت شاید مملکت مملکت شد
خیلی ها از ترس مهریه های سنگین و همچینین گرانی و تورم بالا ازدواج نمیکنند.من خودم شده ام آینه عبرت دیگران. 2 ماه پیش دادگاه برام 15 تا سکه پیش و ماهی هم یک سکه حکم صادر کرد الان که همان حکم قطعی شده سکه در عرض این دو ماه دو برابر شده و من باید برم گوشه زندان. تو را خدا نظرمو منعکس کنین.
اگر منتظرید که مسئولای این کشور به فکر ما جوونا باشن کور خوندیم.
موقع انتخابات که شد حرف خوب میزنن
منم مجردم لیسانس دانشگاه تهران را سال86 گرفتم فقط بدرد سربازیم خورد وسلام
داشگاه فقط محیطیه برای سرگرم کردن جوون...بجا چهارسال کاش سالی یه حرفه ای یاد میگرفتیم.همون بهتر که ارشد شبانه قبول شدم و نرفتم.کارم نقاش ساختمانه.کاشان.شاگرد هم میخوام
استادکارم لیسانسه مدیریت بازرگانی داشت ده سال پیش.حیف که بچه های دهه 60 دارن میسوزن.
بنظرتون خوشیشون چیه؟
حالا 32 ساله بگیم مرگ بر... و...
چه شد؟
پس بگیم...