اساس و اصصل موضوع را در فرایندهای قانونی پیگیری کنید. یک رئیس و معاون در قانون خدمات کشوری اضافه مسئولیت میگیرند.
جالب اینجا است که وقتی ارزشیابی نیست مسئولیت داشتن با نداشتن چه فرقی دارد.اقای لطف الله فروزنده و خانم نیک صفت بیایید ببینید چه دسته گلی کاشته اید.
بروید دور میدان تعدادی دلال پیدا کنید و بگذارید ذیحساب و رئیس و معاون و خیالتان راحت باشد که پیشرفت خواهیم کرد.
به عوض بررسی نقش افراد در کار و ... به قوانین قانون خدمات کشوری توجه کنید که ارزیابی و سنجش را هدف گرفته و ان را نابود کرده و به عوض ان به رئیس و مدیر اضافه مسئولیت میدهد و جالب اینجا است که وقتی سنجش نیست چه مسئولیتی.. بهتر است بروید دور میدان و یا بازار تعدادی دلال فاکتورساز استخدام کنید بیایند اعتبارات را اساسی سر و سامان دهند و رتبه 1-10 جهان شویم.
ابتدا صورت مساله را پاک میکنید و بعد مسلما جوابی نیز ندارد.
اصل موضوع این است که بیگانه بودن و شدن را قانون خدمات کشوری تائید نموده.
در حالی که جهان رو به پیشرفت به سمت حساب و کتاب و منطق و تحلیل اماری می رود. اقای لطف الله فروزنده و خانم هاجر تحریری نیک صفت نماینده پیشین رشت که مردم غیور رشت بواسطه طرد شدن نمایندگان گذشته به ایشان رای دادند و یک استاد دانشگاه ازاد و رشته توصیفی است اساس توسعه و کارایی را در اختیار گرفته اند و به سوی توافقی بودن سوق میدهند. نمیدانم چه تدبیری در ذهن خود دارند.تنها بندی از قانون مدیریت و برنامه ریزی سابق را که حذف کرده اند ارزشیابی و عملکرد و خدمت برجسته بوده . تغییر ردیف اعتبار 30 سال است به قوت خود باقی است. نیز تفحص از مایملک کارمندان و وزیر و نماینده و ... نیز نامشخص است و کسی پیگیری نمیکند. تابناک محترم با طرح این موضوعات داغ دلمان را تازه نکن. خودت میدانی موضوع چیست. بیایید بروید دور میدان تعدادی بیکار و کارگر و دلال جذب کنید بشوند رئیس و معاون و ... با حق مسئولیت و 5 سال اعتبارات را فاکتور توافقی کنند و امتیاز از فرماندار و استاندار بواسطه خدمت خود بگیرند.
به خاطر اينكه توي اداره اي مثل اداره من خيلي راحت حق آدم دود مي شه مي ره هوا..وقتي از 12 سال سابقه كار تمام وقت 5 سالش رو محاسبه مي كنند وقتي با يك عنوان پيماني بودن وقراردادي بودن مثل يك بچه نامشروع باهات برخورد مي كنند وقتي همكارت با اينكه نصف نصف راندمان كاري شما رو نداره ولي ده برابر تو پول و مزايا دريافت مي كنه ..ببخشيد فقط خري مثل من مي تونه هنوز مثل خر كار كنه اونجا...
تا وقتی که تبعیض وجود دارد و کسی هم نیست که رسیدگی کند دیگر انگیزه و روحیه ای برای کار کردن باقی نمی ماند من خودم جایی کار می کنم که با توجه به اینکه بخش نیمه دولتی است هیچ گونه رسیدگی به اینکه پول ها و منابع در دست مدیر عامل چگونه خرج می شود وجود ندارد و فقط هیت مدیره مصوبه می کند انهم چون آخر سال می خواهند سود و پاداششان را بگیرند و بروند کاری به این کار ها ندارند پس نتیجه می شود که بدون نظارت همه چی چپو می شود انوقت از کارگری که اینهمه بخور و بخور و ناعدالتی را می بیند با حقوق 500 تومن در ماه میخواهید کار هم بکند ..
پاسخ ها
احمد
||
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۱
حالا یکی هم که یه حرف حساب زده به این آقا برخورده! با ادب؟ آقای کبک؟ سرتو بلند کن ببین دورو برت چی میگذره.
رامين
||
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
كاملا با نظرات شما موافقم
وقتي تبعيض هست وقتي سيستم قبيله اي هست ديگر انگيزه اي نمي ماند. خود من در يك شركتي كار ميكردم كه بعد از مدتي مديرش عوض شد .در عرض يك ما ه كم كم كارمنداي باند اقاي رييس جديد با حقوق عالي پست هاي جديد و خوب گرفتن. وقتي ما كارمنداي قديمي اعتراض كرديم . گفتند همين كه هست .نميخواهيد برويد استعفا بدهيد!!!!
من فکر میکنم بیگانه بودن با فرهنگ کار از بی سوادی و کم سوادی ناشی میشه چون افراد باسواد می دونن فلسفه کار و کار کردن چیه و کار کردن را نوعی عبادت می دونن ولی افراد بی سواد فقط به جنبه مادی کار فکر می کنن پس باید وزارت اموزش و پرورش یه فکر اساسی بکنه
پاسخ ها
بهزاد
||
۲۰:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
بر خلاف نظر دوست عزیز اولین نیاز انسان نیاز مادی میباشد (سلسله نیازهای مازلو) اگر این نیاز به درستی تامین نشه نیازهای معنوی ارزشی ندارن.کارگری که 350000 تومان پول میگیره معلومه که نگیزه لازم به کار رو نداره.