حضور در سر کار به معنی اجام کار نیست. وقتی کاری انجام نمیشود تعطیلی بهترین عمل برای افزایش بهره وری است چون هزینۀ آب و برق و ... را به حداقل میرساند ولی بهتر از آن دور کاریست
حالا که یک نفر پیدا شده و میخواهد برای اولین بار از تجربیاتی که در بیش از 95% کشور ها پس از کلی آزمون و خطا بدست آمده بصورت مفت و مجانی استفاده کند عده ای از هموطنان عزیزمان مثل همیشه (نقض کل انسانها و کشورها) را شروع کردند. یکی از بهترین راه ها جهت پیشرفت کشور استفاده از تجربیات دیگر کشورها میباشد که بسیار کم هزینه تر و سریع تر از روشهای معمول آزمون و خطا است که در کشور ما متاسفانه تبدیل به رویه جاری شده است. مزایای این گونه طرح ها بسیار گسترده و فراگیر است و این گونه پیشنهادات نشان دهنده عمق تحقیقات و بررسی های صورت گرفته در تمام زمینه های زیر ساختی میباشد که در دوره های قبلی سابقه نداشته است. با تشکر
تابناک یک اقدام درست دیگه تو این کشور داره صورت میگیره باز تو شروع به حاشیه سازی کردی؟؟ خدایی روز 5 شنبه کدوم اداره و کارمند درست و حسابی کار میکنه که اگه تعطیل بشه بهره وری آسیب ببینه؟حتی اگه 4 شنبه رو هم تعطیل کنن هیچ اتفاق خاصی تو " ایران" نخواهد افتاد البته نظر منه.
اگه این حرکت عملی بشه خیلی خوبه. استراحت بیشتر در اخر هفته بهره وری رو بالاتر میبره. بین این دو رابطه مستقیم برقراره. ضمن اینکه عدالت بین کارمندای تهرانی و شهرستانی رعایت میشه.
چرا تابناک محترم بیش از 50 مرتبه به حضور مستقیم و غیر مستقیم عملکرد آقای لطف الله فروزنده و خانم نیک صفت را در قانون خدمات کشوری که ارزشیابی را منحل نموده اند را بررسی ننموده و یا مطرح نمی نمایید. وقتی اساس فرایند ارزشیابی و حضور مسئول توافقی که یک فرد بی تخصص را مافوق فردی که معادل سن ان درجه و تحصیل و گواهی مطالعات دارد میگمارید و توهین رسمی بر عملکرد میکنید 4 مفهوم دارد:
1-خود فرد و یا سیستمی که این فرایند را تائید میکند مشابهت با ان فرد غیر متخصص و توافقی دارد .
2- از حضور افراد متخصص که امور را با یک پنجم قیمت انجام میدهند واهمه به دلیل به زیر سئوال رفتن اقدامات بی پایه و اساس خود دارید.
3- در صورت حضور یک متخصص و شناسایی اقدامات این بزرگان موقعیت توافقی خود را از دست میدهید
4- منافعی که در قالب سیستم توافقی با 10 برابر قیمت و بی پاسخگویی و توصیفی کسب میکنید دچار اختلال میگردد.
این فرایند ارزشیابی کارمندان که توسط ایشان تنظیم شده و گزینه ای به مشخصات خدمت برجسته در این قانون وجود ندارد و در قانون مدیریت و برنامه ریزی سابق وجود داشته و ان را نیز حذف نموده اند چرا بررسی نمی نمایید. در حالی که تغییر ردیف اعتبارات جذب شده در ابتدای سال توسط چه توافق داخلی و چه گریه و ناله رئیس و مدیر و ... که پایان سال از جای دیگر سر در می اورد را که بیش از 30 است ادامه دارد را تاکنون نتوانسته اید و یا نخواسته اید منحل کنید.
رویه کلی در فرایند ناکارامد سازی است. یا ایشان نمیدانند اصل موضوع چیست و یا خود را به بی اطلاعی می زنند و نفع در جلوه دادن بی اطلاعی است.
ظاهرا رویه قانونی این است که امور بر اساس سیستم توافقی رئیس و معاون و رابط اداری-مالی و منبع تامین اعتبار و جذب در پایان سال بر اساس تغییر ردیف اعتبار باشد.
جناب اقای فروزنده اگر می دانند موضوع اینگونه است و اقدامی نمی نمایند و یا تدبیری ندارند و صرفا برای پر کردن چارت حضور دارند باید در این دنیا و اخرت به دلیل بی برنامه گی در فرایند توسعه و ناکارالمد سازی پاسخگو باشند و امیدوارم به نحوی در این دنیا نیز تاوان عملکرد خود را بپردازند.
این یکی از بحثهایی است که باز کردن آن توسط تابناک باعث خوشحالی است. سی سال است که به بهانه حساس بودن شرایط (سی سال؟!!) از پرداختن به زیر ساختهای اجتماع و بررسی موانع واقعی پیشرفت باز مانده ایم. پیش افتادن به به و چه چه گویان نسبت به منتقدان، باعث حاکم شدن روحیه ای وحشتناک و متحجرانه در سرتاسر کشور و نظام اداری گردیده است. در حالیکه در بسیاری از کشورها ارائه انتقاداتی که منجر به بالاتر رفتن بهره وری شود تشویق در پی دارد در ایران به طور کامل چنین رویه ای تعطیل شده و تنها صدای سپاس و تبریک است که حتی در شکستهای واضح بگوش میرسد. هر از گاهی هم که برخی مسئولان به تبلیغ در مورد ارائه انتقادات پرداخته اند و آنرا تشویق کرده اند، اما با گذشت دوره ای کوتاه و از سر کار دور شدن آنها، کسانی بر سر کار آمده اند که با منحرف و بیگانه خواندن منتقدانی که تازه جراتی برای ابراز نظریات خود کرده بودند، این نهال تازه پا گرفته را لگدکوب نمودند و این است که دیگر کسی را یارای نقش بازی نمودن در آینده و پیشرفت کشور نمانده است. و این موقعیتی است که تنها برای مدیران ضعیف مطلوب است. مادام که کشور به مدیران ضعیف بیشتر نیاز داشته باشد، داستان همین خواهد بود.
این هم یک جور سقسطه است که متاسفانه امروزه گریبانگیر همه شده است. آخه عزیزم اگه در کشورهای غربی دو روز در هفته تعطیلی دارند 40 ساعت کار در هفته سرجای خودش است و دیگر اینکه در انجا از تعطیلات رنگ و وارنگ ما که خبری نیست. حالا فکرشو بکندو روز در هفته که تعطیل باشی تعطیلات مختلف هم داشته باشی و ساعت کار هم که 30 ساعت در هفته باشه البته در تهران چون هم خونشون رنگین تره و هم جیبشون پرپول تر چون ناسلامتی به مرکز مستقیما وصل هستند. حب بیا و ببین چه شود. بیخود نیست که ما اقتصاد جهان رو ترکوندیم اساسی و شاخص رشدمون تونسته شاخص رشد چین رو بذاره تو جیب عقبش و همه کشورهای دنیا هم دنبال مدل اقتصادی ما هستن. اما چشمشون کور ما که بهشون نمیدیم. تا کور شود هر انکه نتواند دید.
نويسنده به نكته جالبي اشاره فرمودند . آنهم تفاوت و تبعيض . تو ممكلت ما حداقل 50 نوع استخدام وجود داره . رسمي - رسمي شركتي - رسمس كشوري - روز مزد - پيماني - كارگري - قرارداد مستقيم - قراردا انجام كار معين - شركتي -ساعتي - مشاوره ايي - پروژه ايي ..... كه هر كدام شرايط خاص خود را دارند . .وقتي كسي رسمي شد يعني بايد بشيند و تماشا كند و حقوق كلال بگيرد . اون بد بختي كه قراردادي هست با تمام روز جون بكند كه زير پاشو اون رسمي خالي نكند . حتي كار ايشان را هم باد بدوش بكشد . عدالت يعني ابنكه همه شرايط اجتماعي يكساني داشته باشند . اين تنوع فوانين كار در دولت باعث تنلبي و عدم چالاكي دولت مي شود . باور نداريد در اين مورد پژوهش كنيد ....