تابناک دست روی مهمترین مشکل کشور گذاشتی امیدوارم ادامه دهید و نتیجه بده .
1- عدم ارزیابی و ارزشیابی علمی و دوره ای عملکرد مدیران
2- قدرتمند تر بودن رابطه به جای ضابطه در انتخاب مدیران
3- علاقه وافر به حفظ موقعیت به هر قیمت توسط مدیران نالایق
4- عدم کالبد شکافی علت خروج نیروهای لایق توسط هیچ مرجع رسمی
5- آشکار شدن ضعفها با حضور افراد توانمند
بعضي از دوستان به ضعف قوانين و حذف سلسله مراتب و غيره اشاره داشته اند اما به نظر من قوانين ما عيبي ندارند بلكه خيلي هم خوب هستند مشكل اصلي اينست كه سال به سال بدتر از سال پيش افراد ضعيف و غير متخصص ، تنها به دليل وابستگي به منابع قدرت بر سر مسند هاي مدبريتي كشور تكيه ميكنند و اين افراد بمنظور حفظ صندلي خود كار و خلاقيت را رها كرده و با ارائه آمار و عملكردهاي ساختگي سعي در كارآمد نشان دادن سيستم ميكنند آنهم سيستمي كه در رإس اش يك فرد كار نابلد نشسته كه از فعاليت هاي مجموعه تحت مديريت اش هيچ آگاهي ندارد و كافيست كه فقط اوضاع را بر وفق مراد نشان شان دهي تا اوج بگيري با اين حساب شما فكر كنيد افرادي كه زير دست چنين مديراني پرورش يافته و ارتقاء مي يابند تا چه حد ميتوانند در پيشبرد اهداف سازمان و به تبع آن مملكت و رشد و توسعه قدم بردارند يه خورده دقيق تر فكر كنيد به نتايج جالبي مي رسيد نزول ابتكار و خلاقيت و نظم و در عوض ارتقاء چاپلوسي، فاميل بازي، ركود فكر و پسرفت روزمره و گسترش زبان بازي و توجيه غير علمي و غير منطقي عملكردها.من شخصا اين را درحال حاضر به عينه مي بينم و درك ميكنم.
چون این جور افراد دغدغه دارند و ممکنه پته ی مدیران بالادستی خودشون رو روی اب بریزند، اینا چون از قانون و ضوابط به درستی سر درمیارن باعث میشن که سوء استفاده ی بعضی ها سخت تر بشه، همچنین کارکنانی که از زیر کار در میرن و دودره بازن، وقتی کسی خوب کار کنه کار خودشون زیر سوال میره مثلا مسئول بالادست میگه چرا این کارمند کاراش جلوه ولی شما عقبین و با هم مقایسه میشن، پس معلومه که حسادت گل میکنه و سعی در حذف و پاپوش درست کردن میافتند.بعدش هم سلسله مراتب اداری برای رئیس طی نمیشه و از روی رابطه کسی گذاشته میشه و اون هم روی همین اصل باید اشنایان خود را بر سر کار بیاورد پس ناچار باید عذر بعضی ها خواسته شود ، حال طفلک کسی که پارتی نداره!چیز دیگه ای هم که هست ما خیلی دچار شعارزدگی شده ایم و سیاست رو خیلی قاطی کارهای اداری و مسائل کاری کرده ایم، که باعث میشه خیلی راحت نیروی کارامد رو از صحنه حذف کنند فقط به خاطر این که با طیف فکری بعضی افراد نمی خونه، یه روز این حزب به قدرت میرسه و روزی اون حذب و چیزی که ضرر متحمل میشه اون نیروی زبده و مجرب هست که قربانی این تجدید قدرت و احزاب سیاسی میشه، و نتایج تلخی مثل فرار نخبه ها رو به دنبال خودش داره
یکی از علل رواج تملق و چاپلوسی در ادارات و سازمانها همانا عدم امنیت شغلی است.
روش پیشنهادی: در گزینش مدیران نباید به کارآمدی و لیاقت آنها بها داد بلکه سابقه خدمتی باید در اولویت قرار گیرد.
کاملا موافقم که این روند در سیستم اداری ما جریان دارد. دقیقا یکی از مهمترین دلایل فشل بودن سیستم اداری ما همین است و مهمترین عامل عدم گرایش به شایسته سالاری همین است،همین است،همین است.با این روند متاسفانه خودمان،خودمان را نابود میکنیم.
من در دولت کنونی وارد کارهای فرهنگی و اجرایی شدم در موسسه ای که من کار می کردم عدهای صرفا بخاطر ارتباط حقوق های گذافی ازمدیر ما دریافت میکردند.اما کارشان درمقابل دریفتیشان یک دهم هم نبود اما وقتی ما از حیف ومیل بیت المال گفتیم مدیر قمی ما که پیش از این در مرکز هنرهای نمایشی 4میلیارد حیف کرده بود ودرسفرهای خارجی بستگان خود را میبرد ما را اخراج کرد.
با این همه نظر!!!