رهگذر2
|
Germany
|
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
واقعا بیماری خفنیه خستم کرده میخام از شرش راحت شم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
من بخاطر مادرم مبتلا به پانیک شدم دختری هستم با روحیه فوق العاده و توامند در هرکاری که شروع میکنم ولی از کودکی هم ارتباط خوبی با مادرم نداشتم هیچوقت محبت نکرد همیشه ناراخت بود و این خس بیشتر از همه اعضا خانواده به من انتقال میداد بطوری که وارد سن 21 سالگی شدم دیگه قادر به تحمل مادرم نبودم و مشاجره های وحشتناکی بین ما بوچود میاد که مادرم از بس سنگ دل بعد مشاجره حتی ناراحت هم نمیشه ولی من دچار حمله میشم دست و پاهام شروع به گزگز کردن میکنه بعد تپش قلب و به سختی نفس میگشم و فقط گریه میکنم و مادرم رو هیچوقت نمیبخشم و حسرت بچه هایی رو میخورم که مادر مهربون و دلسوزی دارن کاش هیچوقت مادر نداشتم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
سلام من جدیدا متوجه شدم ک این بیماری رو دارم البته بعد از کلی نوار قلب اندسکوپی و... ک همش نشون میداد من سالمم واقعا بدترین لحظه های زندگیه این حملات. و البته ترس از این ک هر لحظه ممکنه شروع بشه همه میگن نهایتا یک ساعت طول میکشه این حملات ولی متاسفانه تو من بعضی وقتا ب 3/4 ساعت میرسه
ازتون خاهش میکنم اگه کسی از اطرافیانتون این بیماریو داره فقط ارامش بهش بدین فقط شادش کنین خلاصه راحت بگم اعصابشو خورد نکنین همه چی رواله
با این ک بازم میدونم میاد ولی بیخیال
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۵
سلام بنده هم سه ساله تمامه این بیماری ر و دارم خداوکیلی بیماری بدیه الان هم که دارم این مطلب رو مینویسم حالم خوب نیست وتازه حمله پانیک بهم دست داده خدا تمامه بیماران رو شفا بده اگه کسی دکتر روانشناس خوب بلده که این بیماری رو داشته والا خوب شده ادرسه دکترشو به من هم بده ممنون میشم
Peyman
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۷
با سلام. كانال تلگرامي و انجمن "گروه درماني اختلال پانيك" تشكيل شده است. جهت عضويت و استفاده از مطالب و همچنين انتقال تجربيات خود به اين شماره پيام بزنيد.
مريم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۰
من ٤ساله درگير اين بيمارى مزمن و بيشعور هستم. متاسفانه روانپزشكى كه ٤ سال تحت درمانش بودم انواع و اقسام داروهايى رو به من داد كه هنووووز خوب نشدم. داروهايى كه هركدوم براى كنار گذاشتنش پروسه اى داشتم. چيزهايى كه ياد گرفتم اينه كه به هييييييييچ عنوان شكلات، نسكافه، قهوه، چاى، نوشابه و هرچيز كافئين دار نخوريد كه باعث تشديد پنيك ميشه. و دوم اينكه تماااام ناراحتى هاتونو بنويسيد كه حداقل از اون طريق خالى بشه. اين دوتا به من كمك كرد ولى خوب نشدم. كارمو به علت حال بدم از دست دادم و توانايى هيچ كارى رو ندارم. ازدواج كردم و همسرم دائم كنار من توى بيمارستانه. تنها خداست كه ميتونه منو شفا بده. التماس دعا از تك تكتون دارم تا بتونم مثل آدمممممم زندگى كنم. مثل همه باشم. مثل همممممه. خيلى سخته خيلى
ع ر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۴
من 4ساله این بیماری دارم.اولا این بدونید تا حالا هیچکس بخاطر این بیماری نمرده است.ثانیا این بیماری قابل درمان است.بعضی موارد که من رعایت کرده ام و نتیجه گرعته ام.1سعی کنید محیط زندگی شاد باشد2مواد غذایی کافیین دار نخورید3به طب سنتی مراجعه کنید که متناسب با طبع خود غذا بخوربد.4یه ازمایش انجام بدید مثلا اگر بدن کمبود منیزم دارد بابد منیزم بدن تامین شود.5همیشه یه بسته فرص زاناکس همراه داسته باشید6بحث تنفی عمیق هم بی تاثیر نیست
ساناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۶
من هم ۳ماه پیش ی شب دچار حمله شدم بعد از اونم حمله داشتم ولی ب شدت اولی نبوده ...نفس تنگی درد معده تعریق تپش قلب پریدن از خواب ترس اضطراب از مرگ داشتم. ۴تا متخصص قلب رفتم نوار مغزو آندوسکپی شدم و....همه سالم بود ولی من باز هم فکر میکنم دکترا اشتباه تشخیص میدن...من پیش دکتر اعصاب روان رفتم دارو داد ولی استفاده نکردم ..بزرگترین مشکل من اینکه همیشه اضطراب دارم حتی وقتی حمله ای نیس ...و بزرگتر از این مشکل اینکه من حتی وقتی هیچ اضطرابی ندارم معدم درد میکنه سینم تیر میکشه و همیشه احساس میکنم چیزی تو گلومه
Nasre
|
Germany
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۴
سلام دوستان من هم مبتلاه به همین بیماری هستم .خیلی عذاب میکشم .من حدودا 15 سال هست که به این بیماری مبتلاه هستم .قبلن کنترولش میکردم خودم با فکر ،وخیال مثبت چیزی خاصی واسم نبود .ولی جدیدان خیلی دلشهره پیدا کردم .چند روزی پیش داشتم میرفتم سری کار شب بود .یه دفعه وسط راه یک احساس خیلی بد بهم دست داد اینگار که دارم میمرم 2 دقیقه این احساس بد را داشتم تا رسیدم به یک نفر که اون هم داشت از اونجاه رد میشد.و دوباره احساس بده گم شد با خودم گفتم من که نمردم زنده ام هنوز .ولی بعدش دیگه بیقراری بهم دست داد آلان هم که میرم بیرون همون احساس بده بهم دست میده .فقط من از اول ماجرا که این اطفاق افتاد همیشه ازش میترسیدم .
م.ز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۹
من هم چند سال پیش همین مشکل داشتم اما فقط باید ذهن رو رها کرد از فکر و خیال وترس.من فکر چندش آله که ازارم میداد پیش روانشناس گفتم و رها شدم در کنارش از طب هومیوپاتی بهره گرفتم والان خوبم به لطف خدا
نظرات بیشتر