رانندگی کردن و عابر بودن نیاز به فرهنگ سازی دارد. می فرمایید چطور؟ بنده با دو تا چشم حودم شاهد بودم که در کشور سوئیس یک پلیس تعدادی بچه 3تا5 ساله را در یک چهار راه آموزش عملی عبور از روی خط کشی عابر پیاده می داد. شاید باور نکنید ولی حقیقت است که به اندازه یک زنگ درس این صف ده بیست نفری با هدایت پلیس و با سبز شدن چراغ عابر پیاده از یک گوشه چهار راه به گوشه ای دیگر می رفتند و با قرمز شدن چراغ می ایستادنند و دو باره و دوباره و...تا ساعت درس عبور از خیابان برایشان تمام شد.
آیا بچه هائی که اینگونه آموزش ها در ذهنشان نقش می بندد و برایشان یک فرهنگ می شود در عبور از خیابان خلاف می کنند؟ با جرات می توان گفت هرگز. دستگاه آموزش و پرورش و پلیس راهنمایی ما اگر امروز برنامه ریزی و اجرا کنند تا ده بیست سال دیگر جواب می دهد.در مورد رانندگی متاسفانه ما همه یک پا شوماخریم! در مورد آموزش رانندگی و فرهنگ سازی آن باشد در فرصتی دیگر.
ناشناس
|
|
۱۹:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۲
0
0
پاسخ
سلام.لطفا به افسرها توهین نکنید.مشکل به اشخاص و روشها بر نمیگردد .مشکل ما اینست که خودخواهیم.من حرف اول را در روابط ما میزند.این من شیطان است.وقتی این شیطان مهار شود خیلی مشکلات حل میشود.
ناشناس
|
|
۲۰:۳۶ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۲
0
0
پاسخ
دیشب در اتوبان مدرس یک جوان مریض! پشت سر من مرتب چراغ میزد و من هم نمی توانستم به او راه بدهم چون ترافیک بود و اصولا دلیلی نداشت که کسی در اتوبانی که همه با سرعت 60-70 تا می روند بخواهد با 100 تا برود. در همین حین ناگهان آن جوان از سمت راست به فاصله خیلی نزدیک از من سبقت گرفت و به شکلی خطرناک خود را در جلوی ماشین من قرار داد و ناگهان به شدت روی ترمز زد. البته من چون خیلی با احتیاط و کم گاز حرکت می کنم به سادگی کنترل کردم و به هیچ عنوان سراغ لجبازی نرفتم چون غیر از دردسر و گرفتاری هیچ نتیجه ای ندارد. جوان مذکور پس از این کار سیگار خود را به نشانه ی پیروزی از ماشین به بیرون پرتاب کرد! حالا جالب قضیه اینجاست: من حدس زدم که طرف ناراحتیی چیزی دارد! گفتم زنگ بزنم پلیس 110 و موضوع را اطلاع بدم شاید از یک اتفاق بد جلوگیری شود. وقتی زنگ زدم حدس بزنید که چه جوابی شنیدم. مامور پلیس قبل از اینکه شماره ماشین را بپرسد از من پرسید که می خواهم شکایت کنم من هم گفتم که بله. گفت ....... آ...آ...نه. وصل می کنم راهنمایی رانندگی! بعد قطع شد و دیگر کسی گوشی را بر نداشت. تماسهای بعدی هم نا موفق بود. خلاصه داستان اینست که مجرمین بدلیل اینکه در حاشیه امنی به سر می برند هر کاری که بخواهند انجام می دهند. زیرا اگر کسی بخواهد در مقابل آنها بایستد باید خود را گرفتار قانون! کند و به قول معروف برود دادگاه پاسگاه! یا پله های دادسرا را بالا پایین کند. بهمین دلیل خیلی ها از حق خود به سادگی می گذرند و در حقیقت سعی می کنند که حق خود را با تلافی سر دیگران پس بگیرند چون می دانند که طرف نمی آید دنبالشان و می رود سراغ یکی دیگر. اسممان را هم گذاشته ایم مسلمان!
ناشناس
|
|
۲۳:۰۴ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۲
0
0
پاسخ
يكي از مشكلات اساسي ما كمبود كارشناس ترافيك و كاربلد مسايل رااندگي شهري و جاده و .. است. شبها يك سري به خيابان ولي عصر - جنب پارك ملت بزنيد. كلي ماشين پارك شده و افسرها تند تند در حال جريمه كردن هستند. عملا تابلوهاي توقف ممنوع آنجا يعني كشك. در صورتيكه با كمي مهندسي ميشود حاشيه پارك را به محل پارك خودروها تبديل كرد و اين مشكل را حل كرد. پاركي كه نشود به آن دسترسي داشت به چه درد مي خورد. ------ يك مورد ديگر: الان يك ماهي است كه تغييراتي در وضعيت هندسي ميدان سرو شاهديم كه به افزايش شديد ترافيك اين منطقه منجر شده است. يك كوچه خلوت را هم در كنار اين ميدان يك طرفه كرده اند كه اگر نقشه بود و ميديديد كه براي رعايت قانون و ورود از مسير غير خلاف بايد چه مشقتي متحمل شد و از چه نقاط پر ترافيكي عبور كرد به عقل كسي كه دستور نصب تابلوي ورود ممنوع را داده شك ميكرديد.
ناشناس
|
|
۰۸:۰۷ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
شايد يكي از نادر گزارشات مفيدي بود كه با آن مواجه شدم نكته اي كه بايد گفته شوداينكه روي آموزش تكيه شده مگر يگ نفر وقتي مي خواهد گواهي نامه بگيرد كليه قوانين آن را نه يكبار كه چند بار بايستي تكرار كند تا بتواند گواهينامه بگيرد البته استمرار آموزش موثر است ليكن متاسفانه اجراي قوانين رانندگي خيلي سست به آن عمل ميشود مثلا موتور سواران يكي از عوامل بزرگ خطر مي باشند وهر وقت هم خواسته شود با آنان برخورد شود مورد انتقاد بسياري از افراد حتي آنهاييكه داعيه ارزشي بودن را مينمايند واغلبشان هم آدمهاي خوبي هستند قرار ميگيرد كه موتور سواران از طبقه مستضعف هستند!خطا وبي قانوني از هر قشري سر زده شود بايد جلو آن گرفته شود چون به نفع همه مي باشد بنده هروقت مي خواهم از عرض خياباني رد شوم آنقدر كه از يك موتور سوار واهمه دارم از دهها اتومبيل واهمه ندارم البته اين به آن معنا نيست كه اتومبيلها خطايشان كم باشد بنده به اين نتيجه رسيده ام كه مشكل ترافيك ،ازدياد خود رو ومسائل مربوطه ازقبيل تامين سوخت و تصادفات از بزرگترين چالشهاي نظام است وبراي رهايي از آن عزم ملي را ميطلبد ودلسوزان نظام اگر ميخواهند كه نظام وكشور دچار از هم گسيختگي وانقراض نشود براي رفع اين مشكل عظيم با گماردن تيم قوي كارشناسي واجراي منويات حاصله جهت رفع مشكل وحدت رويه داشته باشند وچه خوب است كه بحثهايي از اين قبيل جزو گفتمان هاي فرهنگي ما گردد ويكي از مسايلي كه بايستي مورد گفتگوي داغ مجلس ودولت وساير ارگانها واحزاب قرار گيرد وچارهاي انديشيده شود همين مشكل حمل ونقل موتوري ماست چرا كه خطر حاصل شده واستمرار آن يعني نابودي همه.
ناشناس
|
|
۰۸:۰۹ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
با سلام،
باید گفت عدم توجه به قوانین از جمله رانندگی و احترام به حقوق دیگران یک مشکل فرهنگی بوده کشور ما از فقر فرهنگی در همه موارد مورد آسیب جدی می باشد. چنین مواردی باید در مدارس ابتدائی و حتی قبل از آن توسط یک سیستم آموزشی صحیح توسط معلمان در بچه ها نهادینه شود.
ولی وقتی معلمان ما کار تدریس کار دوم و سوم آنها است و اکثر آنها زیر خط فقر بوده چطور انتظار داریم کار فرهنگ سازی و آموزش و پرورش درست صورت گیرد؟ متاسفانه مشکلات این کشور زیربنائی می باشد و با حرف زدن درست نمی شود. و باید گفت خانه از پایبست ویران است.
ناشناس
|
|
۰۸:۲۶ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
به نظر من در جامعه نمی توان هیچ پدیده ای را بدون در نظر گرفتن متغییر های وابسته و مستقل بررسی و ریشه یابی کرد . آیا فکر نمی کنید اقتصاد ،معیشت،تورم،و هر گزینه دیگری در امر فرهنگ رانندگی موثر نیست و سهم این ومتغییر ها چقدر است؟
ناشناس
|
|
۰۸:۲۷ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
جهت اطلاع مسئولين محترم پلبس راه ، بدليل جريمه هاي غير منطقي و مچ گيري هاي پليس ، راننده ها بيش از نگراني از حوادث و مشكلات جاده اي نگران حضور پليس در جاده و گرفتن برگ جريمه به دلايل نامعلوم هستند. رفتار پليس بجاي فرهنگ سازي نوعي مشكلات رواني براي مردم ايجاد كرده است .
ناشناس
|
|
۰۸:۳۸ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
با سلام این مشکل دلایل گوناگون دارد ولی در ارتباط با فقدان قانون باید عرض شود که در یکی از نهادهای قوه قضاییه بخش کیفری تخلفات رانندگی اصلاح شده که کیفرهای سنگین برای متخلف که رانندگی اش منجر به صدمه یا فوت شده، پیش بینی شده است. ضمنا رانندگی ای که متضمن اذیت دیگران نیز هست هرچند تصادفی رخ ندهد نیز جرم انگاری شده است. و از همه مهمتر مسوولیت توزیعی پیش بینی شده است به این نحو که کارشناس طبق نظر قاضی موظف است تا میزان مسوولیت مقصر، کارخانه به دلیل نحوه طراحی یا ساخت ماشین، وزارت راه به دلیل ایمن نبودن راه و اداره راهنمایی و رانندگی به دلیل عدم نصب یا نصب ناصحیح علایم تعیین کند تا دیه و کلیه خسارات بر اساس آن پرداخت شود. اگر در نحوه طراحی ماشین بی احتیاطی رخ داده باشد و این عمل منجر به قتل یا ضرب و جرح دیگری گردد مدیر عامل کارخانه در صورت عدم نظارت یا مسوول مستقیم به کیفر حبس محکوم خواهند شد. باید دید سرنوشت این اصلاحیه چه خواهد شد. باید دید قانون می تواند به جالی فرهنگ جان این مردم بیچاره را نجات دهد و باید دید در این کشور آیا ارزش جان ایرانی بیشتر از ارزش جان برخی مردم در کشورهای قدرناشناس خواهد شد یا خیر.
ناشناس
|
|
۰۸:۳۸ - ۱۳۸۷/۰۷/۱۳
0
0
پاسخ
نگارنده عزيز! درست روي موضوع بسيار جالبي گذاشتيد و گفتنيهايي را گفتيد كه تنها يك عامل باعث بروزشان است آنهم بي فرهنگي ايرانيان. اما يادتان رفت نكته مهمي ديگري را خاطرنشان كنيد! آنهم لجبازي با يك راننده زن هنگام رانندگي...
آیا بچه هائی که اینگونه آموزش ها در ذهنشان نقش می بندد و برایشان یک فرهنگ می شود در عبور از خیابان خلاف می کنند؟ با جرات می توان گفت هرگز. دستگاه آموزش و پرورش و پلیس راهنمایی ما اگر امروز برنامه ریزی و اجرا کنند تا ده بیست سال دیگر جواب می دهد.در مورد رانندگی متاسفانه ما همه یک پا شوماخریم! در مورد آموزش رانندگی و فرهنگ سازی آن باشد در فرصتی دیگر.