ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
اول اینکه مدیران بالاتر چنین هستند لذا به قول معروف زیر دستان شبیه بالا دستان میشوند-به انسان بعنوان اشرف مخلوقات ارج و ارزش گذاشته نمیشود بلکه به داراییهای او ارزش و احترام کذارده میشود و به این اصل که انسان موجودی والا و قابل احترام است هیچ کس توجه نکرده و ایمان ندارد.اگر به انسانها احترام و ارزش قایل باشیم هرگز این مسایل به وجود نخواهد امد.به نظر من اگر این مسیله جا بیافتد که همه انسانها قابل احترام هستند بیشتر از 90 درصد مشکلات جامعه حل میشود ولی متاسفانه همانطور که غرور شیطان باعث رانده شدن او شد.غرور بسیاری از انسانهای به ظاهر با ایمان نیز باعث تکبر انها و خودالقایی این میشود که فکر کنند از انسانهای دیگر برتر بوده و نسبت به بقیه در نزد خدا دارای امتیازهای ویژه ای هستند.در صورتی که این تفکر یک تفکر شیطانی است و نه انساتی.حتی خدا هم به انسانها چنین امتیازی نداده و این انسانها و شیاطین هستند که فکر میکنند خداوند به افراد با ایمان امتیاز خاصی داده تا انها را گمراه کرده و دچار غرور و خود بینی کنند.
mohammad tahmouri
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
اکثر مدیران قریب به اتفاق خصوصاً در سازمانه های دولتی و عمومی زاییده ارتباطات نادرست و در واقع معاملات سیاسی و غیر سیاسی می باشند در انتصاب یک مدیر نماینده ، استاندار و ..... نظر دارند مدیر بدهکار به همه این اشخاص است و در اینحاست که بقای او وابسته به نظر دیگران است و از انجاییکه هدفش بقاء و اجابت خواسته های مشروع و یا نامشروع کسانی است که او به آنها بدهکاراست ، گماردن افراد متملق و گوش به فرمان برای او حائز اهمیت است چراکه این افراد براحتی خواسته های نا بجا را برآورده مینمایند مثل سازمانی که من در آن حضور دارم . افراد کارآمد در گوشه ای گمارده و به روز مرگی سپرده شده اند و افراد نا لایق در مسند امور . من از سازمان تامین اجتماعی سخن میگوییم .
صمدمهدي پور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
با سلام خدمت مسئولان محترم سايت تابناك 1-شما ميگوييد نام نهادها و سازمان ها و افراد حقيقي را نياوريم ، پس اين مقالات و نظرها هم چندان مفيد نخواهد بود.
2-حال كه مدعي هستيد نام اشخاص حقيقي و حقوقي را نياوريم به مسئولان پيشنهاد دهيد كه هر وزارتخانه اي يك سايت طراحي كند كه مخصوص اطلاع رساني از وضعيت دستگاههاي زيرمجموعه خود باشد تا كاركنان ديگر دستگاههاي تابعه خود بتوانند از سوء مديرت ها، سوء جريانات ، سوء استفاده ها و پارتي بازي ها بگويند.و بعد هم افراد با اعتماد به نفس قاطع و بي طرف را مسئول بررسي و تحقيق نمايند و قطعا اين يكي از راههاي اصلاح است.

اما در باب مقاله فوق
منقول است كه معلم از دانش آموز زرنگ، باهوش و با معلومات، خيلي خوشش نمي آيد.
حال وقتي يك مديري كه تخصص و تعهد ندارد بنابراين سعي مي كند افراد زير مجموعه خود را از ضعيفان انتخاب كند و اين در نهايت باعث نابودي هر سيستمي خواهد شد
2-فعلا كه شايسته سالاري در كار نيست و افراد را براساس باند و جناح بر پستها و سمتها مي گمارند.
3-مديران صفت چاپلوسي، تملق ،پاچه خواري و بله قربان گوئي دارند و بر اساس اين صفات در پستها گذارده يا ابقا ء مي شوند و به همين ترتيب اين مديران از كاركنان زير مجموعه خود و ارباب رجوع خود انتظار چاپلوسي تملق و پاچه خواري و بله قربان گوئي دارند چون خودش نسبت به مديران بالائي اينگونه است پس دچار يك كمبود و عقده اي مي شود كه خودش هم از كاركنان زير مجموعه خود و ارباب رجوع خود چنين انتظاري دارد. و اين سيكل معيوب و ناسالم دائم تكرار مي شود .بقول معرف ماهي بزرگ ماهي كوچك را مي خورد ماهي كوچك ميگو را مي خورد و ميگو هم لجن مي خورد.
حرف و حديث براي گفتن فراوان دارم ولي كو گوش شنوا .از بس گفتيم و فايده اي نداشت ديگر حوصله گفتن را هم نداريم .
فقط فراموش نكنيم در مقطي از زمان دشمنان اين مرز و بوم جنگي خانمانسوز را به ما تحميل كردند عده اي از انسانهاي پاك و وارسته و ايثارگر از بالاترين ثروت و دارائي خود كه همان حق حيات و زندگي است گذشتند ، حال بياييم كاري كنيم كه در محضر خدا و همه آن عزيزان شرمسار و سرافكنده نشويم.
فرشاد
|
Armenia
|
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
متاسفانه بحث ضعیف و قوی نیست . مشکل از عدم وجود سیستم هست. من سالهاست در صنایع قطعه سازی و خودروسازی مدیریت میکنم و مشکل جدی رو در نبود سیستم جامع و کامل دیدیم. یکی از دلایلی که مدیران به دنبال افراد ضعیفتر هستند این هست که این نوع افراد بخاطر عدم قدرت کافی راحتتر در سیستم قرار میگیرند یا به صراحت عرض میکنم که افراد قدیمی تر چون سیستمی کار نکردند و یا نمیخواهند در سیستم قرار بگیرند بیشتر در نقابل با مدیریت قرار میگیرند. اتفاقا هنر مدیریت اصلی این هست که این گونه افراد را در سیستم جا بدهند نه اینکه افراد ضعیفتر را جذب کنند اما این کار بخش زیادی از انرژی مدیریت رو خواهد گرفت و به کارهای اصلی نخواهند رسید. به هر حال این پارادوکس تا زمانی که از کودکی تفکر سیستمی نهادینه نشده باشد و تمامی ارکان ما طبق یک سیستم واحد کار نکنند وجود خواهد داشت. باور بفرمایید بسیار مدیرانی هستند که ناحق در جایگاهشون قرار گرفتند و بسیاری که حقشان خورده شده است که این هم از طبعات همین سیستم بیمار و یا بی سیستمی هست.
امیر حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
دو حالت داره:
1- مدیر ارشد خودش خیلی ضعیفه و مایل به داشتن مدیر زیر دست و قوی نیست چون بهتر وبیشتر از ایشون میدونه و کار بلده و ممکنه ضعف ایشون رو بفهمه.
2- مدیر ارشد اتفاقا" کار بلد و هفت خطه از مدیران ضعیف و بله، چشم قربان گو استفاده میکنه که هر کاری دلش خواست انجام بده
مثلا" یک مدیر مالی ضعیف هم دوست داره پست وعنوان سمت خودش رو حفظ کنه هر سندی رو که مدیر بگه امضاء کن.امضاء میکنه و خلاص............
ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
با سلام ؛انشالله نظرات کاربران جمعبندی شده تا درس عبرتی باشد بر سایرین که اداره یک مجموعه باند بازی وخانواده سالاری بر نمیدارد،برای ارائه نظرات به ذکر چند نمونه واقعی از بی لیاقتی مدیران ومعاونین انان اشاره میکنم ،تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل:
1-در یک سازمان دولتی متمول مشغول به کار میباشم به مدت 9سال (از ابتدای شروع فعالیت )در تمام این مدت مدیران انتسابی یا فامیل مدیر عامل بودند ویا دوستان دوران تحصیل ،در یک دوره 8مدیر استراتیژک سازمان همگی همکلاسیهای دوران تحصیل مدیر عامل بوده و هیچکدام از آنها حتی 1ماه سابقه کاری نداشتند.
2-یکی از مدیران سازمان تا قبل از به مدیریت رسیدن دوستش، برای سازمان در فرودگاه جاکلیدی تبلیغاتی پخش میکرد وبه یک باره شد مدیر روابط عمومی!!!
3-در حوزه مدیریت ما مدیر عامل بر اساس شفارس هم باندیها یکی از همزبانان خود را به عنوان مدیر آن مجموعه معرفی کرد با سطح سواد در حد دیپلم که فقط 20لیسانس وفوق لیسانس زیر دستش کار میکردند و ایشان هم شروع کرد قلع وقعم با تجربه ها و کار بلد ها وچرا : چونکه احساس خطر میکرد نا واردی او را شناساسی کنند و یک موقع جای اورا بگیرند و به همین سبب نامه عدم نیاز مارا صادر کرد (اما خواست خداوند نبود ما از ان سازمان بیرون شویم )باورنمیکنید فقط وفقط به خاطر دقت زیاد وتخصص حرفی و کار با تمام وجود او دشمن من شد و به جای تشویق اضافه کار من را ابتدا قطع کرد وبعد 10مسئولیت متفاوت به وظایفم اضافه کرد تا من کم بیارم وبرم (اما به خواست خدا تحمل کردم )و او عوض شد .
4-تا زمانیکه الگوی رفتاری وشرح وظایف یک مدیریت تعریف نگردد نمیتوان کارکرد یک مدیر را ارزیابی کردزیرا ملاک صحت و دقت وپیشبرد اهداف مشخص نیست ،
5- دستگاههای نظارتی ما در صورت وجود اطلاعات واصله از اشخاص یا مراجع مرتبط دیگر تاحدی سعی بر کنترل عملکرد را دارند ؛اما نوش دارو بعد از مرگ سهراب است و هرگز برای پیشگیری رنامه اجرایی خوبی ندارند(قانون خوب داریم و اما مجری خوب نداریم ).
6- تمام این مشکلات از نظر اینجانب منشا در بودجه ریزی دولتی دارد و اساس این نوع بودجه مربوط به سنوات خیلی دور بوده است ودر شرایط کنونی هیچ گونه نقش کنترلی ندارد و براساس اهداف برنامه ریزی نمیشوند و تنها برر اساس چانه زنی کم ویا زیاد میشوند (در سازمان ما مدیریت بودجه افتخار میکند که در دفاع از بودجه وافزایش مبلغ آن بسیارقوی است !!!)
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
به دو دلیل اولا افرادی که با تملق و چاپلوسی از مقام بالاتر به پستی رسیده اند به افراد تملق گو و بله قربان زیر دست خودش بهتر بها میدهد و تشکیل یک باند بیسواد را داده اند و بیشتر عقب افتادکی ما در حال حاضر به همین مسِله بر میگردد دوما یک فرد لایق و با سواد به هیچ عنوان حاضر به تملق و چاپلوسی نیست و بنابرین هیچ زمان به پست بالایی نمیرسد
جلال
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
با سلام: دوستی عقیده دلشت که اگر ما ایرانیها صد وجه مشترک داشته باشیم کافیه یک وجه غیر مشترک داشته باشیم تا باعث جدائی و قطع رابطه شود . من فکر می کنم متاسفانه به دلیل بدعتها و مسائل اشتباهی که در جامعه ما وجود دارد یکی از دستاوردهای ان نیز این مسئله می باشد. و این مسئله نیاز به درصدی کار فرهنگی دارد. چون کسی که مدیر می شودکه مدیر می شود. خود را در تمام امور و زمینه ها مدیر و مدبر می داند . اصلا نمی تواند انتقاد پذیر باشد.
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
نمی شود انتظار داشت مدیری که چرخه شایسته سالاری را طی نکرده و به مدیریت رسیده از افراد شایسته ای برای گروه کاری خودش استفاده کند. نه اینکه نخواهد، نه. چونکه بلد نیست. از مشخصه های اینگونه مدیران می توان به احساسی برخورد کردن، ایجاد جو ناسالم در فضای کاری، سفارشی جذب نیرو کردن و سفارش پذیر بودن اشاره کرد.
موسی
|
Germany
|
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
به این دلیل که در ایران اغلب مدیران بر اساس شایسته سالاری و تخصص و سواد مربوطه انتخاب نمیشوند به همین دلیل همیشه از ترس اینکه مبادا کسی پیدا بشه برتر از خودشون باشه میان افراد زیردستشون رو از افراد مطیع و سازگار و کم سواد و ترسو انتخاب میکنن تا بدینوسیله هم موقعیت خودشون حفظ بشه و هم بتونن نظرات خودشون رو بدون هیچ منع و سدی به بقیه تحمیل کنند.
نظرات بیشتر