درتحقیقات علمی مقدس شمردن هرچیزی قدم اول محقق را تبدیل به قدم آخرمیکندچون حق اطهارنظردرموردآن راندارداگرهم نظرداشته باشد بایدمثل نظرقبلی باشد وگرنه ازخط قرمزخارج ومرتد می شود دوم اینک محفوضات ونظریه های علمی دیگران را به مغزما می ریزندبع میگن تحویل بدیدپس این تولید علم نیست بله ما مصرف کننده علم هستیم هیچ وقت نمیگیم برونظری بهتراز ارسطو یا افلاطون را تحقیق وپیدا کن میگیم بهتراز نظر آنه نمیتونه نظریه ای وجودداشته باشه این یعنی بایکوت پیشرفت علم ودانش
من خارج از ایران مدتی تحصیل کردم و نظام آموزشی آموزش محور رو تجربه کردم در ایران نظام آموزشی امتحان محور هست .
آیا می توانید تصور کنید که استادی روز امتحان به شما دو هفته دیگه برای امتحان و آماده شدن فرصت بده !
این حرف که خیلی عجیبه در دانشگاه یاگیلونیان لهستان انجام میشه و امتحان به دست استاد هست و نه آموزش
البته استاد هم از این قدرت سو استفاده نمیکنه و نمره مجانی نمیده
در کشور ما علم معنای متفاوتی با دنیا دارد .وقتی میگویند امام صادق 4000 شاگرد سطح بالا داشته است , بالاترین انها کسی بوده که 20000 حدیث "حفظ" کرده است .
در حالیکه منشع علوم در کشور ایران بوده , نخبگان ایران در کشورهای دیگر برجسته ترین افراد هستند . شما هر مشکلی که در کشور میبینید تماما به رفتار مسئولین کشور بر میگردد
یک مورچه به خودی خود فاقد تفکر ، هوش و استدلال است و بنا براین باید کلنی مورچه ها از هم بپاشداما برخلاف این موضوع کلنی مورچه ها به شدت هوشمندانه عمل می کند و این را توی پل زدن بین برگ ها ، ساخت خاکریز در برابر سیل ، انواع همزیستی های مناسب می توان دید. در انسان ها هوش افراد با صفت خودخواهی آلوده می شود و همین عامل باعث پدید آمدن کلنی هایی می شود که دارای اجزاء هوشمند است اما خود آن کلنی هوشمندانه رفتار نمی کند. پس باید گفت غرور و خود خواهی عامل تباهی جامعه ایرانی است و تا مادامی که از این دو صفت فاصله نگرفتیم با جامعه ای خردسال طرف هستیم نه خرد سالار.
من فكر مي كنم ريشه مشكل در علم ناپذيري جامعه ايراني نيست بلكه در نداشتن مكانيزم و سيستمي است كه بتوانيم ارزش عالمان و صاحبان تفكر را ارج نهيم در جامعه اي كه نخبگانش زنداني و يا فراري مي شوند در جامعه اي كه نخبگان و شايستگان زير دست نابخردان قرار ميگيرند چگونه مي توان انتظار توليد علم و دانش داشت . خودتان قضاوت كنيد آيا 300 نماينده اي كه در مجلس داريم چه اندازه صاحب تفكر و علم و تجربه هستند آيا مي توان افتخار كرد كه مجلسي نخبه داريم جواب منفي است خارج از جناح بنديهاي سياسي آيا مكانيزمي كه بتواند نخبگان جامعه را براي انتخاب شدن عرضه كند داريم اگر نداريم وظيفه كيست كه اصلاح كند آيا مي توان بعد از 33 سال به حاكميت موجود اطمينان داشت كه ساختار را به گونه اي تغيير دهد كه نخبگان و شايستگان در معرض انتخاب مردم قرار گيرند
مقاله بجایی بود. اما باید موضوع را بیشتر بشکافید. از نظرات خوانندگان می توان فهمید که به دو وجه موضوع توجه داشته اند. یکی چرا تحقیقات علمی به نتایج چشمگیری نمی رسد؟ دوم این که چرا فرهنگ عمومی ما علم ستیز است؟ در جواب سوال دوم باید بگویم که مردم ما به عالم خیلی بیشتر از علم احترام می گذارند. مثلا پزشکان مورد احترامند اما خیلی ها سرخود دارو مصرف می کنند. در رانندگی علم می گوید با توجه به سرعت باید از ماشین جلویی فاصله گرفت اما با وجودی که این موضوع اهمیت حیاتی دارد این فاصله به هیچ وجه رعایت نمی شود. گویی اعتقادی به آن وجود ندارد. کلا رفتار رانندگی ما نشان می دهد که از نظر فرهنگ علمی پایین هستیم. در تولیدات صنعتی، ساختمان سازی، و تجارت استانداردها را فدای سود شخصی می کنیم. از همه بدتر نوع آموزش ماست که برپایه محفوظات و آمادگی برای امتحانهای ورودی است. کمتر به دانش آموز یا دانشجو فرصت تعمق در مسائل، اکتشاف و تفکر انتقادی را می دهیم و ...
بنده دانشجوی دکتری هستم و با یکی از دانشگاه ها بصورت حق التدریس همکاری می کنم یک جلسه بخاطر نداشتن پول کرایه ماشین در کلاس حاضر نشدم. بدبخت ترین قشر در جامعه ما دانشجویان دکتری هستند؛
1- سنشون بالا رفته و دانشگاه ها هم بورسیه نمی کنند یا فرایند بورس شدن انقدر زیاد و طاقت فرسا است که ....
2- انتظارات از آنها زیاده، خانواده، جامعه، دانشگاه
3- 4 سال گزینش می شند به خاطر ماهی 700 هزار
4- باید حمالی اساتید را بکنند
5- باید پاچه خواری یاد بگیرند
6- و در کنار این ها هم درس بخونند هم تدریس کنند
قضاوت با شما
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۵
منم دانشجوي دكتري هستم و با نظرات شما موافق!
مجيد
||
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۶
منم فارق التحصيل كارشناسي ارشد مهندسي مكانيك هستم. به نظر من دكتري خوندن تو ايران چيزي جز اتلاف وقت نيست. چرا كه من پنج سال زندگي مو بايد بزارم ذهنم را بشدت درگير كنم و اخرش هم هيچ سرمايه جز چندتا مقاله اي اس اي با بازار كاري نامعلوم فارق بشم. چه كاري آخه! ميرم سر كار تجربه كاري هم پيدا ميكنم بعد 5 سال هم لااقل 50 ميليون سرمايه دارم. تابناك لطفا نظر من رو انتشار بده.