معینی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
با سلام ،
علت عمده ، در ملاک انتخاب خود مدیران است که متاسفانه علیرغم وجود تاکیدات قانونی و توصیه های مقام معظم رهبری و آموزه های دینی که مدیران بایستی از بین افراد توانمند ، متخصص ، متعهد و با تجربه و موفق در مسئولیتهای قبل ، انتخاب شوند ، اینکار انجام نمیشود و شعار انتخاب مدیران بر مبنای اصلحیت و لیاقت و شایستگی فقط در حد حرف است و اجرا نمیشود و مطلب دوم اینکه مدیران در دوره های مختلف و مستمر ارزیابی عملکرد نمیشوند. مطلب سوم اینکه نظارت بر عملکرد آنها اصلا وجود ندارد .
خوب طبیعی است وقتی خود مدیران بر مبنای شایستگی و لیاقت و تخصص و تعهد انتخاب نمیشوند و بعد از انتخاب نیز بدون هیچگونه نظارتی در حاشیه امن قرار میگیرند ، معلوم است که برای بقای خود و جلوگیری از بروز هرگونه تنش ، اعتراض و انتقادی از عملکرد خود ، کارکنان و همکاران زیر مجموعه خود را از افراد ضعیف و حتی ضعیف تر از خود ، انتخاب کند که فقط مطیع محض باشند و به جهت ادامه کار و دریافت مزایای بیشتر ، دائما به تملق گویی مدیرش بپردازند که به جهت ضعف ایمان و تعهد ، خوشایند مدیر مربوطه نیز میباشد.
پس نتیجه اینکه آب از سر چشمه گل است و باید ابتدا در انتخاب مدیران اصلح و شایسته و بالیاقت از هر جهت ، بصورت جدی و عملی (نه در حد حرف و شعار) اهتمام ورزید و بعد از آن نیز عمل نظارت از مدیران را بصورت جدی و واقعی انجام داد . که این توصیه و آموزه ی دینی ماست و ائمه معصومین (ع) ما نیز خود این گونه عمل میکردند و به دیگران توصیه و تاکید میفرمودند . نمونه آنرا میتوان در نامه حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر نخعی ملاحظه نمود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
تابناک عزیز نظرات زیادی را باهم خواندیم ومیدانیم که اکثریت نظرها درست است حال شما که مدیری هستید برای خودتان بگوئید چه استفاده ای خواهید کرد وآیا قرار است با استفاده ار این نظرات مدیرنالایقی برکنار شود ویا استفاده های شخصی (سوء استفاده)بشود . ارآنجا که یکسال تا انتخابات ریاست جمهوری مانده است طرح این سئوالات که مطمئنا هیچ بهره برداری شایسته ای هم ازآن نخواهد شد میتواند تبلیغ خوبی برای شما باشد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
تقسيم جامعه به خودي و غيرخودي باعث ريزش خيل زيادي از افراد مستعد ميشود. و انتخاب افراد از اين محدوده كار را مشكل ميسازد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
به خاطر اینکه بیسواد هستن. اطلاعات کافی در حیطه کاری خودشون ندارن. کارشناس و کاردان و مدبر نیستن. همیشه چشمشون به دهن این و اونه که کی چی میگه. خودشون نه میتونن نه توانایی کافی برای گرفتن تصمیمات قاطع رو دارن. از آنجایی هم که سواد کافی برای قدرت بیان محکم رو ندارن همیشه کم میارن جلوی افراد باسواد و با کفایت. از آنجایی هم که حسود هستن بالاتر از خودشونو نمی تونن تحمل کنن همیشه جلوی بالادستی تملق و چاپلوسی میکنن به پایین تر از خودشونم با دید تحقیر میبینن. خلاصه کلام اینکه مدیران ما کارشناس و آدم شناس نیستن....
حیدر
|
Germany
|
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
بنظرم ضمن اینکه مدیران بر اساس رابطه های خاص انتخاب میشوند و نه ضابطه و قانون. هم چنین از پست های سازمانی و جایگاههای مختلف به دید یک فرصت اقتصادی برای خود نگاه میکنند تا در ایام کوتاه مدیریتی خود نهایت استفاده را ببرند مثلا در ازای استخدام یکنفر یک فقره وام از یک بانک میگیرند یا از یک رانت دیگر استفاده میکنند
شهرام
|
Germany
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
دلايل متعددي وجود دارد
1- عدم دانش كافي مدير مربوطه
2- طرز تلقي مديران كه من بهتر صلاح اين سيستم را مي دانم
3- در تمام دنيا سرمايه گذاران تيمي مشاور دارند كه انها را در سرمايه گذاري مشاوره مي دهند و اين يك سيستم و يك فرهنگ شده است اما در ايران چون اكثر مديران خود نيز سرمايه گذار اصلي نيز مي باشد لذا نميتوانند با علم روز خود را تطبيق دهند
4- حركت بشكل سنتي كه در بسياري از شركت ها همچنان برقرار است حتي شركت هاي صاحب نام كه شايد تصورش نيز براي ديگران غير ممكن باشد
5- مديران مجيز گويان را دوست دارند و اين يك فرهنگ غالب شده است
6- از افراد توانمند و صاحب عقيده مي ترسند بجاي آنكه به ايشان بها دهند
Behzad
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
با سلام،
علت این امر:
1- برای اینکه ضعف خود را در مجموعه کاریشان پنهان کنند و خود را موجه بنمایند.
2- به دلیل حب جاه و خودخواهی، سعی در ابقا خود در مقامشان رادارند به هر قیمتی و حتی کمرنگ و گمرنکتر کردن افراد توانا و لایق.
3- تحمل شنیدن هرگونه نقد و سعی در اصلاح رویه های خود را ندارند وپس از مدتی دچار خودشیفتگی حاد شده که آغاز شکست مادی و معنوی جبران ناپذیر برای مجموعه خود خواهند شد.
4- سعی در سوء استفاده از امکانات و افراد مجموعه خد رادارند، بنابراین کارمندشان حق پرسیدن دلیل و توجیه آن تصمیم خاص و رویه جرایی آنها را ندارند.
5- افرادی کوته بین و کوچک هستند که خود نیز همین گونه و با همین ترفند ها به مسند قدرت رسیده اند.
نتیجه:
1- مرگ شایسته سالاری و مرگ انگیزه های خلاق و بهره وری.
2- درجا زدن مجمعه ایشان و نبود پویایی و تبدیل شدن کارمندان به کسانی که فقط زمان کاری روز خود را به پایان رسانند.
در پایان، در مجموعه ای کار میکنم که مدیر مالکیت مجموعه چندین بار تاوانهای بسیار سنگینی برای انتخاب چنین مدیر هایی را داده و هم اکنون نیز در حال پرداخت این نمونه تاوان است ولی باز هم با حمد و ثنای این دسته مدیرانش بیش از پیش در حال غرق شدن است.
ای کاش در دوران نوجوانی، جوانی والدین ایشان اینان را طوری تربیت میکردند که در این دوره زندگیشان دچار کمبود محبت، احترام و توجه نمی شدند تا این همه تاوان برای نداشته ها ی دوران قبلی زندگیشان نمی پرداختند و مهمتر از همه باعث تغییر در هنجار ها و ارزشها در جامعه شغلی نمی شدند.
یادمان نرود این اصلاحات در ساختار جوامع شغلی به فرهنگ سازی وهنجار سازیهایی نیاز دارد که افراد از بچگی بایستی آنها را لمس کنند و در اعماق روحشان به شکلی فرهنگی ایجاد شود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
به نظر من اين مشكل از نوع نگاه جامعه (حتي افراد تحصيل كرده) به جايگاه مديريت حاصل گرديده است؟!
اگر يادتان باشد در زمان تكميل فرم انتخاب رشته دانشگاهي ( 100 رشته)معمولا اولين انتخاب ها، رشته هاي مهندسي بود و در آخر همه رشته هاي مديريتي و ... بود.
طبيعتا هر كسي كه در رشته هاي مهندسي قبول مي شد به اين اعتقاد داشت كه (چو صد آيد نود هم پيش ماست) يعني چون در رشته مهندسي تحصيل كرده پس رشته هاي پائيني (مديريتي ها؟!) را هم مي تواند با سعي و خطا انجام دهد.
لذا در ايران تفكر عام به مديريت اين است كه هر كس كه مدير مي شود بايد همه چيز را بداند و معمولا هم مهندسان!!! در اكثر سازمانها مدير ميشوند. اين نگاه و طرز تفكر باعث گرديده كه حتي كسي هم كه تحصيل كرده رشته مديريت است به اين عارضه مبتلا گشته و از رسالت اصلي خود باز مانده است.
مديريت يعني استفاده از مهارتهاي انساني و ارتباطات در بكارگيري افراد متخصص براي پيشبرد اهداف سازماني (مثل يك مربي فوتبال كه لزوما خود ميتواند فوتبالسيت نباشد مثل ويرا مربي تيم ايران يا مورينيو و ...)
ahmad ali zolfachri
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
چونكه از نظر مديريت ضعيف هستند و تخصص كار در زمينه كار وا گذار شده را ندارند مجبورند افراد ضعيف تر از خود را انتخاب كنند
ناشناس
|
Netherlands
|
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
برای اینکه آدمهای موفق را با مارکهای حجتیه و غیره بد نام کرده اند.اقوام و خویشان مدیران توقع پست و مقام دارندو خود مدیران هیچ تجربه مدیریتی ندارند.و آخرش هم طبق روابط سر کار میایند نه ضوابط
نظرات بیشتر