ما وتمام کشورهیی که نفت دارند وبودجه دولت از فروش نفت براحتی تامین می شود نیازی به کارکردن وجود ندارد حقوق تمامی کارمندان دولت در 50 سال گذشته بدون تاخیر پرداخت شده است حتی آنهایی که نه تنها خود کار نکرده اند وبلکه مانع کار دیگر همکاران خود نیز شده اند حقوق خودرا به موقع دریافت کرده اند یعنی نیازی به کار کردن نداسته وندارند وتقریبا هیچ کارمندی هم به دلیل کار نکردن اخراج نمی شود
در یک نظام اسلامی که جدیت و پشتکار و مهارت و بهره وری و وقت شناسی و تعبد و ... به عنوان یک ارزش در آن تبلیغ میشود آیا میتوان باند بازی و گروه گرایی و قبیله گرایی را در این جهت دانست ؟ آیا واقعا چاپلوسی و آقازادگی و اختلاس و خدا زبانم را لال کند وجود مونثین به عنوان منشی و سکرتر و معش....( البته از نظر تعداد بسیار قلیل ولی از نظرمیزان تاثیر گذاری بسیار تاثیر گذار )از این دسته قابلیتهای خداپسند است ؟ در اوایل انقلاب حراست و گزینش و خیلی از فیلترهای خداپسندانه دیگری بود که بهواسطه زمان به مولفه های مورد استفاده مدیران نالایق برای صدمه و آزار و جلوگیری از هرگونه صدای مخالف به حق و یاناحق تبدیل شده اند در یک جمع بندی این میشود : یک چاپلوس فاسد و بی عرضه و بی ادب و هتاک و سوءاستفاده گر و اختلاس گر و دزد و بی شرف ( این کلمه نه به عنوان توهین بلکه برای معرفی حقیقی این دسته از افراد ) میتواند یا به عنوان حراست و یک به عنوان عامل مالی و یا مدیر مالی و یا عامل و یا مسئول اداری و ذیحساب و خیلی از عناوین دیگر دهان پرکن شغلی را برای خود تصاحب نماید و اگر مدیری هم بخواهد با این دسته از آدمها بر خورد کند بسیار برایش گران تمام خواهد شد تازه اگر بتواندکاری انجام دهد بروید از بازاریان بپرسید چند نفر کارپرداز حلال خور پیدا میکنند ؟و خدا نکند مشکل اخلاقی هم پیدا کند دیگر همه چیز کامل میشود مدیر مجموعه همان منشی ایشان میشود که بحمداله کسی نمیتواند این را اثبات کند و هرکاری بخواهد میکند و صد البته این یک چاقوی دولبه ای است وقتی بخواهند یک مدیر کارآمد را خراب کنند و البته مشکلات مالی هم از این دسته است خلاصه اینکه سازو کار مورد استفاده در گردش امور ادارات به شکلی است که هیچ آدم سالمی به راحتی قادر به کار کردن در ادارات نیست یعنی چون با اهل اختلاس در تعارض است پس نباید در این اداره کار کند ! چون با روابط غیر معمولی مدیر با منشی در تعارض است پس باید حدف شخصیتی و فیزیکی شود چون با روابط و باند بازی در تعارض است باید حذف باندی شود و چون چاپلوس نیست و از ارزش های انقلاب پیروی میکند باید نابود شود و در یک جمله چون چون یک نظام فاسد قادر به همراهی با یک آدم خوب نیست و صد البته برعکس آنهم صادق است این نوع افراد نباید در ادارات کار کنند ، آیا فکر میکند دیگر سازوکار سالمی جهت حضور، تبلیغ و ممارست در اشاعه فرهنگ قرآنی جایی در این مراکز خواهد داشت ؟ بسیار ساده اندیشانه خواهد بود اگر هر یک از این مولفه ها را نادیده بگیرید و فکر میکنید میتوانید در جهت اصلاح روند امور از جمله بهره وری کوچکترین گامی بردارید؟ تمام این حلقه های ذکر شده بشدت درهم تنیده هستند یعنی یک مدیر نالایق اولا برای ماندن ناگزیر از تملق و مداهنه وچاپلوسی است در ثانی باید از مدیران زیر دستی همانند خود استفاده کند والا ..... در ارزشیابی ها هم بکرات دیده شده خانم هایی که هیچ کارایی ندارند ولی نمیدانیم جرا بشترین اضافه کاری رامیگیرند بالاترین نمرات و امتیازات ارزشیابی را از آن خود میکنند و متاسفانه به کرات در تمام سالها خدمت بی تاثیر خود از این نحوه مدیریت و مدیران نهایت استفاده را میکنند و هرسال به کراماتشان اضافه میشود و این در حالی است که کمترین تخصص را دارند و در هیچ آموزش حین خدمت شرکت نمیکنند و حتی از جزئی ترین امور تخصصی مثل تایپ فارسی ویا لاتین و با اتوماسیون بی بهره هستند و از بهترین امتیازات ادارات تحت پوشش کارمند برگزیده و غیره بهره مند هستند و از همه جالبتر هم اینکه هرسال به داشته های ناحق سالهای قبلشان تکیه هم میشود و از همه بدتر اینکه این مراتب شامل پستهای موثر مثل حراست و کارگزینی ومالی ذیحسابی هم بشودکه این بدبختی ما را چندبرابر میکند محل خوبی بود برای درد دلمان ، انشاءالله خداوند نتیجه امور را ختم به خیر بگرداند نمیگویم منتشر بکنید که اکر نکنید همه این ها راکه گفته ام را بر آن مهر صحت میزنید
یا حق
يك دليل اين امر داشتن منابع نفت و گاز سرشار است.
دليل ديگرش آن است كه با وجود آنكه در فرهنگ رسمي كشور دم از ارزش و اهميت كار زده مي شود، اما واقعا سيستم به گونه اي است كه در آن به كار و خروجي مفيد به عنوان يك ارزش نگاه نمي شود.
همه نظرها درسته ولي هيچ کس به حداقل حقوق اعلامي وزارت کار اشاره اي نمي کنه که با اين گروني ها فقط مي شه باهاش زنده موند.و بااون مي شه فقط اجاره خونه داد.
وقتی در مملکت کسی که تملقگویی بلد باشد رشد میکند ولی کسی که کار میکند ولی حاضر نیست تملق بی لیاقتها را بکند از رشد عقب میماند دیگر کار کردن مفهوم خودراازدست میدهد.ببینید خود دولت هم دنبال افزایش تعطیلی وبیکاری میباشد.چون برنامهای برای کار ندارد.